اون موقع ها که پلی استیشن و این چیزا نبود....یکی از سرگرمی های سالم داداشم این بود که منو مث چی کتک میزد...
بعدشم منو مجبور میکرد باهاش فوتبال بازی کنم...منم تو دروازه وامیستادم و گریه میکردم اونم هی بهم گل میزد و میخندید و خودشو تشویق میکرد....:|
ینی ریگی رو گذاشته بود جیب چپش!!!