عاقااااااااااااااااااااااااااااااااا يه معلم رياضي داريم خداي وسواسه!عين اره ماتوري يه ريزفك ميزنه بيس ديقه اخرومايه نفس ميگيم:"خسته نباشيد"بيشرف از رونميره...
منم كرمم گرف يه نخ كوك سفيد تومشتم قايم كردم وبلندشدم بپرسم كه اين معادله چگونه حل ميشودعاياااااا ودرحين توضيح بايه حركت خيلي محسووووووووووووووس نخوگذاشتم رومانتوش وجلدي نشستم
چن ديقه بعد اين بلندشددرس بده توضيحاشم كه دادوسط حل كردن مسئله من:خانووووووووم!يه نخ پشتتون اويزونه!!!!!
اينم دست كردپشتش نخو برداره نه دستش ازبالابه نخ ميرسيدنه ازنه پايين عين گورخرخفتك ميزد مام ازخنده لبوسوخاري شده بوديم.من دوباره:خانوووووووووووووم!بيام نخوازپشتتون بردارم؟؟؟اينم كه5ديقه بودبانخه درگيربودكله شوتكون دادمنم خيلي شيك ومجلسي رفتم نخوبرداشتم اومدم سرجام نشستم....
بلهههههههههههههههههههه همچين ادم كرمويي هستم من!!!!