همه ما موافقیم که روش زندگی طی سالها به نحو شگفت آوری تغییر کرده است. پیشرفتهای چشمگیر تکنولوژی و درک ما از جسم و ذهن انسان منجر به برداشتن گامهای بزرگی در دنیای مدرن شده است.
به گزارش برترین ها، همه ما موافقیم که روش زندگی طی سالها به نحو شگفت آوری تغییر کرده است. پیشرفتهای چشمگیر تکنولوژی و درک ما از جسم و ذهن انسان منجر به برداشتن گامهای بزرگی در دنیای مدرن شده است. بی شک اجداد باستانی ما از دستاوردهای امروزی ما حیرت زده خواهند شد. ما توانسته ایم به ماه سفر کنیم، ماهوارهها را به فضا بفرستیم، روی سیارههای دور فرود بیاییم و ایستگاه فضایی بین المللی را راه اندازی کنیم. جامعه پزشکی نیز به موفقیت هایی دست یافته که زمانی غیرممکن به نظر میرسید مثل درمان و کنترل بیماری ها، عملهای پیوند پیچیده و توسعه داروهایی که بیماری را درمان میکنند تا به کیفیت بهتری در زندگی دست یابیم. چیزهایی هم هستند که برای اجدادمان عادی به نظر میرسیدند، اما تصورشان برای ما مشکل است. برخی از آنها را در این مطلب مشاهده میکنید:
مصرف موادمخدر به صورت قانونی
گفته میشود در جنگ داخلی آمریکا حدود ۴۰۰ هزار نفر معتاد به انواع مواد مخدر بودند. برای ما عجیب به نظر میرسد اما آنها معتقد بودند که تا زمانی که موادمخدر مستقیما به رگ تزریق نشود باعث اعتیاد نمیشود، زیرا به معده نمیرسد؛ و بسیاری از این مواد تغییر دهنده خلق و خو با یا بدون تجویز پزشک در دسترس بودند.
از آنجا که زنان جنس ضعیفتر پنداشته میشدند، این مواد مخدر برای طیف وسیعی از ناراحتیهای آنها تجویز میشد و جای تعجب نیست که زنان سه برابر بیشتر از مردان معتاد میشدند. عجیبترین بیماریهای زنان که این داروها برایشان تجویز میشد خستگی جنسی، ترک پستان، افسردگی، هیستری و تهوع بارداری بودند. هم چنین تزریق کوکائین به زنان برای سرزنده و پرحرفتر کردن آنها رایج بود.
جراحی توسط آرایشگر محله
در گذشته اگر نیاز بود موهایتان را کوتاه و انگشت مزاحمتان را قطع کنید، جای نگرانی نبود، همه اینها را آرایشگر محله برایتان انجام میداد. اگر یک کاسه خون تازه کنار پنجره یا یک ستوان راه راه سفید و قرمز جلوی در میدیدید میتوانستید مطمئن شوید که درست آمده اید. قرمز روی این تیر به معنای خون و سفید به معنای باند است.
درمانهای پزشکی در قدیم بسیار وحشتناک بودند. حجامت و زالو انداختن یکی از خدمات پرطرفداری بود که آرایشگرها ارائه می دادند. متاسفانه این به اصطلاح جراحان نمیدانستند که چه زمانی کارشان را متوقف کنند، بنابراین گاهی بیماران بیش از حد خون خود را از دست میدادند. سوراخ کردن جمجمه هم نسبتا رایج بود. این کار برای درمان بیماری هایی مثل سردرد، آبسه، زوال عقل، بیماریهای روانی و زخمهای سر انجام میشد. این عمل برای دور کردن ارواح شیطانی نیز انجام میشد. بدتر از همه، احتمال اینکه وسط این اعمال جراحی بیدار شوید خیلی زیاد بود و هیچ بیهوشی در کار نبود؛ و آخرین مورد اینکه قطع عضو هم توسط همین آرایشگر انجام میشد. واقعا لازم است بیشتر بگوییم؟ در آن روزها، علل بیماری و شیوع آن ناشناخته بود و عجیب نبود که به شیاطین، ستارگان، گناهان، جادوگران و حتی بوهای بد نسبت داده شوند.
مجازات اعدام به عنوان سرگرمی
در قرون وسطی، اعدام در مقابل جمعیت زیادی از تماشاچیان انجام میشد تا به آنها نشان دهند که جرایم قابل چشم پوشی نیستند. در تعطیلات عمومی جمعیت بیشتری حضور داشتند و جو هیجان انگیزتری هم راه میافتاد. دار زدن یکی از رایجترین روشهای اعدام بود، به طوری که بیشتر شهرها و روستاها چوبههای دار دائمی در مرکز شهر داشتند. معمولا وقتی اعدام انجام میشد جسد او را فورا برمی داشتند، اما گاهی اوقات میگذاشتند آنقدر روی چوبه دار بماند تا به شکل خاک تجزیه شود. سر زدن یکی دیگر از شکلهای اعدام به خصوص برای اشراف و نجیب زادگان بود. اگر خوش شانس بودید جلاد این کار را همان بار اول انجام میداد. اگر شمشیر یا تبر او کند او بود یا خودش بی دقت بود، چندین بار این کار را تکرار میکرد تا به نتیجه برسد. گاهی سرها را روی چوبه میآویختند و نمایش میدادند تا نظم و قانون را به مردم یادآوری کنند.
سرقت مرده ها به بهانه علم
مراسم تشییع جنازه برای احترام به عزیزانی که در گذشته اند، مدت هاست که به عنوان یک سنت انجام میشود. ما سوگواری میکنیم، خاطراتمان را تعریف میکنیم و سپس برای رسیدن به یک آرامش ابدی دفنشان میکنیم. متاسفانه در دوران رنسانس ممکن بود برخی از افراد متوفی در آرامش نباشند.
با پیشرفت علم و پزشکی مشخص شد که دانش آناتومی بدن انسان برای بشر بسیار مفید خواهد بود. به خاطر کنجکاوی که درباره محل قرارگیری و عملکرد اندامهای بدن وجود داشت، خیلی زود مشکل کمبود جسد پیش آمد. ابتدا، منبع اصلی کالبدشکافان، اجساد کسانی بود که اعدام میشدند. اما وقتی تقاضا بالا رفت، سارقان جسد پدید آمدند. آنها در تاریکی شب بعد از دفن، اجساد را از قبرهایشان بیرون میکشیدند و به کالبدشناسان میفروختند تا آنها را تشریح کنند. وقتی آنها نمیتوانستند از پس این تقاضا برآیند، دانشجویان پزشکی خودشان دست به کار میشدند. حتی برخی از آنها دستگیر و محاکمه میشدند.
به چالش کشیدن کسی برای دوئل
دستکشها را پرت میکند و فرد مقابل خود را برای دوئل به چالش میکشد. فردی که به چالش دعوت میشد نیز با برداشتن دستکش موافقت خود را اعلام میکرد. همه کاری که باید انجام میشد تعیین زمان، مکان و سلاح بود. اوایل آنها نوعی شمشیر انتخاب میکردند سپس شمشیر دو دم و بعدها تپانچه محبوب شد.
دوئل یکی از روشهای محبوبی بود که مردان قرنها برای دفاع از افتخار و شهرت خود از آن استفاده میکردند. این دوئلها سر چیزهای مسخره و بی اهمیتی به وجود میآمد. قوانین سختگیرانهای برای جلوگیری از مرگ شرکت کنندگان وجود داشت، اما همیشه کارآمد نبود. در زمانهای قدیم، قضات به دو نفر دستور میدادند در یک دوئل قضایی یا محاکمه توسط نبرد شرکت کنند تا اختلافات خود را حل و فصل کنند.
سفرهای خطرناک بسیار آهسته
در قرون وسطا رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر کار چالش برانگیزی بود. تصور مشکلاتی که آنها در هنگام سفر با آن مواجه میشدند دشوار است. در جوامع مدرن، گزینههای زیادی برای سفر در دسترس ماست، اما در آن روزها انتخاب افراد محدود بود. یکی از انتخابها سفر پیاده بود که با این روش میتوانستید ۲۴ تا ۴۰ کیلومتر در روز حرکت کنید. گزینه دیگر سفر با اسب بود که کمی بهتر بود و میتوانستید ۳۲ تا ۴۸ کیلومتر در روز بپیمایید. سفر دریایی هم در صورت امکان ۱۲۰ تا ۲۰۰ کیلومتر در روز شما را جابجا میکرد.
طول سفر تنها مشکل نبود. اگر مسافرخانه یا مکان امن دیگری برای استراحت در شب وجود نداشت، مسافران مجبور میشدند بیرون بخوابند. غذا و نوشیدنی تمام یا فاسد میشد، حوادث و بیماریها در کمین بودند و نگرانی دزدی و ... همیشه وجود داشت. سفر دریایی هم خطرات خودش را داشت. بسیاری از قایقهای چوبی نمیتوانستند در برابر طوفاهای خطرناک مقاومت کنند.
همه به بهانه زیبایی
مفهوم مد و زیبایی با گذشت زمان به تدریج تغییر میکند. در اواسط دهه ۱۴۰۰، معیار زیبایی زنان پیشانی بلند و برجسته و پوست سفید شیری بود. برای دستیابی به چنین ظاهری، آنها موهای بالای پیشانی خود را میکندند تا بلندتر به نظر برسد. اگر چیدن موها جواب نمیداد با یک سنگ زبر پیشانی را میساییدند یا با استفاده از مواد شیمیایی موها را میسوزاندند. هم چنین مژهها و بیشتر ابروهای خود را هم میکندند. فقط زنان روستایی پوست تیره داشتند، بنابراین زنان ثروتمند هرکاری میکردند تا پوستشان سفید و رنگ پریده شود. لوازم آرایشی ساخته شده از جیوه، نقره یا زرده تخم مرغ بر روی پوستشان استفاده میکردند. برخی دیگر هم از آرد سفید، گچ یا پودر سرب سفید در ترکیب با روغن زیتون استفاده میکردند. برای اینکه لوازم آرایشی بادوامتر شود یک لایه نازک سفیده تخم مرغ روی پوست میمالیدند.
حمام کردن یا حمام نکردن
در قرون وسطی نسبت به دوران رنسانس مردم تمایل بیشتری به استحمام داشتند. اما در آن زمان، پزشکان به دلایل عجیبی اعتقاد داشتند که استحمام با آب شما را بیشتر در معرض ابتلا به بیماریها قرار میدهد. هم چنین برخی تصور میکردند که باز شدن منافذ در حمام باعث میشود نیروهای حیاتی از بدن فرد فرار کند.
البته مردم در دوران رنسانس، به خصوص در میان طبقه اشرافی، هنوز هم میخواستند تمیز و آراسته باشند. برخی از آن ها از تشتهای آب در خانه استفاده میکردند و دست و صورتشان را در طول روز تمیز میکردند. برخی لباسهای خود را غرق عطر میکردند و برخی حولههای معطر را روی صورت و بدنشان میمالیدند؛ و به نظر میرسد کلید پاکیزگی عوض کردن مداوم لباسهای زیر بود.
زایمان خطرناک و کشنده
بزرگترین وظیفه یک زن متاهل در دوران رنسانس تولید بچه بود. اگرچه زنان بسیاری حین زایمان جان خود را از دست میدادند و نرخ مرگ و میر نوزادان هم بالا بود، او باید بارها و بارها در طول عمرش باردار میشد. همان طور که تصور میکنید، زایمان یکی از دلایل مرگ زنان جوان بود. چیز عجیبی نبود که یک زن ۸ تا ۱۲ بار در عمرش زایمان کند. حتی برخی مواقع این عدد به ۲۰ بار یا بیشتر هم میرسید. این زایمانهای متعدد موجب مشکلات زیاد یا حتی مرگ میشد. ماماهایی که در این زایمانها کمک میکردند از زنان نسل قبل از خود آموزش دیده بودند. آنها همه کار میتوانستند انجام دهند، از به دنیا آوردن بچههای عادی تا خارج کردن نوزادان مرده از بدن زنان و حتی سزارین مادران مرده برای به دنیا آوردن نوزادشان.