پيغام مدير :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمديد به سايت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سايت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنبد.
 
 
استانداردهای حسابداری مصوب
نوشته شده در پنج شنبه 6 فروردین 1394 
ساعت : 3:40 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

استاندارد حسابداری شماره ۱ – نحوه ارائه صورتهای مالی

استاندارد حسابداری شماره ۲ – صورت جریان وجوه نقد

استاندارد حسابداری شماره ۳ – درآمد عملیاتی

استاندارد حسابداری شماره ۴ – ذخایر، بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی- تجدیدنظر شده ۱۳۸۴

استاندارد حسابداری شماره ۵ – رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه – تجدیدنظر شده ۱۳۸۴

استاندارد حسابداری شماره ۶ – گزارش‌ عملکرد مالی

استاندارد حسابداری شماره ۸ – حسابداری‌ موجودی‌ مواد و کالا

استاندارد حسابداری شماره ۹ – حسابداری‌ پیمانهای‌ بلندمدت

استاندارد حسابداری شماره ۱۰ – حسابداری‌ کمکهای‌ بلاعوض‌ دولت‌

استاندارد حسابداری شماره ۱۱ – داراییهای ثابت مشهود – تجدید نظر شده ۱۳۸۶

استاندارد حسابداری شماره ۱۲ – افشای اطلاعات اشخاص وابسته – تجدید نظر شده ۱۳۸۶

استاندارد حسابداری شماره ۱۳ – حسابداری‌ مخارج‌ تأمین‌ مالی‌

استاندارد حسابداری شماره ۱۴ – نحوه‌ ارائه‌ داراییهای‌ جاری‌ و بدهیهای‌ جاری

استاندارد حسابداری شماره ۱۵ – حسابداری‌ سرمایه‌گذاریها

استاندارد حسابداری شماره ۱۶ – استانداردحسابداری شماره ۱۶، آثار تغییردرنرخ ارز(تجدیدنظرشده۱۳۹۱)

استاندارد حسابداری شماره ۱۷ – داراییهای نامشهود- تجدید نظر شده ۱۳۸۶

استاندارد حسابداری شماره ۱۸ – صورتهای مالی تلفیقی و حسابداری سرمایه گذاری در واحدهای تجاری فرعی – تجدیدنظر شده ۱۳۸۴

استاندارد حسابداری شماره ۱۹ – ترکیبهای تجاری – تجدیدنظر شده ۱۳۸۴

استاندارد حسابداری شماره ۲۰ – سرمایه گذاری در واحدهای تجاری وابسته – تجدیدنظر شده ۱۳۸۹

استاندارد حسابداری شماره ۲۱ – حسابداری‌ اجاره‌ها

استاندارد حسابداری شماره ۲۲ – گزارشگری‌ مالی‌ میان‌دوره‌ای‌

استاندارد حسابداری شماره ۲۳ – حسابداری‌ مشارکتهای‌ خاص‌

استاندارد حسابداری شماره ۲۴ – گزارشگری‌ مالی‌ واحدهای‌ تجاری‌ در مرحله‌ قبل از بهره‌برداری

استاندارد حسابداری شماره ۲۵ – گزارشگری‌ بر حسب‌ قسمتهای‌ مختلف

استاندارد حسابداری شماره ۲۶ – فعالیتهای‌ کشاورزی

استاندارد حسابداری شماره ۲۷ – طرحهای‌ مزایای‌ بازنشستگی

استاندارد حسابداری شماره ۲۸ – فعالیتهاى بیمه عمومى

استاندارد حسابداری شماره ۲۹ – فعالیتهای ساخت املاک

استاندارد حسابداری شماره ۳۰ – سود هر سهم

استاندارد حسابداری شماره ۳۱ – داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده

استاندارد حسابداری شماره ۳۲ – کاهش ارزش داراییها

ادامه مطلب


 



ساعت : 2:29 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

تعاریف

۲ .اصطلاحات‌ ذیل‌ در این‌ استاندارد با معانی‌ مشخص‌ زیر بکار رفته‌ است‌:

•عملیات متوقف شده : یک بخش از واحد تجاری است که واگذار یا برکنار شده یا به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقه بندی شده است، و :

الف . بیانگر یک فعالیت تجاری یا حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است،

ب.قسمتی از یک برنامه هماهنگ برای واگذاری یا برکناری یک فعالیت تجاری یا حوزه جغرافیایی عمده و جداگانه از عملیات است، و یا

ج.یک واحد فرعی است که صرفاً با قصد فروش مجدد خریداری شده است.

• عملیات در حال تداوم: کلیه عملیات واحد تجاری به استثنای عملیات متوقف شده.

ادامه مطلب


 



استاندارد حسابداري شماره 7
نوشته شده در جمعه 15 بهمن 1389 
ساعت : 5:11 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک

دامنه كاربرد‌‌‌
1 . اين‌ استاندارد در رابطه‌ با حسابداري‌ مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه‌ كاربرد دارد.
2. فعاليتهاي‌ زير در اين‌ استاندارد مورد بحث‌ قرار نمي‌گيرد :
الف‌. فعاليتهاي‌ تحقيق‌ و توسعه‌اي‌ كه‌ به‌ موجب‌ قرارداد براي‌ ديگران‌ انجام‌ مي‌شود.
ب‌ . عمليات‌ اكتشاف‌ نفت‌، گاز و ذخاير معدني‌

تعاريف
3 . اصطلاحات‌ ذيل‌ در اين‌ استاندارد با معاني‌ مشخص‌ زير بكار رفته‌ است‌ :
. تحقيق‌ و توسعه‌ فعاليتهايي‌ است‌ كه‌ در يكي‌ (يا بيش‌ از يكي‌) از زمينه‌هاي‌ گسترده‌ زير واقع‌ شود:
الف‌. تحقيق‌ محض‌ (يا پايه‌اي‌) كار تجربي‌ يا نظري‌ است‌ كه‌ عمدتاً به‌ منظور كسب‌ دانش‌ علمي‌ يا فني‌ جديد انجام‌ مي‌شود و اساساً معطوف‌ به‌ هدف‌ كاربردي‌ مشخصي‌ نيست‌.
ب‌ . تحقيق‌ كاربردي‌ پژوهشي‌ بديع‌ يا منتقدانه‌ است‌ كه‌ به‌ منظور كسب‌ دانش‌ علمي‌ يا فني‌ جديد انجام‌ مي‌شود ومعطوف‌ به‌ هدف‌ كاربردي‌ مشخصي‌ است‌.
&ج‌ . توسعـه‌ عبارت‌ است‌ از بكارگيري‌ دستاوردهاي‌ تحقيقاتي‌ يا ساير دانشها در برنامه‌ يا طرحي‌ براي‌:
1. توليد مواد ، ابزار و محصولات‌ يا ارائـه‌ خدمات‌ جديد يا اساساً بهسازي‌ شده‌ ،
2. استقرار فرايندها يا سيستمهاي‌ جديد پيش‌ از آغاز توليد يا كاربرد تجاري‌ ،
يا 3. بهسازي‌ اساسي‌ مواردي‌ كه‌ قبلاً توليد يا ارائه‌ گرديده‌ و يا استقرار يافته‌ است‌.

انواع مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه
4 . اصطلاح‌ تحقيق‌ و توسعه‌ در حال‌ حاضر طيف‌ وسيعي‌ از فعاليتها، از جمله‌ فعاليتهاي‌ بخش‌ خدمات‌ را در بر مي‌گيرد. تعاريفي‌ كه‌ براي‌ انواع‌ مختلف‌ تحقيق‌ و توسعه‌ در اين‌ استاندارد بكار رفته‌ است‌ مبتني‌بر تعاريف‌ مورد استفاده‌ سازمان‌ همكاري‌ و توسعه‌ اقتصادي‌ است‌ كه‌ در مقياسي‌ جهاني‌ براي‌ گردآوري‌ آمار درخصوص‌ اين‌ موضوع‌ بكار مي‌رود. واژه‌ توسعه‌ در برگيرنده‌ فعاليتهاي‌ مرتبط‌ با گسترش‌ واحدهاي‌ توليدي‌ موجود و يا ايجاد واحدهاي‌ توليدي‌ جديد فاقد نوآوري‌ كه‌ معمولاً عناويني‌ از قبيل‌ طرح‌ توسعه‌، توسعه‌ و تكميل‌ و غيره‌ به‌ آن‌ اطلاق‌ مي‌گردد، نمي‌باشد.
5 . طبقه‌بندي‌ مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه‌ اغلب‌ به‌ نوع‌ فعاليت‌ واحد تجاري‌ و سازمان‌ آن‌ بستگي‌ دارد. بااين‌حال‌، چنين‌ مخارجي‌ را مي‌توان‌ به‌ سه‌ گروه‌ كلي‌ تحقيقات‌ محض‌، تحقيقات‌ كاربردي‌ و توسعه‌ طبقه‌بندي‌ كرد.
6 . مرزبندي‌ گروههاي‌ بالا اغلب‌ مشكل‌ است‌ و برخي‌ از اين‌ مخارج‌ ممكن‌ است‌، خصوصيات‌ بيش‌ از يك‌ گروه‌ را دارا باشد. اين‌ امر به‌ ويژه‌ در مواردي‌ صادق‌ است‌ كه‌ محصولات‌ يا خدمات‌ جديد، پس‌ از طي‌ فرايند تحقيق‌ و توسعه‌ وارد مرحله‌ توليد شود و فعاليتهاي‌ مربوط‌ هر دو خصوصيت‌ توليد و توسعه‌ را داشته‌ باشد.
7. ملاك‌ تشخيص‌ فعاليتهاي‌ تحقيق‌ و توسعه‌ از فعاليتهاي‌ غير مبتني‌ بر تحقيق‌، وجود يا نبود عامل‌ مهم‌ نوآوري‌ در اين‌ فعاليتهاست‌. اگر فعاليت‌ مورد نظر، از مسير عادي‌ و يكنواخت‌ خود جدا شود و به‌ عرصه‌هاي‌ جديد راه‌ يابد، معمولاً از نوع‌ فعاليتهاي‌ تحقيق‌ و توسعه‌ است‌، ليكن‌ هرگاه‌ از يك‌ الگوي‌ استقرار يافته‌ تبعيت‌ كند، فعاليت‌ تحقيق‌ و توسعه‌ محسوب‌ نمي‌شود.
8 . نمونه‌اي‌ از فعاليتها كه‌ معمولاً فعاليت‌ تحقيق‌ و توسعه‌ تلقي‌ مي‌شود، عبارت‌ است‌ از: فعاليتهاي‌ تحقيق‌ الف‌. كارهاي‌ تجربي‌، نظري‌ و ساير كارهايي‌ كه‌ معطوف‌ به‌ دستيابي‌ به‌ دانش‌ جديد يا پيشبرد دانش‌ موجود باشد، ب‌ . كنكاش‌ در جهت‌ كشف‌ موارد كاربرد دانش‌ مذكور، ج‌ . فرموله‌ كردن‌ و طراحي‌ كاربردهاي‌ احتمالي‌ كارهاي‌ مذكور، د . جستجو جهت‌ محصول‌، خدمت‌ يا فرايند جايگزين‌، و ه . ايجاد سيستم‌ نرم‌افزار رايانه‌اي‌ براي‌ استفاده‌ در يك‌ فعاليت‌ خاص‌ تحقيق‌. فعاليتهاي‌ توسعه‌ الف‌. ارزيابي‌ محصول‌، خدمت‌ يا فرايند جايگزين‌، ب‌ . طراحي‌، ساخت‌ و آزمايش‌ نمونه‌ها و مدلها قبل‌ از مرحله‌ توليد، ج‌ . طراحي‌ ابزار، قالبها، محصولات‌، خدمات‌، فرايندها يا سيستمهايي‌ با هدف‌ بكارگيري‌ فناوري‌ جديد يا بهسازي‌ موارد موجود، د . طراحي‌، ساخت‌ و راه‌اندازي‌ تجهيزات‌ و ماشين‌آلات‌ آزمايشي‌ در حدي‌ كه‌ از نظر اقتصادي‌، توليد تجاري‌ تلقي‌ نشود، و ه . ايجاد سيستم‌ نرم‌افزار رايانه‌اي‌ براي‌ استفاده‌ در يك‌ فعاليت‌ خاص‌ توسعه‌.
9 . نمونه‌ فعاليتهايي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ با فعاليت‌ تحقيق‌ و توسعه‌ ارتباط‌ نزديك‌ داشته‌ باشد، ليكن‌ فعاليت‌ تحقيق‌ و توسعه‌ محسوب‌ نمي‌شود عبارت‌ است‌ از : الف‌. آزمايش‌ و بررسي‌ تجهيزات‌ در مراحل‌ اوليه‌ توليد تجاري‌ و كنترل‌ كيفي‌ و كمي‌ محصولات‌ در مراحل‌ توليد تجاري‌، ب‌ . تغييرات‌ ادواري‌ و معمول‌ در ابزار، قالبها، محصولات‌، خدمات‌ و يا فرايندهاي‌ موجود حتي‌ اگر نوعي‌ بهسازي‌ محسوب‌ شود، ج‌ . تطبيق‌ امكانات‌ موجود توليد با الزامات‌ خاص‌ يا نياز مشتري‌ به‌ عنوان‌ بخشي‌ از فعاليت‌ مستمر تجاري‌، د . هزينه‌هاي‌ مربوط‌ به‌ رفع‌ عيوب‌ ماشين‌آلات‌ در دوران‌ توليد تجاري‌، ه . كارهاي‌ حقوقي‌ و اداري‌ در ارتباط‌ با تقاضاي‌ ثبت‌، سوابق‌ و دعاوي‌ مربوط‌ به‌ حق‌ اختراع‌ و فروش‌ يا صدور پروانه‌ توليد، و . فعاليتهايي‌ (از جمله‌ مهندسي‌ ساخت‌ و طراحي‌) در جهت‌ ساخت‌، جابجايي‌، آرايش‌ جديد يا راه‌اندازي‌ تجهيزات‌ و تأسيسات‌ به‌جز آنهايي‌ كه‌ تنها در ارتباط‌ با پروژه‌ تحقيق‌ و توسعه‌ خاصي‌ انجام‌ شود، ز . بررسي‌ وضعيت‌ بازار، و ح‌ . ايجاد و توسعه‌ سيستم‌ رايانه‌اي‌ براي‌ بهبود روشهاي‌ اداري‌ يا فروش‌، هزينه‌ اجاره‌ نرم‌افزار رايانه‌اي‌ غير مرتبط‌ با فعاليت‌ خاص‌ تحقيق‌ و توسعه‌ و هزينه‌هاي‌ مستمر بهبود سيستم‌ نرم‌افزاري‌ موجود.

‌‌‌حسابداري مخارج تحقيق و توسعه
10 . مخارج‌ تحقيق‌ محض‌ و كاربردي‌ (به‌ استثناي‌ اقلام‌ مورد اشاره‌ در بند 19 ) بايد در دوره‌ وقوع‌، به‌ عنوان‌ هزينه‌ شناسايي‌ شود .
11 . مخارج‌ تحقيقات‌ محض‌ و كاربردي‌ را مي‌توان‌ به‌ عنوان‌ بخشي‌ از عمليات‌ مستمري‌ تلقي‌ كرد كه‌ لازمه‌ نگهداشت‌ سطح‌ فعاليت‌ واحد تجاري‌ و حفظ‌ موقعيت‌ رقابتي‌ آن‌ است‌. چون‌ انتظار نمي‌رود دوره‌ مالي‌ خاصي‌ از نتايج‌ اين‌ مخارج‌ بهره‌مند گردد، لذا چنين‌ مخارجي‌ در دوره‌ وقوع‌ در صورت‌ سود و زيان‌ منعكس‌ مي‌شود.
12 . اغلب‌ مي‌توان‌ توسعه‌ محصولات‌ يا خدمات‌ جديد و داراي‌ كيفيت‌ بهتر را از تحقيقات‌ محض‌ و كاربردي‌ تميز داد. معمولاً اين‌گونه‌ مخارج‌ هنگامي‌ انجام‌ مي‌شود كه‌ موفقيت‌ پروژه‌ از نظر تجاري‌ و نيز منافع‌ آتي‌ حاصل‌ (خواه‌ به‌ صورت‌ افزايش‌ درآمد و سود مربوط‌، و خواه‌ به‌ صورت‌ كاهش‌ هزينه‌)، به‌ گونه‌اي‌ معقول‌، مورد انتظار باشد. بنابراين‌، مخارج‌ يادشده‌ بايد تا حدي‌ كه‌ قابل‌ بازيافت‌ باشد به‌ عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ گردد تا در دوره‌هاي‌ آتي‌ براساس‌ معيارهاي‌ شناخت‌ هزينه‌ به‌ سود و زيان‌ منظور شود.
13 . مخارج‌ توسعه‌ بايد در دوره‌ وقوع‌ هزينه‌ شود ، مگر در صورت‌ وجود كليه‌ شرايط‌ زير كه‌ بايد آن‌ را به‌ عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ كرد: الف‌. پروژه‌اي‌ موجود بوده‌ و به‌ روشني‌ تعريف‌ ومشخص‌ شده‌ باشد ، ب‌ . مخارج‌ مربوط‌ به‌طور جداگانه‌ قابل‌ تشخيص‌ و به‌گونه‌اي‌ اتكاپذير قابل‌ اندازه‌گيري‌ باشد، ج‌ . ماحصل‌ چنين‌ پروژه‌اي‌ ، از جهات‌ زير ، با اطمينان‌ معقولي‌ ، مثبت‌ ارزيابي‌ شده‌ باشد: ــ امكان‌ پذيري‌ آن‌ از نظر فني‌ ، و ــ قابليت‌ تداوم‌ نهايي‌ آن‌ از نظر تجاري‌ در پرتو عواملي‌ ، نظير شرايط‌ احتمالي‌ بازار (از جمله‌ محصولات‌ رقيب‌) ، افكار عمومي‌ ، قوانين‌ مربوط‌ به‌ حمايت‌ ازمصرف‌كننده‌ وقوانين‌ محيط‌ زيست‌،يا ــ حصول‌ اطمينان‌ معقول‌ از قابل‌ استفاده‌ بودن‌ محصول‌ يا فرايند براي‌ واحد تجاري‌ در شرايطي‌ كه‌ هدف‌ استفاده‌ داخلي‌ باشد ، د . به‌ گونه‌اي‌ معقول‌ چنين‌ انتظار رود كه‌ درآمدهاي‌ آتي‌ مربوط‌ ، مبالغي‌ بيش‌ از ميزان‌ لازم‌ جهت‌ بازيافت‌ مخارج‌ توسعه‌ و مخارج‌ تحمل‌شده‌ بعدي‌ (مخارج‌ بعدي‌ توسعه‌ پروژه‌ و مخارج‌ توليد ، فروش‌ و اداري‌ مربوط‌) ايجاد مي‌كند ، و ه . جهت‌ تكميل‌ پروژه‌ و تأمين‌ هر گونه‌ افزايش‌ لازم‌ در سرمايه‌ در گردش‌ ، منابع‌ كافي‌ موجود يا دسترسي‌ به‌ آن‌ ، به‌ گونه‌اي‌ معقول‌ مورد انتظار باشد.
14 . در شرايط‌ يادشده‌در بند 13 ، مخارج‌ توسعه‌ را بايد تا ميزاني‌ به‌ عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ كرد كه‌ نسبت‌ به‌ بازيافت‌ آن‌ اطمينان‌ معقول‌ وجود داشته‌ باشد.
15 . در ملاحظات‌ مندرج‌ در بند 13، ابهامات‌ ذاتي‌ قابل‌ توجهي‌ موجود است‌. ارزيابي‌ قابليت‌ تداوم‌ پروژه‌ از نظر فني‌، تجاري‌ و مالي‌، نيازمند همكاري‌ افراد مختلفي‌ با سطوح‌ قضاوت‌ مختلف‌ خواهد بود. تركيب‌ ارزيابيهاي‌ معتبر و متفاوت‌ اين‌ افراد ممكن‌ است‌ ارزيابيهاي‌ بسيار متفاوتي‌ را درخصوص‌ وجود و ميزان‌ منافع‌ آتي‌ به‌ دست‌ دهد.
16 . چنانچه‌ خصوصيت‌ احتياط‌ در بررسي‌ اين‌ ابهامات‌ مدنظر قرار گيرد، منافع‌ آتي‌ اغلب‌ طرحهاي‌ توسعه‌ آنقدر مبهم‌ است‌ كه‌ نمي‌تواند شناخت‌ مخارج‌ توسعه‌ را به‌ عنوان‌ دارايي‌ توجيه‌ كند. بااين‌حال‌، در صنايع‌ خاصي‌ ممكن‌ است‌ تعدادي‌ از طرحهاي‌ عمده‌ توسعه‌ واجد معيارهاي‌ مندرج‌ در بند 13 باشد. به‌ اين‌ ترتيب‌، چنانچه‌ براساس‌ شواهد موجود و همراه‌ با احتياط‌ لازم‌، چنين‌ قضاوت‌ شود كه‌ مخارج‌ طرحهاي‌ توسعه‌ واجد معيارهاي‌ يادشده‌ است‌، اين‌ مخارج‌ به‌ عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ مي‌شود.
17 . اگر مخارج‌ توسعه‌ به‌ عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ شود بايد آن‌ را مستهلك‌ كرد . استهلاك‌ مخارج‌ توسعه‌ بايد با آغاز توليد تجاري‌ يا كاربرد محصول‌ ، خدمت‌ ، فرايند يا سيستم‌ شروع‌ شود و برمبنايي‌ سيستماتيك‌ ، به‌ هريك‌ از دوره‌هاي‌ مالي‌ تخصيص‌ يابد . مبناي‌ مذكور ممكن‌ است‌ ميزان‌ فروش‌ يا استفاده‌ از محصول‌، خدمت‌، فرايند يا سيستم‌ يا مدت‌ زماني‌ باشد كه‌ انتظار مي‌رود موارد مذكور به‌ فروش‌ رسد يا مورد استفاده‌ قرار گيرد .
18 . مخارج‌ توسعه‌ هر پروژه‌ كه‌ به‌ عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ شده‌ است‌ ، بايد در پايان‌ هر دوره‌ مالي‌ بررسي‌ شود . در مواردي‌ كه‌ شرايط‌ توجيه‌كننده‌ شناخت‌ مخارج‌ به‌ عنوان‌ دارايي‌ (مندرج‌ در بند 13) وجود نداشته‌ يا قابل‌ ترديد باشد ، اين‌ مخارج‌ بايد ، پروژه‌ به‌ پروژه‌ ، به‌ ميزاني‌ كه‌ بازيافت‌ نمي‌شود ، بلافاصله‌ هزينه‌ شود .
19 . بهاي‌ تمام‌ شده‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و داراييهاي‌ نامشهودي‌ كه‌ به‌ منظور تأمين‌ تسهيلات‌ لازم‌ جهت‌ فعاليتهاي‌ تحقيق‌ و توسعه‌ طي‌ چند دوره‌ مالي‌ خريداري‌ يا ساخته‌ مي‌شود ، بايد جزء مخارج‌ سرمايه‌اي‌ منظور و در طول‌ عمر مفيد آنها ، مستهلك‌ شود .
20 . به‌ منظور تأمين‌ وسايل‌ لازم‌ جهت‌ فعاليتهاي‌ تحقيق‌ و توسعه‌، ممكن‌ است‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود و داراييهاي‌ نامشهودي‌ خريداري‌ يا ساخته‌ شود. استفاده‌ از اين‌ داراييها معمولاً چندين‌ دوره‌ مالي‌ به‌ طول‌ خواهد انجاميد. به‌ اين‌ ترتيب‌، آنها را بايد جزء مخارج‌ سرمايه‌اي‌ منظور و در طول‌ عمر مفيدشان‌ مستهلك‌ كرد. مبلغي‌ كه‌ به‌ اين‌ صورت‌ مستهلك‌ مي‌شود در صورتهاي‌ مالي‌، جزء مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه‌ منظور و طبق‌ استاندارد مربوط‌ افشا مي‌شود.
21. مخارج‌ توسعه‌اي‌ كه‌ قبلاً به‌ هزينه‌ منظور شده‌ است‌ نبايد به‌ حساب‌ دارايي‌ برگشت‌ شود ، حتي‌ اگر موارد عدم‌ اطميناني‌ كه‌ باعث‌ به‌ هزينه‌ منظور كردن‌ آنها گرديده‌ بود برطرف‌ شده‌ باشد.

افشا
22 . علي‌رغم‌ وجود ابهامات‌ ذاتي‌ در پروژه‌هاي‌ تحقيق‌ و توسعه‌ ، اين‌ فعاليتها از نظر پيش‌بيني‌ وضعيت‌ آتي‌ واحد تجاري‌ داراي‌ اهميت‌ است‌. بنابر اين‌ لازم‌ است‌ موارد زير در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ افشا شود: الف‌. رويه‌ حسابداري‌ مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه‌ (از جمله‌ روشهاي‌ استهلاك‌، عمر مفيد يا نرخهاي‌ استهلاك‌ مخارج‌ توسعه‌) طبق‌ استاندارد حسابداري‌ شماره‌ 1 با عنوان‌ " نحوه‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ " ، ب‌ . مجموع‌ مخارج‌ تحقيق‌ و توسعه‌ كه‌ به‌ سود و زيان‌ دوره‌ منظور شده‌ است‌. مبلغ‌ مزبور بايد به‌ "مبالغي‌ كه‌ طي‌ دوره‌ جاري‌ مستقيماً به‌ هزينه‌ منظور شده‌" و "مبالغ‌ انتقالي‌ از حساب‌ دارايي‌" تفكيك‌ شود ، و ج‌ . گردش‌ حساب‌ دارايي‌ (مخارج‌ توسعه‌). مخارج‌ توسعه‌اي‌ كه‌ به‌ عنوان‌ دارايي‌ شناسايي‌ شده‌ است‌ بايد جزء داراييهاي‌ نامشهود در ترازنامه‌ انعكاس‌ يابد.


تاريخ اجرا
23 . الزامات‌ اين‌ استاندارد در مورد كليه‌ صورتهاي‌ مالي‌ كه‌ دوره‌ مالي‌ آنها از تاريخ‌ 1/1/1380 و بعد از آن‌ شروع‌ مي‌شود، لازم‌الاجراست‌.

مطابقت با استانداردهاي بين المللي حسابداري‌‌‌
24 . با اجراي‌ الزامات‌اين‌ استاندارد، مفاد استاندارد بين‌المللي‌ حسابداري‌ شماره‌ 38 با عنوان‌ داراييهاي‌ نامشهود نيز رعايت‌ مي‌شود.

0


 



استاندارد شماره 6 حسابداری
نوشته شده در چهارشنبه 29 دی 1389 
ساعت : 11:14 AM
نويسنده : فرزانه ج.ک

 ارزيابي عملكرد مالي

اين استاندارد بايد با توجه به ” مقدمهاي بر استانداردهاي حسابداري“ مطالعه و بكارگرفته شود.


مقدمـه


1.هدف اين استاندارد ملزم كردن واحدهاي تجاري به انعكاس مشخص و بارز برخي عناصر عملكرد مالي است تا به درك استفادهكنندگان صورتهاي مالي از عملكرد مالي واحد تجاري طي يك دوره كمك كند و مبنايي جهت ارزيابي عملكرد مالي و جريانهاي نقدي آتي براي آنها فراهم آورد.
تعاريف
2 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است:
* فعاليتهاي عادي: فعاليتهاي معمول، تكرار شونده يا منظم واحد تجاري (فعاليتهاي تجاري) و همچنين فعاليتهاي مرتبطي است كه به تبعيت و در جهت پيشبرد فعاليتهاي فوق يا درنتيجه آنها توسط واحد تجاري انجام ميشود. چنانچه وقوع برخي رويدادها، صرف نظر از ماهيت غير معمول يا تناوب آن، در محيط حاكم بر عمليات واحد تجاري (اعم از اقتصادي، مقرراتي، جغرافيايي و غيره) مورد انتظار باشد، آثار آنها بر عمليات واحد تجاري در زمره فعاليتهاي عادي تلقي ميشود.

* اقلام استثنايي: اقلامي با اهميت است كه منشأ آن رويدادها يا معاملاتي ميباشد كه در چارچوب فعاليتهاي عادي شركت واقع ميگردد و به منظور ارائـه تصويري مطلوب، افشاي جداگانه آنها، منفرداً يا در صورت تشابه نوع، در مجموع، به لحاظ استثنايي بودن ماهيت يا وقوع ضرورت مييابد.
* اقلام غير مترقبه: اقلامي با اهميت و بسيار غير معمول است كه منشأ آن رويدادهايي خارج از فعاليتهاي عادي شركت ميباشد و انتظار نميرود به طور مكرر يا منظم واقع شود.

* تعديلات سنواتي: تعديلاتي با اهميت است كه به سنوات قبل مربوط ميشود و از تغيير در رويه حسابداري يا اصلاح اشتباه ناشي ميگردد. تعديلات سنواتي، اصلاحات تكرار شونده معمول و تعديل براوردهاي انجام شده در سنوات قبل را شامل نميشود.


* يک بخش از واحد تجاري: جزئي از عمليات واحد تجاري يا گروه كه اهميت نسبي دارد و به طور جداگانه قابل شناسايي است و فعاليتها، داراييها و نتايج مربوط به آن را بتوان به وضوح از بقيه فعاليتهاي واحد تجاري تميز داد. يك بخش از واحد تجاري معمولاً خطوط توليد يا بازارهاي جداگانه خاص خود را دارد و ممكن است يك قسمت تجاري يا جغرافيايي (به شرح مندرج در استاندارد حسابداري شماره 25 باعنوان ” گزارشگري برحسب قسمتهاي مختلف“ ) يا كوچكتر از آن باشد.
اجزاي عملكرد مالي
3 . كليه درآمدها و هزينههاي شناسايي شده بايد در صورت سود و زيان يا صورت سود و زيان جامع منعكس شود. درآمدها و هزينهها تنها در مواردي درصورت سود و زيان دوره انعكاس نمييابد كه به موجب استانداردهاي حسابداري مستقيماً به حقوق صاحبان سرمايه منظور ميشود.
4 . بخشهاي متعدد فعاليتهاي واحد تجاري داراي ويژگيهاي بارزي است كه از نظر ثبات، مخاطره و قابليت پيشبيني باهم متفاوت است و اين امر افشاي جداگانه اجزاي تشكيلدهنده عملكرد مالي را در صورت سود و زيان و صورت سود و زيان جامع ايجاب ميكند. افشاي جداگانه اين اجزا با هدف تسهيل درك عملكرد مالي يك دوره و كمك به استفادهكنندگان صورتهاي مالي بهمنظور تصميمگيري در مورد ميزان اتكا به نتايج دورههاي قبل جهت ارزيابي نتايج بالقوه دورههاي آتي صورت ميگيرد. بنابراين افشاي جداگانه اجزاي مذكور، صرفنظر از ماهيت در صورتي ضرورت دارد كه براي ارزيابي بعضي از جنبههاي عملكرد مالي حائز اهميت باشد.
صورت سود و زيان جامع
5 . صورت سود و زيان جامع به عنوان يك صورت مالي اساسي، بايد كل درآمدها و هزينههاي شناسايي شده طي دوره را كه قابل انتساب بهصاحبان سرمايه است، به تفكيك اجزاي تشكيلدهنده آنها نشان دهد.
6 . هدف از تهيه صورت سود و زيان و صورت سود و زيان جامع، ارائه كليه درآمدها و هزينههاي شناسايي شده طي يك دوره مالي ميباشد. تمركز اصلي صورت سود و زيان دوره بردرآمدها و هزينههاي عملياتي است. درآمدها و هزينهها تنها در مواردي در صورت سود و زيان منعكس نميشود كه به طور مشخص به موجب استانداردهاي حسابداري مستقيماً به حسابحقوق صاحبان سرمايه منظور شود. از آنجايي كه جهت تصميمگيري اقتصادي استفادهكنندگان صورتهاي مالي، آگاهي از كليه جنبههاي عملكرد مالي واحد تجاري طي دوره ضرورت دارد، لازم است كليه درآمدها و هزينههاي شناسايي شده طي آن دوره مورد ملاحظه قرار گيرد. بدينلحاظ همانگونه كه در مفاهيم نظري گزارشگري مالي مقرر شده، تهيه و ارائـه يك صورت مالي اساسي جديد با عنوان ” صورت سود و زيان جامع“ لازم است تا ميزان افزايش يا كاهش حقوق صاحبان سرمايه از بابت درآمدها و هزينههاي مختلف دوره نشان داده شود.
7 . صورت سود و زيان جامع به طرق زير به اهداف گزارشگري مالي كمك ميكند:
الف . تركيب اطلاعات مربوط به جنبه عملياتي عملكرد و موارد مرتبط با آن با ساير جنبههاي عملكرد مالي واحد تجاري.
ب . ارائه اطلاعاتي كه همراه با اطلاعات مندرج در ساير صورتهاي مالي اساسي، براي ارزيابي بازده سرمايهگذاري در يك واحد تجاري مفيد واقع شود.


8 . صورت سود و زيان جامع بايد موارد زير را به ترتيب نشان دهد:
الف . سود يا زيان خالص دوره طبق صورت سود و زيان.
ب . ساير درآمدها و هزينههاي شناسايي شده به تفكيك.
ج . تعديلات سنواتي.

9 . از آنجا كه صورت سود و زيان جامع دربرگيرنده كليه درآمدها و هزينههاي شناسايي شده، اعم از تحقق يافته و تحقق نيافته است، سود يا زيان خالص دوره مالي به عنوان اولين قلم در صورت سود و زيان جامع انعكاس مييابد. اين بدان معني است كه صورت سود و زيان دوره، يكي از اقلام صورت سود و زيان جامع را به تفصيل نشان ميدهد و ساير درآمدها و هزينههاي شناسايي شده، بهطور جداگانه در صورت سود و زيان جامع انعكاس مييابد.
10 . ساير درآمدها و هزينههاي شناسايي شده شامل موارد زير است:
الف . درآمدها و هزينههاي تحقق نيافته ناشي از تغييرات ارزش داراييها و بدهيهايي كه اساساً به منظور قادر ساختن واحد تجاري به انجام عمليات به نحو مستمر نگهداري ميشـود و به موجب استانداردهاي حسابداري مربوط مستقيماً به حقـوق صاحبـان سرمايـه منظـور ميشود (از قبيل درآمدهـا و هزينههاي ناشي از تجـديـد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود).
ب . درآمدها و هزينههايي كه طبق استانداردهاي حسابداري به استناد قوانين آمره مستقيماً در حقوق صاحبان سرمايه منظور ميشود (از قبيل مابهالتفاوتهاي حاصل از تسعير داراييها و بدهيهاي ارزي موضوع ماده 136 قانون محاسبات عمومي).

11 . موارد مندرج در رديفهاي الف و ب بند 8 ، سود يا زيان جامع سال را تشكيل ميدهد. تعديلات سنواتي (مشتملبر آثار انباشته تغيير در رويههاي حسابداري و اصلاح اشتباه) حسب مورد از سود يا زيان جامع سال كسر يا به آن اضافه ميشود تا سود يا زيان جامع شناسايي شده در فاصله تاريخ صورتهاي مالي دوره قبل و پايان دوره مالي جاري بهدست آيد.
12 . نظر به اينكه صورت سود و زيان جامع دربرگيرنده كليه درآمدها و هزينههاي شناسايي شده طي دوره ازجمله درآمدها و هزينههاي تحقق نيافته است، تحقق بعدي اقلام اخيرالذكر منجر به گزارش مجدد آنها در صورت سود و زيان نميشود. در نتيجه، هرگاه تغييري در ارزش يك دارايي ايجاد شود يا آن دارايي به فروش رسد، سود يا زيان گزارش شده معادل تفاوت ارزش جديد يا عوايد فروش دارايي و آخرين مبلغ دفتري آن است. براي مثال درآمد تحقق نيافته ناشي از تجديد ارزيابي يك دارايي ثابت مشهود درصورت سود و زيان جامع دوره تجديد ارزيابي انعكاس مييابد. تحقق تمام يا بخشي از درآمد مزبور به هنگام فروش دارايي در دورههاي بعدي، درآمد آن دوره محسوب نميشود بلكه مبين درآمدي است كه قبلاً تا زمان تجديد ارزيابي شناسايي شده است.
13 . هرگاه اجزاي صورت سود و زيان جامع محدود به سود يا زيان خالص دوره و تعديلات سنواتي باشد، ارائـه صورت سود و زيان جامع ضرورتي ندارد. در چنين حالتي بايد در يادداشتي ذيل صورت سود و زيان دوره، عدم لزوم ارائـه صورت سود و زيان جامع افشا شود.
14 . در موارد مذكور سود يا زيان خالص دوره مندرج در صورت سود و زيان و نيز تعديلات سنواتي مندرج در گردش حساب سود (زيان) انباشته توأماً اطلاعات كافي در مورد كل درآمدها و هزينههاي شناسايي شده طي دوره ارائه ميدهد. در چنين حالتي ارائـه يادداشتي ذيل صورت سود و زيان به شرح زير كفايت ميكند : ” از آنجا كه اجزاي سود و زيان جامع محدود به سود (زيان) دوره و تعديلات سنواتي است، صورت سود و زيان جامع ارائه نشده است“.
صورت سود و زيان
15 . براي اينكه اطلاعات ارائه شده در صورت سود و زيان جهت تصميمگيريهاي اقتصادي مفيد واقع شود، بايد اجزاي صورت سود و زيان طبق بند 58 استاندارد حسابداري شمـاره 1
با عنوان نحوه ارائه صورتهاي مالي نشان داده شود. ارائه جداگانه اقلام استثنايي و نتايج مربوط به عمليات متوقف شده نيز ازجمله مواردي است كه برمفيدبودن اطلاعات ارائه شده ميافزايد.

اقلام استثنايي

16 . اقلام استثنايي بايد در محاسبه سود يا زيان فعاليتهاي عادي منظور شود . مبلغ هر قلم استثنايي (منفرداً يا در صورت تشابه نوع، در مجموع) بايد به طور جداگانه و ترجيحاً در متن صورت سود و زيان تحت سرفصل درآمد يا هزينه مربوط منعكس گردد . اعم از اينكه انعكاس اين اقلام در متن صورت سود و زيان يا در يادداشتهاي توضيحي صورت گيرد، اين اقلام بايد بهعنوان اقلام استثنايي قابل تشخيص باشد و اينگونه تصريح گردد . شرح مناسبي در مورد هر يك از اقلام استثنايي جهت درك ماهيت اين اقلام ضروري است.
17 . نمونه اقلامي كه ممكن است درصورت با اهميت بودن، استثنايي تلقي شود عبارت است از:
الف. زيانهاي ناشي از بلاياي طبيعي در مناطقي كه وقوع آنها بهطور متناوب انتظار ميرود،
ب . هزينههاي اخراج دسته جمعي كاركنان شاغل در بخشهاي فعال واحد تجاري،
ج . هزينههاي تجديد سازمان،
د . به هزينه بردن داراييهاي نامشهود خارج از فرايند استهلاك،
ﻫ . زيان انتقال صنايع مزاحم به خارج از محدوده شهرها، طبق مقررات جاري،
و . كمكهاي بلاعوض غيرسرمايهاي دريافتي و كمكهاي بلاعوض پرداختي،
ز . سود يا زيان فروش داراييهاي ثابت مشهود و سرمايهگذاريهاي بلندمدت،
ح . سود يا زيان فروش يا توقف عمليات يك بخش از واحد تجاري،
ط . هزينههاي غيرمعمول مربوط به مطالبات مشكوكالوصول و كاهش ارزش موجودي مواد و كالا،
ي . ذخيرههاي غيرمعمول براي زيانهاي ناشي از پيمانهاي بلندمدت،
ك . وجوه مازاد ناشي از حل و فصل ادعاي خسارت از شركتهاي بيمه،
ل . هزينههاي جذب نشده ناشي از عدم دستيابي به ظرفيت معمول (عملي) مورد انتظار و ضايعات غيرعادي، و
م . سود يا زيان ناشي از حل و فصل دعاوي برله يا عليه شركت.


عمليات متوقف شده


18 . در صورت توقف عمليات يك بخش از واحد تجاري لازم است نتايج عمليات بخش متوقف شده ازجمله سود يا زيان حاصل از واگذاري آن بخش به طور جداگانه در صورت سود و زيان منعكس شود. براي اين منظور درآمدها و هزينههاي عملياتي مربوط به بخش متوقف شده بايد در سرفصلهاي مربوط و ترجيحاً در متن صورت سود و زيان به طور جداگانه نمايش يابد. همچنين سود يا زيان حاصل از واگذاري بخش متوقف شده، پس از تهاتر كليه ذخاير مربوط به هزينههاي غير قابل بازيافت عمليات توقف، بايد پس از سود (زيان) عملياتي در صورت سود و زيان منعكس شود.
19 . گاه ممكن است يك واحد تجاري تصميم بگيرد بخشي از عمليات خود را كه از ساير عمليات تجاري آن متمايز است متوقف كند. در چنين مواردي لازم است براي تعهدات ناشي از اين تصميم (شامل كليه هزينههاي مستقيم فروش يا خاتمه عمليات و هرگونه زيان عملياتي تا تاريخ فروش يا خاتمه عمليات) كه از محل سودهاي عملياتي آتي آن بخش يا سود حاصل از واگذاري داراييهاي آن جبرانپذير نباشد، ذخيرهاي در حسابها منظور شود. براي تعيين ذخاير يادشده، موضوعاتي از قبيل موارد زير مد نظر قرار ميگيرد:
الف . هزينههاي اخراج دسته جمعي كاركنان (پس از كسر كمكهاي دولت از اين بابت)،
ب . هزينههاي مربوط به ادامه همكاري كاركنان اصلي طي دوره كاهش عمليات،
ج . زيانهاي ناشي از فروش داراييها شامل هزينههاي مستمر پيش بيني شده نظير اجاره، عوارض و غيره،
د . مطالبات مشكوكالوصول و لاوصول ناشي از تصميم به توقف عمليات،
ﻫ . هر گونه زيان ناشي از جرايم پيشبينيشده در قراردادها، و
و . ساير اقلام درآمد و هزينه ناشي از عمليات تجاري بخش مورد توقف تا زمان فروش يا خاتمه عمليات.
ايجاد ذخيره متكي بر اين واقعيت است كه تعهدات در زماني ايجاد ميشود كه واحد تجاري آشكارا متعهد به فروش يا خاتمه عمليات گردد. شواهد اين تعهد ميتواند شامل اعلام رسمي برنامه توقف، شروع عملي برنامه توقف يا ساير شرايطي باشد كه به طور مؤثر واحد تجاري را ناگزير به تكميل، فروش يا خاتمه عمليات كند. هر قرارداد الزامآوري كه بعد از پايان سال منعقد ميشود، ممكن است شواهد اضافي در رابطه با ارزش داراييها و تعهدات در تاريخ ترازنامه فراهم آورد. در مواردي كه قصد فروش وجود دارد، ليكن قرارداد الزامآور حقوقي منعقد نشده باشد، تعهدي توسط واحد تجاري تقبل نشده است و در نتيجه نبايد ذخيرهاي از بابت هزينههاي مستقيم مربوط به فروش و نيز زيانهاي عملياتي در نظر گرفته شود.
20 . فروش يا خاتمه عمليات در صورتي عمليات متوقف شده، محسوب ميشود كه تأثير با اهميتي بر ماهيت و زمينة اصلي عمليات واحد تجاري داشته باشد و معرف كاهش مهمي در امكانات عملياتي ناشي از خروج از بازاري خاص (اعم از تجاري يا جغرافيايي) يا كاهش عمده در ميزان فروش در بازارهاي در حال تداوم آن باشد. ماهيت و زمينه اصلي عمليات واحد تجاري عبارت از جايگاه محصولات و خدمات آن واحد در بازارهاي مربوط (شامل جنبههاي كيفي و مكاني) است. براي مثال، چنانچه شركتي كه به طور معمول در امر اداره مهمانخانههاي كوچك فعاليت دارد، اقدام به فروش مهمانخانهها و خريد هتلهاي چند ستاره كند، ضمن آنكه همچنان به فعاليت هتلداري مشغول است، ماهيت و زمينه اصلي عمليات آن تغيير مييابد. حالت مشابه آن است كه همان شركت با فروش هتلهاي خود در يك كشور خارجي اقدام به خريد هتل در ايران كند. فروش و جايگزيني منظم داراييهاي عمده كه به عنوان بخشي از عمليات معمول و جهت نگهداشت پرتفوي داراييها انجام ميشود، نبايد به عنوان توقف عمليات تلقي گردد. در مثال بالا، فروش هتل و خريد هتل ديگر در همان بازار و يا مكانهاي مشابه كلاً به عنوان عمليات در حال تداوم طبقهبندي ميشود. همچنين فروش يا خاتمه يك بخش از عمليات واحد تجاري كه اساساً به منظور دستيابي به بهسازي توليد يا صرفهجويي در هزينه صورت گرفته، بخشي از عمليات در حال تداوم آن محسوب ميگردد.
21 . فروش يا خاتمه عمليات در صورتي عمليات متوقف شده محسوب ميشود كه، داراييها، بدهيها، نتايج عمليات و فعاليتهاي بخش مورد نظر از نظر فيزيكي و عملياتي و براي مقاصد گزارشگري، به روشني قابل تشخيص باشد. اگر نتايج مالي عمليات فروش رفته يا خاتمه يافته به طور جداگانه از سوابق حسابداري قابل استخراج نباشد يا تا حد با اهميتي تنها ازطريق تخصيص درآمد يا هزينه قابل استخراج گردد، در آن صورت بهعنوان عمليات متوقف شده طبقهبندي نميشود. براي مثال تعطيل يك كارگاه توليدي كه در بازار به طور جداگانه قيمت فروشي براي محصول آن وجود ندارد، به عنوان عمليات متوقف شده تلقي نميشود.
22 . چنانچه عمليات توقف يك بخش از واحد تجاري حداكثر تا سه ماه پس از تاريخ ترازنامه يا تاريخ تصويب صورتهاي مالي، هر كدام كه كمتر باشد، تكميل گردد، در اين صورت عمليات آن بخش، در تاريخ ترازنامه به عنوان عمليات متوقف شده تلقي و در صورت سود و زيان تحت همين عنوان طبقهبندي ميشود. در صورت عدم احراز شرايط ياد شده، عمليات بخش مزبور در صورت سود و زيان سال جاري به عنوان عمليات در حال تداوم منعكس ميگردد.
23 . هرگاه با توجه به شرايط مندرج در بند 22، عمليات بخشي كه تصميم به توقف آن اتخاذ شده است، در سال جاري به عنوان عمليات متوقف شده تلقي نگردد، هزينه ناشي از وضع ذخاير مربوط به عنوان عمليات در حال تداوم در صورت سود و زيان منعكس و در صورت با اهميت بودن با عنوان ” اقلام استثنايي“ طبقهبندي شود. در دوره بعد، يعني زماني كه عمليات مزبور در زمره عمليات متوقف شده قرار ميگيرد، هزينههاي ذخاير مزبور بايد در صورت سود و زيان، به تفكيك ” ذخيره زيان عملياتي“ و” ذخيره زيان غير عملياتي حاصل از فروش يا خاتمه عمليات متوقف شده“، از زيان عملياتي و زيان غير عملياتي بخش متوقف شده كسر شود.
24 . در صورت توقف عمليات يك بخش از واحد تجاري، لازم است نتايج عمليات آن بخش، ازجمله سود يا زيان حاصل از واگذاري آن به طور مجزا در صورت سود و زيان منعكس شود. براي اين منظور درآمدها و هزينههاي عمليات بخش متوقف شده در سرفصل مربوط و ترجيحاً در صورت سود و زيان، جداگانه نمايش مييابد. همچنين سود يا زيان حاصل از واگذاري بخش متوقف شده پس از تهاتر كليه ذخاير انتقالي از سال قبل در ارتباط با بخش متوقف شده، پس از سود (زيان) عملياتي در صورت سود و زيان منعكس ميشود.

25 . علاوهبر موارد فوق، افشاي موارد زير در رابطه با توقف عمليات يك بخش واحد تجاري ضروري است:
الف. ماهيت و مشخصات عمليات متوقف شده،
ب . تاريخ مؤثر توقف عمليات براي مقاصد حسابداري، و
ج . نحوه توقف عمليات (فروش يا كنارگذاري).


اقلام غيرمترقبه


26 . سود يا زيان غير مترقبه و ماليات مربوط بايد به طور جداگانه در صورت سود و زيان پس از سود يا زيان ناشي از فعاليتهاي عادي نشان داده شود. سهم سهامداران اقليت از سود يا زيان غير مترقبه نيز بايد زير صورت سود و زيان تلفيقي افشا شود. ارائـه شرح مناسبي در يادداشتهاي توضيحي در مورد هريك از اقلام غير مترقبه جهت درك ماهيت اين اقلام ضروري ميباشد.
27 . طبقهبندي اقلام به عنوان غيرمترقبه به شرايط خاص هرمورد بستگي دارد. به علت تفاوت در فعاليتهاي عادي، آنچه براي يك واحد تجاري غير مترقبه است، لزوماً براي واحد تجاري ديگر غيرمترقبه نيست. اقلام غيرمترقبه بسيار نادر است، زيرا مربوط به رويدادهايي بسيار غير معمول ميباشد كه خارج از فعاليتهاي عادي واحد تجاري رخ ميدهد و انتظار نميرود به طور مكرر يا منظم واقع شود. با توجه به ملاحظات فوق، سودها يا زيانهاي ناشي از مواردي از قبيل بلاياي طبيعي (مانند زلزله و سيل) و مصادره داراييها را در صورت با اهميت بودن، ميتوان به عنوان مثالهايي از اقلام غير مترقبه ذكر كرد.
28 . درآمدها و هزينههايي كه منشأ آن رويداد غيرمترقبه واحدي باشد، تشكيل دهنده يك قلم غيرمترقبه واحد است و بايد ادغام شود و به عنوان اقلام غيرمترقبه در صورت سود و زيان منظور گردد.
اثر مالياتي اقلام غيرمترقبه
29 . اثر مالياتي اقلام غير مترقبه بايد از طريق مقايسه ماليات سود يا زيان ناشي از فعاليتهاي عادي بدون احتساب اقلام غير مترقبه و ماليات سود يا زيان سال مالي (پس از اقلام غير مترقبه) تعيين گردد. هرگونه اضافه يا كسر ماليات ناشي از مقايسه فوق بايد به اقلام غير مترقبه نسبت داده شود.
30 . روش يادشده در بند 29 تضمينكننده اين امر است كه در هر سال محاسبه ماليات مربوط به سود يا زيان ناشي از فعاليتهاي عادي به وجود يا عدم وجود اقلام غير مترقبه بستگي نداشته و ارقام حاصلشده در هر دو حالت يكسان باشد.

 

0


 



ساعت : 9:57 AM
نويسنده : فرزانه ج.ک

اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد ميتواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان و ميزان اطمينان از تحقق جريانهاي وجوه نقد آتي به استفادهكنندگان صورتهاي مالي كمك كند. اطلاعات مزبور، بيانگر چگونگي ارتباط بين سودآوري واحد تجاري و توان آن جهت ايجاد وجه نقد و درنتيجه مشخصكننده كيفيت سود تحصيل شده توسط واحد تجاري است. علاوه براين، تحليلگران و ديگر استفادهكنندگان اطلاعات مالي اغلب به طور رسمي يا غير رسمي مدلهايي را براي ارزيابي و مقايسه ارزش فعلي جريانهاي وجه نقد آتي واحدهاي تجاري به كار ميبرند. اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد ميتواند جهت كنترل ميزان دقت ارزيابيهاي گذشته مفيد واقع شود و رابطه بين فعاليتهاي واحد تجاري و دريافتها و پرداختهاي آن را نشان دهد.
اگرچه صورت جريان وجوه نقد اطلاعاتي را درباره جريانهاي وجه نقد واحد تجاري طي دوره مالي مورد گزارش ارائه ميكند، ليكن اطلاعات مزبور جهت ارزيابي جريانهاي آتي وجـه نقـد كفايت نميكنـد. برخي جريانهـاي وجـه نقـد ناشـي از معاملاتي است كـه در دورههاي مالي قبل رخ داده و بعضاً انتظار ميرود منجر به جريانهاي وجه نقد ديگري در يكي از دورههايآتي گردد. بدين لحاظ براي ارزيابي جريانهاي وجه نقد آتي، صورت جريان وجوه نقد معمولاً بايد توأم با صورتهاي عملكرد مالي و ترازنامه مورد استفاده قرار گيرد.
اطلاعات ارائه شده در صورت جريان وجوه نقد در مقايسه با صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش داراي مزاياي زير است:
الف.صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش، ممكن است تغييرات مرتبط با نقدينگي و تداوم فعاليت را پنهان كند. براي مثال، كاهش قابل ملاحظه در وجه نقد موجود ممكن است به خاطر افزايش در موجودي مواد و كالا يا بدهكاران پنهان بماند. بدين ترتيب، واحدهاي تجاري ممكن است عليرغم گزارش افزايش در سرمايه در گردش، دچار مشكل نقدينگي شوند. بهگونهاي مشابه، كاهش در سرمايه در گردش لزوماً بيانگر كمبود نقدينگي و خطر توقف فعاليت واحد تجاري نيست.
ب.كنترل وجوه نقد، يك ويژگي معمول فعاليت تجاري است و يك تكنيك تخصصي حسابداري به شمار نميرود. بدين لحاظ جريان وجوه نقد مفهومي است كه در مقايسه با تغييرات در سرمايه در گردش از درك و پذيرش بيشتري برخوردار است.
ج.در مدلهاي ارزيابي واحدهاي تجاري، وجه نقد به عنوان يك داده مستقيم كاربرد دارد و لذا جريانهاي تاريخي وجه نقد ميتواند در اين گونه موارد كه اطلاعات مربوط به جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه درگردش فاقد كاربرد است، مورد استفاده قرار گيرد.
د.صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغيير در سرمايه در گردش عمدتاً متكي به تفاوت اقلام دو ترازنامه واحد تجاري است و درنتيجه حاوي اطلاعات جديدي نيست و تنها اطلاعات موجود را با آرايش متفاوتي ارائه ميكند. صورت جريان وجوه نقد و يادداشتهاي توضيحي مربوط متضمن اطلاعاتي است كه در صورتهاي جريان وجوه مبتني بر تغييرات در سرمايه در گردش افشا نميشود.
تعاريف
اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است:
*وجه نقد: عبارت است از موجودي نقد و سپردههاي ديداري نزد بانكها و مؤسسات مالي اعم از ريالي و ارزي (شامل سپردههاي سرمايهگذاري كوتاهمدت بدون سررسيد) به كسر اضافه برداشتهايي كه بدون اطلاع قبلي مورد مطالبه قرار ميگيرد.
*جريـان وجه نقد: عبارت است از افزايش يـا كاهش در مبلـغ وجه نقد ناشي از معاملات با اشخاص حقيقي يا حقوقي مستقل از شخصيت حقوقي واحـد تجـاري و ناشي از سايـر رويدادها.
*فعاليتهاي عملياتي: عبارت از فعاليتهاي اصلي و مستمر مولد درآمد عملياتي واحد تجاري است.
*فعاليتهاي سرمايهگذاري: عبارت است از تحصيل يا واگذاري سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت و بلندمدت، داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود و نيز پرداخت و وصول تسهيلات اعطايي به اشخاص مستقل از واحد تجاري غير از كاركنان .
*فعاليتهاي تأمين مالي: عبارت از فعاليتهايي است كه منجر به تغييرات در ميزان و تركيب سرمايه و استقراضهاي واحد تجاري (بجز اضافه برداشتهاي منظور شده در محاسبه وجه نقد)، گردد.
*جريانهاي وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي: در اين استاندارد شامل جريانهاي نقدي ورودي و خروجي ناشي از فعاليتهاي عملياتي به شرح تعريف مندرج در همين بند و نيز آن دسته از جريانهاي نقدي است كه ماهيتاً به طور مستقيم قابل ارتباط با ساير طبقات جريانهاي نقدي صورت جريان وجوه نقد نباشد .
*جريانهاي نقدي استثنايي: به آن دسته از جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد اطلاق ميشود كه داراي اهميت نسبي است، از فعاليتهاي عادي واحد تجاري ناشي ميشود و اقلامي را در بر ميگيرد كه به منظور ارائـه تصويري مطلوب از انعطاف پذيري واحد تجاري، افشاي جداگانه آنها به لحاظ استثنايي بودن ماهيت يا وقوع ضرورت مييابد. اين اقلام لزوماً با اقلام استثنايي مندرج در صورت سود و زيان ارتباط ندارد.
*جريانهاي نقدي غيرمترقبه: به آن دسته از جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد اطلاق ميشود كه داراي اهميت نسبي است، از رويدادهاي خارج از فعاليتهاي عادي واحد تجاري ناشي ميشود و اقلامي را در برميگيرد كه به منظور ارائه تصويري مطلوب از انعطاف پذيري واحد تجاري، افشاي جداگانه آنها به لحاظ غير مترقبه بودن ماهيت يا وقوع آنها ضرورت مييابد. اين اقلام معمولاً با اقلام غير مترقبه مندرج در صورت سود و زيان ارتباط دارد .
وجه نقد
وجه نقد در اين استاندارد تنها به موجودي نقد و سپردههاي ديداري نزد بانكها و مؤسسات مالي اعم از ريالي و ارزي (شامل سپردههاي سرمايهگذاري كوتاهمدت بدون سررسيد) اطلاق ميگردد. در مواردي كه اضافه برداشت در حسابجاري مجاز باشد (مثلاً اضافه برداشت در حسابهاي بانكي خارج از كشور توسط واحد تجاري)،مانده اضافهبرداشتهايي كه بدون اطلاع قبلي مورد مطالبه قرار گيرد بايد از مبلغ مذكور كسر گردد. ويژگي ديداري بودن در مورد اقلام تشكيلدهنده وجه نقد بدين معني است كه اين اقلام بدون اطلاع قبلي قابل برداشت يا مطالبه باشد. سپردههاي سرمايهگذاري بلندمدت وجه نقد تلقي نميشود، زيرا هدف از نگهداري آنها تحصيل سود است. هرگاه براي تسويه اضافه برداشتهاي بانكي مهلتي تعيين شده باشد درصورتي ميتوان آنها را در محاسبه وجه نقد منظور كرد كه مهلت مزبور از يك روز كاري تجاوز نكند.
طبقهبندي جريانهاي نقدي و نحوه ارائه صورت جريان وجوه نقد
صورت جريان وجوه نقد بايد منعكس كننده جريانهاي نقدي طي دوره تحت سرفصلهاي اصلي
زير باشد:
* فعاليتهاي عملياتي،
* بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي،
*ماليات بر درآمد،
*فعاليتهاي سرمايهگذاري، و
*فعاليتهاي تأمين مالي.
در ارائـه جريانهاي نقدي، رعايت ترتيب سرفصلها به شرح بالا و نيز ارائـه جمع جريانهاي نقدي منعكس شده در هر سرفصل و جمع كل جريانهاي نقدي قبل از سرفصل فعاليتهاي تأمين مالي ضرورت دارد.
صورت جريان وجوه نقد همچنين بايد شامل صورت تطبيق مانده اول دوره و پايان دوره وجه نقد باشد. صورت تطبيق مزبور بايد هرگونه تفاوتهاي ارزي ناشي از ماندههاي وجه نقد ارزيكه به سود و زيان منظور شده است منجمله تفاوتهاي ارزي ناشي از تسعير جريانهاي نقدي واحدهاي تجاري فرعي خارجي به نرخهايي غير از نرخ تاريخ ترازنامه و ساير گردشهاي مربوط را نشان دهد .
گزارش جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي
مبلغ جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي، يكي از شاخصهاي اصلي ارزيابي اين موضوع است كه عمليات واحد تجاري تا چه ميزان به جريانهاي وجه نقد كافي جهت بازپرداخت وامها، نگهداشت توان عملياتي واحد تجاري و پرداخت سود سهام منجر شده و انجام سرمايهگذاريهاي جديد را بدون تمسك به منابع مالي خارج از واحد تجاري ميسر كرده است. ارائه اطلاعات درباره جزئيات جريانهاي نقدي عملياتي تاريخي، در كنار ساير اطلاعات، براي پيشبيني جريانهاي نقدي آتي مفيد خواهد بود.
فعاليتهاي عملياتي عبارت از فعاليتهاي اصلي مولد درآمد عملياتي واحد تجاري است. فعاليتهاي مزبور متضمن توليد و فروش كالا و ارائـه خدمات است و هزينهها و درآمدهاي مرتبط با آن در تعيين سود يا زيان عملياتي درصورت سود و زيان منظور ميشود. جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي اساساً دربرگيرنده جريانهاي ورودي و خروجي نقدي مرتبط با فعاليتهاي مزبور است. مثالهايي از جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي به شرح زير است:
الف.دريافتهاي نقدي حاصل از فروش كالا و ارائـه خدمات.
ب.دريافتهاي نقدي حاصل از حق امتياز، حقالزحمه، كارمزد و ساير درآمدهاي عملياتي.
ج.پرداختهاي نقدي به فروشندگان كالا و خدمات.
د.پرداختهاي نقدي به كاركنان واحد تجاري يا از جانب آنها.
ﻫ.دريافتها و پرداختهاي نقدي يك شركت بيمه بابت حق بيمهها، خسارات، مستمريها و ساير پرداختهاي بيمهاي.
و.دريافتها و پرداختهاي مرتبط با قراردادهاي منعقد شده با اهداف تجاري و عملياتي.
ز.پرداختهاي نقدي بابت مزاياي پايان خدمت كاركنان و هزينه سازماندهي مجدد.
واحدهاي تجاري بايد جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي را با بكارگيري يكي از روشهاي زير گزارش كنند:
الف.روش مستقيم كه به موجب آن ناخالص وجوه نقد دريافتي و پرداختي بر حسب طبقات عمده افشا ميشود، مگر در مورد جريانهاي نقدي عملياتي مورد اشاره در بندهاي 36 و 38 كه برمبناي خالص گزارش ميشود، يا
ب.روش غيرمستقيم كه به موجب آن سود يا زيان عملياتي با انجام تعديلات زير به خالص جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي تبديل ميشود:
*اثر معاملات و رويدادهايي كه داراي ماهيت غير نقدي است، و
*اثر اقلامي كه در محاسبه سود يا زيان عملياتي دوره جاري منظور شده باشد، ليكن جريانهاي نقدي مرتبط با آنها در دورههاي قبل حادث شده يا در دورههاي آينده حادث خواهد شد و بالعكس.
مزيت اصلي روش مستقيم اين است كه دريافتها و پرداختهاي نقدي عملياتي را نشان ميدهد. اطلاع از منابع مشخص دريافتهاي نقدي و مقاصد مربوط به پرداختهاي نقدي انجام شده در دورههاي گذشته ميتواند در براورد جريانهاي نقدي آتي مفيد واقع شود، ليكن ممكن است در برخي موارد، منافع حاصل از ارائـه اطلاعات به استفادهكنندگان بدين شيوه، بر هزينههاي تهيه و ارائـه اين اطلاعات توسط واحد تجاري فزوني نداشته باشد، لذا اين استاندارد كاربرد روش مستقيم را الزامي نميداند. با اينحال در شرايطيكه مزاياي اطلاعات ارائه شده در روش مستقيم بر هزينههاي تهيه اين اطلاعات فزوني داشته باشد، به منظور ارائـه اطلاعات مفيد، استفاده از روش مستقيم توصيه ميشود.
مزيت اصلي روش غيرمستقيم اين است كه تفاوت بين سود عملياتي و جريان وجه نقد ناشي از فعاليتهاي عملياتي به گونه برجستهاي نشان داده ميشود. بسياري از استفادهكنندگان صورتهاي مالي معتقدند كه چنين صورتي در ارائـه تصويري از كيفيت سود واحد تجاري، حائز اهميت اساسي است. برخي سرمايهگذاران و بستانكاران، جريانهاي نقدي آتي را از طريق تخمين سود آتي و انجام تعديلاتي در رابطه با اقلام با ماهيت غيرنقدي و نيز اقلام مبتنيبر تعهدي عمل كردن درآمد و هزينه براورد ميكنند و از اين رو ، اطلاعات مربوط به تعديلات مزبور در دورههاي گذشته ميتواند در براورد تعديلات آتي مفيد واقع شود.
بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي
به موجب اين استاندارد، ارائـه خالص جريان نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي نبايد تحت تأثير ساختار سرمايه واحد تجاري قرار گيرد و بدين ترتيب پرداختهاي مرتبط با سود و كارمزد تأمين مالي بايد جداگانه نشان داده شود و نيز نحوه ارائـه صورت جريان وجوه نقد بايد تا حد امكان با ساير صورتهاي مالي اساسي از جمله صورت سود و زيان هماهنگي داشته باشد. براين اساس، به استثناي مورد مندرج در بند 30 ، كليه مبالغ دريافتي و پرداختي در رابطه با سود سهام، درآمد سرمايهگذاري و سود و كارمزد تأمين مالي معمولاً در سرفصل جداگانهاي با عنوان ” بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي“ طبقهبندي ميشود.
نمونه اقلامي كه تحت سرفصل ”بازده سرمايهگذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي“ ارائه ميشود، به شرح زير است:
الف.جريانهاي نقدي ورودي:
*سود و كارمزد دريافتي، و
*سود سهام دريافتي شامل سودسهام دريافتي از شركتهايسرمايهپذيريكه� �� سرمايهگذاري در آنها به روش ارزش ويژه در حسابها انعكاس يافته است.

ب.جريانهاي نقدي خروجي:
*سود و كارمزد پرداختي (اعم از اينكه به حساب دارايي تحصيل شده يا به هزينه دوره منظور شده باشد)،
*سود سهام پرداختي، و
*حصهاي از اقساط اجاره به شرط تمليك پرداختي كه هزينه تأمين مالي محسوب ميشود.
ماليات بر درآمد
جريانهاي نقدي مرتبط با ماليات بر درآمد براي اغلب استفادهكنندگان صورتهاي مالي داراي اهميتي ويژه است. باتوجه به دلايل زير به موجب اين استاندارد، مجموع جريانهاي نقدي مرتبط با ماليات بر درآمد تحت سرفصل جداگانهاي درصورت جريان وجوه نقد انعكاس مييابد :
الف.تفكيك جريانهاي نقدي مربوط به ماليات بر درآمد برحسب فعاليتهاي به وجود آورنده آن (عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي) اغلب برمبنايي اختياري امكانپذير است كه اين نحوه تخصيص اطلاعات مفيدي ارائه نميكند.
ب.جريانهاي مرتبط با ماليات بر درآمد معمولاً در يك جريان منفرد تبلور مييابد و جريانهاي ورودي و خروجي جداگانهاي تشكيل نميدهد. بدين لحاظ تخصيص آنها به ساير سرفصلهاي اصلي صورت جريان وجوه نقد، لزوماً اطلاعات مورد انتظار را در مورد جريانهاي نقدي واقعي واحد تجاري فراهم نميآورد.
فعاليتهاي سرمايهگذاري
جريانهاي نقدي منظور شده تحت سرفصل ” فعاليتهاي سرمايهگذاري“ مشتملبر جريانهاي مرتبط با تحصيل و فروش سرمايهگذاريهاي كوتاهمدت، سرمايهگذاريهاي بلندمدت و داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود و نيز پرداخت و وصول تسهيلات اعطايي به اشخاص مستقل از واحد تجاري بجز كاركنان ميباشد. نمونههايي از جريانهاي نقدي مرتبط با فعاليتهاي سرمايهگذاري به شرح زير است:
الف.جريانهاي نقدي ورودي :
*دريافتهاي نقدي حاصل از فروش سرمايهگذاري در سهام يا اوراق مشاركت ساير واحدهاي تجاري.
*دريافتهاي نقدي حاصل از فروش داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود.
*دريافتهاي نقدي مرتبط با اصل سپردههاي سرمايهگذاري بلندمدت بانكي.
*دريافتهاي نقدي حاصل از وصول اصل وامهاي پرداختي به ساير اشخاص شامل وصول قرضالحسنه پرداختي.
ب.جريانهاي نقدي خروجي :
*پرداختهاي نقدي جهت تحصيل سرمايهگذاري در سهام يا اوراق مشاركت ساير واحدهاي تجاري.
*پرداختهاي نقدي جهت تحصيل داراييهاي ثابت مشهود و داراييهاي نامشهود. اين پرداختها شامل پرداختهاي مرتبط با مخارج توسعه منظور شده به دارايي و نيز ساخت دارايي ثابت مشهود توسط واحد تجاري است.
*سپردهگذاري نزد بانكها در قالب سپردههاي سرمايهگذاري بلند مدت.
*وامهاي نقدي پرداختي به ساير اشخاص شامل قرضالحسنه.
فعاليتهاي تأمين مالي
جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي شامل دريافتهاي نقدي از تأمين كنندگان منابع مالي خارج از واحد تجاري (شامل صاحبان سرمايه) و بازپرداخت اصل آن است. افشاي جداگانه جريانهاي نقدي مزبور جهت پيشبيني جريانهاي نقدي آتي لازم به منظور ايفاي تعهدات به تأمين كنندگان منابع مالي واحد تجاري مفيد است. نمونههايي از جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي تأمين مالي به شرح زير است:
الف.جريانهاي نقدي ورودي :
*دريافتهـاي نقـدي حاصل از صـدور سهـام.
*دريافتهـاي نقـدي حاصل از صـدور اوراق مشاركت، وامهـا و ساير تسهيلات كوتاه مدت و بلند مدت.

ب.جريانهاي نقدي خروجي :
*بازپرداخت اصل اوراق مشاركت، وامها و ساير تسهيلات دريافتي.
*پرداخت حصه اصل اقساط اجاره به شرط تمليك.
*پرداخت هرگونه مخارج (بجز سود تضمينشده و كارمزد پرداختي بابت تأمين مالي) در رابطه با اخذ تسهيلات مالي، صدور سهام و اوراق مشاركت و ساير راههاي تأمين مالي.
دريافتها و پرداختهاي نقدي با ماهيت تأمين مالي از يا به واحدهاي سرمايهپذيري كه سرمايهگذاري در آنها به روش ارزش ويژه در حسابها انعكاس يافته است به طور جداگانه تحت همين سرفصل اصلي نمايش مييابد.
گزارش جريانهاي نقدي بر مبناي خالص
جريانهاي نقدي ناشي از فعاليتهاي عملياتي، سرمايهگذاري و تأمين مالي زير را ميتوان برمبناي خالص گزارش كرد :
الف.دريافتها و پرداختهاي نقدي از جانب مشتريان، هنگامي كه جريانهاي نقدي عملاً بيانگر فعاليتهاي مشتري باشد و نه واحد تجاري .
ب.پرداختهاي نقدي دررابطه با اقلامي كه گردش آنها سريع، مبلغ آنها قابل ملاحظه و سر رسيد اوليه آنها حداكثر سه ماه باشد .


 

0


 



ساعت : 9:53 AM
نويسنده : فرزانه ج.ک

1  .   هدف‌ اين‌ استاندارد تجويز مبنايي‌ براي‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ با مقاصد عمومي‌ يك‌ واحد تجاري‌ به منظور حصول‌ اطمينان‌ از قابليت‌ مقايسه‌ با صورتهاي‌ مالي‌ دوره‌هاي‌ قبل‌ آن‌ واحد و با صورتهاي‌ مالي‌ ساير واحدهاي‌ تجاري‌ مي‌باشد. براي‌ دستيابي‌ به‌ اين‌ هدف‌، در اين‌ استاندارد ملاحظات‌ كلي‌ درخصوص‌ نحوه‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌، رهنمودهايي‌ درباره‌ ساختار آنها و حداقل‌ الزامات‌ درخصوص‌ محتواي‌ صورتهاي‌ مالي‌ ارائه‌ شده‌ است‌. چگونگي‌ شناخت‌، اندازه‌گيري‌ و افشاي‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ خاص‌ در ساير استانداردهاي‌ حسابداري‌ ارائه‌ مي‌شود.

3  .   صورتهاي‌ مالي‌ با مقاصد عمومي‌ (كه‌ از اين‌ پس‌ صورتهاي‌ مالي‌ ناميده‌ مي‌شود) براي‌ پاسخگويي‌ به‌ نيازهاي‌ استفاده‌كنندگاني‌ تهيه‌ مي‌شود كه‌ در موقعيت‌ دريافت‌ گزارشهاي‌ متناسب‌ با نيازهاي‌ اطلاعاتي‌ خاص‌ خود نيستند. صورتهاي‌ مالي‌ به طور جداگانه‌ يا همراه‌ با ساير گزارشها، جهت‌ استفاده‌ عموم‌ ارائه‌ مي‌شود. مفاد اين‌ استاندارد براي‌ صورتهاي‌ مالي‌ تلفيقي‌ گروه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ نيز كاربرد دارد.

7  .   مسئوليت‌ تهيه‌ و ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ با هيأت‌مديره‌ يا ساير اركان‌ اداره‌كننده‌ واحد تجاري‌ است‌.

9   .   صورتهاي‌ مالي‌ بايد وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و جريانهاي‌ نقدي‌ واحد تجاري‌ را به نحو مطلوب‌ ارائه‌ كند . تقريباً در تمام‌ شرايط‌، اعمال‌ مناسب‌ الزامات‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ همراه‌ با افشاي‌ اطلاعات‌ اضافي‌ در صورت‌ لزوم‌، منجر به‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ به نحو مطلوب‌ مي‌شود .

10  .   هر واحد تجاري‌ كه‌ صورتهاي‌ مالي‌ آن‌ طبق‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ تهيه‌ و ارائه‌ مي‌شود بايد اين‌ واقعيت‌ را افشا كند. در صورتهاي‌ مالي‌ نبايد ذكر كرد كه‌ اين‌ صورتها طبق‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ تهيه‌ شده‌ است‌، مگراينكه‌ در تهيه‌ صورتهاي‌ مزبور مفاد تمام‌ الزامات‌ مندرج‌ در استانداردهاي‌ مربوط‌ رعايت‌ شده‌ باشد.

11  .   بكارگيري‌ نامناسب‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌، از طريق‌ افشا در يادداشتهاي‌ توضيحي‌، جبران‌ نمي‌شود.

12  .   در موارد بسيار نادر، چنانچه‌ مديريت‌ واحدتجاري‌ به‌ اين‌ نتيجه‌ برسد كه‌ رعايت‌ يكي‌ از الزامات‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌، صورتهاي‌ مالي‌ را گمراه‌كننده‌ مي‌سازد و بنابراين‌ انحراف‌ از آن‌ به منظور دستيابي‌ به‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ به نحو مطلوب‌ ضروري‌ است‌، بايد موارد زير را افشا كند :

الف   .   اين‌ مطلب‌ كه‌ بنا به‌ اعتقاد مديريت‌ واحد تجاري‌، صورتهاي‌ مالي‌، وضعيت‌ مالي‌، عملكرد مالي‌ و جريانهاي‌ نقدي‌ واحد تجاري‌ را به نحو مطلوب‌ منعكس‌ مي‌كند،

ب‌   .   تصريح‌ اينكه‌ صورتهاي‌ مالي‌ از تمام‌ جنبه‌هاي‌ با اهميت‌ مطابق‌ با استانداردهاي‌ حسابداري‌ مي‌باشد، به استثناي‌ انحراف‌ از الزامات‌ يك‌ استاندارد حسابداري‌ كه‌ به منظور ارائه‌ مطلوب‌ صورتهاي‌ مالي‌ انجام‌ گرفته‌ است‌،

 ج‌   .   استانداردي‌ كه‌ الزامات‌ آن‌ رعايت‌ نشده‌ است‌، ماهيت‌ انحراف‌ شامل‌ شيوه‌ حسابداري‌ مقرر در استاندارد، اينكه‌ چرا كاربرد شيوه‌ مقرر در استاندارد صورتهاي‌ مالي‌ را گمراه‌كننده‌ مي‌سازد و شيوه‌ حسابداري‌ بكار گرفته‌ شده‌، و
د   .   اثر مالي‌ انحراف‌ بر سود يا زيان‌ خالص‌، داراييها، بدهيها و حقوق‌ صاحبان‌ سرمايه‌ در هر يك‌ از دوره‌هاي‌ مورد گزارش‌.

13 .   براي‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ به نحو مطلوب‌، رعايت‌ موارد زير الزامي‌ است‌:
الف.   انتخاب‌ و اعمال‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌ طبق‌ مفاد بند 17،
ب   .   ارائه‌ اطلاعات‌ شامل‌ رويه‌هاي‌ حسابداري‌، به گونه‌اي‌ كه‌ اطلاعات‌، مربوط‌، قابل‌ اتكا، قابل‌ مقايسه‌ و قابل‌ فهم‌ باشد، و
ج‌   .   ارائه‌ اطلاعات‌ اضافي‌ در مواردي‌ كه‌ رعايت‌ الزامات‌ مقرر در استانداردهاي‌ حسابداري‌ براي‌ درك‌ اثر معاملات‌ يا ساير رويدادهاي‌ خاص‌ بر وضعيت‌ مالي‌ و عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ توسط‌ استفاده‌كنندگان‌ صورتهاي‌ مالي‌ كافي‌ نباشد.

14 .   در موارد نادر ممكن‌ است‌ كاربرد الزامات‌ يك‌ استاندارد حسابداري‌ به‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ گمراه‌كننده‌، منجر شود. اين‌ امر تنها در مواردي‌ روي‌ مي‌دهد كه‌ شيوه‌ مقرر در استاندارد مورد نظر به وضوح‌ نامناسب‌ باشد، به گونه‌اي‌ كه‌ نتوان‌ از طريق‌ كاربرد الزامات‌ آن‌ استاندارد يا به وسيله‌ افشاي‌ اطلاعات‌ اضافي‌، به‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ به نحو مطلوب‌ دست‌ يافت‌. اين‌ موضوع‌ كه‌ كاربرد شيوه‌ ديگر نيز مي‌تواند به‌ ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ به نحو مطلوب‌ منجر شود، به تنهايي‌ براي‌ توجيه‌ انحراف‌ از شيوه‌ مقرر، مناسب‌ نيست‌.


رويه‌هاي‌ حسابداري‌
17  .   مديريت‌ واحد تجاري‌ بايد رويه‌هاي‌ حسابداري‌ را به گونه‌اي‌ انتخاب‌ و اعمال‌ كند كه‌ صورتهاي‌ مالي‌ با تمام‌ الزامات‌ استانداردهاي‌ حسابداري‌ مربوط‌ مطابقت‌ داشته‌ باشد. در صورت‌ نبود استاندارد خاص‌، مديريت‌ بايد رويه‌ها را به گونه‌اي‌ تعيين‌ كند تا اطمينان‌ يابد صورتهاي‌ مالي‌ اطلاعاتي‌ را فراهم‌ مي‌آورد كه :
الف   .   به‌ نيازهاي‌ تصميم‌گيري‌ استفاده‌كنندگان‌ مربوط‌ است‌، و
ب‌   .   قابل‌ اتكاست‌ به گونه‌اي‌ كه‌ :
 1   .   وضعيت‌ مالي‌ و عملكرد مالي‌ واحد تجاري‌ را صادقانه‌ بيان‌ مي‌كند،
2   .   منعكس‌ كننده‌ محتواي‌ اقتصادي‌ و نه‌ فقط‌ شكل‌ حقوقي‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاست‌،
3   .   بيطرفانه‌ يعني‌ عاري‌ از تمايلات‌ جانبدارانه‌ است‌،
4   .   محتاطانه‌ است، و
5   .   از تمام‌ جنبه‌هاي‌ با اهميت‌، كامل‌ است‌.

18 .   رويه‌هاي‌ حسابداري‌ راه‌كارهاي‌ ويژه‌اي‌ است‌ كه‌ واحد تجاري‌ براي‌ تهيه‌ و ارائه‌ صورتهاي‌ مالي‌ انتخاب‌ مي‌كند. راه‌كارهاي‌ مزبور كه‌ در استانداردهاي‌ حسابداري‌ مشخص‌ شده‌اند براي‌ اعمال‌ اصول‌ مندرج‌ در مفاهيم‌ نظري‌ گزارشگري‌ مالي‌ در مورد اقلام‌، معاملات‌ و ساير رويدادهاي‌ مالي‌ و بويژه‌ موارد زير ايجاد شده‌ است :
الف.   اندازه‌گيري‌ و تجديد اندازه‌گيري‌ داراييها و بدهيها در مواردي‌ كه‌ مبالغ‌ مربوط‌ از اهميت‌ نسبي‌ برخوردار است‌، و
ب‌   .   نحوه‌ و زمان‌ شناخت‌ تغييرات‌ در داراييها و بدهيها در صورتهاي‌ عملكرد مالي‌.


اهميت‌ و تجميع‌
27 .   تمام‌ اقلام‌ با اهميت‌ بايد به طور جداگانه‌ در صورتهاي‌ مالي‌ ارائه‌ شود. مبالغ‌ كم‌ اهميت‌ بايد با مبالغ‌ داراي‌ ماهيت‌ يا كاركرد مشابه‌ جمع‌ شود و نيازي‌ به‌ ارائه‌ جداگانه‌ آنها نيست‌.

28 .   صورتهاي‌ مالي‌ حاصل‌ پردازش‌ تعداد زيادي‌ معاملات‌ و ساير رويدادهاست‌ كه‌ با تجميع‌ آنها در گروههاي‌ مختلف‌ براساس‌ ماهيت‌ يا كاركرد، سازمان‌ مي‌يابد. ارائه‌ اطلاعات‌ تلخيص‌ و طبقه‌بندي‌ شده‌اي‌ كه‌ تشكيل‌ دهنده‌ اقلام‌ اصلي‌ مندرج‌ در صورتهاي‌ مالي‌ اساسي‌ يا در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ است‌، آخرين‌ مرحله‌ از فرايند تجميع‌ و طبقه‌بندي‌ است‌. چنانچه‌ يك‌ قلم‌ اصلي‌ به تنهايي‌ با اهميت‌ نباشد در صورتهاي‌ مالي‌ اساسي‌ يا در يادداشتهاي‌ توضيحي‌، با اقلام‌ اصلي‌ ديگر جمع‌ مي‌شود. اهميت‌ يك‌ قلم‌ ممكن‌ است‌ به اندازه‌اي‌ نباشد كه‌ ارائه‌ جداگانه‌ آن‌ را در صورتهاي‌ مالي‌ اساسي‌ توجيه‌ كند، اما افشاي‌ جداگانه‌ آن‌ را در يادداشتهاي‌ توضيحي‌ ايجاب‌ كند.

29 .   در اين‌ استاندارد، اطلاعاتي‌ با اهميت‌ تلقي‌ مي‌شود كه‌ عدم‌ افشاي‌ آن‌ بر تصميمات‌ اقتصادي‌ استفاده‌كنندگان‌ كه‌ بر مبناي‌ صورتهاي‌ مالي‌ اتخاذ مي‌شود، مؤثر واقع‌ شود. اهميت‌ به اندازه‌ و ماهيت‌ قلمي‌ بستگي‌ دارد كه‌ در شرايط‌ خاص‌ در مورد حذف‌ آن‌ قضاوت‌ مي‌شود. براي‌ اتخاذ تصميم‌ درباره‌ اهميت‌ يك‌ قلم‌ يا جمع‌ اقلام‌، هم‌ اندازه‌ و هم‌ ماهيت‌ آن‌ قلم‌ يا اقلام‌ ارزيابي‌ مي‌شود. متناسب‌ با شرايط‌، ممكن‌ است‌ يكي‌ از دو عامل‌ يادشده‌ تعيين‌ كننده‌ باشد. براي‌ مثال‌، داراييهايي‌ كه‌ ماهيت‌ و كاركرد مشابه‌ دارند با يکديگر جمع‌ مي‌شود، حتي‌ اگر مبالغ‌ تك‌ تك‌ آنها قابل توجه‌ باشد. با وجود اين‌، اقلام‌ عمده‌ كه‌ از لحاظ‌ ماهيت‌ يا كاركرد با يکديگر متفاوت‌ است‌ جداگانه‌ ارائه‌ مي‌شود.

تهاتـر
31 .   داراييها و بدهيها نبايد با يکديگر تهاتر شود مگر اينكه‌ تهاتر آنها طبق‌ استاندارد حسابداري‌ ديگري‌ الزامي‌ يا مجاز باشد.
32 .   اقلام‌ درآمد و هزينه‌ بايد تنها زماني‌ تهاتر شود كه‌ :
الف .   يك‌ استاندارد حسابداري‌ تهاتر مزبور را الزامي‌ يا مجاز كرده‌ باشد، يا
ب‌    .   درآمدها و هزينه‌هاي‌ غيرعملياتي‌ كه‌ از معاملات‌ و رويدادهاي‌ واحد يا مشابه‌ حاصل‌ مي‌شود، با اهميت‌ نباشد. چنين‌ مبالغي‌ بايد طبق‌ مفاد بند 27 اين‌ استاندارد با يکديگر جمع‌ شود.

33 .   گزارش‌ جداگانه‌ هر دو گروه‌ داراييها و بدهيها، و درآمدها و هزينه‌هاي‌ با اهميت‌، ضروري‌ است‌. تهاتر اقلام‌ در ترازنامه‌ يا صورت‌ سود و زيان‌ موجب‌ كاهش‌ توان‌ درك‌ معاملات‌ انجام‌ شده‌ و ارزيابي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ آتي‌ واحد تجاري‌ توسط‌ استفاده‌كنندگان‌ مي‌شود مگر در مواردي‌ كه‌ تهاتر منعكس‌كننده‌ محتواي‌ معامله‌ يا رويداد مربوط‌ باشد. گزارش‌ خالص‌ داراييها يعني‌ داراييها پس‌ از كسر اقلام‌ كاهنده‌ مربوط‌ از قبيل‌ ذخيره‌ كاهش‌ ارزش‌ موجوديهاي‌ مواد و كالا، ذخيره‌ مطالبات‌ مشكوك‌الوصول‌ و استهلاك‌ انباشته‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود، تهاتر نيست‌.

34 .   تهاتر دو يا چند قلم‌ دريافتني‌ و پرداختني‌ تنها زماني‌ مناسب‌ است‌ كه‌ توان‌ واحد تجاريبراي‌ تسويه‌ حساب‌ از طريق‌ پرداخت‌ مبلغ‌ خالص‌ يا عدم‌ پرداخت‌ و الزام‌ ديگري‌ به‌ پرداخت‌ مبلغ‌ خالص‌، تضمين‌ شده‌ باشد. اين‌ تضمين‌ مستلزم‌ وجود حق‌ قانوني‌ تهاتر است‌ و اينكه‌ چنين‌ حقي‌ در صورت‌ ناتواني‌ ديگري‌ در ايفاي‌ تعهد همچنان‌ برقرار باشد. در غير اين‌ صورت‌ معمولاً اين‌ امكان‌ وجود دارد كه‌ واحد تجاري‌ به‌ ايفاي‌ تعهد ملزم‌ شود، بدون‌ آنكه‌ بتواند به‌ منافع‌ اقتصادي‌ آتي‌ دارايي‌ دست‌ يابد.