شعر در مورد امام رضا (ع)

سؤال همیشه
گلدسته ات
کهکشانى است
که سیاهى شهر را تکذیب مى کند
پیرامون تو همه چیز بوى ملکوت مى دهد:
کاشىهاى ایوانت
و این سؤال همیشه
که چگونه مى توان آسمانها را
در مربعىکوچک خلاصه کرد.
و پنجره فولاد

التماسهاى گره خورده

و بغضهایى که پیش پاى تو باز مى شوند



نوشته شده در تاريخ سه شنبه 5 آبان 1388  ساعت 9:51 AM | نظرات (0)