علی آن شیرخدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است دل شب محرم سر ا...است
فجرتا سینه ی آفاق شکافت چشم بیدار علی خفته نیافت
ناشناسی که به تاریکی شب میبرد شام یتیمان عرب
عشق بازی که هم آغوش خطر خفت در خوابگه پیغمبر
آن دم صبح قیامت تاثیر حلقه یدر شد از او دامن گیر
دست بر دامن مولا زد در که علی بگذر و از مامگذر
شال می بست وندایی مبهم که کمربند شهادت محکم
شبروان مست ولای توعلی جان عالم به فدای تو علی
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 9 مهر 1388 ساعت 10:10 PM | نظرات (0)