گوجه فرنگی که بیشتر یک میوه محسوب می شود تا سبزی، سرشار از ویتامین های مختلف برای بدن است. محصولات متعددی از گوجه فرنگی بدست می آید که همگی دارای خواص و ویتامین های متفاوت برای بدن می باشند و به هیچ وجه نمی توان از اثرات مطلوب آن بر روی بدن چشم پوشی کرد.



یکی از اثرات مطلوب گوجه فرنگی به دلیل وجود لیکوپین ایجاد می شود. لیکوپین جزء آنتی اکسیدان های قوی می باشد که به بدن کمک می کند تا از رشد سلول های سرطانی جلوگیری بعمل آورد. همچنین از ایجاد بسیاری از بیماری های دیگر نیز جلوگیری کرده و خواص بسیار زیاد دیگری را نیز در بر دارد.


مقادیر بالای لیکوپین می توانند به راحتی رادیکال های آزاد بدن را از میان بردارند و از آنجایی که گوجه فرنگی سرشار از این ضد اکسنده است رنگ قرمزی خاصی دارد که حاکی از وجود میزان بالای لیکوپین در آن می باشد.


بدن انسان به خودی خود نمی تواند لیکوپین ترشح کند؛ به همین دلیل نیاز به یک منبع خارجی دارد تا بتواند مقادیر مورد نیاز این ضد اکسنده قوی را تامین نماید. بسیاری از میوه ها و سبزیجات دیگر نیز هستند که حاوی مقادیر مختلفی لیکوپین هستند، اما هیچ یک از آنها به اندازه گوجه فرنگی حاوی این ضد اکسنده موثر نمیباشند.


پژوهشگران علم پزشکی تحقیقات مختلفی را بر روی فواید مختلف گوجه فرنگی بعمل آورده اند، اما خواص گوجه فرنگی آنقدر زیاد است که هنوز دانشمندان موفق نشده اند کلیه فواید آنرا بر روی کاغذ بیاورند، حداقل می توان ادعا کرد که تاکنون نتوانسته اند این کار را انجام دهند.


از جمله خواص شایان ذکر گوجه فرنگی می توان به قابلیت های بالای آن در پیشگیری از ابتلا به سرطان، بیماری های قلبی، و مقابله با کلسترول بالا اشاره کرد.


اطلاعات در زمینه خواص متفاوت گوجه فرنگی واقعاً خیره کننده است. هر روزی که می گذرد، دانشمندان در سراسر دنیای خواص جدیدی از آنرا کشف و ثبت می کنند و کاربردهای جدید برای استفاده از آن در زندگی روزمره ارائه میدهند.


سرطان های مختلف از جمله سرطان پروستات، روده، مقعد، شکم، حنجره، دهان و مری با استفاده از مقادیر بالای لیکوپین قابل درمان می شوند.


تحقیقات حاکی از این امر هستند که لیکوپین از رشد سلول های سرطانی جلوگیری می کند. این امر خود به عنوان یکی از خواص شایان ذکر و شگفت انگیز گوجه فرنگی محسوب می شود.


اگر گوجه فرنگی را به صورت مایع در نظر بگیریم، در حدود 540 لیتر از آن لازم است تا کلیه ی خواص لیکوپین به طور کامل به بدن برسد. این بدان معناست که مصرف روزانه یک لیوان آب گوجه فرنگی می تواند یک فرد را برای تمام طول زندگی اش سالم و سرحال نگه دارد.


گوجه فرنگی تا حدودی به هر شکلی که در بیاید می تواند خواص اولیه ی خود را حفظ کند. البته باید به این نکته توجه داشت که وقتی گوجه فرنگی تحت تاثیر فرایند های صنعتی قرار می گیرد، تا حدودی از خواص ابتدایی خود را از دست داده و میزان لیکوپین موجود در آن تا حدودی کاهش پیدا می کند.


با توجه به کلیه ی تحقیقات گسترده ای که تا کنون بر روی فواید گوجه فرنگی انجام پذیرفته است، هنوز هم نیاز به تحقیقات بیشتری است تا پژوهشگران بتوانند به سایر مزیت های بالقوه ی گوجه فرنگی پی ببرند.


تحقیقات به تدریج در حال اثبات این امر هستند که به احتمال قریب به یقین استفاده از گوجه فرنگی و محصولاتی که از آن بدست می آیند می توانند از فساد لکه های سرطانی و اکسیداسیون چربی موجود در خون جلوگیری بعمل می آورند.


تا کنون اثبات شده که گوجه فرنگی در مقام یکی از سالم ترین و مفیدترین سبزی ها و میوه هاست و قدرت آنرا دارد تا بدترین انواع بیماری های انسانی را از میان بردارد. با وجود محصولات مختلفی که از گوجه فرنگی در بازار موجود می باشد، آنقدرها هم سخت نیست که کل خواص گوجه فرنگی را به بدن برسانیم و تا آخرین حد مطلوب از آن استفاده کنیم.


 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 6:22 PM نظرات 0 | لينک مطلب

یک محقق ژاپنی با انتشار یافته‌های تحقیقات خود مدعی شد که مولکول‌های آب نسبت به مفاهیم انسانی تأثیرپذیرند.
نظریه این محقق ژاپنی که تاکنون از سوی مؤسسات علمی فیزیکی و زیست‌شناسی مورد تأیید قرار گرفته است، مبتنی بر بررسی نمونه‌های فراوانی از کریستال‌های منجمدشده آب و مقایسه آن با یکدیگر است.
پروفسور «ایموتو»‌که یافته‌های خود را در سه جلد کتاب ارائه کرده است، معتقد است که مفاهیم متافیزیکی محیط بر روی ترکیب مولکولی آب تأثیر می‌گذارد. 
این دانشمند ژاپنی که فارغ‌التحصیل دانشگاه یوکوهاماست، دارای یک مؤسسه تحقیقاتی به نام SHM در ژاپن است که امور تحقیقاتی مربوط به کریستالیزه شدن آب را در آنجا انجام می‌دهد.

آب، پیام مهمی برای ما دارد. آب به ما می‌گوید که نگاه عمیق‌تری به خودمان بیندازیم. زمانی که با آیینه آب به تماشای خود می‌نشینیم، این پیام به طور شگفت‌آوری خود را شفاف و درخشان می‌کند. می‌دانیم که زندگی بشر مستقیما به کیفیت آبی که در اطراف ما یا درون بدن ماست، روی آورده است. تصاویر و اطلاعات ارائه‌شده در این مقاله،‌ بازتابی از فعالیت «ماسارو ایموتو»، محقق خلاق و رویاپرداز ژاپنی است. «ایموتو» کتابی با نام «پیغام آب» منتشر کرده که برگرفته از یافته‌های تحقیقات جهانی وی است. اگر شما نسبت به تأثیرپذیری افکارتان از وقایع درون یا پیرامونتان شک و تردید دارید، اطلاعات و عکس‌هایی که در اینجا آورده شده را ببیند. این تصاویر مستقیما بر اساس نتایج به دست آمده در کتاب انتشاریافته «ایموتو» است.

بنا بر آنچه در کتاب «ایموتو» آمده است، ما به مدارک حقیقی دست یافته‌ایم که نشان می‌دهد، انرژی ارتعاشی بشر، افکار، نظرات و موسیقی بر ساختار مولکولی آب اثر می‌گذارد. 
آب، ماده‌ای بسیار سازگار است، به گونه‌ای شکل فیزیکی آب به آسانی با محیطی که در آن هست، انطباق پیدا می‌کند و نه تنها از نظر فیزیکی تغییر می‌کند، بلکه شکل مولکولی آن نیز تغییر می‌یابد. انرژی یا ارتعاشات محیط، شکل مولکولی آب را تغییر می‌دهد. از این جنبه، نه تنها آب توانایی آن را دارد که از حیث دیداری، محیط خود را منعکس کند، بلکه از حیث مولکولی هم در انعکاس محیط اطراف خود عمل می‌کند.

«ایموتو»، تغییرات مولکولی آب را به وسیله تکنیک‌های عکسبرداری و مشاهده میکروسکوپی به صورت سند و مدرک درآورده است. به این صورت که وی قطراتی از آب را به صورت یخ درآورده و سپس آنها را در یک فضای تاریک میکروسکوپی مورد آزمایش که از قابلیت‌های عکاسی برخوردار بوده، قرار داده است. تحقیقات وی، آشکارا تغییر شکل ساختار مولکول آب را به نمایش گذاشته است و اثر محیط بر ساختار آب را نشان می‌دهد. 

«ایموتو» به تفاوت‌های جالب‌توجهی در ساختار کریستالی آب دست یافته است که از منابع گوناگون و شرایط مختلف در روی کره زمین تهیه شده‌اند. آبی که از نخستین محل خود از کوه جاری می‌شود و چشمه‌هایی که جاری هستند، طرح‌های هندسی بسیار زیبایی از الگوهای کریستالی‌شده خود ارائه می‌دهند. آب آلوده و سمی که از نواحی پرجمعیت و صنعتی به دست آمده است و آب راکد کوله‌های آب و سدهای ذخیره، به صراحت ساختارهای کریستالی تغییریافته و برحسب اتفاق شکل‌گرفته آب را نشان می‌دهد.

بنابراین، با توجه به عمومیت موسیقی درمانی، «ایموتو» تصمیم گرفت ببیند، موسیقی چه اثراتی بر شکل‌گیری ساختار آب دارد. او آب مقطر را ساعت‌ها بین دو نفر که در حال صحبت کردن بودند، قرار داد و سپس از کریستال‌های آن آب، پس از انجماد،‌ عکسبرداری کرد

آب به صورتی زنده و تأثیرپذیر به هر یک از احساسات و اندیشه‌هایمان پاسخ می‌دهد. کاملا روشن است که آب به آسانی، ارتعاشات و انرژی محیطش را به خود می‌گیرد و جذب می‌کند؛ خواه آلوده، سمی یا راکد و کهنه باشد. کار غیرعادی «ایموتو»، نمایشی پرهیبت است و ابزاری قدرتمند که می‌تواند، درک ما را از خودمان و جهانی که در آن زندگی می‌کنیم، برای همیشه تغییر دهد. هم‌اکنون مدرک قوی و محکمی داریم که می‌توانیم به طور مثبت، خود و سیاره خود را با انتخاب افکاری که برای اندیشیدن برمی‌گزینیم و راه‌هایی که این افکار را به فعلیت می‌رساند درمان نموده تغییر شکل دهیم.

 

  

مولکول آب پس از پخش موسیقی هوی متال

 

مولکول آب پس از بردن نام هیتلر

 

مولکول آب پس از ذکر کلمه عشق

 

مولکول آب پس از یادکردن مادر ترزا

 

مولکول آب پس از گفتن کلمه می کشمت

 

مولکول آب پس از رقص کاواچاکی

 

مولکول آب پس از گفتن متشکرم

 

مولکول آب پس از خواندن دعا



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 6:20 PM نظرات 0 | لينک مطلب

بزرگترین موتور جستجو 
گوگل با داشتن تقریبا 445 میلیارد صفحه این رکورد را به خود اختصاص داده است. این شرکت توسط لری پیج و سری جی برین پایه گذاری شده است و اولین دفتر کار آن گاراژی در کالیفرنیا بوده است. این گاراژ در سال 1997و با چهار کارمند کارش را آغاز کرد.



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 6:14 PM نظرات 0 | لينک مطلب

به گزارش خبرگزاری مهر، در حالی که پس از انقراض دایناسورها نسل جانداران به شکلی نامحسوس در حال انقراض است، کشف این موضوع که برخی از گونه ها تا به حال شناسایی نشده اند، بسیار خوشحال کننده خواهد بود.

به گفته برایان اشمیت کاشف گونه ای جدید از سینه سرخها، کشف گونه های جدید جانداران به انسان یادآوی می کند که جهان هنوز شگفتی هایی را برای غافلگیری پنهان نگه داشته است.



سینه سرخ جنگلی

1- سینه سرخ جنگلی: پرنده سینه سرخ جنگلی زیتونی با نام علمی  Stiphrornis pyrrholaeumus طی تحقیقات تنوع زیستی در جنگلهای گابن کشف شد و محققان پس از مقایسه با دیگر گونه های مشابه و انجام آزمایش های ژنتیکی دریافتند که این پرنده در گونه خود و در جهان اولین به شمار می رود.



کوچکترین مار جهان

2- کوچکترین مار جهان: این جاندار با نام علمی Leptotyphlops carlae در انبوه جنگلهای باربادوس در کارائیب کشف شد. این مار کوچک 10 سانتیمتری به باریکی یک رشته اسپاگتی بوده و به اندازه ای کوچک است که بر روی یک سکه کوچک جا می گیرد. محققان معتقدند که این مار نمونه بسیار کمیابی بوده و به صورت ناشناخته ای تاکنون زنده مانده است.



مورچه باستانی

3- مورچه باستانی: تنها سه گونه دیگر از این نوع مورچه ( Martialis heureka ) در جهان وجود دارد که تمامی آنها در خارج از شهر مناوس در آمازون یافت شده اند. با این حال نمونه ای که دانشمندان در سال 2008 با آن مواجه شده اند با داشتن قدمتی برابر 120 میلیون سال آن را در میان دیگر گونه های موجود بی نظیر می کند.



موش حشره خوار جهنده

4- موش حشره خوار جهنده: این گونه 126 ساله که با نام "سنجی صورت خاکستری" نیز شناسایی می شوند بر خلاف ظاهری که دارد از دسته جوندگان نبوده و از حشرات تغذیه می کند.نکته جالب توجه در مورد این جاندار که گونه آن را بی نظیر کرده تعلق داشتن به تیره فیلهاست.



انگل مورچه

5- انگل مورچه: انگل Myrmeconema neotropicum دارای خصوصیتی است که باعث مجزا شدن ان از دیگر گونه های مشابه شده است. به این معنی که  شکم مورچه ها زمانی که به این انگل آلوده شود متورم و سنگین شده و به رنگ قرمز روشن در می آید. در این صورت پرندگان گیاه خوار این مورچه ها را که سرعت خود را نیز از دست داده اند با میوه اشتباه گرفته و می بلعند که این امر در نهایت منجر به انتشار لاروهای این انگل می شود.



موش کور کوتوله

6- موش کور کوتوله: این جاندار برای اولین بار در حدود 112 سال پیش مشاهده شده است و تا سال 2008 تجربه چنین مشاهده ای تکرار نشده است. این موجود زمانی در جنگلهای فیلیپین کشف شد که محققان از منقرض شدن نسل این موجود اطمینان حاصل کرده بودند.



حلزون عظیم الجثه

7- حلزون عظیم الجثه: اولین گونه از حلزونهای عظیم با نام Tridacna costata که زمانی 80 درصد از حلزونهای دریایی غول پیکر دریای سرخ را تشکیل می دادند. این رقم در حال حاضر به یک درصد کاهش یافته است.



گربه ماهی گالاگر

8- گربه ماهی گالاگر:   گونه ای نایاب از گربه ماهی ها که به احترام فعالیتهای زیست شناسی فرانک گالاگر توسط کاشف آن مارک پرز Rhinodoras gallagheri نام گذاشته شد.



پنگوئن وایتاها

9- پنگوئن "وایتاها": زمانی که زیست شناسان به مقایسه گونه های کنونی پنگوئن ها با نمونه های موزه ای متعلق به قرنها پیش پرداختند کشف کردند که این پرندگان در گذشته کاملا متفاوت بوده و به گونه منقرض شده Megadyptes waitaha تعلق داشته اند.



باکتری گرینلند

10- باکتری گرینلند: این باکتری در عمق 2 مایلی توده های 120 هزار ساله گرینلند یافته شده است و دانشمندان از چگونگی حیات آنها در زیر توده یخی اطمینان حاصل نکرده اند. به گفته محققان دانشگاه پن استیت تقسیم سلولی این باکتری باستانی هر 100 یا هزار سال یک بار رخ می دهد.



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 6:12 PM نظرات 0 | لينک مطلب

*وقتی کسی رو دوس داری،حاضری جون فداش کنی

حاضری دنیارو بدی،فقط یه بار نیگاش کنی


به خاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی

رو همه چی خط بکشی،حتّی رو برگ زندگی




وقتی کسی تو قلبته،حاضری دنیا بد بشه

فقط اونی که عشقته،عاشقی رو بلد باشه




قید تموم دنیارو به خاطرِ اون می زنی

خیلی چیزارو می شکنی ، تا دل اونو نشکنی




حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم

امّا صداشو بشنوی ، شب از میون دوتا سیم


حاضری قلب تو باشه ، پیش چشای اون گرو

فقط خدا نکرده اون ، یه وقت بهت نگه برو


حاضری هر چی دوس نداشت ، به خاطرش رها کنی

حسابتو حسابی از ، مردم شهر جدا کنی




حاضری حرف قانون و ، ساده بذاری زیر پات

به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب باوفات


وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا می گذری

تولّد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری


حاضری جونت و بدی ، یه خار توی دساش نره

حتی یه ذرّه گرد وخاک تو معبد چشاش نره


حاضری مسخرت کنن ، تمام آدمای شهر

امّا نبینی اون باهات ، کرده واسه یه لحظه قهر


حاضری هر جا که بری ، به خاطرش گریه کنی

بگی که محتاجشی و ، به شونه هاش تکیه کنی


حاضری که به خاطر ، خواستن اون دیوونه شی

رو دست مجنون بزنی ، با غصه هاهمخونه شی




حاضری مردم همشون ، تو رو با دست نشون بدن

دیوونه های دوره گرد ، واسه تو دس تسلامد بدن


حاضری اعتبارتو ، به خاطرش خراب کنن

کار تو به کسی بدن ، جات اونو انتخاب کنن


حاضری که بگذری از ، شهرت و اسم و آبروت

مهم نباشه که کسی ، نخواد بشینه روبروت




وقتی کسی تو قلبته ، یه چیزقیمتی داری

دیگه به چشمت نمی یاد ، اگر که ثروتی داری


حاضری هر چی بشنوی ، حتی اگه سرزنشه

به خاطر اون کسی که ، خیلی برات با ارزشه


حاضری هر روز سر اون ، با آدما دعوا کنی

غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی




حاضری که به خاطرش ، پاشی بری میدون جنگ

عاشق باشی اما بازم ، بگیری دستت یه تفنگ


حاضری هر کی جز اونو ، ساده فراموش بکنی
پشت سرت هر چی می گن ، چیزی نگی گوش بکنی




حاضری هر چی که داری ، بیان و از تو بگیرن

پرنده های شهرتون ، دونه به دونه بمیرن


وقتی کسی رو دوس داری ، صاحب کلّی ثروتی

نذار که از دستت بره ، این گنجِ خیلی قیمتی



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 6:06 PM نظرات 0 | لينک مطلب
 


My mom only had one eye. I hated her... she was such an embarrassment.
مادر من فقط یک چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود
She cooked for students & teachers to support the family.
اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت
There was this one day during elementary school where my mom came to say hello to me.
یک روز اومده بود دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره
 
I was so embarrassed. How could she do this to me?
خیلی خجالت کشیدم . آخه اون چطور تونست این کار رو بامن بکنه 
I ignored her, threw her a hateful look and ran out

به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم وفورا از اونجا دور شدم
The next day at school one of my classmates said, "EEEE, your mom only has one

  روز بعد یکی از همکلاسی ها منو مسخره کرد و گفت هووو .. مامان تو فقط یک چشم داره
I wanted to bury myself. I also wanted my mom to just disappear.
فقط دلم میخواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم . کاش زمین دهن وا میکرد و منو ..کاش مادرم یه جوری گم و گور میشد...
So I confronted her that day and said, " If you're only gonna make me a laughing stock, why don't you just die?!!!"
روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال کنی چرا نمی میری ؟
My mom did not respond...
اون هیچ جوابی نداد....
I didn't even stop to think for a second about what I had said, because I was full of anger.
حتی یک لحظه هم راجع به حرفی که زدم فکر نکردم ، چون خیلی عصبانی بودم .
I was oblivious to her feelings.
احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت
I wanted out of that house, and have nothing to do with her.
دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ کاری با اون نداشته باشم
So I studied real hard, got a chance to go to Singapore to study.
سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم
Then, I got married. I bought a house of my own. I had kids of my own.
اونجا ازدواج کردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی...
I was happy with my life, my kids and the comforts
از زندگی ، بچه ها و آسایشی که داشتم خوشحال بودم
Then one day, my mother came to visit me.
تا اینکه یه روز مادرم اومد به دیدن من
She hadn't seen me in years and she didn't even meet her grandchildren.
اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو
When she stood by the door, my children laughed at her, and I yelled at her for coming over uninvited.
وقتی ایستاده بود دم در بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد کشیدم که چرا خودش رو دعوت کرده که بیاد اینجا ، اونم بی خبر
I screamed at her, "How dare you come to my house and scare my children!" GET OUT OF HERE! NOW!!!"
سرش داد زدم ": چطور جرات کردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟!" گم شو از اینجا! همین حالا
And to this, my mother quietly answered, "Oh, I'm so sorry. I may have gotten the wrong address," and she disappeared out of sight.
اون به آرامی جواب داد : " اوه خیلی معذرت میخوام مثل اینکه آدرس رو عوضی اومدم " و بعد فورا رفت واز نظر ناپدید شد .
One day, a letter regarding a school reunion came to my house in Singapore .
یک روز یک دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور برای شرکت درجشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه
So I lied to my wife that I was going on a business trip.
ولی من به همسرم به دروغ گفتم که به یک سفر کاری میرم .
After the reunion, I went to the old shack just out of curiosity.
بعد از مراسم ، رفتم به اون کلبه قدیمی خودمون ؛ البته فقط از روی کنجکاوی .
My neighbors said that she is died.
همسایه ها گفتن که اون مرده
I did not shed a single tear.
ولی من حتی یک قطره اشک هم نریختم
They handed me a letter that she had wanted me to have.
اونا یک نامه به من دادند که اون ازشون خواسته بود که به من بدن
"My dearest son, I think of you all the time. I'm sorry that I came to Singapore and scared your children.
ای عزیزترین پسر من ، من همیشه به فکر تو بوده ام ، منو ببخش که به خونت تو سنگاپور اومدم و بچه ها تو ترسوندم ،
I was so glad when I heard you were coming for the reunion.
خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا
But I may not be able to even get out of bed to see you.
ولی من ممکنه که نتونم از جام بلند شم که بیام تورو ببینم
I'm sorry that I was a constant embarrassment to you when you were growing up.
وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینکه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم
You see........when you were very little, you got into an accident, and lost your eye.
آخه میدونی ... وقتی تو خیلی کوچیک بودی تو یه تصادف یک چشمت رو از دست دادی
As a mother, I couldn't stand watching you having to grow up with one eye.
به عنوان یک مادر نمی تونستم تحمل کنم و ببینم که تو داری بزرگ میشی با یک چشم
So I gave you mine.
بنابراین چشم خودم رو دادم به تو
I was so proud of my son who was seeing a whole new world for me, in my place, with that eye.
برای من افتخار بود که پسرم میتونست با اون چشم به جای من دنیای جدید رو بطور کامل ببینه
With my love to you,
با همه عشق و علاقه من به تو

LHN



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 11:33 AM نظرات 0 | لينک مطلب

 

گاهي در انگليسي براي تأكيد يا تعجب در آخر جملات خبري از يك عبارت سوالي كه شامل ضــــمير فاعلي و فعل كمكي مي باشد استفاده مي شود .براي ساختن اينگونه از سوالات كه به سوالات ضميمه ، تأكيدي يا كوتاه معروف هستند ، نكات زير را در نظر مي گيريم .

1 - سوال ضميمه از نظر مثبت يا منفي بودن ، عكس جمله اصلي مي باشد يعني اگر جمله ي اصلــــي مثبت باشد ، سوال ضميمه منفي خواهد بود و چنانچه جمله ي اصلي منفي باشد ، سوال ضميـــمه مي بايست بشكل مثبت بكار رود .

                           ?ضمير فاعلي + فعل كمكي منفي , جمله ي خبري مثبت

                           ?ضمير فاعلي + فعل كمكي مثبت , جمله ي خبري منفي

He is a student , isn't he

He is not a student , is he

  2 - در سوال ضميمه هميشه بعد از فعل كمكي از ضمير فاعلي استفاده ميشود بدين صورت كه چنانچه در جمله اصلي فاعل بشكل اسم يا عبارت اسمي آمده باشد ، در سوال ضميمه از ضمير فاعلي مشابـه آن استفاده مي شود .

Mina was playing well , wasn't she

  My brothers aren’t at school , are they

3 - در سوالات ضميمه چنانچه بخواهيم فعل كمكي را بشكل منفي بكار بريم ، آنرا مي بايست بشـــكل مخفف بكار برد .

Reza will go to Isfahan , won't he

  They were watching TV , weren't they

4 - چنانچه جمله ي اصلي فعل كمكي داشته باشد از همان فعل كمكي در سوال ضميمه استفاده مــــي شود ولي چنانچه جمله فاقد فعل كمكي باشد در اينحالت از يكي از مشتقات do متناسب با فعل اصلـي  در سوال ضميمه استفاده مي شود بدين صورت كه اگر فعل اصلي گذشته باشد از did واگر فعـــــل اصلي s يا es داشته باشد از does و  اگر فعل بشكل ساده باشد از do استفاده مي شود .

I listen to the teacher , don’t I

  We don't wash the car , do we

  Ali swims in the river , doesn’t he

  She doesn’t speak English , does she

  His father opened his store at 8 , didn’t he

He didn’t clean the store , did he  

5 - جمله ي اصلي و سوال ضميمه بوسيله كاما از يكديگر جدا مي شوند .

6 - چنانچه در جمله ي مثبت از I am استفاده شده باشددر سوال ضميمه از aren’t I استفاده ميشود.

I am a good student , aren't I

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 10:34 AM نظرات 0 | لينک مطلب

 

صفات کلماتي هستند که کيفيت و چگونگي افراد، اشياء، مکانها و ... را بيان مي‌کنند. صفت تنها يک حالت دارد؛ يعني اينکه با اسم مفرد يا جمع، مذکر يا مؤنث بطور يکسان بکار مي‌رود:

a young man/woman

young men/women

اما تنها موارد استثناء، صفات this و that مي‌باشند که پيش از اسامي جمع به these و those تبديل مي‌شوند:

this book - those books,  that boy - those boys

 

مکان صفات

صفت‌ها مي‌توانند در موقعيت‌ها و جاهاي مختلفي در يک جمله ظاهر شوند که در زير به مهمترين اين موقعيت‌ها اشاره مي‌شود :

1- قبل از يک اسم :

a good man, an old car, the green carpet

گاهي بيش از يک صفت، اسمي را توصيف مي‌کنند :

a good young man,  the beautiful green carpet

 

2- پس از فعل be:

·                                 You are beautiful.

·                                 She is fat.

·                                 The bus is late.

بجز فعل be ، افعال ديگري نيز مانند seem ، look ، become و stay مي‌توانند قبل از صفت قرار بگيرند :

·                                 It looks interesting. (جالب به نظر مي‌رسد.)

·                                 It is becoming sunny. (هوا دارد آفتابي مي‌شود.)

3- پس از the ، که در اين صورت کلمه اصلي يک عبارت اسمي محسوب مي‌شود :

the young جوانان

the old پيران

the dead مردگان

the English انگليسي‌ها

( براي کسب اطلاعات بيشتر به موارد کاربرد حرف تعريف معين (the) مراجعه کنيد .)

4- بعد از برخي افعال، يک صفت مي‌تواند به دنبال مفعول بيايد :

 

صفت

مفعول

فعل

فاعل

secret .

her past

kept

She

mad .

me

is driving

The noise

lucky .

myself

consider

I

angry .

him

made

Her behaviour

 

ترتيب صفات

مي‌دانيم که صفت‌ها معمولاً قبل از اسم مي‌آيند، اما اگر بيش از يک صفت اسمي را توصيف کنند، در اينصورت صفتها معمولاً به ترتيب خاصي قرار مي‌گيرند. هر چند ترتيب قرار گيري صفت‌ها پيش از يک اسم هميشه ثابت نيست ، اما جدول زير به شما کمک مي‌کند تا نحوه‌ی جاگيري کلي آنها را ياد بگيريد :

 

 

6

جنس

5

مليت

4

رنگ

3

سن

2

اندازه

1

بيان عقيده يا احساس

 

flower

 

 

yellow

 

 

beautiful

a

nurse

 

Indian

 

young

 

handsome

that

tables

wooden

 

 

 

big

 

those

cat

 

Persian

white

old

 

 

an

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 10:33 AM نظرات 0 | لينک مطلب

 

ضمير کلمه‌اي دستوري يا گرامري است که جانشين يک اسم يا عبارت اسمي مي‌شود. ضميرها انواع مختلفي دارند که مهمترين آنها عبارتند از: ضماير فاعلي، مفعولي، ملکي، انعکاسي، اشاره‌اي، نامعين، نسبي و سؤالي که از اين ميان ضماير فاعلي، مفعولي ملکي و انعکاسي جزو ضماير شخصي به حساب مي‌آيند.

  • ضماير فاعلي
  • ضماير مفعولي
  • ضماير ملكي و صفات ملكي
  • ضماير انعكاسي
  • ضماير ديگر

ضماير فاعلي

 

جمع

مفرد

 

we

I

اول شخص

you

you

دوم شخص

they

he, she, it

سوم شخص

 

 

1- همه ضماير شخصي (فاعلي، مفعولي و...) به استثناء it در مورد انسان به کار گرفته مي‌شوند . (they هم مي‌تواند به انسان و هم به اشياء اشاره کند .)

2- ضمير I هميشه بصورت بزرگ نوشته مي‌شود، حتي اگر در وسط يک جمله بکار گرفته شود :

·                                 Am I right?

 

ضماير مفعولي

فاعل

مفعول

I

me

you

you

he

him

she

her

it

it

we

us

they

them

اگر چه اين ضماير را ضماير مفعولي مي‌ناميم، اما آنها به جز در جاي مفعول در هر جاي ديگري هم مي‌توانند قرار بگيرند، مثلاً بعد از فعل يا بعد از يک حرف اضافه:

·                                 Our teacher was angry with us. (معلممان از دست ما عصباني بود.)

·                                 Give me a ring tomorrow. (فردا به من زنگ بزن.)

·                                 When he comes in, please tell him I phoned.
(هر وقت آمد، لطفاً به او بگوييد که من زنگ زدم.)

·                                 I'm older than you. (من از تو بزرگترم.)

·                                 'I'm hungry.'  'Me too.' («من گرسنه‌ام.»  «من هم همينطور.»)

 

هنگاميکه از ضماير شخصي به همراه and ا ستفاده مي‌کنيم، مؤدبانه‌تر اين است که ضماير I و we را بعد از اسامي و ضماير ديگر بکار ببريم :

you and I,  my father and I,  them and us

همچنين you را بايد قبل از اسامي و ضماير ديگر به کار برد :

you and your wife,  you and her

 

ضماير ملكي و صفات ملكي

ضماير ملكي و صفات ملكي نشان مي‌دهند که چه چيزي به چه کسي تعلق دارد.

 

 

(I)

(you)

(he)

(she)

(it)

(we)

(they)

صفات ملکي

my

your

his

her

its

our

their

ضماير ملکي

mine

yours

his

hers

-

ours

theirs

 

توجه داشته باشيد که صفات ملکي هميشه قبل از يک اسم مي‌آيند (به همين دليل صفت ناميده مي‌شوند) ولي ضمير ملکي جانشين صفت ملکي+اسم مي‌شود و مي‌تواند به تنهايي به عنوان فاعل، مفعول و ... قرار بگيرد (به همين دليل ضمير ناميده مي‌شود).

چند مثال:

·                                 This is my book. (اين كتاب من است.)
This book is mine.
(اين کتاب مال من است.)

·                                 This is herpurse. (اين کيف اوست.)
This is hers. (اين مال اوست.)

·                                 Are those your pens? No, these are his. ( ضمير ملکي )

 

ضماير انعکاسي

کلماتي که به -self و -selves ختم مي‌شوند ضماير انعکاسي ناميده مي‌شوند و عبارتند از:

 

جمع (-selves)

ourselves

خودمان

yourselves

خودتان

themselves

خودشان

مفرد (-self)

myself

خودم

yourself

خودت

himself

خودش (مذکر)

herself

خودش (مؤنث)

itself

خودش (اشياء)

توجه داشته باشيد که در ضماير انعکاسي عمل به فاعل جمله برمي‌گردد و در واقع مفعول همان فاعل است:

·                                 He cut himself. (خودش را زخمي کرد.)

·                                 You should be ashamed of yourself. (بايد از خودت خجالت بکشي.)

·                                 Help yourselves. (از خودتان پذيرايي کنيد. )

·                                 We blame ourselves.   (ما خودمان را مقصر مي‌دانيم.)

استفاده از ضماير انعکاسي براي تأکيد

از ضماير انعکاسي مي‌توان براي تأکيد روي يک اسم، ضمير يا عبارت اسمي استفاده کرد که در اين حالت بعد از آنها در جمله قرار مي‌گيرند:

·                                 I can do it myself. (من خودم مي‌توانم اين کار را انجام دهم.)

·                                 We can repair the roof ourselves. (ما مي‌توانيم خودمان سقف را تعمير کنيم.)

·                                 The film itself wasn't very good but I liked the music.
 (خود فيلم خيلي خوب نبود ولي از موسيقي آن خوشم آمد.)

 

ضماير ديگر

1- ضماير ا شاره‌اي، شامل : these ، that ، this و those.

مثال :

·                                 Is this your T-shirt?

 

2- ضماير نسبي، شامل : when ، whom ، whose ، who ، that ، which و where.

مثال :

·                                 The school that I went to is in the centre of the city.

 

3- ضماير پرسشي ، شامل : when ، where ، why ، what ، who و whatever.

مثال :

·                                 What time is it?

 

4- ضماير دوطرفه، شامل each other و one another:

مثال :

·                                 They love each other.

 

5- ضماير نامعين، شامل none ، nobody ، nothing ، someone ، somebody ، something ، anyone ، anybody ، anything و no one:

مثال :

·                                 Nobody knew what to do.

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 10:32 AM نظرات 0 | لينک مطلب

 

در جدول زير مهمترين و رايجترين افعال بي‌قاعده به همراه معني آنها آورده شده است. بديهي است تعداد افعال ياد شده بيشتر از اين مقدار ا ست.

مصدر

گذشته ساده

اسم مفعول

معاني اصلي

arise

arose

arisen

برخاستن، بلند شدن، رخ دادن

awake

awoke

awoken

بيدار کردن، بيدار شدن

be

was, were

been

بودن، وجود داشتن

beat

beat

beaten

زدن، شکست دادن

become

became

become

شدن، درخور بودن

begin

began

begun

آغاز کردن، آغاز شدن

bend

bent

bent

خم کردن، خم شدن

bet

bet

bet

شرط بستن

bid

bid

bid

پيشنهاد دادن

bite

bit

bitten

گاز گرفتن

blow

blew

blown

دميدن، وزيدن

break

broke

broken

شکستن، قطع کردن

bring

brought

brought

آوردن، موجب شدن

broadcast

broadcast

broadcast

منتشر کردن، اشاعه دادن

build

built

built

ساختن، بنا کردن

burn

burned/burnt

burned/burnt

سوختن، سوزاندن

buy

bought

bought

خريدن

catch

caught

caught

گرفتن، بدست آوردن

choose

chose

chosen

انتخاب کردن، گزيدن

come

came

come

آمدن، رسيدن

cost

cost

cost

ارزيدن، ارزش داشتن

cut

cut

cut

بريدن، زدن، چيدن

deal

dealt

dealt

معامله کردن، رفتار کردن

dig

dug

dug

کندن، حفر کردن، کاوش کردن

do

did

done

انجام دادن، (عمل) کردن

draw

drew

drawn

کشيدن، ترسيم کردن

dream

dreamed/dreamt

dreamed/dreamt

خواب ديدن، رويا ديدن

drink

drank

drunk

آشاميدن

drive

drove

driven

راندن، بردن

eat

ate

eaten

خوردن

fall

fell

fallen

افتادن، پايين آمدن

feel

felt

felt

احساس کردن، لمس کردن

fight

fought

fought

جنگ کردن، نزاع کردن

find

found

found

پيدا کردن

fly

flew

flown

پرواز کردن

forget

forgot

forgotten

فراموش کردن

forgive

forgave

forgiven

بخشيدن، عفو کردن

freeze

froze

frozen

منجمد شدن، يخ بستن

get

got

gotten

گرفتن، بدست آوردن

give

gave

given

بخشيدن، دادن (به)

go

went

gone

رفتن، رهسپار شدن

grow

grew

grown

رشد کردن، بزرگ شدن، روئيدن

hang

hung

hung

آويختن، آويزان کردن، به دار آويختن

have

had

had

داشتن

hear

heard

heard

شنيدن

hide

hid

hidden

پنهان کردن، پنهان شدن

hit

hit

hit

زدن، خوردن به

hold

held

held

نگهداشتن، گرفتن

hurt

hurt

hurt

آزردن، آسيب زدن (به)

keep

kept

kept

نگاه داشتن، محافظت کردن

know

knew

known

دانستن

lay

laid

laid

گذاشتن، نهادن، نصب کردن

lead

led

led

رهبري کردن، بردن، هدايت کردن

learn

learned/learnt

learned/learnt

آموختن، ياد گرفتن

leave

left

left

ترک کردن، واگذاردن

lend

lent

lent

وام دادن، قرض دادن

let

let

let

گذاشتن، اجازه دادن

lie

lay

lain

دراز کشيدن

lose

lost

lost

گم کردن، از دست دادن

make

made

made

درست کردن، ساختن

mean

meant

meant

معني دادن

meet

met

met

ملاقات کردن، مواجه شدن (با)

pay

paid

paid

پرداختن، پول (چيزي را) دادن

put

put

put

گذاشتن

read /ri:d/

read /red/

read /red/

خواندن

ride

rode

ridden

سوار شدن، سواري کردن

ring

rang

rung

زنگ زدن

rise

rose

risen

برخواستن، بالا رفتن، طلوع کردن

run

ran

run

دويدن، روان شدن، گريختن

say

said

said

گفتن

see

saw

seen

ديدن

sell

sold

sold

فروختن، به فروش رفتن

send

sent

sent

فرستادن

shoot

shot

shot

تير يا گلوله زدن (به)، تيراندازي کردن

show

showed

showed/shown

نشان دادن

shut

shut

shut

بستن، بسته شدن

sing

sang

sung

(آواز) خواندن

sink

sank

sunk

غرق شدن

sit

sat

sat

نشستن، نشاندن

sleep

slept

slept

خوابيدن

speak

spoke

spoken

صحبت کردن، حرف زدن

spend

spent

spent

خرج کردن

stand

stood

stood

ايستادن، تحمل کردن

swim

swam

swum

شنا کردن

take

took

taken

گرفتن، بردن، خوردن برداشتن

teach

taught

taught

آموختن، ياد دادن

tear

tore

torn

پاره کردن، پاره شدن

tell

told

told

گفتن

think

thought

thought

فکر کردن، گمان کردن

throw

threw

thrown

پرت کردن، انداختن

understand

understood

understood

فهميدن

wake

woke

woken

بيدار کردن، بيدار شدن

wear

wore

worn

پوشيدن، بر تن داشتن

win

won

won

پيروز شدن، بردن

write

wrote

written

نوشتن

 

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 30 آذر 1388  ساعت 10:30 AM نظرات 0 | لينک مطلب


  • تعداد صفحات :3
  •    
  • 1  
  • 2  
  • 3  
Powered By Rasekhoon.net