عاغا مایه بار از طرف کانون بادوستان گرامی رفته بودیم قم حاج آقا صنعتی و خانومش هم که یه بچه ی شش ماهه دارن با ما اومده بودن بعد تو حیاط جمکران نشسته بودیم و همگی از گرسنگی حال نداشتیم و داشتیم با آقای چعفری(مسوول گروه)بحث می کردیم که چی بخریم واسه شام که آقای صنعتی و خانومش از دور میومدن یکی از بچه ها گفت تو دست زن آقای صنعتی نونه آقای جعفری یه نگاه کرد و گفت:بابا کجا نونه؟این بچشه
که دیگه هیچی ماهممون پهن شده بودیم رو زمین از خنده
از گرسنگی بچشو نون دیده بودیم خخخخخخخ
لایک=خدا همه ی گرسنه ها رو سیر کنه