پيغام مدير :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمديد به سايت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سايت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنبد.
 
 
حسابداری موجودی مواد و کالا
نوشته شده در پنج شنبه 10 تیر 1389 
ساعت : 9:08 PM
نويسنده : فرزانه ج.ک
 

 

موجودی مواد و کالا چیست؟

موجودیهای کالا مجموعه ای از اقلام مشهود است که :

1. برای فروش نگهداری می شوند (کالای ساخته شده )
2. به منظور ساخت و فروش محصول در فرآیند تولید قرار دارند و هنوز عملیات یا فرآیند ساخت روی آنها بطور کامل انجام نشده است. (کالای در جریان ساخت)
3. بمنظور مواد اولیه مستقیم یا غیر مستقیم در تولید کالا یا ارائه خدمات نقش دارند. (مواد اولیه و مواد غیر مستقیم)
البته باید به موارد فوق باید
موجودیهای متفرقه را نیز اضافه کرد که شامل اقلامی نظیر ملزومات اداری و مواد بسته بندی که معمولا در آینده  نزديك  مصرف و هنگام مصرف به عنوان هرینه های اداری و تشكيلاتي یا توزیع و فروش تلقی می گردد و در سرفصل موجودیهای جاری طبقه بندی می گردد.
دلیل مهمی که باعث شد من به به این موضوع مهم بپردازم اهمیت آن در ترازنامه و همچنین میزان سود آوری شرکت مورد نظر است.
موجودیهای کالا قسمت اعظمی از سرمایه گذاري ها و مصارف منابع شرکت ها را تشکیل می دهند و  از نظر مبلغ با اهمیت می باشند و در نتیجه بر سود آوری موسسه نیز به میزان زیادی تاثیر گذارند. نحوه ثبت و ارزشیابی موجودیها که در ادامه توضیح خواهم داد بر روی سود شرکتها تاثیر گذار است.

موجودیهای مواد و کالا چون معمولا در مدتی کمتر از یک سال مصرف می شوند، به فروش می رسند، بنابراین در ترازنامه جزو داراییهای جاری طبقه بندی میشوند.
همچنین این دارایی جاری بعد از حسابهای دریافتنی ، به دلیل قدرت نقد شوندگی کمتر نسبت به حسابهای دریافتنی ، نشان داده می شوند.

ضمنا دوستان لازم به ذکر است که موجودی مواد غیر مستفیم (ملزومات) را میتوان تحت عنوان سایر داراییها ارائه نمود.

  شرکت چادرملو
ترازنامه
29/12/1386

داراییهای جاری :
موجودی نقد                     10000000
حسابهای دریافتنی            20000
موجودیهای کالا              600000
.
.
.

همانطور که می دانید درآمد عملیاتی شرکتها از فروش یا ارائه خدمات حاصل می شود و در صورت سود و زیان این در آمد نشان داده می شود. پس از درآمد بهای تمام شده الای فروش رفته  ارائه می شود که بعنوان یک هزینه از درآمد کسر می شود تا سود عملیاتی بدست آید.
بهای تمام شده کالای فروش رفته از رابطه زیر بدست می آید:

موجودی کالا در ابتدای سال        10000
اضافه می شود:
بهای تمام شده کالای خریداری شده / تولید شده      60000

مساوی:
بهای تمام شده کالای آماده برای فروش/ مصرف         70000

کسر می شود:
موجودی کالا در پایان سال       (30000)

=   بهای تمام شده کالای فروش رفته/ مصرف شده
طی سال        40000

اما موضوع دیگری که می خواهم به آن اشاره کنم موضوع مالكيت و انتقال مالكيت موجودیهای مواد و کالا است.

بعنوان مثال اگر کالایی خریداری شده و مالكيت انتقال یافته باشد، اگر چه دریافت نشده باشد باید جزء موجودیهای کالا منظور شود.

حال میخواهم حالتهای مختلف انتقال مالكيت که با در نظر گرفتن آنها موجودیها به مالكيت شرکت درآمده و ثبت می شوند را شرح می دهم:

فوب (F.O.B)  یا Freight On Board :

فوب به معنی  تحويل روی عرشه کشتی میباشد.
یعنی کالا توسط فروشنده در بندری که در قرارداد فروش ذکر شده است در روس عرشه کشتی گذارده می شود. خطرات و خسارات وارده به کالا از زمانی که کالا بارگیری و روی عرشه کشتی قرار می گیرد از فروشنده به خریدار منتقل می گردد.
بنابراین هزینه های اندازه گیری و شمارش و بررسی کیفیت کالا، بسته بندي، صدور پروانه و هرگونه مجوز صادرات به عهده فروشنده است و هزینه های کرایه حمل به عهده خریدار است.

پس مالكيت از فروشنده  نسبت به کالا ها پس از بارگیری روی عرشه کشتی به خریدار منتقل میگردد.

سی اند اف  (C & F) یا Cost & Freight :

C & F به معنای بهای خرید کالا به اضافه کرایه حمل است.

در این حالت کلیه شرایط مانند حالت  قبل است منتهی کرایه  حمل که در فوب به عهده خریدار بود در C & F به عهده فروشنده است.
بنابراین مالکیت از  فروشنده پس از تحویل کالا در بندر مقصد به خریدار منتقل می گردد.

سیف   (C.I.F) یا  Cost . Insurance. Freight:

به معنی بهای خرید کالا به اضافه بیمه و کرایه حمل است.
در این حالت فروشنده موظف است کالا را در مقابل خسارت یا مفقود شدن طی مدت حمل بیمه کند.
مشابه مورد قبل مالکیت در زمان تحویل کالا در بندر مقصد به خریدار منتقل می گردد.

تحویل در محل کارخانه (EX-Work) :

در این حالت مالكيت از فروشنده به خریدار در هنگام تحویل محل کارخانه فروشنده به خریدار منتقل می گردد.
فروشنده حتی مسولیت بارگیری کالا را نیز ندارد و خریدار کلیه هزینه ها و خطرات ناشی از رساندن کالا به مقصد را متحمل می شود
.

 

اندازه گيري مقادير موجودی کالا
 


مقادیر موجودیهای مواد و کالا از طریق سیستمهای زیر تعیین میشوند:

 

1.  سیستم ثبت ادواری موجودیهای مواد و کالا

2.  سستم ثبت دائمی موجودیهای مواد و کالا  

 

ثبت ادواری:

 

در این سیستم موجودیهای کالا در پایان دوره ای که صورتهای مالی تهیه می گردد، بطور عینی شمارش می شود.

در این سیستم اطلاعات مربوط به موجودیهای کالا(منظور مقدار) در هر زمان در دسترس نمی باشد. چون برای این سیستم مدارک و اطلاعات تفصیلی نگهداری نمی شود که بتوان هر لحظه از میزان موجودیها با خبر بود از جمله مدارک تفصیلی می توان به کارت حسابداری انبار اشاره کرد.

در این روش به هنگام خرید و یا فروش، از حسابهایی به همین نامها استفاده می شود. و خبری از حساب موجودی کالا نیست.

 

خرید  ****

 موجودی نقد ****

 

موجودی نقد ****

   فروش ****

 

ثبت دائمی:

 

 در این سیستم علاوه بر حسابهای دفتر کل و معین از مدارک تفصیلی برای هر یک از اقلام موجودیهای کالا استفاده می گردد. بنابراین برای انواع موجودیهای مواد و کالا یک حساب کنترل در دفتر کل و مدارک تفصیلی برای هر یک از اقلام موجوديها برای در نظر گرفتن وارد شده ها و صادر شده ها و همچنین موجودیها، هم بر حسب مقدار و هم بر حسب مبلغ نگهداری میشود.

بنابراین در این روش در هر لحظه اطلاعات بهای تمام شده موجودیها در دسترس است.

در حاليكه در روش ثبت ادواری موجودیها بیانگر موجودیهای ابتدای دوره می باشند. و اطلاعات مربوط به موجودیها بروز نمیشود.

چون از حساب موجودی کالا در سیستم ادواری خبری نیست.

در روش دائمی از حسابی به نام موجودی کالا  برای ثبت کلیه تغییرات در موجودیها استفاده می شود.

 

در روش دائمی شمارش موجودیها فقط برای بررسی صحت ثبتها صورت می گیرد.

 

 

نکته مهم:   در روش دائمی ثبت یا ثبتهایی برای پایان سال مالی وجود ندارد چون در تمام طول سال با تغییرات مربوطه حساب موجودی کالا نیز تغییر کرده است. فقط یک ثبت نهایی برای منتقل کردن حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته به حساب خلاصه سود و زيان وجود دارد.

 

 

تشریح تفاوت دو سیستم ادواری و دائمی با ذکر مثال:

 

اطلاعات زیر را در نظر بگیرید:

 

موجودی ابتدای دوره :   500 400

  +

کالاهای خریداری شده  1000 400

 =

 کالاهای آماده برای فروش 1500

  -

(کالاهای فروش رفته) 900

= 

موجودی پایان دوره 600

 

ثبت ادواری

ثبت دائمی

 

1) کالاهای خریداری شده برای فروش:

خرید  400000  

   موچودی نقد 400000

موجودی کالا 400000

   موجودی نقد 400000

2) کالاهای فروش رفته

موجودی نقد 540000

   فروش 540000

 

موجودی نقد 540000

   فروش 540000

بهای تمام شده کالای فروش رفته

 

ثبتهای پایان سال مالی

1)بستن حساب خريد:

خلاصه حساب سود و زيان 400000

   خرید 400000

       

هیچ ثبتی زده نمی شود، چون مانده بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودی قبلا یعنی در زمان معامله ثبت زده شده و بعبارتی بهنگام شده بود.

2)بستن موجودی ابتدای دوره:

خلاصه حساب سود و زیان 200000

 موجودی کالای ابتدای دوره 200000

به دلیل ثبت موجودیها در طول دوره دلیلی برای ثبت وجود ندارد.

3)برای ثبت موجودی پایان دوره:

موجودی کالای پایان دوره  240000

 خلاصه حساب سود و زيان 240000 

به دلیل ثبت موجودیها در طول دوره دلیلی برای ثبت وجود ندارد.

4)ثبتهای نهایی:

 

ثبتی زده نمی شود.

خلاصه حساب سود و زيان  360000

بهای تمام شده کالای فروش رفته 360000

 

 

فکر کنم حالا به تفاوت دو سیستم پی برده اید. بله همانطور که از اسم این دو سیستم بر مي آید ، در سیستم ادواری ثبتهای مربوط به موجودیها به صورت دوره ای انجام می شود و تا پایان دوره اثری از حساب موجودی کالا نیست. فقط در پایان دوره با استفاده از حساب خلاصه سود و زیان موجودی کالای ابتدای دوره بسته شده و سپس حساب موجودی کالای پایان دوره بدهکار شده و خلاصه سود و زيان بستانکار میشود.

 

اما در سیستم ثبت دائمی اینطور نیست و با استفاده از مدارک تفصیلی هر لحظه یا بطور دائمی تغییرات موجودیهای کالا ثبت میشوند. منتهی در این روش همانطور که قبلا هم گفتم از حسابی به نام موجودی کالا در هر لحظه برای تغییرات در میزان موجودیها استفاده میشود. یعنی در مواقع خرید یا فروش بسته به نوع عمل موجودی کالا بدهکار یا بستانکار می شود.

بنابراین در روش ثبت دائمی حساب موجودیها همواره معرف ارزش کالای موجود در انبار می باشد.

 

اما حالا به تفاوت گزارشگری در ترازنامه و صورتحساب سود و زيان توجه کنید:

   

   

ادواری

صورتحساب سود و زیان

دائمی

صورتحساب سود و زیان

فروش     540000

بهای تمام شده کالای فروش رفته :

موجودی ابتدای دوره 200000

  +

خرید  400000

 =

کالاهای آماده برای فروش

 -

موجودی پایان دوره  (240000)

     =

بهای تمام شده کالای فروش رفته ( 360000)

    =

سود ناخالص   180000

   

فروش     540000

 

 

 

 

      -

 

 

 

 

 

بهای تمام شده کالای فروش رفته ( 360000)

=

سود ناخالص   180000  

 

و اين هم ترازنامه در دو روش دائمی و ادواری:

 

ادواری

قسمتی از ترازنامه

دائمی

قسمتی از ترازنامه

داراییهای جاری:

 

موجودیهای کالا   240000

داراییهای جاری:

 

موجودیهای کالا   240000

 

ملاحظه ميكنيد در هر دو روش سود ناخالص يكسان و به مبلغ 180000 ريال است.

و همچنین قابل ذکر است که در ترازنامه در هر دو روش موجودیهای کالا به یک میزان و به مبلغ 240000 ريال گزارش شده است.

 

تا حالا راجع به روش ثبت برای تعیین مقادیر موجودیها صحبت کردم ولی الان می خواهم راجع به ارزشیابی یا تعیین ارزش یا مبلغ موجودیها مطالب ارائه دهم.

 

بنابراین مهمترین مراحل حسابداری موجودیهای مواد و کالا عبارتند از:

 

1)  تعیین مقدار کالا هايي که باید به عنوان موجودی منظور شود

2)  تعیین بهای تمام شده این گونه موجودیها  

       

ما برای ارزشیابی با دو عامل یا دیدگاه روبرو هستیم:

 

1.  ارزشیابی موجودیهای مواد و کالا

2.  ارزشیابی بهای تمام شده کالای فروش رفته    

 

حال به توضیح هر یک از آنها می پردازم:

 

1.ارزشیابی بهای تمام شده یک واحد موجودی  

در این ارزشیابی هدف، انتخاب بهای تمام شده مناسب برای ارزشیابی اقلام موجودیهاست.

مبانی اصلی ارزشیابی موجودیها عبارتند از:

 

الف_ بهای تمام شده

 

ب_ انحراف از بهای تمام شده »

 

1.  اقل قیمت تمام شده یا قیمت بازار     (Lower Of Cost Or Market)  

2.  ارزش خالص بازیافتنی     (Net Realizable Value)

3.  ارزش جایگزینی یا ارزش جاری    (Replacement Cost)

4.  قیمت فروش  

 

 

3.  ارزشیابی بهای تمام شده کالای فروش رفته   یا جریان موجودیها  

 

شامل انتخاب یکی از روشهای مربوط به جریان موجودیهاست. یعنی انتخاب جریان فرضی پذیرفته شده ای برای بهای تمام شده اقلامی که مصرف می گردند یا به فروش می رسند.

 

روشهای اصلی جریان موجودیها عبارتند از:

 

الف_ روش شناسایی ویژه Specific Identification Method

ب_ روش میانگین Average Method

ج_ روش اولین صادره از اولین وارده ( Fifo (Last in First Out  

   

د_ روش اولین صادره از آخرین وارده  (Lifo    (first in First Out

 

در ادامه مطالب عامل اول یعنی بهای تمام شده موجودیهای مواد و کالا و در ادامه ارزشیابی بهای تمام شده کالای فروش رفته با استفاده از روشهای ذکر شده فوق را توضیح خواهم داد.