جام میت کرده مرا مست وخراب
باده نوشم باده ازین جام شراب
چشم مستم مست شدش تا که بدید
رخ عیان گردید وبرفتش ز نقاب
باغ وبوستانم به گل آراسته گشت
با گلش گل شد خس وهر خارو خراب
حالتی آمد بسراغم عجبا
چشم من بیدار شداز این همه خواب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 7 مهر 1388 ساعت 8:51 PM | نظرات (0)