امروز تو صف عابر بانک بودم یکی اومد به نفر جلویش گفت آقا یه انتقال وجه دارم خیلی ضروریه میشه نوبتتون رو بدید به من؟؟
دومی: نه آقا نمیشه منم یه ساعته تو صف امیستادم
اولی : باشه:-(
بعد که نوبت دومی رسید
دومی به اولی : آقا بفرمایید
اولی : نه مرسی
دومی: جان من تعارف نداریم که
اولی : ممنون
به محز(محض،محظ،محذ) شنیدن ای تعارفات ستون دم در بانکو گاز گرفتم از شدت خنده
خب برادر من نه به اون ضد حال اولت نه به تعارف مخلصانت که فقط زبونی بود