راهنمايي بودم .بزرگترين آرزوم اين بود كه برا يكبارم كه شده نمره ديكتمو بالاي صفر بشم.يه روز يكي از بچه خرخوناي كلاسو تهديد كردم كه بايد بذاري از رو دستت تقلب كنم و الا خودت ميدوني
خلاصه اونروز ديكته رو بيست شدم ولي معلم كه تو كتش نميرفت,دوباره همون املا رو برام گفت عاقا شدم صفر