متولد فروردین ماه: گلنخود شیرین، دوربین، نقره، cd بازی، بادکنک، تابلو پرتره، اسباب بازی، آلبوم عکس، گوشی موبایل، تجهیزات ورزشی، ماشین حساب سِتِ آینه و شانه، ثبت نام کلاسهای چتربازی، سبدی از گل های ابریشمی

 

 

متولد اردیبهشت
زمرد سبز ، گل زنبق دشتی ، کیف پول ، وسایل مذهبی ، دوربین شکاری ، آلبوم تمبر
کتاب جیبی ، کتاب های رومیزی ، سبد پیک نیک ،روغن و وسایل حمام ،انواع سی دی
نرم افزارهای کامپیوتر ، وسایل تزئینی سرخپوستی


متولد خرداد
مروارید ، گل رز ، بادبادک ، کتاب آشپزی ، لوازم مانیکور ، یخدان ، صفحه دارت ، چمدان
شکلات ، بلوز ابریشمی ، کتاب آموزش رانندگی ، بلیط مسابقات اسبدوانی
ثبت نام کلاس ورزشهای رزمی


متولد تیر ماه
یاقوت ، گل زبان در قفا (دلفینیوم) ، پیراهن ابریشمی ، تخته موج سواری
ظروف کریستال ، جعبه جواهر ، شامپاین ، صدف دریایی تزئینی
کتاب های خودآموز ، حیوانات خشک شده ، چتر مخصوص کنار دریا ، عینک آفتابی
کتاب های عشقی ، تابلو نقاشی با منظره دریا


متولد مردادماه
زبرجد ، گل سوسن ، خودکار طلا ، کارت بازی ، کتاب جُک
لباس ، ابزار باغبانی ، نوارهای ویدیویی ورزشی ، دستگاه قهوه ساز
ظروف چینی ، بازوبند تنیس ، دستگاه ضبط صوت ، جعبه سوغاتی


متولد شهریور
یاقوت کبود ، گل مینا ، کتاب ، جدول ، ساعت رومیزی برنجی ، کامپیوتر
پَر گردگیری ، گلدان ، ساعت مچی طلا ، موی شتر
کُت ، پارچه رومیزی ، بالش های تزئینی (کوسن) ، چرخ خیاطی


متولد مهرماه
عقیق ، گل همیشه بهار ، قاب پنجره ، بلیط باله ، کتاب و رمان های جدید
رومیزی ابریشمی ،  بلیط کنسرت
عطر ، ستِ آبرنگ ، عطرپاش ، لباس ورزشی ، تُستِر ، قفس پرنده
سیگار ، ماساژُر بدن ، لوازم نقاشی


متولد آبان ماه
یاقوت زرد ، گل داوودی ، لوازم آرایش ، چوگان گلف بازی
ماساژُر پا ، روغن های رایحه درمانی ، گیلاس های کریستالی
بلیط سفرهای دریایی ، کتاب های ستاره شناسی ، ملحفه و روتختی ابریشمی
عطر ، زیرپوش ها و لباسهای زیر ، بلیط پارک آبی


متولد آذر ماه
فیروزه ، گل نرگس ، راکت تنیس ، اطلس یا کره زمین
آکواریوم ، کتاب های هنری ، کتاب شعر
کتاب راهنمای سفر ، لوازم چادر زدن ، گیره سر ، بلیط سینما
مجله های دایره المعارفی ، بلیط پارک حیوانات وحشی


متولد دی ماه
لعل ، گل میخک صدپر ، پرده دیوارکوب ، لوازم آشپزخانه
مجسمه ، سی دی موسیقی ، ظروف سفالی و سرامیکی ، قاب عکس
کفش راحتی ، لحاف ، خوراک پرنده ، جارختی ، تلویزیون ، بلیط نمایشگاه


متولد بهمن ماه
یاقوت ارغوانی ، گل بنفشه ، الات موسیقی ، ستِ شطرنج
جدول کلمات متقاطع ، بخور خوشبو ، بلیط کنسرت موسیقی سنتی
وسایل اسکی ، ثبت نام کلاسهای رقص ، ستِ بازی کروکت ، بلیط گالری های هنری


متولد اسفند
زمرد کبود ، گل نسترن ، ستِ قهوه خوری
کتاب های تاریخی ، لوازم حمام ، دستمال توری ، روتختی ابریشمی
ست چای خوری نقره ، بلیط تئاتر ، شمع ، گل خشک ، کتاب های اسطوره ای

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در چهارشنبه 14 بهمن 1388  ساعت 11:38 PM نظرات 2 | لينک مطلب

آیا تاکنون از خود پرسیده ایدکه چند بار در روز از ته دل می خندید؟ آیا آدم خوش خنده و خوشرویی هستید یا گرفته و عبوس و به اصطلاح جدی و مبادی آداب!

 پژوهشهای گوناگون در زمینه اثرات خندیدن بر جسم و روح بیانگر این واقعیت است که خندیدن سبب از بین رفتن بسیاری از فشارهای روحی و روانی شده و راندمان کاری را در افراد بالا می برد. در کشور هندوستان برای تشویق مردم به اینکه از دل مشغولی های روزانه خود دست برداشته برای لحظه ای هم که شده با "خنده" مشکلات خود را فراموش کنند، دست به ابتکار جالبی زده اند و دوره هایی تحت عنوان "خنده درمانی" تشکیل داده اند این دوره ها با استقبال بسیاری روبه رو شده است.

 بهره گـیـری از " خنده" برای درمان ناهنجاری های فکـری و عارضـه های جـسمـی، نخستین بار نیست که به مرحله اجرا درمی آید. پیش از این در کشور ژاپن به معجزه خنده پی برده و از آن برای آرامش روح و روان استفاده نموده اند. طی یک برنامه از پیش تعیین شده در کلاس های خنده درمانی برای علاقمندان به آرامش درونی، فواید خنده به طور مبسوط، شرح داده می شود. در این راستا بر این نکته تاکید می شود که بسیاری از ما اکثر وقت خود را در محل کار سپری می نماییم، جایی که بیشترین فشار را از لحاظ کاری متحمل می شویم، بیماری های زیادی مانند "فشار خون"، "نارسایی های قلبی"، "بی خوابی و افسردگی" حاصل فشارهای بیش از اندازه ای هستند که هر کدام از ما روزانه با آنها دست و پنجه نرم می کنیم، اضطراب و استرس محیط کار و فعالیت ممکن است به وضعیت بدتر مانند اعتیاد به مواد مخدر یا تفریحات غیر سازنده منجر شود. از این رو، تمرین خنده به فواصل زمانی در روز باعث می شود اکسیژن بیشتری به مغز برسد و با آزاد شدن هورمون های انرژی زا در بدن، فرد احساس آرامش بیشتری کند.

پس سعی کنید همیشه لبخند بر لبانتان باشد.دست کم پس از هر دو یا سه ساعت کار مداوم یک نفس عمیق کشیده گردن و شانه هایتان را به عقب خم کنید تا به اصطلاح خستگی از تنتان بیرون برود. خنده درمانی سیستم ایمنی بدن را افزایش داده باعث می شود کمتر دچار سرماخوردگی و عطسه شوید همین طور بروز عفونت های حلق و ریه را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. خنده استقامت بدن را در ابتلا به بیماری هایی همچون آسم، برونشیت، سردردهای عصبی و میگرن، و نیز دردهای ناشی از آرتروز، دیسک کمر و ستون فقرات افزایش می دهد. خنده درمانی درحقیقت نوعی تمرکز فکری محسوب می شود که افکارانسان را از دنیای فیزیکی جدا می کند تا جایی که ذهن به هیچ چیز دیگری نمی اندیشد.

    تمام کسانی که از این روش استفاده می کنند به خوبی می دانند که هنگام متمرکز ساختن ذهن، همه افکار بد و منفی از قبیل اندیشه های جرم برانگیز، ترس، عصبانیت، حسادت و خود خواهی را می توان از ذهن بیرون کرد و روحیه ای شاد و سرزنده را با تمرین گذشت و فداکاری، احترام به دیگران، دوست داشتن و محبت ورزیدن و از همه مهمتر "بخشش" در وجود خود زنده ساخت. از این رو افراد بایدبیش از هر چیز زوایای شخصیتی خودرا به خوبی بشناسند و جنبه های شوخ طبعی را در وجود خود شناسایی کنند اگر چه این خصیصه در همه اشخاص به یک اندازه موجود نیست. طی فرآیند خنده درمانی به افراد آموزش داده می شود که صرف نظر از مشکلات و گرفتاری هایی که برای هر فردی در زندگی ممکن است پیش بیاید خندیدن و خوشحالی بخش جدایی ناپذیری از زندگی فردی انسان ها محسوب می شود.       

   وقتی ذهن و فکر شما در آرامش کامل باشد قطعاَ راحت تر و آسان تر می توانید تصمیم بگیرید و با آرامش خاطر مشکلات خود را حل کنید. اعضاء کلاس های خنده درمانی ابتدا یکسری فعالیت های جمعی و گروهی را با هم انجام می دهند سپس هرکدام جداگانه همان فعالیت ها را به طور انفرادی و به فواصل زمانی در روز تکرار می کنند. هر فردی دارای استعدادهای بالقوه نامحدودی است که بکر و دست نخورده باقی مانده اند و می باید در مسیر درست و با شناخت صحیح فعالیت یابند. یکی از این راههای شناخت استعدادهای خاموش در وجود انسان خنده درمانی است.

   یک محقق دانمارکی با الگوگرفتن ازاتاق های "استراحت" و "استعمال دخانیات" در شرکت ها و ادارات پیشنهاد کرد اتاق هایی با نام "اتاق خنده" به این گونه مراکز اضافه شود تا کارمندان بتوانند دست کم 10 الی 15 دقیقه را در آنجا به خندیدن سپری کنند. هر چند این پیشنهاد هنوز عملـی نشده و تنها در حد یک فـرضیه است اما به عقیده وی ایـن تنها راهی است که می تـوان خنده را به محیـط کار نیز انتقـال داد. باشگاههای خنده در کشورهای غربی ماننـد آمریکا و انگلیس که هفته ای یک بار دایر می شوند مفیـد هستند اما کافی نیستند و نیاز افراد را برطرف نمی سـازند چرا که انسان ها برای تامین نیازهای روحی خود به اینکه هر روز بخندند نیاز دارند. یکی از محاسن ایجاد اتاق خنده این است که دیگر نیازی به وقت قبلی نیست و هر کس می تواند در هر زمانی که دلش خواست به آنجا برود و تا دلش می خواهد بخندد.   

   نکته مهم اینجا است که آیا افراد می توانند هر زمان که اراده کنند بی دلیل بخندند و یا باید محرکی آنها را به این عمل وادارد. تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از انسان ها نسبت به لطیفه هائی که می شنوند عکس العمل نشان می دهند. اگر لطیفه شیرین و بامزه باشد قطعاَ خنده را بر لبانشان خواهد نشاند. برای اینکه بتوانید خندیدن را تمرین کنید باید با افرادی معاشرت کنید که همیشه شاد و خوشحال هستند، گویی هیچ غم و غصه ای در زندگی نــدارند و اگر هم دارند آن را بروز نمــی دهند. در این گونه کلاس ها توسط تلویزیون و یا ضبط صوت داستان های خنده دار و بامزه به نمایش در می آید تا افراد به خندیدن وادار شوند.

خنده را می توان به چند گروه تقسیم بندی کرد.   

   گروه اول همان لبخندهایی هستند که افراد در هر زمان و مکانی می توانند از آنها استفاده کنند. به طور مثال خیلی ها برای اینکه ترس و یا اضطراب خود را پنهان کنند آن را با یک لبخند بروز می دهند و یا لبخندهایی که آدم ها از روی تنبلی، بی تفاوتی و اینکه حوصله حرف زدن ندارند به یکدیگر تحویل می دهند.

    دسته دوم خنده هایی هستند که در مکان های خاص و با کمی احتیاط انجام می گیرند. مثلاَ در مکان های عمومی خنده بی جا و بی مورد شخصیت آدم ها را زیر سؤال خواهد برد.

   دسته سوم خنده های بی صدایی است که در دل آدم ها انجام می گیرد. برای مثال دوست شما مطلبی در مورد شخصیت شما به زبان می آورد که به نظر شما اصلاَ واقعیت ندارد و شما در دل به او می خندید و یا موردی را از کسی پنهان کرده اید و در دل به او می خندید که از همه جا بی خبر است.

   دسته چهارم خنده های کاملاَ دوستانه است، زمانی که از ته دل می خندید و در آن لحظه تنها به چیزی می اندیشید که باعث خندیدن شما شده است. در این حالت تمام اعضاء بدن شما از عضلات سر و صورت گرفته تا دست و حتی قفسه سینه، شما را در خندیدن همراهی می کنند.

از این رو از ته دل خندیدن بهترین و مفیدترین نوع خنده است! بنابراین از همین امروز تصمیم بگیرید با لبخند زدن به دیگران و از ته دل خندیدن آرامش را به محیط کار و زندگی خود آورده و زمینه ای مناسب برای رشد خلاقیت ها و دوستیهای پایدار را فراهم کنید

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 13 بهمن 1388  ساعت 10:53 PM نظرات 0 | لينک مطلب

اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ احساساتتان را بیان کنید.

 هیجانات و احساساتی که سرکوب یا پنهان شده باشند به بیماری‌هایی نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون فقرات منجر می‌شوند. سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی می‌تواند به سرطان هم بیانجامد. در آن زمان است که ما به سراغ یک محرم می‌رویم و رازها و خطاهای خود را با او در میان می‌گذاریم! گفتگو، صحبت کردن، کلمات، ... وسیله درمانی قدرتمندی هستند. اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ تصمیم‌گیری کنید. افراد دو دل و مردد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلی و بی‌تصمیمی باعث می‌شود که مشکلات و نگرانی‌ها روی هم انباشته شوند. تاریخ انسان بر اساس تصمیم‌گیری‌ها ساخته شده است. تصمیم‌گیری دقیقاً به معنی چشم‌پوشی آگاهانه از بعضی مزایا و ارزش‌ها برای به دست آوردن بعضی دیگر است. افراد مردد در معرض بیماری‌های معدی، دردهای عصبی و مشکلات پوستی قرار دارند.

 اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ به دنبال راه حل‌ها باشید.

 افراد منفی، مشکلات را بزرگ می‌کنند و راه حل‌ها را نمی‌یابند. آن‌ها غم و غصه، شایعه و بدبینی را ترجیح می‌دهند. روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف خوردن از تاریکی است. زنبور، موجود کوچکی است اما یکی از شیرین‌ترین چیزهای جهان را تولید می‌کند. ما همانی هستیم که می‌اندیشیم. افکار منفی باعث تولید انرژی منفی می‌شوند که آن‌ها نیز به نوبه خود تبدیل به بیماری می‌گردند. اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ در زندگی اهل تظاهر نباشید. کسی که واقعیت را پنهان نگاه می‌دارد، تظاهر می‌کند و همیشه می‌خواهد راحت و خوب و کامل به نظر دیگران برسد، در واقع بار سنگینی را بر دوش خود قرار می‌دهد. مثل یک مجسمه برنزی با پایه‌های گِلی. هیچ چیز برای سلامتی بدتر از نقاب به چهره داشتن و زندگی کردن با تظاهر نیست. این گونه افراد زرق و برق زیاد و ریشه و مایه اندکی دارند و مقصد آن‌ها داروخانه، بیمارستان و درد است.

 اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ واقعیت‌ها را بپذیرید.

 سرباز زدن از پذیرش واقعیت‌ها و عدم اتکاء به نفس، ما را از خودمان بیگانه می‌سازد. هسته اصلی یک زندگی سالم، یکی بودن و رو راست بودن با خود است. کسانی که این را نمی‌پذیرند، حسود، مقلد، مخرب و رقابت طلب می‌شوند. پذیرفتن انتقادها، کاری عاقلانه و ابزار درمانی خوبی است. اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ اعتماد کنید. کسانی که به دیگران اعتماد ندارند نمی‌توانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و نمی‌توانند رابطه پایدار و عمیقی با دیگران به وجود آورند. آن‌ها معنی دوستی واقعی را درک نمی‌کنند. بی‌اعتمادی باعث کاهش ایمان فرد می‌گردد

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 13 بهمن 1388  ساعت 10:51 PM نظرات 0 | لينک مطلب

همه‌ی ما در بعضی مراحل زندگی مجبور به سخنرانی کردن می شویم. مصاحبه ای برای کار جدیدتان است؟ سخنرانی برای ناظر یا هیئت مدیره ی شرکت محل کارتان است؟ بله، همه‌ی این ها سخنرانی های بسیار مهمی هستند و می توانند آینده‌ی شما را رقم بزنند. پس نگذارید که این فرصت ها از دست بروند بدون اینکه شانس موفقیتتان را بالا ببرید.
در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که هنگام سخنرانی کردن برای شنوندگانی حرفه ای و متخصص باید به خاطر داشته باشید.

 

1- شنوندگان را هم درگیر کنید

شنوندگان هم دوست دارند که وارد ماجرا شوند، نه اینکه فقط گوش کنند و حوصله شان سر برود.شما باید به آنها برای نشستن و گوش دادن به حرفهایتان دلیل بدهید.30 تا 90 دقیقه زمان دارید تا بتوانید توجه آنها را جلب کنید . میتوانید همان تکنیک قدیمی شروع کردن سخنرانی با یک جوک را به کار گیرید. اما...شاید زیاد هم ایده ی جالبی نباشد.
اشتباه نکنید، مطمئناً دادن یک جنبه ی شوخی آمیز به سخنرانیتان قابل قبول است. اما اگر این جنبه را به صورت کلی وارد سخنرانی کنید با اینکه سخنرانی را با یک جوک شروع کنید بسیار متفاوت است. پس بهتر است که آن را با یک سوال آغاز کنید. این تکنیک بسیار جواب می دهد. چون شنوندگان را هم وارد بحث می کند. تکنیک دیگری که گه گاه توسط بعضی سخنرانان به کار گرفته می شود بردن نام بعضی از اشخاص بین حضار است.

2- سرزنده و با روح باشید
بهترین سخنرانان کسانی هستند که چه در حرکاتشان و چه در سخن گفتنشان با روح و سرزنده هستند. خوب نیست که خود را پشت سکو پنهان کنید یا فقط در گوشه ای باستید. دفعه ی بعد این کار را امتحان کنید: وقتی برای یک گروه 20 نفره یا بیشتر سخنرانی می کنید، حین صحبت کردن بین شنوندگانتان راه بروید. هر از چند گاهی ایستاده و دستتان را روی شانه ی یکی از شنوندگان قرار دهید. با این کار باعث خواهید شد که توجه آنها به شما بیشتر جلب شده و به حرفهایتان دقیق تر گوش کنند.

3- صدایی تاثیرگذار داشته باشید
روی چیزی که می خواهید تحویل دهید، زمان بگذارید. کسی توقع ندارد که مثل یک گوینده ی تلویزیون بیایید و بروید. باید بتوانید صدایی خوشایند و سرگرم کننده تحویل دهید. هنگام سخنرانی به این چهار نکته توجه داشته باشید: تن صدایتان را هر از گاهی تغییر دهید، درجه ی صدا را بالا و پایین ببرید، سرعت صحبت کردنتان را تغییر دهید، و گاه گاهی برای تاثیر گذاری بیشتر سکوت کنید.

4- از کارهایی که باعث پرت کردن حواس شنوندگان می شود دوری کنید
هیچ چیز به اندازه ی این کار نمی تواند یک سخنرانی را خراب کند. چند وقت پیش مدیری را دیدم که سخنرانی اش را فقط به خاطر اینکه با پول خردهای توی جیبش بازی می کرد از دست داد. بعد از سخنرانی کسی درمورد محتویات سخنرانی او حرفی نمی زد، همه فقط می گفتند که چقدر از صدای جرینگ جرینگ پول خردها اعصابشان خرد شده است. کنار گذاشتن این عادت ها کار سختی نیست. گه گاه هنگام تمرینات سخنرانیتان فیلمبرداری کنید و بعد آنرا مرور کرده و پی به عادت های آزاردهنده تان ببرید تا بتوانید آن ها را کنار بگذارید.

5- لباس مناسب بپوشید
روزی با یکی از مدیر عاملان صحبت می کردم که می گفت اولین چیزی که در برخورد با یک فرد به آن توجه می کند لباس هایش است. باید بتوانید طوری لباس بپوشید که حداقل یک پله از حضار بالاتر باشید. متوجه باشید که کفش های ارزان، شلوار جین و بلوزهای رنگی مناسب انجام یک سخنرانی نیست. به لباس پوشیدنتان خیلی دقت کنید.

6- حرف های تازه بزنید
از تکرار کردن داستان ها و خاطرات همیشگی پرهیز کنید. حرف های تازه بزنید. سعی کنید در سخنرانیتان جایی هم برای وقایع روز باز کنید. حتماً آن روز یا آن هفته اتفاق جدیدی افتاده است که در موردش صحبت کنید. حرف ها و مطالب تکراری شنوندگان را خسته و بی حوصله خواهد کرد. حرف های جدید برعکس آنها را راغب به گوش کردن و توجه بیشتر می کند.

7- تمرین داشته باشید
چندین مرتبه تمرین کردن سخنرانیتان می تواند باعث موفقیتتان شود چون معمولاً رقبایتان این کار را نخواهند کرد. معمولاً افراد فقط چند دقیقه قبل از سخنرانیشان نگاهی به نوشته هایشان می اندازند، اما سخنرانان موفق همیشه برای تمرین آن هم وقت می گذارند. یک سخنران واقعی از قبل برنامه ریزی می کند که چطور سخنرانی خود را شروع کند و چطور به پایان برساند. می دانند که چه موقع بین حضار راه بروند و دست روی شانه ی چه کسی بگذارند. می دانند که چه زمانی سکوت کرده و چه زمانی تن صدایشان را تغییر دهند. می دانند که به کجا نگاه کنند. با تمرین کردن مطمئناً سخنرانی بهتری ارائه خواهید داد.

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در سه شنبه 13 بهمن 1388  ساعت 10:48 PM نظرات 0 | لينک مطلب

اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم...در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...
1-گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
2 -سعی كنیم بیشتر بخندیم.
3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.
4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.
5 -گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.
6 - بیشتردعا كنیم.
7 -در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت كنیم.
8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.
9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.
10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.
11- زیر دوش آواز بخوانیم.
12-سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی كنیم!
16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.
17- برای كارهایمان برنامه‌ریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!
18- مجموعه‌ای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و... برای خودمان جمع‌آوری كنیم.
19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.
21- گاهی از درخت بالا برویم.
22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.
24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.
25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم
26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.
27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.
28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
29- وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس كنیم.
30- زیر باران راه برویم.
31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..
32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.
34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.
35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.
37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.
38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.
40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد.



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در دوشنبه 12 بهمن 1388  ساعت 11:05 PM نظرات 0 | لينک مطلب

 

رنگها آنچنان در روح وروان آدمی أثر میگذارد كه موجب تغییر رفتار وی می‌شود و این نوع تغییر به تحول در خصوصیات و شخصیت افراد منجر می‌شود . خاصیت روانی و تأثیر درونی رنگها موجب شده‌است كه در امور متعددی از این خاصیت استفاده شود و دست‌اندركاران امر تجارت و فروش محصولات مختلف، تبلیغات، پوشاك،‌‌‌كارگردانان، هنرمندان و از جملة استفاده‌كنندگان این خواص باشند .

در دسته‌بندیِ رنگها، آن را به رنگهای اصلی (( قرمز، آبی و زرد )) و رنگهای فرعی (( بنفش، سبز و نارنجی )) تقسیم كرده‌اند .

در این شماره قصد داریم به تاثیرات رنگهای اصلی بپردازیم

رنگ آبی :

آبی رنگی است، صاف،روشن، باطراوت، آرام ، شیرین ساكت، تسلیم شونده و امیدواركننده . اصولاً رنگ آبی رنگی مقدس است كه در بین مردم محترم شمرده می‌شود . در فرهنگ اسلامی، چون آسمان به رنگ آبی است و جایگاه فرشته‌ها و خدا و موجودات پاك است، دارای تقدّس و احترام خواصّی است . گنبدهای آبی‌رنگ و نیز مناره‌های آبی بمانند پلی بین زمین و آسمان بشمار می‌آیند .

حضرت جعفر صادق ( علیه السلام ) مفضل می‌فرمایند : (( تفكر نما در

رنگ آسمان كه خداوند آنرا به این رنگ آفریده است كه موافــق‌‌تـرین

رنگهاست زیرا دیده و نور بصر راذ تقویت می‌كند )) .

رنگ آبی از لحاظ روانی نوعی تسكین دهنده است برای دردهای عصبی و كم خوابی و بسیار مفید

است . رنگ آبی نوعی آرامش درونی

 

 

 

به فرد می دهد و به‌ او كمك می‌كند تا بیرونگرا باشد . بنابراین ،برای آرامش یافتن و گشاده رویی در مقابل دیگران مناسب است كه از لباس آبی رنگ استفاده شود . رنگ آبی مظهر دوستی و روشنی وآرامی و كنایه از وفاداری است و نوعی توازن و هماهنگی بین فرد ودیگران بر قرار می سازد .

رنگ قرمز :

این رنگ قدرت وكشش زیادی دارد مثبت و متجاوز و هیجان انگیز است . از این رو ، استفاده از آن باید بر اساس اصول خاصی باشد . افراد عصبی نباید در معرض این رنگ قرار گیرند چون موجب تشدید ناراحتی آنها می‌شود . رنگ قرمزفشار خون را بالامی‌برد و موجب می‌شود كه كشش عضلانی بدن افزایش یابد در واقع اثرهای رنگ قرمز معادل با فعّالیت اعصاب سمپاتیك است و فعّالیت عمومی انسان و حیوان را زیاد می‌كند . در بین حیوانات بیشترین تأثیر رنگ قرمز در زنبورهاست كه بسرعت جذب آن می‌شوند و بسوی گلهای دارای رنگ قرمز بیشتر تمایل می‌یابند .

این رنگ خاصیت اشتها آوری دارد و بدین‌جهت بهتر است كه وسایل آشپزخانه، رستورانها و غذاخوریها، از این رنگ انتخابشوند اگر كودكان شما غذا نمی‌خورند، از ظروفی به رنگ قرمز برای تحریك اشتهای آنان

 

 

 

 

 

استفاده كنید . همچنین این رنگ گریة كودكان را تشدید می‌كند و نگاه طولانی به آن موجب سردرد می‌شود .

بطور كلّی رنگ قرمز مظهر حیات و زندگی است و عامل مؤثّری در سازندگی و تشدید رویش گیاهان و ـــــ شده هیجان و شورش است .

رنگ زرد :

اما رنگ زرد، این رنگ دارای خاصیت تأثیرپذیری است و همچنین نماد آرامش .

این رنگ با تحریك قوة یادگیری در مغز، موجب افزایش یادگیری فرد می‌شود به همین خاطر توصیه می‌شود در تعلیم و تربیت از این زنگ استفاده كنند و همچنین معلمان از لباس زردرنگ استفاده كنند اما در بین ایرانی‌ها از این رنگ بعنوان رنگ یأس و ناامیدی یاد می‌شود كه البته بیشتر به این دلیل بوده كه، در گذشته مرضی چون یرقان به دلیل عدم پیشرفت علم پزشكی كشنده بوده و نشان این بیماری نیز رنگ زرد می‌باشد بدین‌خاطر از رنگ زرد، بعنوان رنگ یأس و ناامیدی یاد می‌شود .

این رنگ در بین مسیحیان تقدس دارد بهمین خاطر كلیساها با رنگ زرد رنگ‌آمیزی می‌شود . رنگ زرد سبب آرامش می‌شود و توصیه می‌شود كه اطاق كودك با این رنگ تزیین شود چون سبب كاهش گریة او می‌شود و همچنین به كسانی كه اعصابشان همیشه خورد است نیز همین توصیه می‌شود

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در یک شنبه 11 بهمن 1388  ساعت 10:16 PM نظرات 0 | لينک مطلب

این روزها کمتر کسی را پیدا می‌کنید که از مشکلات عصبی و استرس‌های زمانه گلایه نکند اما شاید برایتان جالب باشد بدانید برخی افراد نمی‌توانند درک کنند که تحت فشار عصبی هستند. این افراد ممکن است این مشکل را با سردرد، بی‌خوابی، دل به هم خوردگی و تغییرات گوارشی تجربه و بیان کنند. اگر شما هم احساس می‌کنید که دارید با چنین مشکلاتی دست وپنجه نرم می‌کنید با خواندن مطلب زیر می‌توانید قدم‌های بیشتری به سوی آرامش بردارید...

 

 

1. درست با استرس برخورد کنید
نخستین گام در یادگیری نحوه کنترل استرس، شناسایی عامل آن است. پاسخ و واکنش هر فردی به حوادث، با دیگری متقاوت است. به عنوان مثال یک آدم پرکار را در نظر بگیرید. ممکن است دیگران فکر کنند این فرد خودش را اذیت می‌کند و تا پای مرگ کار می‌کند، در حالی که در حقیقت این شخص با کار کردن احساس آرامش و کنترل بیشتری به دست می‌آورد. برای این شخص، شاید کار، به خودی خود نوعی درمان و راه کنترل استرس و بالعکس یک مرخصی سازمان نیافته و بی‌برنامه، یا زمان «استراحت» در منزل عملا یک عامل بزرگ استرس‌زا باشد. استرس شما ممکن است با عوامل بیرونی در ارتباط باشد. به طور مثال محیط کار، خانواده، اجتماع و یا حوادث غیرمترقبه می‌تواند از این عوامل باشد اما گاهی استرس نشات گرفته از عوامل درونی است. به طور مثال آرزوها و انتظارات غیرواقع‌بینانه و دور و دراز، کمال‌گرایی، نگرانی، نگرش‌ها و احساسات منفی، رفتار غیرمسوولانه، عادات بهداشتی و نظافت نامطلوب، از این دست عوامل است. وقتی منابع و علل استرس را شناسایی کردید، اگر چه ممکن است قادر به اجتناب از آنها نباشید اما حداقل می‌دانید که چه چیزی باعث این علایم ناخوشایند در شما می‌شود. این موضوع به خودی خود می‌تواند با ایجاد نوعی احساس کنترل بیشتر در شما مفید باشد.

 

2. بردباری را تمرین کنید

به عنوان بخشی از راهبرد کلی در کنترل بهتر استرس، سعی کنید نسبت به خود و شرایطی که روی آنها کنترل ندارید بردبارتر شوید. باید بدانید و بپذیرید که تغییرات دایمی هستند و این تغییرات، ضررها و زیان‌ها و همه حوادثی که کنترل چندانی بر آنها ندارید، خواه ناخواه باز هم تکرار خواهند شد. اگر مثل بیشتر مردم فکرکنید، آن وقت ناراحتی و فشار عصبی دیگران برای شما قابل فهم‌تر از مال خودتان است. ممکن است فکر کنید که شما همیشه باید شاد باشید اما مادامی که به این موضوع اعتقاد دارید، محکوم به یاس و ناامیدی خواهید بود. پذیرش این واقعیت که شما همیشه در حال تجربه و تحمل نوعی استرس هستید و اینکه، این یک موضوع طبیعی است در کنترل استرس بسیار سودمند خواهد بود.

 

3. مهارت کنترل خشم را بیاموزید

کنترل خشم تکنیک مهمی برای کاهش استرس است. خشم می‌تواند در صورتی که شما برای یک مدت طولانی عصبانی بمانید، به شکل قابل توجهی استرس‌ را افزایش داده و آن را طولانی‌تر کند. عصبانیت حتی می‌تواند باعث حمله قلبی شود. نحوه کنترل خشم تا حدود زیادی شبیه کنترل استرس است. در اینجا به چند نکته اشاره می‌شود که شما را در آغاز این مسیر یاری می‌دهد:

علل عصبانیت خود را شناسایی کنید: هنگامی که دانستید که چه چیزی شما را از کوره در می‌برد، پیشاپیش برنامه‌ای تنظیم کنید راجع به اینکه چگونه خشم خود را چنانچه در یک موقعیت مشابه قرار گرفتید، کنترل کنید. یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید در آن مهارت پیدا کنید، این است که نشانه‌های خشم قریب الوقوع خود را شناسایی کنید. به طور مثال آیا وقتی دارید عصبانی می‌شوید دندان‌هایتان را به هم فشار می‌دهید؟ آیا شانه‌های شما جمع می‌شود؟ آیا دچار تپش قلب می‌شوید؟ آیا رنگ صورت‌تان سرخ می‌شود؟ این علایم و نشانه‌ها را مثل یک چراغ خطر به ذهن بسپارید یعنی هشداری از اینکه دارید عصبانی می‌شوید.

به نشانه‌های خشم‌تان پاسخ بدهید: وقتی متوجه شدید که دارید عصبانی می‌شوید، کمی تعلل کنید. مثلا تا ده بشمارید. چند تا نفس عمیق بکشید. از پنجره بیرون را تماشا کنید و هر کاری که به آن وسیله بتوان وقت را خرید تا مغز شما فرصت دریافت و رسیدگی به پیام‌های هیجانی شما را پیدا کند و شما هم بتوانید قبل از هر اقدامی بیندیشید.

زمانی را به آرام‌سازی اختصاص دهید: قبل از مقابله با شخص یا وضعیتی که شما را عصبانی ساخته است راهی پیدا کنید تا کمی از انرژی احساسی و هیجانی خود را تخلیه کنید. مثلا بروید کمی قدم بزنید. خانه را تمیز کنید یا اگر پشت کامپیوتر نشسته‌اید از فشار دادن تکمه ارسال برای ارسال نامه الکترونیکی غضب‌آلود خود دست نگه دارید و کمی به آن بیندیشید.

خشم‌تان را سرکوب نکنید: اگر خشم شما ناشی از چیزی است که کسی گفته یا انجام داده، بروید و با همان شخص رو در رو صحبت کنید البته او را به رگبار اتهامات لفظی نبندید. فقط راجع به همین واقعه با او حرف بزنید و از زاویه احساس خود، به این موضوع بپردازید نه آنچه وی انجام داده است.

برای خشم خود شیر اطمینان پیدا کنید: به دنبال راه‌های ابداعی برای تخلیه انرژی حاصل از خشم و غضب بگردید. مثلا گوش کردن به یک قطعه موسیقی، نقاشی کردن، ورزش یا نوشتن یک مطلب برای نشریه مورد علاقه‌تان.

 

نصحیت‌پذیر باشید: اگر احساس می‌کنید اغلب اوقات عصبی هستید، به افرادی که نگران شما هستند مثل اعضای خانواده یا دوستان اعتماد کنید و از آنها بخواهید تا شما را در یافتن راه حلی مناسب برای برخورد با این مقوله‌ یاری کنند یا با یک روان‌شناس مشورت کنید.

 

4. به تمرین تفکر مثبت بپردازید

مطالعه ذهنی یا خودگویی مثبت راه موثر دیگری برای برخورد با استرس است. منظور از خودگویی، جریان بی‌انتهایی از افکار است که هر روز از ذهن شما می‌گذرد. این افکار خود کار ممکن است مثبت یا منفی باشند. برخی از آنها مبتنی بر عقل و منطقی هستند و بقیه ممکن است سوءتعبیرهایی باشند که شما در نتیجه اطلاعات ناکافی به آنها دست می‌یابید. هدف از خودگویی مثبت از ریشه در آوردن سوء‌تفاهمات و جایگزین ساختن آنها با افکار مثبت و امیدوارانه است که می‌تواند به کنترل استرس کمک کند. اکنون شاید بپرسید چگونه می‌توان روش خودگویی مثبت را یاد گرفت؟ این کار فرآیند ساده‌ای است اما نیاز به زمان و تمرین دارد. در طول روز لحظه‌ای تامل کنید و افکار خود را مورد ارزیابی قرار دهید و راهی پیدا کنید تا به آن وسیله جهت مثبتی به جریان منفی افکار خود بدهید. یک قاعده عقلانی در مورد فرآیند خودگویی مثبت این است که آنچه را به دیگران نمی‌گویی به خود مگو.

 

5. برای خودتان برنامه تنظیم کنید
وقتی عوامل استرس‌زا شناسایی شدند و وجود آنها را به رسمیت شناختید، زمان برخورد با آنها آغاز می‌شود. برخی از استرس‌زاها تحت کنترل شما قرار دارند اما بقیه نه. ذهن خود را بر وقایعی که قادر به تغییر آنها هستید، متمرکز کنید. به طور مثال اگر منبع استرس شما، یک روز پرمشغله است، از خودتان بپرسید آیا علت این موضوع آن است که شما عادت دارید چند کار را در یک روز انجام دهید یا به خاطر بی‌برنامه بودن شماست. برنامه‌ریزی روزانه به شما کمک می‌کند تا احساس کنید زندگی را بیشتر تحت کنترل دارید. فعالیت‌های روزانه خود را در جدولی یادداشت کنید تا با مشکل روبه رو نشوید.

 

6. زندگی را ساده‌تر کنید

امروز زندگی را اولویت‌بندی کنید. برای آنها برنامه‌ای تنظیم کنید و همگام با‌ آن پیش‌بروید. با کاستن از برخی فعالیت‌ها یا محول کردن آنها به دیگران زندگی را برای خود آسان‌تر سازید. کارهای مربوط به خانه، خودرو و سایر متعلقات شخصی را به ترتیب اهمیت برنامه‌ریزی کنید تا متحمل تغییرات ناهنگام، پرهزینه و استرس‌زا نشوید.

 

7. منظم باشید و استراحت را فراموش نکنید
محیط خانه و کار را به گونه‌ای سر و سامان دهید که مجبور نباشید وقت زیادی را برای پیدا کردن شی گم شده تلف کنید. همچنین در طول روز به طور متناوب زمانی را به استراحت، نوشتن یا قدم زدن اختصاص دهید. توجه داشته باشید که یک بدن سالم به بهبود سلامت روان کمک می‌کند. خواب و استراحت در شما نیروی مضاعفی برای مقابله با مشکلات ایجاد می‌کند. فعالیت بدنی به نابودسازی تنش‌های عصبی کمک می‌کند و یک رژیم غذایی متعادل هم انرژی لازم برای مقابله با استرس‌های روزمره را در بدن شما تامین می‌کند.

 

8. درباره نگرانی‌های خود صحبت کنید
صحبت کردن با یک دوست قابل اعتماد به رفع استرس و فشار عصبی کمک می‌کند و ممکن است در این میان راه‌حلی هم برای آن پیدا کنید. همچنین کارهای مهم را به خاطر بسپارید و روی اولویت‌های خود تصمیم بگیرید و بر چیزهایی که اهمیت بیشتری برای شما دارند، متمرکز شوید. از روزمرگی فاصله بگیرید و برای یک مدت کوتاه روش‌های روزمره را کنار بگذارید و به شکل و شیوه دیگری کارها را انجام داده و از آن لذت ببرید.

 

9. خنده را فراموش نکنید

بهتر است بخشی از وقت خود را با افرادی سپری کنید که به همه چیز با نگاه مثبت می‌نگرند. بی‌خیال و آسوده خاطرند یا شوخ‌طبع. خنده تنش‌های عصبی را کاهش می‌دهد.

 

10. آرام‌سازی را تجربه کنید

آرام‌سازی یا ریلاکسیشن چیزی فراتر از تماشای تلویزیون یا استراحت کوتاه در هنگام کار است. آرام‌سازی صحیح بسیار مثبت و رضایت‌بخش و در واقع نوعی احساس صلح و آرامش در ذهن است. در پی فعالیت‌هایی باشید که باعث احساس لذت در شما می‌شوند. فرقی نمی‌کند که این یک فعالیت بدنی، هنری، موسیقی یا سرگرمی باشد. سعی کنید حداقل روزی 30دقیقه از وقت خود را به آن اختصاص دهید.

 

سایر تکنیک‌هایی که به کاهش ناراحتی و مدت استرس منجر می‌شوند عبارت‌اند از: آرام‌سازی یا ریلاکسیشن پیشرونده عضلات، تجسم فضایی و تنفس آرام.

 

آرام‌سازی پیشرونده عضلات، تکنیکی است برای شل کردن گروهی از عضلات به طور هم‌زمان. در یک وضعیت آرام بنشینید و چشمان خود را ببندید. فک خود را شل کرده و پلک‌ها را روی هم بگذارید اما آنها را فشار ندهید. به صورت ذهنی بدن خود را وارسی کنید. اول از انگشتان پا شروع کرده و با عبور از پاها، کپل‌ها، تنه، بازوها، ساعدها، دست‌ها و انگشتان به گردن و سر برسید. روی هر قسمت به شکل مجزا تمرکز کنید. عضلات را در یک ناحیه بدن منقبض کنید و 5 تا 10 ثانیه بشمارید و بعد آنها را شل کنید. هم‌زمان با شل کردن عضلات تصور کنید سختی و تنش موجود در عضلات شما در حال ذوب شدن و ناپدید شدن است. حالا به سراغ ناحیه بعدی بروید.

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در شنبه 10 بهمن 1388  ساعت 1:08 AM نظرات 0 | لينک مطلب

ورزش نه تنها برای بدن شما مفید است بلكه باعث می‌شود كه شما در محیط كار خود نیز موفق تر باشید.

ورزش كردن هم برای قلب و جسم شما مفید است و هم از نظر ذهنی شما را تقویت می‌كند. همچنین باعث می‌شود كه شما در كاری كه می‌خواهید انجام دهید تواناتر باشید زیرا كه ذهن تان را تقویت می‌كند.

پورفسور جان جی راتی استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد و نویسنده كتاب راهنمای استفاده از مغز معتقد است كه ورزش برای ذهن و روح است نه برای جسم زیرا كه تاثیر مستقیم بر حوصله، توانایی، هوشیاری و احساس سرحالی دارد.

پروفسور استفان سی پوتنام برای نشان دادن از بین بردن اختلالات ذهنی در بزرگسالان مسابقه قایقرانی ترتیب داد سپس كتابی را درباره مزایای ورزش كردن و تاثیرات آن بر روی كسانی كه اختلالات ذهنی داشتند را نوشت.

او اظهار داشت كودكانی كه قبل از وارد شدن به كلاس درس حدود 15 تا 45 دقیقه می‌دوند و فعالیت می‌كنند تا 2 الی 4 ساعت بعد از آن رفتار متعادل‌تری دارند و شاداب‌ترند.

همچنین استفان با مطالعه بر روی حیوانات نخستین عقیده دارد كه تمرین و فعالیت بدنی باعث بوجود آمدن سلولهای جدیدی برای رشد شده و باعث طراوت بخشیدن به ذهن می‌شود. همچنین به نظر او ورزش كردن باعث تحریك رشد رشته‌های عصبی می‌شود و آن را رشد شگفت انگیز مغز می‌خواند.

ورزش چگونه باعث تقویت ذهن می‌شود؟

كریستین اندرسون مشاور تناسب اندام دانشگاه سان فرانسیسكومی‌گوید: "ورزش از خیلی جهات بر روی سیستم عصبی تاثیر گذار است از جمله تاثیرات مواد مخدر و مواد شیمیایی كه احساس رضایتمندی كاذب در انسان ایجاد می‌كنند را از بین می‌برد.

به عبارت دیگر اگر نمی‌خواهید احساس شادمانی در شما زودگذر باشد می‌توانید به ورزش كردن روی بیاورید.

به گفته اندرسون وقتی كه ورزش می‌كنید بهتر فكر می‌كنید، روحیه قوی تری دارید و كارهای روزمره تان را به نحو احسن انجام می‌دهید. سیستم عصبی تحریك شده و بازدهی بسیار بالایی پیدا می‌كند.

اگر چه بسیاری از ما شنیده ایم كه "جنگ نوعی بحران است " می‌توان افسردگی را هم بحران زندگی دانست كه تاثیر مستقیم بر حافظه و كارهای روزمره حتی از خواب بیدار شدن، لباس پوشیدن و كارایی انسان دارد. اگر شما بتوانید كنترل بدن خود را در دست بگیرید می‌توانید بر همه بحرانها غلبه كنید.

در گزارشاتی كه در مجله تناسب اندام و طب ورزشی در سال 2001 به چاپ رسید بسیاری از خانمها و دختران جوان داوطلب شدند تا در تست ایروبیك كه برای آزمایش میزان شادابی گرفته می‌شد شركت كنند. از 80 نفر 50 نفر آنان قبل از انجام ورزش افسرده بودند. گزارشها در این گروه نشان دهنده  كاهش چشمگیری خشم و عصبانیت در آنها و فرسودگی و خستگی و تنشهای روزانه بود و همگی بعد از تمرین احساس نیرومندی و شادابی می‌كردند.

مطالعه ای در دانشگاه دوك انجام شد كه در آن 150 نفر از افراد 50 سال یا بالاتر مورد آزمایش قرار گرفتند كه تشخیص داده شده بود همگی از افسردگی رنج می‌برند. آنها به سه گروه تقسیم شدند و به هر كدام از گروه 4 ماه تمرین داده شد. به بعضی از گروه ها علاوه بر ورزش داروی ضد افسردگی نیز تجویز شد. بعد از 4 ماه حال گروه‌ها بهتر شد اما وقتی كه این روند را تا مدت 6 ماه ادامه دادند متوجه شدند كه در گروه هایی كه داروی ضد افسردگی استفاده شده بود این دارو تاثیر ورزش را كاهش داده بود طوری كه گروه های مصرف كننده دارو ترجیح می‌دادند بدون استفاده از دارو به ورزش ادامه دهند.

پژوهشگران می‌گویند این تحقیقات به این معنی نیست كه ورزش تنها درمان هر نوعی از افسردگی است.

به نظر نمی‌آید كه اختلالات دو قطبی با ورزش كردن تنها بهبود یابند از سوی دیگر اضطراب و نگرانی به سرعت با ورزش كردن بهبودی حاصل می‌كند.

اگر می‌خواهید برای تقویت ذهن ورزش كنید:

با یك دور تمرین ساده می‌توانید نگرانی و اضطراب را از خود دور كنید. اگر چه ممكن است با ورزش سخت قبل از اینكه احساس بهبودی كامل بكنید احساس نا‌امیدی در شما ایجاد شود زیرا دیرتر نتیجه‌ای را كه به دنبالش هستید می‌گیرید.

بنابراین برای تقویت ذهن خود از تمرینهای ساده شروع كنید. روزانه 8 تا 12 دقیقه نفس تند و عرق ریختن برای ورزش ذهن كافی است.

به نظر اندرسون سه روز در هفته 30 دقیقه تمرین متعادل مثل راه رفتن، اسكی و شنا كردن مناسب است. در هفته 4 تا 5 بار به مدت یك تا یك ساعت و نیم نیز متعادل است. برای كسانی كه می‌خواهند واقعا ورزش كنند در هفته 5 الی 6 بار به مدت 90 دقیقه مناسب است.

اندرسون پیشنهاد می‌كند كه به جای یك نوبت تمرین سخت در روز دو بار تمرین سبك تاثیر بهتری دارد."20 دقیقه شنا به هنگام صبح و پیاده روی در شب خوب است. بعد از یك تمرین سخت و طاقت فرسا شاداب نخواهید بود. ورزش مداوم باعث از بین رفتن آنزیمهایی می‌شود كه عامل بروز خستگی و فرسودگی در انسان هستند".

البته نوع ورزشی كه شما انتخاب می‌كنید به شخصیت شما هم بستگی دارد. اگر شما یك خانم 32 ساله هستید ممكن است 70 ساعت كار در هفته یا توپ بازی در آخر هفته برایتان لذت بخش باشد. شاید دوست داشته باشید به ورزش یوگا بپردازید تا توانایی ذهنیتان را بالا ببرید. به هر حال آنچه باعث لذت شما می‌شود مهم است.

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در شنبه 10 بهمن 1388  ساعت 1:06 AM نظرات 0 | لينک مطلب

اساسا به‌طور علمی این‌كار غیرممكن است. البته این موارد نه تنها خود شخص را می‌آزارد بلكه باعث آزار افراد مقابل نیز می‌شود.

 احساسات خود را باور كنید:
‌هیچ‌وقت به‌خودتان نگویید كه شما نباید آنچه را انجام می‌دهید احساس كنید.(جلوی احساس خود را
نگیرید). نگویید: من الان نباید دچار استرس شوم. شما باید همیشه احساسات خود را قبول كنید در غیراین صورت آن احساسات به‌زودی بر شما غلبه می‌كنند. اگر شما قبول كنید كه استرس دارید یك قدم جلو هستید و بهتر می‌توانید بر آن غلبه كنید.

 

مسئولیت احساسات خود را قبول كنید :
خالی كردن حالات استرس خود روی دیگران بسیار كار ساده‌ای است. ولی سعی كنید كه هیچ‌ وقت با
دیگران رفتار نامناسبی نداشته باشید. اگر با دیگران بر خلاف میل آنها رفتار كنید باعث می‌شود كه آنها ناراحت شده و ناراحتی خود را بر سر شما خالی كنند.

سرزنش كردن فقط باعث استرس بیشتر شما می‌شود . زیرا اشتیاق،خود مستقیما با عوامل قابل كنترل شما در ارتباط است.آنچه غیرقابل دسترسی است شما را مشتاق می‌كند. اگر شما همسرتان را به‌خاطر داد زدن سرزنش می‌كنید پس تنها راه‌حل این است كه همسرتان صدایش را پایین بیاورد. كه در این حالت اشتیاق و استرس هر دوی شما افزایش می‌یابد زیرا شما نمی‌توانید تاثیر زیادی روی صدای همسرتان داشته باشید.

اما زمانی‌كه شما مسئولیت كار خود را قبول كردید آن وقت فاكتور سرزنش كردن از بین می‌رود.و شما با واقعیت روبه‌رو شده و قربانی دیگران نمی‌شوید و می‌توانید كنترل احساسات خود را در دست بگیرید لذا مسئولیت شما باعث می‌شود تا نسبت به احساسات خود كاری انجام دهید. اگر شخصی باعث اضطراب شما می‌شود، او را صدا كنید و به او بگویید چه احساسی نسبت به او دارید و چرا این احساس را دارید و چه می‌توان كرد كه این احساس از بین برود. این موضوع را با سرزنش كردن آنها بدتر نكنید. همیشه راجع به مشكل خود فكر كنید، نه راجع به شخص به‌خصوصی.

نفس كشیدن :
زمانی‌كه اضطراب وجود شما را فرا  می‌گیرد، ناخودآگاه نفس‌های كوتاه می‌كشید. این اولین مرحله قبل از جدال و یا خاموشی و سكوت است كه اینها خود باعث صدمه زدن به گفت‌وگو می‌شود. بنابراین در این مواقع نفس‌های عمیق بكشید، این كار باعث كاهش اضطراب می‌گردد.

 

 استراحت كوتاهی بكنید :
از صحنه خارج شدن همیشه فكر شما را تازه می‌كند. البته نیازی به سفر‌های بلندمدت نیست بلكه یك استراحت كوتاه ‌مدت تنها چیزی است كه به آن نیاز دارید. قدم زدن و یا تمرین در باشگاه ورزشی كافی است.بهتر است فعالیت كنید تا هورمون‌های مخالف و ضد‌حالت‌های فعلی در شما ایجاد شود. ورزش همیشه باعث ریلكس شدن بدن می‌شود. دوری از محل اضطراب باعث آرامش فكر شده و فرصتی جهت مقابله با مشكل به شما می‌دهد. حتما سعی كنید بعد از استراحت مشكل را با طرف مقابل بازگو كنید در غیراین صورت فقط وقفه‌ای در مشكل به‌وجود آمده است بدون آنكه مشكل شما بر طرف گردد.

انعطاف پذیر باشید:
استرس غیرقابل اجتناب است و مانند طلوع و غروب خورشید اتفاق می‌افتد. پس بهترین راه مبارزه با آن تغییر رفتار و برخورد با دیگران است. نرم باشید نه سخت. با توجه به كلام افراد نشانه‌های استرس را تشخیص داده و سپس خودتان را با آن تطبیق دهید. با كمی انحراف و گذشتن از علائق خود دیگران را در به ‌دست آوردن نیازهایشان كمك كنید. نیازی به سختی كشیدن و تحمل سفرهای دور و دراز نیست فقط به صحبت‌های دیگران گوش دهید و توجه داشته باشید كه این روش به خوبی باعث كاهش استرس می‌گردد.

راجع به مشكل بعد از وقوع آن صحبت كرده و بحث كنید:
این موضوع را اگر با موضوع قبلی یعنی انعطاف پذیری ادغام كنید می‌توانید افراد مضطرب را كنترل كنید. شما حتما باید بعد از یك اتفاق تنش‌زا (بعد از آرام شدن) راجع به آن صحبت كنید

در غیر این صورت آن مشكل به شكل فجیع تری تكرار خواهد شد.
اگر شخصی را می‌شناسید كه  زود عصبانی می‌شود به او بگویید كه موضوع زیر را بخواند. 

اضطراب و استرس شیمیایی:
3 مورد ذكر شده زیر باعث استرس و اضطراب شده و شما باید از آنها دوری كنید.

الف) نیكوتین:
این ماده هم در كوتاه مدت باعث آرامش شده ولی در درازمدت به فرد صدمه می‌زند. اگرچه كشیدن یك سیگار در همان لحظه باعث آرامش می‌گردد ولی ضربان قلب را افزایش داده و نفس‌ها را كوتاه می‌كند و ضررهای بیشمار دیگری نیز دارد.

 

ب) كافئین:
از این داروی محرك دوری كنید به جای قهوه از یك نوشابه  دیگربا كافئین كمتر مثل چای استفاده كنید.

 

ج) شكر:
غذاهای شیرین باعث افزایش گلوكز می‌شود.
می‌توانید از غذاهایی با شكر كمتر استفاده كنید مثل انواع نان سبوس‌دار.

 از دیــگران راجـع بــه عكس ‌العمل ‌های خودتان در هنگام استرس سؤال كنید :
شما حتما باید این‌كار را بكنید زیرا در موقع استرس متوجه بسیاری از مسائل و رفتارهایی كه از شما سر می‌زند نیستید و فراموشی كوتاه مدت اجازه بازیابی مسائل را به شما نمی‌دهد. همچنین اطلاع‌یافتن از رفتارهایتان می‌تواند به شما كمك شایانی بكند. اگر دیگران بگویند كه شما در هنگام استرس فریاد می‌زنید، به‌خود آمده و خواهید دانست كه باید استرس خود را كاهش داده و سپس به گفت‌وگو بپردازید.

 



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در شنبه 10 بهمن 1388  ساعت 1:04 AM نظرات 0 | لينک مطلب

گفته ی روانشناسان همه ما به نحوی تحت تاثیر رنگها هستیم و به عبارت دیگر ( خود ) واقعی مان را با این رنگها نشان می دهیم. برای اسم هر فرد رنگ مخصوصی وجود دارد. که می‌تواند بر زندگی او تاثیر بگذارد.جالب است نه؟! اینکه شما بدانید برای اسمتان رنگ مخصوصی وجود دارد و می‌توانید راز شخصیتی خود را از لا به لای آن دریابید! باید بسیار جالب و هیجان انگیز باشد.پس به موارد زیر به ترتیب ذکر شده کاملا توجه کنید:

رنگهای هماهنگ با ارقام و حروف عبارتند از :
 
قرمز:      1       ش      ج     س      الف
نارنجی:‌ ‌‌‌2        ت      ث      ک       ب
زرد:       3        ی       ل     ص      ض
سبز:     ‌4        و       م       د        ژ
آبی:      5        چ       ن      ط       ظ
نیلی:    6        ح       خ       ف      -
بنفش:   7       ع       پ       غ       -
صورتی: 8       ز       ق        ه       -
طلایی: 9        ر       ذ        گ      -

برای اینکه با چگونگی موضوع آشنا شوید یک مثال می‌آوریم بدین شکل که اسم و فامیل خودرا روی برگه کاغذی می‌نویسید و بر اساس حروف و اعداد ذکر شده برای هر کدام،به رنگ مربوطه دست پیدا می‌کنید.
مثال : لیلا جلالی
ل3  ی3   ل3   الف1  ج1  ل3  الف1  ل3  ی3
سپس اعداد را با هم جمع می‌کنیم:
21=3+3+1+3+1+1+3+3+3
باز هم دو عدد را با هم جمع می‌کنیم:
3=1+2 عدد 3 مربوط به رنگ زرد است.
حال میتوانید مشخصات خود را بخوانید.
 
صورتی
دارای قدرت جسمی بالایی هستید بخاطر اراده ی بالایی که دارید میتوانید رویاهایتان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید. با مسئولیت ها به راحتی کنار می‌آیید و می‌توانید دیگران را در حل مشکلاتشان راهنمایی کنید.از نظر عاطفی فردی قوی و عمیق هستید.صمیمیت بیش از اندازه با دیگران سخت است.

قرمز
بسیار جاه طلب بوده و گاهی برای رسیدن به اهداف خود ممکن است از دیگران هم مایه بگذارید. قرمز رنگ حیات و جسارت است.همیشه تلاش دارید که آشکارا به فعالیت بپردازید و مورد توجه قرار بگیرید.بسیار خونگرم هستید و بسادگی تحریک می‌شوید. ممکن است در اوج شادی نیز ناگهان و با کوچکترین بهانه ای اخمهایتان در هم رفته و به لاک خود فرو بروید.باید سعی کنید که از انرژی فوق العاده تان در جهت مثبت استفاده کنید.

زرد
بسیار تیز هوش هستید.شخصیتی بسیار خوش بین و فعال دارید. هرگز در ابراز آنچه می‌خواهید بر زبان بیاورید کم نمی آورید.بخاطر زنده دلی ابتکار و مستعد بودنتان در بر قراری ارتباطی خوب با دیگران همیشه دور و برتان پر از دوستان مختلف خواهد بود.با وجودی که روحیه ی بسیار شادی دارید هرگز احساس رضایت نخواهید کرد مگر اینکه شادیهایتان را با دیگران تقسیم کنید.تنها ایرادی که ممکن است داشته باشید قدرت تخیل و تجسم بیش از اندازه تان است که گاهی شمارا در خود غرق می کند!اگر نتوانید انرژی و توانتان را در مسیر درستی هدایت کنید در آخرخواهید دید بیشتر کارهایی که با هدفی مشخص شروع کرده اید ناتمام مانده اند.

طلایی
در هر چیزی فقط حد بالای آن می تواند رضایت خاطر شمارا بر آورده کند. از طرف دیگر رفتار و کلامتان چنان جذابیتی دارد که به ندرت ممکن است کسی با شما آشنا شود ولی شیفته تان نشود. دانش و آگاهی شما نسبت به زندگی غیر قابل توصیف است. به هر چیزی با خوش بینی زیاد نگاه می کنید. می توانید معلم خوبی باشید و تمام تجربیاتتان را به دیگران نیز انتقال دهید.شرایط منفی را می توانید به بهترین موقعیت ها تبدیل کنید.

نیلی
زندگی شما بیشتر به زندگی عارفان شباهت دارد. با عشق و علاقه ای که به پاکی و زیبایی های دنیا دارید می‌توانید توان و شادی فوق العاده ای به افراد افسرده ببخشید .علاوه بر روحیه و شخصیت نوع دوست و انسان پروری که دارید ازیک حس ششم بسیار قوی برخوردارید که از این طریق نیز می‌توانید براحتی از مشکلات مردم با خبر شوید.

سبز
برای شما خیلی مهم است که برنامه روزانه داشته باشید.نظم و انضباط برایتان اهمیت زیادی دارد.بندرت ممکن است زنگیتان آشفته و بی هدف باشد. دیگران اغلب برای گرفتن راهنماییهای جدی نزد شما می‌آیند.برای حل مشکلات دیگران بشدت حرص می‌خورید.تکامل شخصیتی برایتان بسیار حائض اهمیت است و برای وسعت بخشیدن به دانش خود هرگز از آموختن دست بر نمی‌دارید. ترجیح می‌دهید بجای از شاخه ای به شاخه ی دیگر پریدن روی هدف ثابتی به فعالیت بپردازید.

بنفش
عاشق کند و کاو و جستجو در عمق هر پدیده هستید و شاید هم به همین دلیل عشق به علوم ماوراء الطبیعه در شما به حد کافی رشد کرده است.این باعث شده به رشته هایی چون فلسفه روی آورید هیچ اتفاقی را به راحتی قبول نمی‌کنید. مگر آنکه خودتان آنرا شخصا تجربه کرده باشید .برای حل مشکلات نیز راه حل را در درون خود می جویید. عاشق تنهایی هستید و هماهنگ شدن با دیگران کمی برایتان مشکل است.

آبی
به احتمال قوی دیگران شما را شخصی بدون تعارف و غیر تشریفاتی می‌دانند و شاید هم به همین دلیل برایشان جالب توجه هستید.آزادی برایتان ارزش زیادی دارد و هرگز نمی‌توانید در محیطی کار کنید که به شما تحکم شود و یا زیر نظر قرار دارید. اگر این همه دنبال تنوع هستید به این دلیل است که اعتقاد زیادی به حقیقت دارید وبرای همین زندگی با تمام مشکلات و سختی هایش برای شما ارزشی فوق العاده دارد.

نارنجی
شوخ طبعی و بذله گویی بخصوصی را که به ارث برده اید باعث شده محبوب دیگران باشید.دیگران از بودن با شما لذت برده و انرژی مثبت میگیرند.سعی می‌کنید همیشه لیوان را از نیمه پر آن ببینید و با بذله گویی خاص خود محیط را برای انجام کاری مثبت فراهم سازید. آماده کمک به دیگران هستید . رنگین کمان زندگی تان را دوست دارید تا زندگی را برای دیگران نیز زیباتر نمایید.



 نگاشته شده توسط رحمان نجفي در جمعه 9 بهمن 1388  ساعت 10:26 PM نظرات 1 | لينک مطلب


  • تعداد صفحات :5
  •    
  • 1  
  • 2  
  • 3  
  • 4  
  • 5  
Powered By Rasekhoon.net