منوي اصلي
وصيت شهدا
وصیت شهدا
لينک دوستان
نويسندگان
آمار وبلاگ
  • بازديد امروز :
  • بازديد ديروز :
  • بازديد اين ماه :
  • بازديد ماه قبل :
  • کل بازديدها : 7642
  • آخرين بازديد :
  • آخرين به روز رساني : جمعه 18 اسفند 1396 
  • تعداد نويسندگان :
  • تعداد کل مطالب : 28

 

 

تربیت دینی

روش هاى  آشناسازى کودکان با سیره اهل بیت (علیهم السلام) - قسمت اول

روشن است که فرآیند آشناسازى کودکان با اهل بیت (علیهم السلام) خود از موضوعات مهم تعلیم و تربیت است که طبعا از روشهاى اجراى آن هم بى نیاز نیست. تفاوت اساسى آشناسازى کودکان با اهل بیت (علیهم السلام) و تعلیم و تربیت در این است که آشناسازى به صورت آموزش غیر رسمى اغلب در محیط خانه انجام مى گیرد. از آنجا که مشکلى در استفاده از روشهاى تعلیم و تربیت همانند تشویق، پرسش و پاسخ و داستان گویى در فرآیند آشناسازى وجود ندارد، به بررسى این روشها مى پردازیم.

 

1. آشنا سازى با اسامى و القاب اهل بیت (علیهم السلام)

نخستین روش در فرآیند آشناسازى کودکان با اهل بیت (علیهم السلام)، آشنا ساختن آنان با نام ها و القاب ائمه اطهار (علیهم السلام) است. ذکر نام و توصیف القاب هر یک از حضرات معصومان (علیهم السلام) براى کودکان ضمن آشناسازى آنان با این اسامى مبارک و زیبا، آنها را با شخصیت انسانی آن ها نیز آشنا مى کند؛ زیرا نام و لقب ائمه اطهار (علیهم السلام) هر یک علت و فلسفه خاصى دارد که با شنیدن آن نام به ذهن تداعى مى کند. نامها و لقب هایى که براى معصومان (علیهم السلام) وجود دارد، معمولاً از جانب خدا، رسول خدا و یا معصوم دیگر انتخاب شده اند. طبیعى است که چنین اسامى و القابى بار معنایى خاصى دارند. در احادیث و سیره معصومان (علیهم السلام) به علل انتخاب نام و لقب ائمه اطهار (علیهم السلام) فراوان اشاره شده است. مثلاً،  درباره نام گذارى فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به «فاطمه» از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) چنین نقل شده است: «انما سمیت ابنتى فاطمة، لان الله عزوجل فطمها و فطم من احبها من النار»؛ «همانا دخترم، فاطمه نام گذارى شده به خاطر آن که خداوند او و دوستانش را از آتش بریده است». تمامى اسامى و القاب امامان معصوم حاکى از معنا و مفهوم ویژه اى است که در شخصیت آنها تجلى یافته و بیانگر یکى از ویژگى هاى شخصیتى آنان است.

ذکر نام و توصیف القاب هر یک از حضرات معصومان (علیهم السلام) براى کودکان ضمن آشناسازى آنان با این اسامى مبارک و زیبا، آنها را با شخصیت انسانی آن ها نیز آشنا مى کند؛ زیرا نام و لقب ائمه اطهار (علیهم السلام) هر یک علت و فلسفه خاصى دارد که با شنیدن آن نام به ذهن تداعى مى کند.

2. آشناسازى با ویژگیهاى اهل بیت (علیهم السلام)

منظور از ویژگیهاى اهل بیت (علیهم السلام) در روش آشناسازى گفتارى، بیشتر بر شمردن خصوصیات خانوادگى، نژادى و محل زندگى ائمه اطهار (علیهم السلام) است.

قبل از پرداختن به سیره توجه به این نکته تربیتى لازم است که توصیف ویژگیهاى محیط و خانواده اى که فرد در آن زندگى مى کند در شناخت شخصیت او بسیار مؤثر است؛ زیرا شخصیت انسان در حقیقت برآیند عواملى چون وراثت و محیط است که در قالب خانواده، ویژگیهایى فردى و محل زندگى نمود پیدا مى کنند. آنچه فرد هنگام تولد از ناحیه والدین به همراه دارد که بیشتر به جنبه ظاهرى و جسمى مربوط مى شود، بخش وراثتى او را تشکیل مى دهد و به صورت طبیعى رشد مى کند. اما آنچه فرد پس از تولد از محیط، خانواده، مربیان و جامعه دریافت مى دارد بخش دیگر شخصیت او را تشکیل داده و از آن به عامل محیطى تعبیر مى شود. هر کدام از این دو عامل در شکل گیرى شخصیت و معرفى فرد به دیگران نقش اساسى دارد.

تربیت اسلامی

روش آشنا سازى و معرفى با بیان ویژگیهاى شخصیتى و خانوادگى در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز مشاهده مى شود که آنگاه در معرفى خود و گاه در معرفى امام دیگر از آن استفاده کرده اند؛ چنان که امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا بدین طریق خود را به لشکر عمر سعد معرفى کرد و فرمود: آیا من فرزند دختر پیغمبر شما و فرزند وصى پیامبر نیستم؟ آیا حمزه سید شهدا عموى پدرم و جعفر طیار ذوالجناحین عموى من نیستند؟ به خدا سوگند از مشرق تا مغرب غیر از من کسى فرزند دختر پیامبر اسلام نیست و تنها من فرزند دختر پیغمبر شما هستم.

در فرآیند آشناسازى کودکان با اهل بیت (علیهم السلام) - چنان که در سیره معصومان (علیهم السلام) هم آمده - خوب است ویژگیهاى فردى، خانوادگى و محیطى و گاه شرح کوتاهى از زندگى ایشان به کودک ارایه گردد. مثلاً، به کودکان تفهیم شود که محل زندگى و وطن اصلى ائمه اطهار (علیهم السلام) شهر مدینه بوده که جایگاه رسول خدا است و همه مسلمانان نسبت بدان اظهار علاقه مى کنند. ضمنا مناسب است توصیف ساده اى از شهر مدینه و چگونگى استقرار مسلمانان در آن بیان گردد. ارایه این اطلاعات به کودکان همراه با تأکید بر اینکه اهل بیت (علیهم السلام) همگى فرزندان و از خانواده پیغمبر اسلام بوده اند، موجب مى شود که آنها بهتر با ائمه آشنا شوند و این آشنایى در ذهن کودکان جا گیرد.

 

3. آشناسازى با فضایل اهل بیت (علیهم السلام)

فرایند آشناسازى کودکان با اهل بیت (علیهم السلام)  با روش بیان فضایل بهتر قابل اجراست؛ چون تبیین فضایل، معجزات، اخلاق و برجستگی هاى زندگى اهل بیت (علیهم السلام) براى کودکان به زبان ساده و قابل درک، تأثیر فزاینده اى در میزان علاقه مندى و دوستى آنها نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) دارد. چنان که سیره معصومان (علیهم السلام) به خصوص سیره رسول اکرم (صلى الله علیه و آله) در معرفى اهل بیت (علیهم السلام) بیشتر بر اساس ذکر مناقب و بیان فضایل آنها بوده است.

پیامبر (صلى الله علیه و آله) درباره مقام اهل بیت (علیهم السلام) در روایات متعددى فرمود: «هر کس با محبت اهل بیت (علیهم السلام) بمیرد شهید از دنیا رفته است، آگاه باشید هر کس با محبت اهل بیت (علیهم السلام) از دنیا برود قبر او زیارتگاه فرشتگان رحمت مى شود. آگاه باشید هر کس با عداوت و دشمنى اهل بیت (علیهم السلام) از دنیا برود بوى بهشت را استشمام نخواهد کرد».

این گونه روایات در باب فضایل اهل بیت (علیهم السلام) از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و سایر معصومان (علیهم السلام) خیلى زیاد و در منابع مختلف شیعه و سنى، ثبت و ضبط شده است.

در مقاله ی بعد 4 روش دیگر که می توانید با استفاده از آن ها فرزندان خود را با اهل بیت آشنا کنید را بیان می کنیم.

 

پدیدآورنده: محمد احسانى - پایگاه اطلاع رسانی حوزه

تنظیم و تغییر : ندا داودی

 


اداش پیروی از اهل بیت

عبادت

با امام حسین(علیه السلام) در سایه قرآن

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «من دو چیز گرانمایه در میان شما به یادگار می نهم: کتاب خدا و خاندانم. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند تا آنکه در قیامت کنار حوض کوثر بر من وارد آیند.» 1

طبق تصریح شیعه و سنی، قرآن کریم در موارد متعددی به مقام و موقعیت اهل بیت (علیهم السلام) و عصمت و طهارت و ولایت آنها اشاره کرده است. در این فرصت، آن دسته از روایات سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) درباره برخی از آیات قرآن کریم، که در خصوص اهل بیت عصمت (علیهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار می دهیم .

امام حسین(علیه السلام) در این دسته از روایات به تبیین بطنی از بطون قرآن پرداخته، از تاویل، تفسیر یا شان نزول آیات پرده برمی دارد و گاه برای بیان حقیقتی به آیه استدلال می کند.

 

 

توسل به اهل بیت

در ذیل آیه 62 سوره بقره امام(علیه السلام) فرمود: اگر آنها [یهودیان]با نیتی صادق و عقیده ای درست از عمق جان خدای را به «محمد و آل پاکش » می خواندند تا نگاهشان دارد ... حتما خداوند با کرمش به آنها پاسخ می داد؛ اما کوتاهی کردند ... 2

 

 

سرزنش دشمنان اهل بیت

در ذیل آیه 97 سوره بقره امام (علیه السلام) می فرماید: همانگونه که یهود را به جهت دشمنی با جبرئیل(علیه السلام)، مورد مذمت قرار داده؛ دشمنان «اهل بیت» را نیز مشمول سرزنش خویش گردانیده است. زیرا به اعتقاد آنان نیز جبرئیل(علیه السلام) و فرشتگان مقرب خدا برای یاری رساندن به محمد(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) فرود می آمدند. 3

 

 

پیروی از اهل بیت

امام(علیه السلام) به اشاره پدر گرامی اش حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در توضیح مراد از «ناس»، در آیه 199 سوره بقره می فرماید: مقصود از آن، ما اهل بیت هستیم و به همین جهت، خداوند می فرماید: از همان جایی که مردم (ناس) کوچ می کنند، کوچ کنید. [و پیروی از اهل بیت را پیشه خویش سازید.]4

در آیه 75 سوره انفال می خوانیم: ... و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در احکامی که خدا مقرر داشته [از دیگران] سزاوارترند.

امام حسین(علیه السلام) فرمود: آری، پیشوایان دو دسته اند؛ امامی که مردم را به هدایت دعوت می کند و مردم از وی پیروی می کنند و به سعادت می رسند و امامی که مردم را به گمراهی فرا می خواند و مردم نیز از وی پیروی می کنند.

امام(علیه السلام) فرمود: هنگامی که این آیه نازل شد، از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره تاویل آن پرسیدم. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: به خدا سوگند، جز شما کس دیگری را قصد نکرده است و شما همان خویشاوندان من هستید. پس هر گاه من از دنیا رفتم، پدرت علی(علیه السلام) نسبت به من و جانشینی من سزاوارتر است؛ و هر گاه پدرت از دنیا برود، برادرت حسن(علیه السلام) بدان سزاوارتر است؛ و آنگاه که حسن(علیه السلام) از دنیا برود، تو بدان مقام سزاوارتری.

گفتم: ای رسول خدا، بعد از من چه کسی شایسته آن مقام است؟

فرمود: پسرت علی.

به همین ترتیب نام یکایک ائمه اطهار (علیهم السلام) را برشمرد؛ هر کدام را بعد از دیگری شایسته تر به خلافت دانست و در پایان فرمود: غیبت در زمان نهمین فرزندت به وقوع می پیوندد. این ائمه نسل تو هستند، خداوند علم و فهم مرا به ایشان عطا کرده است و سرشت آنها از سرشت من است. خدایا این مردم را چه می شود که با آزار خاندانم مرا می آزارند؟! خداوند شفاعتم را نصیب ایشان نگرداند.5

 

 

پاداش پیروی از اهل بیت

عبادت

در آیه 29سوره رعد می خوانیم: «آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، طوبی و بهترین سرانجام ها در انتظارشان است.»

امام(علیه السلام) می فرماید: این آیه در مورد امیرمؤمنان نازل شده است. «طوبی » درختی است در خانه وی در بهشت و هیچ میوه ای در هیچ خانه ای از خانه های بهشت نیست؛ مگر آنکه شاخه ای از این درخت در آن وجود دارد. 6

خداوند در آیه 71 سوره اسراء می فرماید: «روزی که هر گروهی را با پیشوا و امام خویش می خوانیم ...»

امام حسین(علیه السلام) فرمود: آری، پیشوایان دو دسته اند؛ امامی که مردم را به هدایت دعوت می کند و مردم از وی پیروی می کنند و به سعادت می رسند و امامی که مردم را به گمراهی فرا می خواند و مردم نیز از وی پیروی می کنند.[و در تباهی غوطه ور می گردند]

 

 

پرسش از ولایت اهل بیت در قیامت

خداوند در آیه 36 سوره اسراء می فرماید: «چشم و گوش و دل، تمامی اینها مورد پرسش و بازخواست قرار می گیرند.»

امام(علیه السلام) فرمود:[رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود:] ... به عزت پروردگارم سوگند، تمامی امت من در روز قیامت باز داشته می شوند و از ولایت امیرمؤمنان(علیه السلام) بازخواست می گردند. 7

امام حسین(علیه السلام) فرمودند: آن خویشاوندی که خداوند پیوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامی داشته و خوبی را در ایشان نهاده است، خویشاوندی ما اهل بیت است. خداوند حق ما را بر هر مسلمانی واجب کرده است.

 

احترام به اهل بیت

در آیه 82 سوره کهف می خوانیم: «... و اما آن دیوار، از آن دو یتیم در آن شهر بود و زیر آن گنجی متعلق بدانها وجود داشت و پدرشان مردی نیکوکار بود. پروردگارت می خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنج خود را بیرون آورند...»

امام به یکی از منحرفان می فرماید: به خاطر احترام چه کسی آن دیوار برای این دو یتیم محفوظ ماند؟

مرد گفت: پدرشان

امام فرمود: آیا پدر آنها بهتر بود یا رسول خدا؟

آن مرد بدین وسیله به مقام و عظمت آن خاندان پی برد و سرافکنده و شرمسار گردید. 8

امام حسین علیه السلام

 

جدال میان اهل بیت و بنی امیه

شخصی از آن حضرت در باره آیه 19 سوره حج پرسید. خداوند در این آیه می فرماید: «اینان دو گروهند (دشمن یکدیگر) که درباره پروردگارشان به جدال و نزاع برخاستند.»

امام پاسخ داد: ما و بنی امیه هستیم که درباره خدای- عزوجل- به جدال و مخاصمه پرداخته ایم؛ ما می گوییم خدای راست گفت؛ و آنان می گویند: خدای دروغ گفت: پس ما و ایشان تا روز قیامت [نیز] دشمن یکدیگریم.9

 

 

اهل بیت، حکمرانان الهی

در آیه 41 سوره حج می خوانیم: «[یاران خدا] کسانی هستند که اگر در زمین بدانها قدرت و مکنت بخشیم، نماز را برپا داشته و زکات را می پردازند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند و ...»

امام(علیه السلام) فرمود: این آیه در شان ما اهل بیت فرو فرستاده شده است.

 

 

طهارت و عصمت اهل بیت

خداوند در آیه 33 سوره احزاب می فرماید: «خداوند اراده کرده است که پلیدی و گناه را تنها از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاک گرداند. [و به مقام عصمت رساند]»

آن حضرت فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در منزل ام سلمه بود که برایش [غذایی به نام] حریره آوردند. آن حضرت، علی و فاطمه و حسن و حسین(علیه السلام) را فرا خواند و همگی از آن خوردند. سپس عبای خیبری بر آنها افکند و آیه فوق را تلاوت فرمود. 10

 

 

اهل بیت منبع علوم

خداوند در آیه 12 سورء یس می فرماید: «و همه چیز را در امام آشکار کننده ای برشمرده ایم.»

آن حضرت فرمود: حضرت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: مراد از «امام مبین» امیرالمؤمنین(علیه السلام) است، بی تردید او همان امامی است که خدای - تبارک و تعالی - در وی علم هر چیزی را به شماره در آورده است. 11

امام(علیه السلام) فرمود: مراد از خورشید، محمد رسول خدا است؛ و مراد از ماه امیرالمؤمنین علی است که به دنبال محمد(صلی الله علیه و آله) می آید و مراد از روز قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است که زمین را از قسط و عدل پر می سازد.

 

پیوستن به اهل بیت و دوستی با ایشان

توسل به اهل بیت

در آیه 23 سوره شوری می خوانیم: «[ای رسول ما، به امت] بگو: من از شما اجری نمی خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم. »

امام حسین(علیه السلام) فرمودند: آن خویشاوندی که خداوند پیوند بدانها را فرمان داده و حق آنان را گرامی داشته و خوبی را در ایشان نهاده است، خویشاوندی ما اهل بیت است. خداوند حق ما را بر هر مسلمانی واجب کرده است. 12

اهل بیت همواره در حال عبادت

خداوند در آیه 29 سوره فتح می فرماید: «... آنان [کسانی که با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در برابر کفار سرسخت و در میان خود مهربانند] را می بینی که پیوسته در حال رکوع و سجودند ...»

امام(علیه السلام) فرمود: این آیه در باره علی بن ابی طالب(علیه السلام) نازل شده است. 13

 

 

اهل بیت سرچشمه روشنایی ها

در آیات آغازین سوره شمس می خوانیم: «سوگند به خورشید و تابش و گسترش نور آن در هنگام بالا آمدن ...؛ و سوگند به ماه، آن هنگام که در پی خورشید برآید و سوگند به روز آن هنگام که زمین را روشنایی می بخشد.»

امام(علیه السلام) فرمود: مراد از خورشید، محمد رسول خدا است؛ و مراد از ماه امیرالمؤمنین علی است که به دنبال محمد(صلی الله علیه و آله) می آید و مراد از روز قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است که زمین را از قسط و عدل پر می سازد. 14

 

 

نعمت دینداری و ولایت اهل بیت

در آیه 11 سوره ضحی می خوانیم: «... و اما نعمت پروردگارت را، پس بازگو کن.»

امام(علیه السلام) فرمود: مراد از نعمت، دین و اعتقاد به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است. 15

 

 

اهل بیت و آگاهی از رویدادهای آینده

امیرالمؤمنین(علیه السلام) سوره قدر را تلاوت می فرمود. حسین(علیه السلام) گفت: پدر، گویا این سوره [که] از دهان شما [شنیده می شود] شیرینی خاصی دارد! حضرت فرمود: ای فرزند رسول خدا و فرزندم، من از این سوره چیزی می دانم که تو نمی دانی. هنگامی که این سوره نازل شد، جدت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مرا فرا خواند. وقتی به محضرش شرفیاب شدم، آن را برایم قرائت فرمود؛ سپس بر شانه راستم زد و گفت: ای برادر من و وصی من و سرپرست و والی امتم بعد از من، و ای دشمن دشمنان من تا روزی که همگان برانگیخته شوند، این سوره بعد از من برای تو است و بعد از تو برای فرزندانت. [آری] جبرئیل(علیه السلام) برادر فرشته ام، حوادث امتم را در سنت خویش برایم گفته است و همانها را برای تو نیز بازگو خواهد کرد. این سوره در جان قدسی تو و جانشینان [من و تو] تا آن هنگام که طلوع فجر قائم(علیه السلام) سرزند همواره نوربخش خواهد بود. 16

 

«سیدعلیرضا جعفری»

 تنظیم گروه دین و اندیشه تبیان


1- مسند ابن حنبل، ج 3، ص 14، دارصادر، بیروت.

2- التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(علیه السلام)، مؤسسة الامام المهدی(علیه السلام)، قم، ص 267.

3- همان، ص 448 به بعد.

4- الکافی، شیخ کلینی، دار صعب، بیروت، ج 8، ص 244.

5- کفایة الاثر، خزاز قمی، انتشارات بیدار، قم، ص 175.

6- مائة منقبة، ابن شاذان، ص 137. مدرسة الامام المهدی(علیه السلام)، قم.

7- عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، شیخ صدوق، ج 1، ص 280، مؤسسة الاعلمی، بیروت.

8- تاریخ ابن عساکر «ترجمة الامام الحسین(علیه السلام)، ص 157، مؤسسه المحمودی، بیروت.

9- الخصال، شیخ صدوق، ص 42، مکتبة الصدوق، تهران.

10- البرهان، سید هاشم بحرانی، ج 3، ص 312، مؤسسه اسماعیلیان، قم.

11- معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 95. جماعة المدرسین، قم.

12- البرهان، ج 4، ص 124. موسسة اسماعیلیان، قم.

13- المناقب، ابن شهرآشوب، ج 2، ص 15.

14- تفسیر فرات کوفی، ص 212.

15- المحاسن، شیخ برقی، ج 1، ص 344. المجمع العالمی لاهل البیت (علیهم السلام)، قم.

16- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 25، ص 70.


 

 


زندگی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. از میان معصومین(ع) آن که زندگی پر برکتش بخصوص برای زنان مسلمان همچون خورشیدی نورافشانی می کند، وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا(س) است که آشنایی با سبک زندگی آن حضرت بسیار برای ما راهگشا خواهد بود.

 

زندگی به سبک بانوی آب و آینه

 

نحوه رفتار با والدین و احترام به پدر

فاطمه هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود . در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد  و زمانی که مشرکان پیامبر(ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند، پیامبر(ص) را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر(ص) ایشان را «ام ابیها» (مادر پدرش) نامید.

فاطمه زهرا (س) در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمی کرد. در روایت است که : سه روز بود که پیامبر (ص) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت می گذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد. نزد فاطمه آمد و گفت : دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام ؟ عرض کرد : نه بخدا سوگند! وقتی پیامبر(ص) بیرون رفت ، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد . ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه (س) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم . درحالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت . حسن و حسین علیها السلام را خدمت پیامبر (ص) فرستاد ، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر(ص) تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت . سوال کرد این غذا از کجاست ؟ فاطمه (س) جواب داد : از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد. پیامبر (ص) و همه اعضای خانواده علی(ع) و همسران پیامبر (ص) از آن غذا خوردند و برای همسایه ها هم فرستادند.

زهرا(س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود ، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر(ص) نمی شد. نقل است از حضرت فاطمه (س) که فرمود : وقتی بر پیامبر (ص) آیه نازل شد (که پیامبر(ص) را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر (ص) مرا گرفت ، بطوریکه نتوانستم به او "یا ابة" بگویم و یا رسول الله به او می گفتم. حضرت از من روی گرداند . چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد . سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم . این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند نازل شده است. تو "یا ابة" بگو. چون برای قلب من محبوبتر و برای پروردگار رضایت بخش تر است .

از ویژگی های مهم حضرت فاطمه (س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی (ع) در اجرای فرامین الهی بود

همسر داری

همسرداری حضرت فاطمه(س) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آن قدر مهم است که حضرت علی (ع) می فرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.

فاطمه (س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیر مۆمنان علی(ع) بود. روایت است هنگامی که علی (ع) به فاطمه (س) می‌نگریست، غم و اندوهش برطرف می‌شد.

رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا (س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (ع) انجام دهد.

پس از آن بود که حضرت زهرا (س) فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا

زندگی به سبک بانوی آب و آینه

رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است،‌ بازداشت.

فاطمه (س) هیچ گاه حتی اموری را که احتمال می داد علی (ع) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمی نمود؛ تا آنجا که از علی(ع) در رابطه با فاطمه(س) نقل شده است:بخدا سوگند که او را به خشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.

از ویژگی های مهم حضرت فاطمه (س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی (ع) در اجرای فرامین ا لهی بود . پیامبر(ص) از علی(ع) سوال کرد:همسرت را چگونه یافتى؟ و علی(ع) پاسخ گفت:نِعْمَ الْعَوْنُ على‏ طاعَةِ اللَّهِ (بهترین یار و یاور براى اطاعت و بندگى خدا).

آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد می‌کرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» می‌خواند و گاهی با یاد قرابت نسبی (یا ابن عم) وی را ندا می‌داد. در حدیث شریف کساء آمده است که حضرت فاطمه(س) می فرماید: ابوالحسن على بن ابیطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام اى ابا الحسن و اى امیر مۆ منان. این گونه نقل نام و خطاب احترام آمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.

از دیگر نکات متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است هنگامی که مصدوم کردن حضرت زهرا(س) از امیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البیت بیتك و الحره امتك(خانه متعلق به شماست و من هم به منزله كنیز و خدمتگزار در خانه شماهستم).

رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا (س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.

تربیت و رفتار با فرزندان

سیره رفتار فاطمه(س) با فرزندان خود نیز سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. ایشان به فرزندان احترام می گذاشتند و آنها را با احترام خطاب می کردند و همیشه سعی در آموزش و تربیت دینی و اخلاقی آنها داشتند.

در حدیث شریف کساء حضرت فاطمه(س) در پاسخ سلام فرزند خود امام حسن(ع) می فرماید: سلام برتو اى نور دیده ام و میوه دلم. و در پاسخ سلام امام حسین(ع) می فرماید: سلام بر تو اى فرزند من و اى نور دیده ام و میوه دلم.

حضرت زهرا (س) فرزندان خود را همیشه برای یادگیری و تعلیم و تزکیه آماده می کرد؛ به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) می فرمود: «به مسجد برو ، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن»

و در عین حال شادی و خوشحالی را در بیت خود تسری می داد و این تا حدی بود که از بازی با کودکان که نقش بسزایی در تربیت آنها دارد اجتناب نمی نمود. نقل شده است که فاطمه(س) فرزندش حسن(ع) را روی دست می گرفت و بالا می انداخت و حرکت می داد و می فرمود: اشبه أباک یاحسن، واخلع عن الحق الرّسن، واعبد الهاً ذامنن، ولاتوال ذا الاحسن. (ای حسن ، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن، و خداوندی را که صاحب نعمت هاست پرستش کن و با افراد تیره دل دوست مباش).

ایشان همیشه رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار می داد. سلمان می گوید:روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه می کرد. عرض کردم : برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم ؟ ایشان فرمود:من به آرام کردن فرزند اولی هستم ، شما آسیاب را بچرخانید .

همچنین از نکات بارز حضرت زهرا(س) در تربیت فرزندان سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود. مسلما وقتی والدین الگوی عملی کودکان برای عبادت پروردگار باشند، در آینده و بزرگسالی آنها نیز به تعصی از والدین این راه را پیش خواهند برد.

زندگی به سبک بانوی آب و آینه

در همین زمینه امام حسن (ع) می فرماید: مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.

آن حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا می خواند. حضرت در روز بچه ها را می خواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند. ایشان نمی گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود : محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.

از نکات دیگر تربیتی ایشان عدالت در توجه به کودکان بود. آمده است روزی امام حسن(ع) نزد پیامبر(ص) آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا(ص) برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن(ع) داد. فاطمه زهرا (س)، به پیامبر(ص) گفت : گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر(ص) فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوبند . ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

همچنین روزی حسنین(ع) در حضور پیامبر (ص) کشتی گرفتند . در این میان فاطمه(س) شنید که پدر بزرگوارش ، امام حسن را به پیروزی بر امام حسین ترغیب می کند . حضرت زهرا(س) از این نوع رفتار پیامبر(ص) اظهار تعجب کرد. پیامبر فرمود: دوستم جبرئیل ، حسین را تشویق می کند و من حسن را تشویق می نمایم.

 


 

 


علل عقب‌ماندگی مسلمین از غرب از حیث پیشرفت‌های مادی، عمل نکردن صحیح و کامل به الگوی اسلامی سبک زندگی است. در زمان حاضر هم می‌توان سبک زندگی دینی و اسلامی داشت و نمونه مشخص آن را سبک زندگی رزمندگان در دوران هشت سال دفاع مقدس می باشد.


زندگی

در مقوله سبک زندگی، اگر ما معتقدیم دارای سبک زندگی‌ای هستیم، که بر سبک زندگی ملل دیگر، به خصوص سبک زندگی غربیان برتری دارد، چرا از نظر پیشرفت‌های ظاهری از آن‌ها عقب‌تر هستیم؟

حکایت ما حکایت آن آیه قرآن است که می‌فرماید: «نُۆْمِنُ بِبَعْض وَ نَكْفُرُ بِبَعْض» ، و به قول حکایت‌های فارسی، از اینجا رانده و از آنجا مانده شده‌ایم. نه رومی روم بودیم و نه زنگی زنگ. علت پیدایش این مشکل این است که ترکیبی و مخلوطی شدیم از سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی. نمازهایمان اسلامی است، مسجد می‌رویم، خمس می‌دهیم و زکات می‌دهیم، اما عروسی‌هایمان اسلامی نیست، بازار و اقتصادمان اسلامی نیست. در نتیجه نه بهره سبک زندگی غربی را می‌بریم، چرا که مسلمانیم، و نه بهره سبک زندگی اسلامی.

هر کسی که می‌خواهد از دنیای خود به خوبی استفاده کند، و این دنیا را معبر خوبی برای آخرت خود قرار دهد، کاتالوگی، سبکی و مدلی بهتر از سبک زندگی دینی پیدا نمی‌کند، چرا که خالق دین و دنیا یکی است.

ما مقلدِ غرب هستیم. ما باید خودمان باشیم. حتی اعتقاد دارم با سبک زندگی اسلامی، انشاء الله می‌توانیم در صورت عملکرد صحیح، بهترین الگوی سبک زندگی برای اروپا و امریکا و غرب باشیم. آن‌هایی که اهل دقت و فهم هستند می‌گویند این زندگی زیباتری هست، چرا که سبک زندگی اسلامی ضمن اینکه به آسایش فکر می‌کند، (تاکید می‌کنم که سبک زندگی اسلامی به آسایش هم نظر دارد) ولی آرامش از آسایش برایش مهم‌تر است. برای سبک زندگی غربی، آسایش از آرامش مهم‌تر است. لذا بحران اصلی آن‌ها بحران آرامش است و بحران معنویت.

در مقوله سبک زندگی، اگر ما معتقدیم دارای سبک زندگی‌ای هستیم، که بر سبک زندگی ملل دیگر، به خصوص سبک زندگی غربیان برتری دارد، چرا از نظر پیشرفت‌های ظاهری از آن‌ها عقب‌تر هستیم؟

در سبک زندگی اسلامی استفاده از تکنولوژی‌های روز و فناوری‌های پیشرفته چه جایگاهی دارد؟

وقتی صحبت از سبک زندگی می‌شود برخی، قالب زندگی را در نظر می‌گیرند و طبیعتاً زمانی که قالب زندگی را در نظر می‌گیرند، با خود می‌گویند محیط زندگی ما با محیط زندگی اهل بیت(علیهم‌السلام) هم فاصله مکانی دارد، هم فاصله زمانی دارد و هم فاصله جغرافیایی دارد، لذا ما نمی‌توانیم از سبک زندگی اهل بیت(علیهم‌السلام) پیروی کنیم. و از این طرف ادامه اشتباه در نظر و نگاه این است که میان برخی از مردم این دیدگاه وجود دارد که سبک زندگی غربیان، سبک زندگی‌ای است که می‌تواند الگو باشد، در صورتی که نگاه آن‌ها به قالب زندگی است می‌گویند، غربیان از امکانات دنیوی بهترین استفاده را می‌برند و بهترین لذت‌ها و آسایش‌ها را هم دارند، و از آنجایی که از لحاظ شرایط زمان و مکان به ما نزدیک‌تر هستند،(اینکه می‌گوییم از نظر مکان نزدیک هستند، با توجه به این است که با وجود پیشرفت‌ها در عرصه ارتباطات فاصله‌ها نزدیک‌تر شده است) می‌توانیم سبک زندگی آن‌ها را ببینیم، پس می‌رویم سراغ سبک زندگی غربی و اروپایی.این نقطه اساسی اشتباهی است که در تعریف و توضیح سبک زندگی وجود دارد. لذا مردم ما به یک بحران مبتلا می‌شوند که به اعتقاد بنده بزرگ‌ترین بحران زندگی ما این است.رف می‌شود.


 

 

پسندیدم
ارسال به وبلاگ تبیان

 

 
رواج سبک زندگی اهل بیت

 

تبیان به نقل از خبرگزاری اهل بیت(علیهم السلام) ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:

بهمن ماه سال ۱۳۹۳ همایش علمی پژوهشی سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام) و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد و در آئین اختتامیه از منشورات این همایش رونمایی شد.

پیش از برگزاری همایش علمی پژوهشی سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام)، نشست ها و گفتگوهایی با صاحب نظران و اندیشمندان انجام شد و مجموع این نشست ها و گفتگوها در غالب 5 ویژه نامه چاپ شد. خبرگزاری ابنا هر هفته، متن یکی از گفتگوها یا نشست های این ویژه نامه را از ویژه نامه همایش سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) منتشر خواهد کرد.

گفتگوی ذیل با حجت الاسلام و المسلمین «غلامرضا حیدری ابهری» در مورد تعلیم و تربیت اسلامی کودکان و نوجوانان بر اساس سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) است.

آشنا کردن کودکان و نوجوانان با مفاهیم دینی و سیره پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) در قالب داستان، از دغدغه های اصلی حجت الاسلام و المسلمین «غلامرضا حیدری ابهری» است. وی در این گفتگو پیرامون شیوه آشناکردن و رواج سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) بین کودکان و نوجوانان و مشکلات آن صحبت کرده است. وی تا به حال بیش از 50 عنوان کتاب در مورد این موضوعات نوشته  و مورد استقبال اقشار مختلف قرار گرفته است.

با توجه به غور شما در ابعاد مختلف روایات اهل بیت (علیهم السلام) به نظر شما سبک زندگی اسلامی به چه معناست؟

حیدری ابهری: همان گونه که اندیشه ها گوناگون است، احساسات و رفتارها نیز گوناگون هستند؛ یعنی می توانیم در سه حوزه وجودی خود که شامل اندیشه، احساس و رفتار است روش ها و سبک های مختلفی داشته باشیم. همانطور که ما به عنوان مسلمان، متفاوت می اندیشیم و احساسات متفاوتی از دیگران داریم، زندگی ما هم به طور طبیعی سبک و روش دیگری خواهد داشت. این تصورکه من مؤمنانه بیندیشم ولی ملحدانه زندگی کنم، کاملاً اشتباه است. لذا سبک و جهت گیری زندگی ما به عنوان مسلمان از بقیه متفاوت خواهد بود؛ چون رفتار، یک موجود بی جان نیست و جهت و قبله دارد.

بنابراین، سبک زندگی به معنای زندگی جهت دار است. مثلاً تواضع نمودی از تفکرتوحیدی و به معنای نفی الوهیت اشخاص است و به معنای توصیه به خوار شدن نیست. همچنین، اسراف نمودی از قدردانی از نعمت های خداوند است؛ یعنی چون معتقدیم که خداوند این نعمت ها را آفریده است، لذا در استفاده از نعمت ها این جهت را رعایت می کنیم.

در رابطه با تکریم نان که نوعی از سبک زندگی مسلمانان است و در روایات آمده است: «اکرم الخبز»، پیامبر یک پشتوانه قوی را برای آن مطرح کرده و می فرماید:از عرش تا فرش درگیر درست کردن نان هستند؛ بدین صورت که تدبیر نان از عرش شروع می شود و سپس باران می بارد و دانه گندم رشد می کند و در نهایت به نان تبدیل می شود، لذا باید به نان احترام بگذارید؛ بنابراین، نوعی جهان بینی پشت سر آن قرار دارد.

ازاین رو، جهان بینی ما سبک و روش و جهت و رنگ و ماهیت خاص خود را در زندگی به وجود می آورد. لذا لازم است تا به عنوان یک مسلمان، سبک زندگی خود را تعریف کنیم.

به نظر شما مشکل ما در استخراج سبک و سیره اهل بیت چیست در روش برداشت از سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) است یا در اصل مراجعه نکردن به آنها ؟

حیدری ابهری: ما مشکلی در روش برداشت نداریم، بلکه مشکل ما در مراجعه نکردن به سیره اهل بیت (علیهم السلام) است. مثلاً راجع به ضمیر جمعی که در گفتگوهای خود به کار می بریم و از لفظ «شما» استفاده می کنیم، در چندین مسئله روایت وجود دارد. یکی از آنها در سلام کردن است که فرموده اند جواب سلام را به صورت جمع به کار ببرید و «علیکم السلام» بگویید؛ زیرا همراه مؤمن فرشتگانی نیز حضور دارند. البته شاید در بعضی مسائل به فقاهت و موشکافی و تدقیق علمی نیاز داشته باشیم، ولی نباید خیلی وارد این فضاها بشویم؛ چون مسئله اصلی ما این است که چرا به این روایات توجه نداریم و به آنها مراجعه نمی کنیم. از طرفی بسیاری از آیات و روایات نیز ظهورو دلالت و سندهای خیلی خوبی دارند که ما را از بررسی علمی بی نیاز می کند.

در مجموع باید گفت که از قول و فعل معصوم می توان سبک زندگی آنها را استخراج کرد و حتی چه بسا فعل معصوم شرح قول ایشان است؛ زیرا خود آنها آیینه تمام نمای اقوالشان بوده اند. مثلاً هنگامی که می فرمایند به حیوانات مهربانی کنید، باید مصادیق مهربانی را در رفتار آن جست. یا هنگامی که می فرمایند به همسایه نیکی کنید، مصادیق این اندیشه نیکی به همسایه را می توان در رفتار آنها جستجو کرد.

بنابراین، گاهی احادیث مربوط به تواضع را ذکر می کنیم ولی دنبال رفتارهای متواضعانه اهل بیت نگشته ایم؛ زیرا نگاه ما عملیاتی نبوده است و لذا به قول معصوم بیشتر از فعل ایشان توجه کرده ایم. از این رو در کنار تألیف میزان الحکمه نیازمند تألیف مرآت الحکمه نیز هستیم. به عنوان مثال باید در کنار احادیث مربوط به تواضع میزان الحکمه، رفتار متواضعانه امام رضا(علیه السلام) در حمام را که پشت آن فرد را کیسه کشیدند نیز بیاوریم، هرچند هیچ کلیدواژه ای از تواضع در آن موجود نباشد.

با ضمیمه کردن رفتار به گفتار اهل بیت می توانیم سبک زندگی آنها را بهتر استخراج کرد.

شیوه اجرایی کردن سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) به خصوص در حوزه رفتارهای تربیتی ایشان در جامعه چگونه است؟

حیدری ابهری: حوزه علمیه، نسبت به مسائل تعلیم و تربیت غافل است و برای مباحث تربیتی کودک و نوجوان رسمیتی قائل نیستند. لذا در این زمینه سرمایه گذاری نکرده است و در نتیجه شاهد نشر کتاب های ترجمه شده از متون غربی و غیر اسلامی در این حوزه هستیم. به صورتی که حدود شصت درصد کتاب های نمایشگاه بین المللی تهران را به خود اختصاص داده اند.

بنابراین، به نظر من سؤال شما هنگامی مطرح می شود که کسی ارزش و اهمیت این مسئله را بداند و بخواهد در این حوزه کار کند، ولی اگر معتقد بود که من وظیفه ای نسبت به این قشر جامعه ندارم، دنبال شیوه اجرایی کردن نیز نخواهد رفت. مشکل ما در حال حاضر، کمبود نیرو و بودجه نیست، بلکه مشکل این است که برای حوزه تعلیم و تربیت کودک و نوجوان اولویتی قائل نیستیم. این مسئله خود را در تخصیص بودجه یا اعزام مبلغ حتی به مدارس نشان می دهد. بدین معنا که متناسب با حجم کار، فعالیت زیادی صورت نمی گیرد نه اینکه اصلاً فعالیتی انجام نشود. مثلاً یک مرکز کلامی باید یک دهم حجم کار خود را به تولید مسائل کلامی به زبان کودک و نوجوان اختصاص دهد. همچنین دارالحدیث که خود را متولی نشر احادیث اهل بیت می داند، باید قسمتی از حجم کار خود را به تولید کارهای متناسب با کودک و نوجوان اختصاص دهد. ولی متأسفانه می بینیم که این مراکز اصلاً به این مسائل نمی پردازند یا آن را به صورت یک کار دست دوم نگاه می کنند.

بنابراین اگر در انتقال مفاهیم دینی یا سبک زندگی اهل بیت به کودک و نوجوان مشکل داریم، به این سبب است که برای این مخاطبان اولویتی قائل نیستیم و به آنها اهمیت نمی دهیم.

سبک تبلیغ ما میان کودکان نیز مطابق با سیره اهل بیت نیست. ما همانند پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) به بچه ها اهمیت نمی دهیم و لذا برکاتی که در برخورد پیامبر (صلی الله و علیه وآله) با بچه ها به دست می آمد برای ما به دست نمی آید.

برای ترویج سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) میان کودکان و نوجوانان باید اولویت سنی را نیز در نظر بگیریم؟ کدام سن آمادگی بیشتری دارد؟

حیدری ابهری: رفتارهای جامعه بر اساس داده های ذهنی افراد شکل می گیرد. بنابراین، محصولات فکری که ما در اختیار جامعه قرار می دهیم باعث می شود تا ذهن جامعه بر اساس آنها ساخته شود و شکل بگیرد. مثلاً ما چند کتاب نوشته ایم که بتواند سبک زندگی اهل بیت را برای کودکان بیان کند؟ چه مقدار از کتاب هایی که نوشته شده، هنرمندانه بوده است؟ چه مقدار از این تألیفات هنرمندانه در جامعه توزیع شده است؟ چه مقدار از کتاب هایی که خوب توزیع شده، بازخورد گرفته است؟ چه مقدار از نواقص کتاب هایی که بازخورد گرفته اند، برطرف شده است و چقدر نیاز بعدی را ادامه داده است؟

مثلاً بنده کتاب «خداشناسی قرآن کودک» را نوشتم و متوجه شدم که این کار تصویرگری ندارد و از قصه در آن استفاده نکرده ایم، بنابراین کتاب «خدا و قصه هایش» را نوشتم. همچنین کتابی را برای اولیا و مربیان نوشتم و بعداً احساس شد که باید کتابی برای خود کودکان نوشت، لذا کتاب «به من بگو خدا کیست» را نوشتم. سپس دیدیم که باید از ظرفیت شعر نیز در این کتاب استفاده کرد، لذا با همکاری خانم رودابه حمزه ای کتاب «خدا چیه، کیه، کو» را نوشتم. سپس احساس شد که باید مقداری کتاب را روان تر و لطیف تر و نزدیک تر به ذهن کودک نوشت، لذا کتاب «چرا خدا چنین کرد» را نوشتیم.

بنابراین، این یک کار مستمر است و اگر امروز شروع کنیم، می توانیم در پنج یا ده سال آینده به نتیجه مطلوب برسیم. غربی ها در این زمینه کار کرده اند و نمونه ها و شکل های مختلف دارند و می توان از شیوه های آنها استفاده کرد.

نتیجه اینکه به نظر بنده محصولاتی که در حوزه دین در اختیار مردم قرار می دهیم، بسیار ضعیف است و فهم حوزه دین در فضای کودک و نوجوان بسیار کم است. مواردی که وجود دارد نیز خیلی موفق نیست و اکثر کارها نیز تکراری است. مثلاً بیشتر ناشران، کتابی در زمینه تاریخ زندگی اهل بیت منتشر کرده اند و حتی تفاوت چندانی نیز بین زندگی امام سجاد با امام کاظم در آنها به چشم نمی خورد. لذا سهم کودکان و نوجوان در کتاب های دینی جامعه کم است و سهم سبک زندگی اهل بیت نیز در این زمینه بسیار کمتر است و یک سری کارهای تکراری برای بچه ها انجام می شود. بنابراین، ما نیازمند این هستیم که کارهایی انجام شود و در رفت و برگشت ها چکش کاری شود و یک کار خوب تولید شود.

 


 

 

 

قرآن در بينش امام رضا(ع)

مقدمه

هدايت هاي امام رضا(ع)

قرآن کريم در انديشه، گفتار و کردار اهل‌بيت:تجسّم و عينيت تمام يافته است و سيرة کريمانه و سخن حکيمانة آنان، مستقيم يا غير مستقيم، روشنگر کتاب الهي در ابعاد گوناگون آن است؛ از اين رو يکي از رسالت‌هاي مهم امامان معصوم تبليغ دين، بيان احکام و تفسير قرآن بوده است. ميراث قرآني و تفسيري باقي مانده و ارزشمند از وجود مبارک امام رضا عليه السلاماز نمونه‌هاي اعلي و عظيم ذخاير قرآني تفسير معصومان:است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را در پهنة طبيعت، بي‌راه و راهبر، رها نکند، ميراث قرآني را در ميان خاندان نبوت:دست به دست نموده تا به هشتمين اختر تابناک آسمان امامت و ولايت حضرت امام علي بن موسي الرضا عليه السلامرسيد و آن امام همام، وارث کتاب الهي و مفسّر راستين قرآن شد و اکنون دوازدهمين حجت، امام عصرعليه السلام ميراث‌دار آن است. به فرمودة امام صادق عليه السلامپيوسته خداوند از ميان ما خاندان، کسي را بر مي‌گزيند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش مي‌آموزد.

در اين مقاله با نگرشي به سيرة قرآني و تفسيري امام رضا عليه السلام، بياناتي که ايشان به طور مستقيم در باب قرآن کريم و تفسير و فهم آن فرموده‌اند، مي‌پردازيم.

بخش عمده‌اي از گفتار و سيرة حضرت رضا عليه السلام به شکل مستقيم يا غير مستقيم به شرح، تبيين و عينيت بخشيدن کتاب خدا اختصاص دارد؛ بنابراين، مي‌توان در ديدي فراتر به گزارش، شرح و تفسير قرآن در بيانات امام رضا عليه السلام پرداخت. آنچه از ايشان در ابواب مختلف فقه ياد شده، به گونه‌اي تبيين و تفصيل ايات الاحکام و اوامر و نواهي الهي است يا آنچه دربارة توحيد، نبوت، امامت، معاد، ايمان و کفر و ديگر مسائل اعتقادي به جاي مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادي قرآن است. اندرزها، آداب و اخلاق کريمانة امام رضا عليه السلامنيز توضيح ايه‌هاي اخلاقي قرآن مي‌باشد.

الف) بيان منزلت و فضيلت قرآن

قرآن، توصيف گري گوياست و در ايه‌هاي فراواني به بيان منزلت رفيع و شأن والاي خويش پرداخته است تا براي کسي در روي گرداني از قرآن حجّتي باقي نماند و آن کسي که به قرآن رو مي‌آورد با معرفت و بينش در وادي آن گام نهد. اهل‌بيت:نيز که عارف به حقيقت قرآن هستند، هم پاي آن، اين منزلت و فضيلت را به خوبي تبيين کرده‌اند.[2] اينک نمونه‌اي از فرازهاي گفتار امام رضا عليه السلامدر اين خصوص ذکر مي‌گردد:

الف) ريان بن صلت از حضرت رضا عليه السلام پرسيد: نظر شما دربارة قرآن چيست؟ امام فرمود:

کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدي في غيره فتضلّوا؛ قرآن کلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نرويد و هدايت را در غير او نجوييد که گمراه مي‌شويد.

ب) محمد بن موسي رازي از پدرش روايت کرده که يکي از روزها در محضر حضرت رضا عليه السلام، سخن از قرآن به ميان آمد. امام فرمود: «قرآن ريسمان محکم، دستاويز استوار و ايين برتر خدا در ميان بندگان است. به سوي بهشت راهبري مي‌کند و از دوزخ رهايي مي‌بخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبان‌ها از ارزش و اثر بخشي آن کاسته نمي‌شود؛ زيرا خداوند، آن را براي زمان خاصّي قرار نداده است، بلکه حجت و برهان براي همة انسان‌ها در سراسر زندگيشان است و نه از پيش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمده‌اي از سوي خداوند حکيم و ستوده است.»

ج) در حديث امامت که از آن حضرت صادر شده نيز آمده است که ايشان مي‌فرمايد: «خداوند زماني پيامبرش را به سوي خود فراخواند که دين او را کامل و بر او، قرآن را نازل کرد، کتابي که روشنگر همه چيز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه مردم بدان نيازمندند، در آن به طور کامل بيان شده است.»

* * *


 

زندگينامه امام رضا(ع)

نام: على بن موسي .

كنيه: ابوالحسن (چون كنيه امام موسى كاظم (ع) نيز ابوالحسن است، به امام رضا(ع) ابوالحسن ثانى نيز گفته مى‏شود).

القاب: رضا، صابر، رضى، وفى، فاضل و صديق.

از ميان لقب‏هاى فوق، «رضا» شهرت بيشترى دارد. علت اين كه آن حضرت را «رضا» ناميده‏اند، اين است كه پسنديده خدا در آسمان و مورد خشنودى رسول خدا(ص) و ائمه اطهار (ع) در زمين بوده و دوستان و دشمنان به اتفاق از وى خشنود و راضى بودند.

منصب: معصوم دهم و امام هشتم شيعيان.

همچنين به مدت سه سال وليعهد مأمون عباسى بود.

تاريخ تولد: يازدهم ذيقعده سال 148 هجرى.

برخى مورخان تاريخ تولد آن حضرت را سال 151 هجرى و برخى ديگر سال 153 هجرى، پنج سال پس از وفات امام جعفر صادق(ع) دانسته‏اند.

محل تولد: مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى).

نسب پدرى: ابوالحسن، موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على‏بن ابى‏طالب(ع).

نام مادر: نجمه. نام‏هاى ديگرى نيز براى او نقل شده است؛ مانند: تكتم، اروى، سكن، ام البنين، شقرا، خيزران، سمانه، صقر و طاهره.

اين بانوى فاضله كه با تربيت حميده -مادر امام موسى كاظم(ع)- به كمالات انسانى و اخلاق اسلامى دست يافته بود، بهترين زنان عصر خويش در تعقل، ديندارى و حيا بود.

مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امام موسى كاظم (ع)، در رجب سال 183، تا سال 203 هجرى، به مدت بيست سال. آن حضرت در سن 35 سالگى به امامت رسيد.

تاريخ و سبب شهادت: آخر ماه صفر سال 203 هجرى به وسيله زهرى كه مأمون عباسى در خراسان به آن‏حضرت خورانيد. حضرت رضا (ع) در هنگام شهادتش، 55 ساله بود. برخى سال شهادت آن حضرت رإ؛ ح‏ح سال 205 و برخى 201 هجرى دانسته‏اند.

محل دفن: مشهد مقدس (در استان خراسان، در كشور ايران).

همسران: 1. سبيكه يا خيزران، مادر امام محمد تقى (ع). 2. ام حبيبه (دختر مأمون). و چند ام ولد.

فرزندان: 1. امام محمد تقى (ع) كه پس از شهادت پدرش، در سن هفت سالگى به امامت رسيد.

علماى شيعه ايشان را تنها فرزند امام رضا (ع) دانسته‏اند؛ اما در برخى منابع، فرزندان ديگرى نيز براى آن حضرت ذكر شده است كه عبارتند از: 2. ابو محمد حسن. 3. جعفر. 4. ابراهيم. 5. حسن. 6. عايشه. 7. فاطمه.

 

اصحاب

1. دعبل بن على خزاعى.

2. حسن بن على وشّاء بجلى.

3. حسن بن على بن فضال.

4. حسن بن محبوب.

5. زكريا بن آدم اشعرى قمى.

6. صفوان بن يحيى بجلى.

7. محمد بن اسماعيل بن بزيع.

8. نصر بن قابوس. 9. ريّان بن صلت.

10. محمد بن سليمان ديلمى.

11. على بن حكم انبارى.

12. عبداللّه بن مبارك نهاوندى.

13. حمّاد بن عثمان.

14. حسن بن سعيد اهوازى.

15. محمد بن سنان.

گفتنى است كه ،تعداد ياران و اصحاب آن حضرت، بيش از اين است و در اين جا تنها نام تعداد اندكى از آنان آورده شد.

زمامداران معاصر:

1. منصور عباسى (158-136 ق.).

2. مهدى عباسى (169-158 ق.).

3. هادى عباسى (170-169 ق.).

4. هارون الرشيد (193-170 ق.).

5. محمد امين (198-193 ق.).

6. مأمون عباسى (218-196 ق.).

پس از نبرد ميان امين و مأمون، فرزندان هارون الرشيد، براى به دست آوردن منصب خلافت و پيروزى نهايىِ مأمون بر امين، در سال 201 هجرى امام رضا (ع) به اجبار و اكراه مأمون به ولايت‏عهدى وى برگزيده شد. مأمون با اين كه در ظاهر براى امام رضا (ع) احترام ويژه‏اى قائل بود و ايشان را بر همگان، از جمله علويان و عباسيان، مقدم مى‏داشت، اما در ضمير خود، به مقام علمى و اجتماعى آن حضرت حسد مى‏برد و كينه ايشان را در دل داشت. سرانجام نيز با توطئه‏اى پنهان، آن حضرت را به شهادت رساند.

رويدادهاى مهم

1. زندانى و مسموم شدن امام‏كاظم(ع)، پدر امام‏رضا(ع)، به‏دستور هارون‏الرشيد.

2. جنگ خونين ميان مأمون و امين، فرزندان هارون الرشيد، و نذر مأمون مبنى بر واگذارىِ أمر خلافت به افضل آل ابى‏طالب (ع) در صورت پيروزى بر امين.

3. پيروزىِ مأمون بر امين و گسترش سيطره مأمون بر آفاق اسلامى و قصد ظاهرى او بر وفاى به نذر.

4. درخواست مأمون از امام رضا(ع) براى رفتن از مدينه به خراسان، درسال 200 هجرى.

5. حركت امام رضا (ع) از مدينه و گذشتن از شهرهاى بصره، بغداد، قم و نيشابور و رسيدن به مرو (مقر حكومت مأمون).

6. استقبال بى‏نظير مسلمانان شهرهاى بين راه (مانند قم و نيشابور) از امام‏رضا(ع) و ظهور كرامات و معجزات فراوان از آن حضرت.

7. استقبال مأمون از امام رضا (ع) و مراعات احترام آن حضرت و مقدم داشتن ايشان بر علويان و عباسيان.

8. وادار كردن امام رضا (ع)، توسط مأمون براى پذيرش ولايت‏عهدى.

9. پذيرفتن امام رضا (ع)، ولايت‏عهدىِ مأمون را مشروط بر عدم دخالت در امور كشوردارى، در سال 201 هجرى.

10. ضرب سكه به‏نام امام‏رضا(ع) و خواندن خطبه به‏نام آن‏حضرت، در منابر و محافل، و بزرگ آوازه نمودن مقام ايشان در شهرهاى مختلف اسلامى به‏دستور مأمون.

11. تزويج ام حبيبه، دختر مأمون به امام رضا (ع) و نامزدىِ ام الفضل براى امام‏محمد تقى (ع)، توسط مأمون عباسى.

12. دستور مأمون به مردم مبنى بر كنار گذاشتن بدعت عباسيان در پوشيدن لباس سياه و تغيير آن به جامه سبز.

13. تشكيل جلسه‏هاى مناظره امام رضا (ع) با رؤساى مذاهب واديان (مسيحيت، يهوديت، صابئين، زرتشتى و...) درباره مسائل كلامى، به دستور مأمون.


ب

گروه فضای مجازی: مؤسسه فرهنگی هنری نور راسخون اولین جشنواره کریمانه راسخون را همراه با بخش وبلاگی برگزار می‌کند.
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، مؤسسه فرهنگی هنری نور راسخون، اولین جشنواره کریمانه راسخون را در سه بخش جشنواره مطالعه کریمانه، جشنواره وبلاگ کریمانه وجشنواره مسابقات کریمانه برگزار می‌کند.

این جشنواره با هدف اشاعه و ترویج فرهنگ اکرام و تعمیق بخشی نگاه مردم به اکرام ایتام، گسترش فعالیت‌های مبتنی بر سبک زندگی اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، آشنایی با فرهنگ منور اهل‌بیت (ع) در همه‌ ابعاد زندگی به ویژه حضرت امام حسن مجتبی (ع)، حضرت امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) و معرفی آداب و رسوم و آئین‌های سنتی در برگزاری جشن‌های مذهبی در اقصی نقاط کشور و حفظ و ثبت آیین‌های سنتی برای انتقال به نسل‌های آینده برگزار می‌شود.

از جمله موضوعات پیشنهادی این جشنواره سبک زندگی فرزندان حضرت علی ابن ابی طالب (ع)، جنبه‌های معنوی سفره‌های کریمانه، آئین‌های جشن و سرور اهل‌بیت (ع) و فرهنگ‌های بومی در هر منطقه از ایران و جهان، خوان کرم در ماه مبارک رمضان (سفره‌های افطار)، نذورات، اشک‌ها و خواهش‌ها، کودکان و فرهنگ اکرام، برنامه‌های دهه‌ کرامت در سراسر کشور است.

بخش مطالعه‌ کریمانه شامل ۵۵ سوال به صورت پنج دوره‌ ۱۱ روزه و طرح شده از کتب و مقالاتی است که روی سایت قابل دانلود است.

در بخش وبلاگ کریمانه ابتدا باید نامی برگرفته از مضامین مربوط به موضوعات جشنواره برای وبلاگ در نظر گرفته شود و سپس به تولید محتوا در قالب‌های عکس، کلیپ، اشعار و دل نوشته‌ها، آثار گرافیکی، آداب و رسوم، طراحی قالب و کد جاوا، اعیاد و جشن‌های اهل ببت (ع) در کشورهای دیگر، حضرت امام رضا (ع) و دهه کرامت پرداخت. بخش مسابقات کریمانه نیز شامل عکس، کلیپ و شعر و مدح است.

یادآوری می‌شود، علاقه مندان برای ارسال آثار تا ۲۴ مردادماه سال جاری، مقارن با میلاد باسعادت امام رضا (ع) فرصت دارند.