حدودا۱۳،۱۴ سالمداشتم اون زمان به کاراته زیاد علاقه داشتم بلد هم نبودم الکی از خودم ادا اصول در می آوردم یه داداشت دارم اون زمان ۸ سالش بود بهش گفتم میخوای بهت کاراته یاد بدم اونم از خدا خواسته گفت اره بهش گفتم برو خودتو گرم کن من الان میام خوب یادمه زمستون بود و هوا سرد ،بعدچند دقیقه رفتم دیدم داداشم رفته کنار بخاری دستاشو گرفته رو بخاری و گرمشون میکنه بهش گفتم داری چی کار میکنی بر گشت گفت خودت گفتی برو خودتو گرم کن منم دارم خودمو گرم میکنم وای یادم میاد از خنده داشتم میمردم فکرشو بکنید بهش گفته بودم برو نرمش کن اون رفته بود سر بخاری