داداشم وقتي رفته بود خواستگاري زنش . بهش گفته بود اگه به مامانم بگي بالا چشمت ابرويه طلاقت ميدم
براهمين بنده خدا خودش كه ميترسه هيچ،خانوادشم ميترسن
رفته بوديم خونشون داشتن معرفي ميكردن به زبون محلي
از خواهرش پرسيدم شما به مادر شوهر چي ميگن
خواهرش طفلي با ترس و لرز برگشته ميگه ما هيچي نميگيم بخدااااا