::سیره ی عملی شهیدان دفاع مقدّس::

ادامه دهنده ي راه:

هميشه دعايم اين بوده كه «اللهم اجعل محياي محيا محمد وآل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد».
پس اميدوارم كه دعايم به اجابت رسد و خداوند مردن را هم‌چون مردن محمد و خاندانش گرداند و شما، اميدوارم كه راه و هدفي را كه به من ياد داده‌ايد، خود ادامه دهنده‌ي آن باشيد و اسلحه‌ي من را زمين نگذاريد.

شهيد محسن علي‌زاده

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 285

پيروامام:

شهيد حمزه معيني آن‌قدر به امام (ره) علاقه داشت كه در وصيت‌نامه‌اش نوشت :« اي جوانان! نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد، اي جوانان! مبادا در غفلت بميريد كه علي (ع) در محراب عبادت به شهادت رسيد و مبادا در حال بي‌تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين (ع)‌ با هدف شهيد شد، اگر فيض شهادت نصيبم شد، آنان‌كه پيرو خط سرخ امام خميني (ره) نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند، بر من گريه نكنند و بر جنازه‌ي من حاضر نشوند.»

  منبع: كتاب سيرت شهيدان 

 

جاودانگي:

اي كساني كه اين وصيت‌نامه را مي‌خوانيد، بدانيد كه شهادت مرگ نيست، رسالت است. رفتن نيست، جاودانه ماندن است. جان دادن نيست، بلكه جان يافتن است. به اجبار رفتن نيست، به اختيار رفتن است. مردن نيست، تولد است. سكوت نيست، فرياد است. تنفر نيست، عشق است.

شهيد صمد نيك رنجبر

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 277

مژدگاني شهادت:

«پدر و مادر عزيزم! مي خواهم قبل از هركس، خودم خبر شهادتم را به شما بدهم و پيشاپيش، مژدگاني دريافت كنم، چون مي دانم به محض رسيدن اين خبر به شما، دست‌هايتان را به آسمان بلند مي‌كنيد و به درگاه خداي بزرگ شكر اين نعمت را مي‌كنيد».

شهيد حاجيان

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 169

سكوت او:

محمدرضا هميشه ساكت و آرام، متين و باوقار بود، كم حرف مي‌زد، اگر يك روز تا شب را در كنارش در يك محيط به سر مي‌بردي تا سؤالي نمي‌پرسيدي، كلامي نمي‌شنيدي.
شهيدمحمدرضا منصوري

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 74

وصيتي براي تو:

من از مال دنيا چيزي نداشتم و نمي خواهم حتي يك ذره شهادت من باعث زحمت شما شود، حتي اگر شده مزارم را ساده درست كنيد، آن خرج و مخارجي كه مي خواهيد صرف برنامه‌ي شهادتم نماييد، خرج جاهايي كنيد كه استفاده‌ي اجتماعي دارد، مثل ساختن حمام، مدرسه و پايگاه بسيج.
برايم عكس يا ديگر تجملات زايد و اضافي تهيه نكنيد. در مجالس و مراسم من از بلندگو يا ديگر وسايل و چيزهايي كه باعث مزاحمت مي شوند، كم استفاده كنيد و مجلسم را تزيين نكنيد.
شهيد معصوم نيك رنجبر

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 89

اللهم الرزقني الشهادت في سبيلك:

علي‌رضا هر وقت مي‌خواست نامه‌اي براي كسي بنويسد، اول آن دعاي « اللهم الرزقني الشهادت في سبيلك» را مي‌نوشت. او در هرجا و از هر فرصتي براي دعا كردن در اين زمينه استفاده مي‌كرد.

شهيد علي‌رضا حسن‌زاده

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 208

دستم رابگير

خدايا! دستم بگير تا در خار و خس چاه‌هاي عميق گناه نيفتم، خدايا! به من حزني عطا فرما كه با ياد تو بر من آسان شود. خدايا! مرا به خود واگذار مكن كه بي‌تو هيچ و پوچم.
شهيد محسن فتوحي

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 280

نوبت عاشقي:

آن روز با بغض به خانه آمد. آلبوم عكس‌هايش را باز كرد و پشت تصوير يكي از دوستان شهيدش نوشت : پس كي نوبت من مي‌شود؟

شهيد علي‌رضا عالي مقام

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 210

 مولايم مرادرياب:

«خدايا در آرزوي لقايت روزشماري مي كنم در آرزوي ديدارت ثانيه شماري مي كنم، ولي چه كنم كه قضاوقدر است توست».
خدايا! مردم ديگر طاقت ندارم دوري تو دلخسته‌ام كرده و فراقت ذوبم نموده.
خدايا! مرا دعوت كن كه بي‌صبرانه منتظرم. چگونه در اين دنيا باشم و تو را نبينم خدايا به دادم برس كه عبد ذليل تو، مشتاق چهره‌ي زيباي مولاي خود است.
خدايا! حلاوت لقايت را به من بچشان كه ديگر زندگي براي من شيريني ندار تو را سوگند به چهارده معصوم مرا درياب».
شهيد غلام علي مسلمي

 منبع: كتاب سيرت شهيدان   -  صفحه: 281

لشكر صاحب‌الزمان (عج):

احسان در پاسخ به نامه‌ي مادرش كه از او خواسته بود به خانه برگردد، نوشت:« مادر! من ديگر جزو لشگر امام زمان (عج) شده‌ام به من فكر نكن.
جبهه، مدرسه‌ي عشق به امام حسين (ع) است و من هم اگر لياقت داشته باشم، يكي از شاگردان او خواهم بود».
شهيد احسان مطيعي

 منبع: كتاب سيرت شهيدان



 توسط محمد صالحی در سه شنبه 28 مهر 1388  ساعت 2:29 PM مسافر شلمچه 0


POWERED BY RASEKHOON.NET