کم حجاب ها پرچم داران «شبیخون فرهنگی» هستند
حجاب در لغت به معنای مانع، پوشش، پرده و ستر آمده است و حجاب درون، آن چیزی است که بین قلب و سایر اعضاء فاصله افکنده و حجب به معنای جلوگیری از ورود است. برخی معتقد هستند حجاب، مصدر است و به معنای حائل شدن میان دو چیز اطلاق میشود و همچنین به معنای پرده، فاصل، مانع و حاجز است.در ادبیات عرفی غالباً بسیاری از افراد مفهوم عفاف و حجاب را دو مفهوم مترادف فرض میکنند که هر دو بر پوشیده بودن دلالت میکند در حالی که عفاف و حجاب مترادف نیستند. عفاف ایجاد حالتی در نفس است که مانع از غلبه شهرت می شود. این مفهوم عام دارای سه رتبه است که ایجاد هر یک موکول به تحقق دیگری است و عبارتند از: عفت فکر، عفت اعضاء و جوارح، عفت قلب در واقع عفت حالتی است که درون انسانها شکل میگیرد و حجاب نمود بیرونی آن است.
عفاف اعم از حجاب است و در نگاه دین، عفاف از باب حاکمیت در روابط بین دو جنس دارای مصادیقی است که به شرح ذیل قابل تبیین است.نخستین مصداق عفاف، حجاب یا پوششی است که قرآن کریم در آیات شریفه ۳۱ و ۶۰ سوره مبارکه نور و آیات شریفه ۵۳، ۵۵، ۵۹ سوره مبارکه احزاب به آن پرداخته است که عملاً تبیین فرموده که زنان روسریهای خود را بر سینه خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشیده شود.در معنای خمار که جمع آن خُمُر میشود، آماده است، خمر و خمار به معنای ستر و پوشش است، شراب را خمر میگویند زیرا حواس ظاهری و باطنی را میپوشاند به روسری زنان خمار گویند زیرا به وسیله آن سر و سینه پوشیده میشود؛ تا قبل از نزول آیه، زنان روسریها را به پوش گوش انداخته و پشت سرشان گره میزدند و در نتیجه گردن و بالای سینه آنها آشکار میشد.
در آیه شریفه ۵۹ سوره مبارکه احزاب خداوند میفرماید:" ای پیامبر به همسر و دختر است و زنان مومن بگو جلبابهایشان را به خود فرو افکنند". جلباب یعنی چارقد بزرگتر از مقتنه یا روسری کوچک و از عبا کوچکتر که زن بوسیله آن سروسینه خود را میپوشاند.نگاه کردن که دومین مصداق عفاف است که خطاب به مرد و زن مسلمان است. در آیات شریفه ۳۰ و ۳۱ سوره مبارکه نور که صراحتاً میفرمایند:" به زنان و مردان مومنی بگو نگاهشان را فرو اندازند و به نامحرم نگاه نکنند".
حرف زدن محور بعدی در راه تحقق عفاف، دقت در سخن گفتن است. در آیه شریفه ۳۲ سوره مبارکه احزاب آمده است در هنگام سخن گفتن با مردان صدای خود را نازک نکنید مبادا آنکه دلش بیمار(دارای هوا و هوس) است، به طمع بیفتد.راه رفتن که قرآن کریم در توصیه به زنان برای خودداری از آشکارسازی زینت پنهان خویش به هنگام راه رفتن، یکی دیگر از مظاهر عفت را مورد توصیه و تأکید قرار میدهد و در آیه شریفه ۳۱ سوره مبارکه نور آمده است و میگوید:" زنان مومن طوری پای خود را به زمین نزنند که زیور(خلخال) پنهان پاهایشان معلوم شود و عملاً نباید راه رفتن به گونهای باشد که خُملِ عفت شود که در آیه شریفه ۲۵ سوره مبارکه قصص در ارتباط با دختر حضرت شعیب با حالتی باحیاء خاصری راه میرفت و به سراغ موسی(ع) آمد.
آرایش کردن آخرین مصداق عفاف است که قرآن مجید به آن اشاره کرده است. خودداری از آرایش به روش جاهلیت است. خداوند متعال در آیه شریفه ۳۳ سوره مبارکه احزاب میفرمایند:" زنان ایمان آورنده همانند گذشته و در زمان جاهلیت خود آرایی و خودنمایی نکنند. به هرحال حجاب به معنای پوشش اسلامی دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است.بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود.در خصوص حجاب چشم درآیه ۳۰ سوره مبارکه نور ، حجاب در گفتار درآیه ۳۲ سوره مبارکه احزاب، حجاب در رفتار در آیه ۲۱ سوره مبارکه نور و حجاب زنان سالمند در آیه ۶۰ سوره مبارکه نور مطالبی مطرح شده است.
حجاب قالب و ظاهر است، باطن آن عفت و حیاست که اصلی فرهنگی در تمام فرهنگهاست، اما حجاب با توجه به شرایط فرهنگی مختلف متفاوت است. قرآن در مورد آیات سورۀ احزاب به زنان میگوید وقتی بیرون میآیید زنانگیتان را بروز ندهید، برانگیزاننده حرف نزنید. اگر اینگونه باشید، اولین چیزی که مردان در شما میبینند زنانگی است و سایر توانمندیهایتان پنهان میشود. حجاب جزء دستورات دینی است و تردیدی دربارۀ آن نیست، عفاف نوعی پرهیز و خودنگهداری است؛ معنای وسیعی دارد حتی تا سطح قلب هم پیش می رود و قلب را از وساوس و هرگونه تفکرات باطل و ناصواب محافظت می کند. عفت نگاه، عفت بیان، عفت شکم یعنی قوت و غذا و درآمد همه اینها در مفهوم عفاف جای می گیرد. عفاف دعوت به پاکی است. در بخش حجاب که باز مفهوم دیگری دارد، آن هم یک مفهوم اخلاقی و کاربردی است که بیشتر برای خانمها به کار می رود. اما لزوما هم برای خانمها نیست وقتی می گوییم پوشش برای مرد هم قوانین و وجوهی دارد. باید مردان هم حجاب را رعایت کنند. اگر بخواهیم نگاه جامعی از بیرون به عفاف و حجاب بیندازیم می تواند برون داد رفتاری باشد که مبتنی بر نظام بینشی است، یعنی نوع نگاه، نوع تفسیری که اشخاص نسبت به هستی و خدا و جامعه اشان دارند آن نگاه و بینش وقتی که منطقی باشد و درست تعریف شده باشد در بُعد عفت و حجاب خودنمایی می کند. وقتی درباره عفاف و حجاب صحبت می کنیم بلافاصله نباید به برون داد یا بُعد رفتاری برویم و آنجا متوقف شویم.
ذات جامعه و نظام داخلی کشور عفیف است و همه ی دختران و بانوان ممکن است به حجاب حداقلی بسنده کنند اما برهنه نیستند.حتی تعداد اندک کم حجاب ها و بدحجاب ها برای نظام مقدس اسلامی زیاد به شمار می رود،کم حجاب ها و بدحجاب ها پرچم داران شبیخون فرهنگی و مروجان فرهنگ های بیگانه اند چرا که اصل حجاب در کنه وجودی فرهنگ ایرانی-اسلامی نهفته است و بدحجابی با این فرهنگ غنی منافات دارد فلذا هر عمل فراگیر در جهت رفع معضل بدحجابی نیازمند ضمانت اجرایی قانونی است که عزم دولتی لازم دارد.
مسئله ی حجاب باید اساسی و زیربنایی در خانه و خانواده نهادینه بشود و اینکه می گویند حجاب یک مصونیت است به طور شفاف برای فرزندان تبیین گردد.برخی می گویند حجاب سختی دارد اما اگر از همان ابتدای کودکی فیزیولوژی بدن فرزند را با حجاب عجین کنیم دیگر سختی احساس نمی شود و باید فرزند و جوان ما نیز این را خوب درک کند که مسئله ی سلامت روانی او بسیار مهم تر از جسم و حتی مسائل اعتقادی و اخروی بالاتر از مسائل درنیوی اوست.وقتی شمار بسیاری از مردم دچار گناه یا مشکلی میشوند، باید این نکته را در نظر گرفت که تنها راه مقابله و مبارزه با این مشکل، توصیه و نهی های مستقیم نیست، اگر چه راه نهی و توصیه ی مستقیم را هم نباید فراموش کرد و انکار نمود. ولی در کنار تبلیغهای ساده و مستقیم، باید به پیچیدگیهای مخاطب هم نیم نگاهی انداخت و متناسب با علت گناه کردنش، با او صحبت کرد و هدایتش نمود.
بدحجابی نیز چنین است. نباید نحوه ی ترویج حجاب در جامعه به گونه ای باشد، که گویا همه ی دخترهای بدحجاب این مرز و بوم، از بدحجابیشان کاملا خرسند و خوشنودند و با افتخار و احساس رضایت سرشار به بدحجابیشان میبالند. مگر همه ی جوانهای بی نماز چنین اند؟ مگر هر جوانی که عادت به نگاه با گناه دارد، با رضایت خاطر به کارش ادامه میدهد و از خودش کاملا راضی است؟ پر روشن است که چنین نیست. بسیاری از دختران بدحجاب هم از بدحجابیشان راضی نیستند و به حال دختران باحجاب غبطه میخورند. البته وجود گونههای دیگر بدحجابی و بیحجابی را هم انکار نمیکنم. اما آن چه میخواهم بگویم، این است که همان گونه که عوامل بدحجابی بسیار است و گناه دختران بدحجاب، به یک اندازه نیست، راه و روش و لهجه ی سخن درباره ی حجاب و توصیه به حفظ حجاب هم نباید یک جور باشد.
علت بسیاری از بدحجابی ها غریزه ی جلوه گری دختران است.بسیاری از دختران، به این علت بدحجاب هستند که می خواهند زیباییشان را به رخ بکشند. دختران از نمایاندن حُسنشان لذت میبرند، و از به دام انداختن دل جوانان کیف میکنند. از طرف دیگر خداوند در آفرینششان هر چه ظرافت و زیبایی بود به کار انداخت و آنها را از همه ی مهارتهای دلبری و عشوه گری بهره مند ساخت. در چنین شرایطی بدحجابی و هر آن چه که در جامعه میبینی چندان دور از انتظار نخواهد بود. اینها صفاتی است که خداوند بر اساس حکمت خود در نهادِ دختران نهاد و هیچ راهی برای مبارزه با آنها قرار نداد.
دختران باحجاب چگونه با حجاب شدند؟
اما اینجا سؤالی به نظر میرسد که شاید برای دختران بدحجاب به صورت جدی تر مطرح شده باشد، و آن این است که چطور میشود یک دختر، به ویژه اگر دختر زیبارویی باشد، بدون آرایش و با حفظ کامل حجاب در جامعه حاضر میشود؟ این دختر باحجاب چه روحیه و چه عالم مرموزی دارد که حتی با دور دیدن چشم اولیایش به حجابش دل بسته است؟
یکی از مهمترین فرق های دختران باحجاب، با دختران بدحجاب این است که دختران باحجاب، دخترتر و در میل و گرایش های دخترانه نیرومندترند.چیزی که انسان را خراب، و برای گرفتار شدن در گناه، آماده میکند، بی توجهی به کششها و گرایشهای خود است. تا انسان به خواسته ها و میلهای خود توجه نکرد، در میلهای خود قناعت خواهد ورزید و رفته رفته زندگی اش به گناه خواهد کشید.ما میدانیم که همه ی انسانها راحتی و آسایش را دوست دارند. برخی به همین دلیل، راحت طلب میشوند و زندگی خود را به بیهودگی میگذرانند. اما کسی که راحت طلب تر باشد و به فکر آسایش و آرامش عمیق تر و ماندگارتری است، به کار و تلاش و فعالیت مشغول خواهد شد.
داستان زیبایی دوستی دختران نیز همین است. هر چه یک دختر به زیباییاش بیشتر اهتمام بورزد، دست به کارهای بیشتر و سخت تری در راستای آرایش خود خواهد زد. او حتی حاضر است یک ساعت صورت خود را با ماسک زجر دهد تا به زیبایی طبیعی تر و ماندگارتری برسد. گاهی سالن آرایش به شکنجه گاه شبیه میشود تا چند صباحی این دختر پوست بی مویی را تجربه کند. وبالأخره برخی دختران با پذیرش هزینه های کلان، حتی حاضر میشوند بینی خود را عمل کنند و با همه ی درد و خطر آن بسازند. این همه کارهای زجرآور و گاه چندشآور، به خاطر زیباییهای چند روزه یا چند ساعته تحمل میشود؛ یعنی زیبایی برای انسانها و به ویژه خانمها اینقدر مهم است.
خانمهای باحجاب هم درست همین روش را دنبال میکنند. اما نگاهشان دقیق تر و کاملتر است. اگر دختران بدحجاب آرزو دارند تا حدود چهل سالگی زیبا بمانند، دختران باحجاب، به فکر زیبایی جاوید هستند. آنها به فکر دلبری از همه ی عالم و هستی هستند، نه چهار جوان خیابانی. در نگاه یک زن باحجاب، سراسر دنیا سالن آرایش است و حجاب، ماسک خوشایند و کم آزاری است که اثری چنین ماندگار و جاوید بر صورت زن به جای میگذارد.
داشتن حجاب فقط به پوشیدن لباس نیست
زنان و مردان جامعه باید در نگاه خود حیا داشته باشند چراکه ۸۰ درصد انحرافات به این موضوع وابسته است.یکی از آفت های بزرگ خودنمایی بانوان در اجتماع می باشد باتوجه به اینکه بیماردلانی در سطح جامعه ما هستند که باعث آلودگی می شوند نیز باید بانوان توجه داشته باشند تا خود را در معرض خودنمایی نگذارند و دچار آسیب نشوند.
عفاف و حجاب یکی از ضروریات دین است و اگر در آن موضوع خللی وارد شود فرد آسیب می بیند. مهمترین آسیب های بی حجابی افرادی را تهدید می کند که ناقض مسئله حجاب هستند، بنابراین ما وظیفه داریم که مردم را با مسئله عفاف و حجاب آشنا کنیم و حلاوت حجاب را به مردم بچشانیم. آنهایی که در امر حجاب کوتاهی می کنند معاند با خداوند نیستند، بلکه از ضعف آگاهی رنج می برند که باید برای آگاهی بخشی به افراد ناآگاه تلاش زیادی شود. اگر حجاب در کودکی در بین افراد نهادینه شود، اثرات امنیت روانی و اجتماعی آن در بزرگسالی نیز برای جامعه ماندگار می شود
داشتن حجاب فقط به پوشیدن لباس نیست
حجاب یک مصونیت است نه یک محدودیت، محدودیت هایی که در دین وجود دارد برای مصونیت است تا روح و روان جسم مان سالم بماند.حجاب و حیا در فطرت همه انسان ها وجود دارد و اصل حجاب در همه دنیا است.زن با وجود حجاب رویایی تر می شود، امروز زنان و دختران محجبه ما نباید دست از حجاب خود بردارند و باید در جامعه طوری رفتار کنند که مشوق دیگر بانوان جامعه شوند.داشتن حجاب فقط به پوشیدن لباس نیست بلکه باید در پوشیدن آن توجه بیشتری صورت گیرد.با توجه به بررسی های انجام شده عدم پوشش حجاب در جامعه یکی از علل جدی است که باعث تخریب خانواده شده است.علم پزشکی ثابت کرده است که برهنگی در بانوان باعث به هم ریختن زیبایی آنان می شود. اگر در گذشته آمار طلاق کمتر بوده به دلیل آن است که ما در سطح جامعه خود شاهد بی حجابی نبوده ایم.مردم جامعه ما باید بدانند که اگر بانوانی در اجتماع حجاب را رعایت نکرده است دلیل بر بی عفتی وی نخواهد بود.افرادی که خداوند نقش کمرنگی در زندگی آنها دارد، از حدود الهی تعرض می کنند و درگیر مد و تهاجم فرهنگی می شوند و کم کم حجاب برای آنها بی اهمیت می شود. در حال حاضر در قلب اروپا نیز افرادی هستند که حاضر نیستند حجاب را از خود دور کنند، بنابراین ما باید تلاش کنیم به جای نشان دادن برهنگی غرب در بین افراد جامعه، حفظ حجاب این زنان را نمایش دهیم.در جامعه اسلامی افراد زیادی هستند که خداوند برای آنها زنده هستند و در همه حال خداوند را ناظر بر اعمال خود می دانند و همین سبب شده است تا به عنوان یک عامل درونی برای افراد باشد که به واسطه آن حفظ حجاب می کنند.
باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان، دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما مسلمانان جلوگیری از آن واجب است و از آزادی های مخرب باید جلو گیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف، حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلو گیری نشود، همه مسئول هستند. مردم و جوانان اگر به یکی از امور مذکور برخورد کردند، به دستگاه های مربوطه رجوع کنند و اگر کوتاهی کنند، خودشان مکلف به جلو گیری هستند.
بند(م) وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی (ره)
متاسفانه در سال های اخیر به موازات گسترش پدیده بی حجابی در جامعه، سکوت، بی برنامگی و انفعال متولیان فرهنگی و دستگاههای مربوطه را شاهد بوده ایم، اینک که این مسئله در کشور هیچ ارگان و نهاد و مسئولی را در مقابل خود نمی بیند، دشمنان کمین کرده جمهوری اسلامی، فرصت را غنیمت شمرده و سعی در ترویج بی بندوباری در فضای دانشگاه دارند.
اندکی به عبارات زیر بیاندیشیم... .
*هرچادری که دور انداخته شود، افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده در برابر او می گشاید و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امید های شعله ور شدن استعمار ۱۰ برابر می شود. (فرانتس فانون، جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی)
*باید زنان مسلمانان را فریب داد و از زیر چادر بیرون کشید، با این بیان که چادر عادت است از خلفای عباسی و یک برنامه اسلامی نیست، پس از آنکه زنان را از چادر و عبا بیرون آوریم باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنجا بیافتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد. (مستر همفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی)
عبارات فوق نشان دهنده بخشی از اهداف پلید دشمنان اسلام برای ترویج فرهنگ بی حجابی در جوامع اسلامی است، دنیای غرب که خود در فساد و پلشتی غوطه ور است سعی می کند برای گمراه کردن افکار عمومی در پاسخ به برخی از دینداران جوامع خود، فرهنگ سخیف و بی پایه خود را به جوامع دیگر به خصوص دنیای اسلام پمپاژ کند.در این راستا جناح فرهنگی مومن به عنوان سربازان و افسران جنگ نرم، در شناسائی و تبیین راه کارهای روشن نگه داشتن چراغ عفاف و حجاب در جامعه باید از همه ظرفیت ها و امکانات موجود سخت افزاری و نرم افزاری نهایت بهره را ببرد.
مسئولان و متولیان فرهنگی محترم آیا وقت آن نرسیده است که در اجرا کردن قوانین و مسئولیت های سنگینی که بر دوش شماست، اقدام به عملی مناسب و مطابق با نیاز زمانه بزنید؛ مگر نه اینکه حق مسلم هر دانشجویی است که در فضای آرام و به دور از بداخلاقی و آلودگی های اخلاقی به مسئله پژوهش و امور درسی خود برسد؟ آیا ترویج بدحجابی، تجاوز به حقوق دیگران نیست؟ هیچ کس مدعی نیست که با برخورد انتظامی و انظباطی مسئله حجاب حل نمی شود؛ اما معتقدیم این اقدامات فقط ضمانت کننده هایی هستند که قرار است نظم را برقرار و شکستن قانون را برای هنجارشکنان هزینه دار کند.مطالبه اجرای قانون در حوزه هنجارهای پوشش در فضای دانشگاه معنایی جز این ندارد که مکانیزمی برای تضمین اجرای آن تعریف شود. از مسئولان انتظار می رود که با هماهنگی و با شجاعت و شهامت وارد میدان عمل شوند و با بی اعتنایی کامل به فشارها و جوسازی های دشمن به تکلیف خود عمل کنند.
نکته بسیار حائز اهمیت اینکه حجاب حق الهی است؛ شبههای که در ذهنیت بعضی از افراد هست این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده برای او به وجود آورده و بنابراین تصور میکنند حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است در حقیقت حجاب برای زن محدودیت و حصار نیست.حرمت زن اختصاص به خود زن دارد نه شوهر و نه خانواده، همه اینها اگر رضایت بدهند قرآن راضی نخواهد بود. چون حرمت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد و اگر جامعهای این درس رقت و عاطفه را ترک کند و به دنبال غریزه و شهوت رفت به همان فسادی مبتلا میشود که در غرب ظهور کرده، لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دارم.زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است یعنی این مقام و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست به زن داده و فرموده این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن آنگاه جامعه به صورتی درمیآید که قرآن در آن حاکم است جامعهای که قرآن در او حاکم است جامعه عاطفه است و پسرش این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آنها مادران هستند و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رأفت و رقت میدهد و رأفت و رقت در همه مسائل کارساز است.
حجاب به معنای پوشش، امری ظاهری و آشکار برای افراد به ویژه بانوان است و عفاف معنای گسترده تری نسبت به حجاب دارد و بر رابطه ی فردی و اجتماعی افراد تاثیر می گذارد.حجاب و عفاف زیرمجموعه ی قاعده ی کلی و بزرگتری به نام اخلاق است. وجود آن در جامعه نه تنها به نشاط جامعه کمک می کند بلکه امنیت روانی و اجتماعی را نیز با خود به همراه می آورد.
هشتاد سال از روزي كه رضاخان ديكتاتور پليد و نوكر اجانب، مسجد گوهرشاد- اين خانه خدا- را به توپ بست و معترضان به بي حجابي را به خاك و خون كشيد، مي گذرد و امروز بيش از هر روز شاهد به بار نشستن خون آن مظلومان و جهاني شدن آرمان آن انسان هاي والا هستيم واقعه مسجد گوهرشاد مشهد در 21 تیرماه سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی، از رخدادهای مهم دوران حکومت رضا شاه پهلوی و نخستوزیری محمدعلی فروغی روز تاریخی تلخی است که از خاطر ملت ایران نمیرود.سالروز خیزش مردم علیه قانون کشف حجاب که در جریان این واقعه به کشتار مردم بی گناه در مسجد گوهرشاد مشهد مقدس منجر شد، به عنوان روز «عفاف و حجاب» نامگذاری شده است.
حجاب در دیگر ادیان و مذاهب
پوشش ديني بانوان از اختراعات آيين اسلامي نيست بلكه ريشه در تاريخ دارد. به گفته ويل دورانت: (قوم يهود و ايرانيان قديم، حجاب را براي بانوان يك نوع كرامت و شرافت، و از واجبات ديني ميدانستند) اسلام، پوشش و حجاب را براي شبهجزيره عربستان به ارمغان آورد. هماكنون در اسرائيل، بسياري از بانوان قوم يهود با پوشش كامل به مدرسه و دانشگاه ميروند، ولي در فرانسه و تركيه به جرمداشتن حجاب، زنان از تحصيل باز داشته ميشوند، درحالي كه از نظر منشور جهاني هر انساني در اتخاذ عقيده، شغل، مسكن و نوع لباس، آزاد است. هر كشوري لباس ملي خاصي دارد كه هر انساني حرمت آن را پاس ميدارد و كسي حق تعرض و مزاحمت ندارد درحالي كه برخي از حكومتهاي غربي، چادر و يا پوشش اسلامي را كه هيچگونه ضرر و زياني ندارد، برنميتابند. اما در مقابل برهنگي و خودآرايي زنان را كه باعث تهييج شهوات و ناهنجاريهاي اجتماعي و اخلاقي و ناامنيهاست، مورد تشويق قرار ميدهند. بيبند و باري و مفاسد اخلاقي و جنسي در اين كشورها به حدي است كه برخي از دختران غربي براي حفظ امنيت خود، به سياهپوستان پناه ميبرند
چه بسا، یکی از شبهاتی که عدّهای در مورد حجاب و پوشش، به آن گرفتار شدهاند، این است که تصور میکنند که در عصر و زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) هیچ موقع در مورد حجاب، برخورد شدیدى که امروزه شاهد آن هستیم نمىشد و تنها در حد ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر بوده و هیچ گونه بر خوردى نبوده است و حتى اصرارى هم به ارشاد نداشتند؛ زیرا خدای متعال وحى فرمود: «بر تو تکلیفى نیست، فقط دعوت زبانى کافى است و این خداوند است که هر کس را بخواهد هدایت و گمراه مىکند.» آیا واقعا در عصر پیامبر و امام معصوم(علیهمالسلام) چنین بوده است؟
در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که پوشش اسلامی و دینی، یکی از احکام ضروری و جزو مسلمات دین اسلام است و در آن هیچ مسلمانی تردیدی ندارد؛ چون علاوه بر آن قرآن، روایات متعددی که دال بر وجوب حجاب کند، موجود است. از این رو، هم فقهای شیعه و هم فقهای سنی در این مسأله اتفاق نظر دارند.هر چند در عصر پیامبر و امامان معصوم(علیهمالسلام)، بانوان بدحجاب وجود داشتهاند، ولی قرآن کریم با این پدیده برخورد کرده و در پی آن، دیگر آن زنان قادر نبودند که هر طور میخواستند در جامعه ظاهر شوند. این مسأله، به خوبی از آیاتی که تاکید بر حجاب و پوشش و پرهیز از هرگونه تبرج، خودنمایی، تحرک و بیحجابی عصر جاهلیت دارد، قابل استفاده است؛ «وَ قَرْنَ فى بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ اْلأُولى؛ و(ای زنان پیامبر) با وقار در خانه خود قرار گیرید و (در میان مردم) همانند ظهور(زنان) در دوران جاهلیت نخستین، (با آرایش و زینت بدون رعایت حجاب) ظاهر نشوید.»[احزاب، 33]
منظور از جاهلیت نخستین، همان جاهلیتی است که هم عصر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بوده است؛ به گونهای که در تاریخ آمده است که آن زمان، زنان حجاب و پوشش درستی نداشتند و دنباله روسری خود را به پشت سر میانداختند؛ به طوری که گلو و بخشی از سینه و گردنبند و گوشواره آنها مشخص بود. از این رو قرآن کریم همسران پیامبر را از این گونه اعمال باز میدارد. ناگفته نماند که، بدون شک این حکم و تکیه این آیه بیشتر بر همسران پیامبر بوده است.امّا در آیهای دیگر علاوه بر تاکید بر پوشش همسران و دختران پیامبر بر پوشش زنان مؤمن نیز تاکید دارد؛ «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ؛ ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زنهای مؤمنان بگو؛ روسریها و چادرهای خود را بر خویش بیفکنند(که گردن و سینه و بازوان و ساقها پوشیده شود) این(کار) نزدیکتر است به آنکه(به حجاب و عفت) شناخته شوند، تا مورد تعرض و آزار(فاجران) قرار نگیرند.»[احزاب، 59]
همچنین در آیهای دیگر به طور عام، از همه زنان مؤمن خواسته شده است تا حجاب و پوشش خود را داشته باشند؛ «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِى الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را(از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند؛ مگر آنچه که طبعیتا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش(فرو) اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان و... آشکار نکنند.»[نور، 31]
کلمه «خُمُر» که در این آیه بکار برده شده است، جمع خِمار و معنای آن؛ روسرى و سرپوش است.[1] واژه «جیوب» نیز از جَیب گرفته شده و به معنى قلب، سینه و گریبان میباشد.[2]علامه طبرسی، در تفسیر این آیه، چنین میگوید: «بانوان شهر مدینه اطراف روسرىهای خود را به پشت سر مىانداختند و در نتیجه بخشی از سینه و گردن و گوشهاى آنها مشخص مىشد. بر اساس این آیه، موظف شدند اطراف روسرى خود را به گردن بیندازند تا این مواضع نیز مستور(و پنهان) باشد.»[3] فخر رازى، این نکته را یاد آور شد که «خدای متعال با به کار بردن واژههاى «ضَرب» و «عَلَى» که مبالغه در القاء را مىرسانند، به دنبال بیان لزوم پوشش کامل این نواحى است.»[4] ابن عبّاس در تفسیر این جمله نیز مىگوید: «یعنى زن باید، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند.»[5]
دردین زرتشت پوشاندن صورت معمول نبوده، ولی پوشش مو و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر در میان زنانشان رایج بوده است، ویل دورانت با این جمله وضعیت پوشش یهودیان را توصیف میکند(اگر زن به نقض قانون حجاب میپرداخت، چنان که اگر بی سر پوش به میان مردم میرفت یا با سخنی با مردان درد دل میکرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم میکرد، همسایگان صدایش را میشنیدند در آن صورت مرد میتوانست او را بدون پرداخت مهریه طلاق دهد)،حجاب در دین مسیحیت نیز که استمرار دین یهود است به عنوان حکم الهی مطرح بوده و «پولس رسول» که کتاب و توصیه های او برای دنیای مسیحیت لازم الاجراست، معتقد است پوشیدگی دارای دو مفهوم جداگانه است، یکی احترام مذهبی و دیگری مظهر تفاوت جنسی. او معتقد است به همان مقدار که پوشیده بودن موهای مرد بیاحترامی به پروردگار محسوب میشود، عریان بودن موهای زنان هم بی حرمتی است.
تبیین حجاب از دیدگاه قرآن و روایات
در این زمینه، روایات و احادیث متعدد و متواتری وجود دارد که در کتب شیعی از جمله وسائل الشیعه ذکر شده است که برخی از آنها در ارتباط با تفسیر آیات مربوط به حجاب و پوشش ذکر شده است و برخی هم حکم بانوان سالخورده را در خصوص حجاب بیان داشته است و برخی نیز در مورد إماء و کنیز وارد شده است و بعضی هم زمان وجوب و لزوم حجاب و پوشش را بیان داردمهمترین آیه حجاب در قرآن آیه 30 سوره نور است که خداوند متعال میفرماید:«ای پیامبر، به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو بندند و دامن عفت خود را حفظ کنند و زینت و آرایش خود را جز آنکه قهراً آشکار میشود بر بیگانه آشکار نسازند و باید به وسیله مقنعه و چارقد سینه و گردن خود را بپوشانند، جز برای شوهر و محارم.»، بنابراین از آیات قرآن در مییابیم که حجاب یک آموزه و حکم الهی است که در نوع زندگی افراد تأثیر میگذارد، افرادی که در جامعه حجاب را رعایت میکنند سبک زندگی را براساس این نوع حجاب، میسازند ودر واقع حجاب در اینجا علت و عامل نوع خاصی از سبک زندگی میشود، البته باید گفت حجاب صرفا یک لباس و پوشش نیست، بلکه عفت و مصونیت است، از سوی دیگر افرادی که حضور اجتماعی بدون حجاب دارند، سبک زندگی دیگری را در جامعه ایجاد میکنند و به آسیبهای متعددی در جامعه و برای خود دامن میزنند.به طور کلی، روایات وارده، اصل وجوب حجاب و پوشش را مسألهای مسلّم و ضروری دانسته و به شرایط، خصوصیات، زمان و استثناءات آن پرداخته است. به عنوان نمونه به مواردی از آنها اشاره میکنیم.
1. در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) آمده است: «کُلُّ آیتِهِ فِی القُرآنِ فِیهَا ذِکرُ الفُرُوجِ فَهِی مِنَ الزِّنَا إِلّا هَذه الآیته(وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ) فَإنَّهَا مِنَ النَّظرِ؛ هر آیه که در قرآن، سخن از حفظ فروج به میان مىآید، مراد حفظ کردن از زنا است، جز این آیه که مراد از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران مىباشد.»[6]
2. فضیل بن یسار در سوالی از امام صادق(علیهالسلام) میگوید: «سَألتُ أبَا عَبدِالله علیهالسلام، عَن الذراعَینِ مِنَ المَرأتِهِ، همُا مِنَ الزِّینتِهِ ألتى قَال الله: «وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إلّا إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ»؟ قَالَ: نَعَم وَ مَا دُونَ الخِمارِ مِنَ الزینتهِ وَ مَا دُونَ السَّوارِین؛ از امام صادق علیهالسلام سؤال کردم؛ آیا دو تا ذراع زن از جمله زینت است که خدا مىفرماید: «براى غیر شوهر نشان داده نشود؟» حضرت فرمود: بلى و نیز سر و موهاى سر و گردن و بخشى از سینه که با روسرى پوشانده مىشود، هم از زینت است و نیز آن چه زیر دستبند و بالاتر است هم از زینت(مراد محل زینت است) است و براى غیر محارم نمىتوان نشان داد.»[7]
3. احادیثی که اصل حجاب و پوشش را مسلم دانسته و زمان وجوب آن را بیان میکند.
الف) محمد بن مسلم از امام محمد باقر(علیهالسلام) روایت میکند؛ «لَا یَصلحُ لِلجَاریتِهِ إِذَا حَاضَت إِلّا أَن تَختَمرَ؛ دختر هنگامى که به حد بلوغ(شرعى) رسید، باید روسرى داشته باشد.»[8]
ب) امام رضا(علیهالسلام) در این باره فرموده: «لَا تَفطِی المَرأتُهُ رَأسَهَا مِنَ الغُلامِ حَتّی یَبلُغَ الغُلامُ؛ پسر هنگامی که به حد بلوغ رسید، زن باید حجاب را رعایت کند و سر خود را از او بپوشاند.»[9]
بنابراین، مضاف بر ضرورت و کارکردهای فردی و اجتماعی حجاب و پوشش، آیات و احادیث متعددی بر لزوم و وجوب حجاب دلالت دارند. از طرفی پوشش یک امر غریزی و فطری برای انسانها نیز میباشد و در طول تاریخ و از دیر زمان، بشر در حد امکان نسبت به مسأله پوشش و حجاب اهتمام داشته است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل خود قرار دادهاند.ولی با این وجود، موارد برخورد پیغمبر اکرم با بد حجابی بدست نیامده است و به طور کلی هم جزئیات دقیقتری از زندگی عصر پیغمبر موجود نیست.
هر چند در عصر پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و امام علی(علیهالسلام)، بانوان بد و بیحجابی وجود داشتهاند، ولی این بدین معنی نیست که این گونه زنان، قادر بودند که هر طور که دلشان میخواسته است، در جامعه ظاهر شوند. همچنین اثبات این ادعا نیز مشکل است؛ زیرا افرادی که در قلمرو حکومت اسلامی میزیستهاند، قوانین اسلامی را به ظاهر رعایت میکردند. حتی اقلیتهای دینی هم موظف به رعایت مقررات اسلامی در جامعه اسلامی بودهاند؛ همچنانکه این مسأله در کتب فقهی نیز آمده است.امّا آنچه که در عصر پیغمبر اکرم معمول بوده، حجاب نداشتن کنیزان بوده است؛ آن هم در محدوده سر و گردن بوده و نه بیشتر. از این رو به بانوان آزاد مسلمان، دستور داده شده که حجاب اسلامی را کاملا رعایت کنند، تا نسبت به کنیزان شناخته شوند.
پس بر این اساس، ادعای اینکه حجاب و پوشش در عصر پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نبوده، حرفی بدون دلیل و منطق است که دلایل قرآنی و روایی، خلاف آن را ثابت میکند.نظام جمهوری اسلامی ایران، با هدف حاکمیت احکام و ارزشهای دینی و اسلامی در جامعه شکل گرفته است و انتخاب این نظام از سوی مردم، بیانگر خواست آنها در پذیرش ارزشها و اصول اسلامی و اجرای آن در کشور است و مردم هم با آگاهی و اطلاع کامل، نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کردهاند و از آنجایی که حجاب و پوشش به عنوان یکی از احکام و دستورات اجتماعی دین اسلام، نقش مهمی در حفظ سلامت اجتماع و حریم خانواده و جلوگیری از فساد جامعه داشته است و همچنین کوتاهی و بیتوجهی به آن، اثرات نامطلوب و زیان باری برای جامعه میتواند داشته باشد.
حکومت دینی و اسلامی، موظف است که زمینهها و شرایط لازم را برای رعایت این احکام الهی فراهم کند و با متخلفان آن برخورد کند. پس مقابله با بیحجابی و دستور به رعایت آن، هر چند نوعی محدودیت آزادی تلقی میشود، ولی این در حقیقت محدود کردن آزادیهای مخربی است که بنیان اجتماع و خانواده را سُست کرده و سلامت جامعه را به خطر میاندازد و نتیجه آن به دست آوردن آزادیهای مطلوبتر و امنیت و آسایش افراد جامعه خواهد بود؛ مانند ایجاد محدودیت در استفاده از بعضی از غذاها، برای حفظ سلامتی بدن، آیا هیچ منطقی قبول میکند که تحت عنوان آزادی، استفاده از هر نوع غذا که برخی از آنها سلامتی جسم را به خطر میاندازد، جایز بداند؟
به علاوه، برخی از احکام شرعی به گونهای میباشند که اگر فردی آن را انجام ندهد، ضررش بیشتر متوجه خودش میشود؛ مانند به جا نیاوردن نماز که در اینجا اجبار مطلوب نیست، ولی برخی دیگر، همانند رعایت نکردن حجاب و پوشش، نه تنها فرد متضرر میشود؛ بلکه موجب ضرر برای دیگر افراد جامعه نیز میشود. در اینجا چون مصلحت جامعه بالاتر از مصلحت فردی است، لذا لازم است که با افراد متخلف برخورد شود و آنها را ملزم به رعایت مقررات کرد؛ از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، جامعهای که در آن زندگی میکند، از یک سو جامعه همچون حریم خانه او محسوب میشود، پاکی جامعه به پاکی او کمک میکند و آلودگی آن به آلودگی او منجر میشود.
لذا در دین اسلام، هر کاری که فضا و جو اجتماع را آلوده میکند، باید با آن مقابله کرد؛ زیرا که گناه همچون حریق است و هنگامی که در جایی از جامعه این حریق روشن شود، لازم است که سعی و تلاش کرد تا آن حریق خاموش شود و یا حداقل محاصره شود؛ ولی اگر به حریق دامن زده شود و آن حریق از جایی به جای دیگری برده شود، حریق و آتش همه جا را فرا خواهد گرفت و آن موقع، کسی قادر به کنترل آن نخواهد بود و از آن گذشته بزرگی گناه در نگاه عامه مردم کوچک و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها که خود سد بزرگی در برابر فساد است، از بین خواهد رفت.از این رو، حکومت اسلامی، وظیفه مقابله دارد و باید جلوی نشر منکرات و زمینههای ایجاد فساد را بگیرد. البته این به معنی اجبار و استفاده از زور برای حجاب نیست؛ بلکه نوعی واکسینه کردن و جلوگیری جامعه از بیماریهای روانی است.بنابراین، حاکمان دینی و اسلامى موظف به از میان بردن زمینهها و عوامل مزاحم رشد فضائل و ارزشهای انسانى هستند و این در حقیقت همان بسترسازى براى سلامتی روان جامعه است.
پیام وآثارحضور زن با حجاب در جامعه
از دیدگاه اسلام زن شخصیتی شایسته و رسالتی الهی دارد که میتواند با پیمودن مدارج کمال به مراتب عالی انسانی برسد، زن مربی بشر است و میتواند با تربیت فرزند صالح، امتی را از گمراهی نجات بخشد، جایگاه والای زن میطلبد که این گوهر آفرینش، در صدف حجاب قرار بگیرد تا ارزشهای انسانیاش محفوظ بماند.زن با حجابش پیامی به مردان و نامحرمان در محیط کار و اجتماع میدهد که کسی حق تعرض و سوء استفاده از او را نخواهد داشت، حجاب برای حفظ خود زن است و هم برای حفظ جامعه ، زنان نسبت به مردان تفاوتهایی دارند؛ زیرا از جاذبه های بیشتری در خلقت برخوردارند که ممکن است مورد سوء استفاده قرار بگیرند. اسلام چون میخواهد زن نقش مثبت و مؤثری در جامعه داشته باشد، حجاب را به او توصیه میکند تا با توسل به حجاب نقش متعالی خویش را در جامعه ایفا کند. اسلام زن را به عنوان یک مادر و همسر به تعالی میرساند و از او میخواهد با حفظ حجاب مصون بماند، زیرا فلسفه آفرینش انسان بر رشد و تعالی و تکامل انسان قرار گرفته و بیگمان خداوند متعال هم برای رسیدن به این تعالی دستورالعملها و برنامه هایی را به بندگان خود داده است، این دستورالعملها از عالیترین جایگاه هستی صادر شده که آن جایگاه الهی و وحیانی است. این دستورالعمل به نام سبک زندگی به ما چگونه زیستن را آموزش میدهد.
خداوند متعال برای شخصیت انسانها کمالاتی را متصور است که با تشکیل خانواده انسان به این کمالات نایل میشود و برای اینکه خانواده به کارکردهای خود بخوبی عمل کند باید به دستورهای خداوند و دین اسلام توجه ویژه ای داشت. یکی از اندیشمندان آمریکایی درباره سقوط ارزشها در آن جامعه گفته در غرب خانواده به دلیل بی توجهی به رعایت حریمها و حرمتها از هم پاشیده، کشورهای شرقی مواظب و مراقب باشند این کانون و مرکز مهم پویایی فردی و اجتماعی دچار این انحرافات و سقوط نشود. دشمنان اسلام به دقت و ظرافت متوجه این مسأله شده اند که یکی از راههای اثر بخش و تأثیرگذار و البته کم هزینه بر انحراف و سقوط ارزشهای اسلامی و انسانی در جوامع دیندار، ترویج بی بند و باری است، آنها دریافته اند اولین چیزی که در یک انسان جلب توجه و باعث کشش میشود، ظاهر افراد است، این ظاهر به عنوان اولین تابلو و ویترین، نظر انسانها را به هم جلب میکند. بنابراین اسلام هم به لحاظ اخلاق و آداب اجتماعی به ما میآموزد با چه ویژگیهای ظاهری و آراستگی هایی در جامعه حضور یابیم. اسلام به ما میآموزد آیا پوشش و ظاهر ما میتواند به امنیت اخلاقی، روحی و روانی و بهداشت معنوی آسیب برساند یا نوع پوشش و حضور در بین اقوام و اجتماع میتواند باعث آرامش و آسایش روحی و روانی شود، بنابراین اسلام در جهت به خطر نیفتادن بهداشت معنوی و روحی و روانی در تعاملات افراد بویژه بین دو جنس مذکر و مونث حریمها و حرمتهایی را قایل شده است که با عمل به آنها صلاح و خیر افراد و جامعه را نیز متذکر شده است ،اگر خداوند در قرآن از زنان مؤمن پوشیدگی و حجاب و عفاف را خواسته است، از سر مهرورزی و لطف به بندگانش صادر شده است؛ زیرا بسیاری از آشفتگی ها و اختلالات روانی و تزلزلهایی که بنیان خانواده را از بین میبرد و گاهی موجب طلاق نیز میشود از مسأله ای به نام رعایت نکردن حجاب ناشی میشود.
تمامی مسلمانان موظف هستنددر برابربانوانی که به هر دلیلی و ازروی ناآگاهی تحت تاثیر تبلیغات مسموم دشمن قرار گرفته اند و حجاب خود را رعایت نمی کنند ، با زبان محبت آمیز آنان را ارشاد و امر به معروف ونهی از منکر کنند.حجاب چادر ، مجوز حضور زن در فعالیت های اجتماعی است وحفظ حجاب تکلیف شرعی همه خواهران و برادران جامعه اسلامی است که جهت برقراری امنیت فکری و روانی جامعه باید رعایت گردد.
برخی غرب زدگان از چادر به عنوان زندان و حصار برای زن تعبیر کرده اند که نشان از کوته فکری انان دارد چرا که چادر به عنوان یک قلعه و دژ نگهبان عمل می کند و اجازه نمی دهد هر هوس رانی به حریم زن مسلمان تجاوز کند و بستر آرامش فکری ، ذهنی و رانی را برای بانوان مسلمان فراهم می کند .حجاب چادر ، مجوز حضور زن در فعالیت های اجتماعی است و خداوند تبارک و تعالی نیز در آیات متعدد تذکر داده است که زنان چشم های خود را از نامحرم ببندد ، بدن خود را از نگاه نامحرم بپوشانند و زینب خود را آشکار نکنند تا هر نگاه هرزه ای به آنان نظر شیطانی نداشته باشدیکی از عوامل شیوع فساد به ویژه در جوامع غربی ، برداشته شدن حریم بین زن و مرد است و که با شیوع روابط غیر شرعی بسیاری از مفاسد، زشتی ها و آلودگی ها در کشورهای غربی رواج یافته است.عفاف نقطه حساس جوامع اسلامی است که سبب مصونیت زن از تمام آشفتگی های ذهنی ، بزهکاری و بیماری های روحی و روانی شده و ارامش و سلامت اجتماعی جامعه را فراهم می آورد.
مستكبران هر چند آموزه هاي الهي را باور ندارند، لكن به تجربه دريافته اند كه اگر در جامعه اي حيا از ميان برود ايمان هم از بين مي رود و عزت و كرامت آن جامعه پايمال مي شود و آن جامعه به اجتماعي حقير و ذليل مبدل خواهد شد كه به راحتي مي توانند سلطه خود را بر آن تحميل نمايند. همان بلايي كه بر سر مردم جوامع غربي آورده اند و آنها را برده وار تابع خود كرده اند كه سكوت دهشت بار مردم اين جوامع در برابر جنايات غزه نمونه اي از آنست.لذا امروز كه مستكبران ورشكسته جرأت تهاجم نظامي ندارند و ديگر قدرت ندارند توپ هاي جنگي شان را براي حذف حجاب و مدافعان آزادي خواه آن به كارگيرند، توپخانه هاي رسانه اي شان را براي ترويج بي حيايي و بي عفتي به ميدان آورده اند و انبوه شبكه هاي ماهواره اي و اينترنتي را براي در هم شكستن اراده ملت ما به كارگرفته اند.آنها تصور مي كنند آنچه را نتوانستند با آتش توپخانه جنگي به دست آورند مي توانند با حملات توپخانه هاي ماهواره اي به بنيان هاي اخلاقي به دست آورند، اما زنان قهرمان و بيدار ايران اسلامي با مقاومت در برابر تهاجم گسترده تبليغاتي دشمن نشان داده اند كه حاضرند از جان خويش بگذرند امّا از عفت و حجاب خود هرگز.
عفاف و پاکدامنی برای زن و مرد سبب سلامت زندگی و پایداری و استحکام خانواده می شود اگر این ارزش مقدس به هر دلیلی رعایت نگردد سبب خواهد شد جوانان ما از ازدواج گریزان شود و با افزایش بی بندو باری و بی عفتی در جامعه ، جوانان زیربار مسئولیت تشکیل خانواده نخواهند رفت و بینان این نهاد مقدس مورد هجمه نابخردانه افراد معاند قرار خواهد گرفت.یکی از اهداف اصلی معاندین، نابودی کانون خانواده است که برای دست یابی به این هدف شوم خود ، از ماهواره به عنوان ابزار استفاده کرده و با تولید فیلم های مبتذل و وسوسه انگیز ، بنیان خانواده ها را نشانه می گیرند.در سایه عفاف و پاکدامنی تمامی افکار ناسالم و روابط های نامشروعی که موجب فروپاشی خانواده ها می شود از بین می رود بنابراین با توجه به اینکه دین مبین اسلام ، برای زنان آزادی و حق شرکت در امور اجتماعی قائل شده است ولیکن در عین حال برای محافظت از آنان ، بانوان و مردان مسلمان را از هرگونه اختلاط خارج از حدود عرفی وشرعی نهی کرده است یکی از عوامل شیوع فساد بویژه در جوامع غربی ، برداشته شدن حریم بین زن و مرد است و که با شیوع روابط غیر شرعی بسیاری از مفاسد، زشتی ها و آلودگی ها در کشورهای غربی رواج یافته است
در واقع اهمیت حجاب از خانواده آغاز میشود، حتی حجاب در حضور فرزندان و حجاب خواهران و برادران و رعایت نکاتی که به آن پرداخته شده است، توجه به سن و سال و شرایط جنسیتی فرزندان در خانواده همگی از امور مهم مد نظر اسلام برای رعایت تقوا و سلامت روانی افراد میباشد، حجاب از خانواده در چهارچوبهای خاص خود آغاز میشود و به جامعه تعمیم مییابد،کسی نمی تواند در جامعه برای خود آزادیهای خاصی را تصور کند و حق و حکم شخصی را در نحوه پوشش خود به کار گیرد؛ زیرا نوع پوشش افراد در چگونگی شکل گیری تعاملات اجتماعی و ارتباطات افراد تاثیر میگذارد و میتواند باعث آرامش یا برعکس تهدید روحی و روانی افراد شود و از دیگران سلب آرامش کند. امیرالمؤمنین(ع) در روایتی فرموده اند: «در آخرالزمان زنانی هستند که بی حجاب و برهنه هستند و از پوشش لازم برخوردار نبوده و جلوه گری و زینت و زیباییهای خود را بر ملا میکنند، این افراد از دین خارج بوده و فتنه گر محسوب میشوند، مایل به شهوات هستند و بسرعت به سوی آتش جهنم حرکت میکنند»، بنابراین در مییابیم که بی حجابی میتواند موجب فتنه و فساد در جامعه شود، غرب سالهاست در تلاش است الگوهای خاصی را برای زندگی زنان نهادینه کند، به عنوان مثال یکی از دلایل گسترش فحشا و بدحجابی در کشورهای دیندار و مسلمان اشاعه الگوی «زن غربی» در رسانه هاست، بنابراین با شناخت توطئههای دشمنان اسلام و آگاه سازی جامعه و بانوان از مسایل و پیچیدگیها و آسیبهای بدحجابی میتوان مانع از گسترش این پدیده در جامعه شد.حجاب رساندن زن به رتبه عالی معنویت است و بانوان نیمی از جمعیت جامعه اسلامی را تشکیل میدهند که در دامان خود انسانهای پاک و برجستهای را پرورش میدهند.
بانوان از حرمت و احترام ویژهای در جامعه اسلامی برخوردارند و آنها معلمان عاطفه در جامعه باید باشند به طوری که خداوند در آیه 31 سوره نور در آیه حجاب، پوشش را بر زنان واجب کرده است.فلسفه پوشش اسلامی چند چیز است؛ بعضی از آنها جنبه روانی دارد، بعضی جنبه خانه و خانوادگی دارد، بعضی جنبه اجتماعی دارد و بعضی بالا بردن احترام به زن و جلوگیری از ابتذال و حجاب در اسلام از یک مسئله کلیتر و اساسیتر ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع لذتهای جنسی چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصر برای کار و فعالیت باشد.حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه مطرح هستند، حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح باید از هر گونه خطا و گناه دور نگه داشته شود.
حجاب و عفاف؛ مساله ی اجتماعی
پوشيدگي زن يكي از احكام ضروري اسلام است كه اگر به سبك منطقي و جامع به آن پرداخته شود از آن استقبال ميكنند و از بركات فراوان حجاب بهرهمند ميشوند و از آفتهاي متعدد و زيانبار بيحجابي و بدحجابي مصون ميماندحجاب زن مايه مباهات زن است، حجاب سند شخصيت زن است نه وسيلهي عقب ماندن او در اجتماع، حجاب حريم مقدس و قلعه آرامش زن است. رسم است كه هر چيز با ارزش را پنهان دارند تا از دستبرد نااهلان مصون باشد.حجاب مصونیت، مجذوبیت و محبوبیت است نه ممنوعیت. اگر یک خانم نوع پوشش مناسبی را انتخاب کند و باوقار باشد، احساس شخصیت می کند و به وی احترام گذاشته می شود. در برابر، شخصی که حجاب و عفاف را رعایت نمی کند و برای آن ارزش قایل نیست؛ شاید هر روز به شکلی در آید تا جلب توجه کند و توجه دیگران را به خود جلب کند. این شخص نه تنها احترامی نزد دیگران به دست نمی آورد بلکه در زندگی شخصی هم دچار مشکل می شودمساله ی حجاب و عفاف باید از درون خانواده و پس از آن آموزش و پرورش و رسانه ها آغاز شود. خانواده اساس و پایه است و بایستی از آنجا آغاز شود و در درون خانواده باید احساس مسوولیت نسبت به یکدیگر وجود داشته باشد. باید به این نکته توجه کرد که بدحجابی و رعایت نکردن حجاب و عفاف فقط به آن شخص و خانواده ی وی آسیب نمی رساند بلکه در جامعه اثر دارد و یک مساله ی اجتماعی است خانواده هایی که حجاب و عفاف را رعایت می کنند از زندگی مناسب تری بهره مند هستند. اگر در جامعه تنها یک سال حجاب و عفاف کامل رعایت شود توجه مردها به همسرها بیشتر می شود و آرامش را برای جامعه و خانواده به همراه می آورد.
حجاب، بانوان را در انجام فعالیتهای اجتماعی کمک میکند.حجاب و عفاف از ضرورتهای دین اسلام است،حجاب نشانگر قداست خانواده در اسلام است و خانوادههایی که حجاب و عفاف را رعایت میکنند زندگی پایدارتر و سالمتری دارند.حجاب و عفاف مختص زنان نیست و مردان نیز باید عفیف باشند، در هفت آیه از قرآن در خصوص حجاب و عفاف زنان و مردان تاکید شده است.علت زوال اخلاق در کشورهای اروپایی و آمریکایی، رعایت نکردن حدود در روابط زن و مردم است که آنان را به ورطه فساد و تباهی کشانده است. پس از انقلاب اسلامی جایگاه و شخصیت زن در جامعه احیا شد و زنان با حفظ حرمت در مسایل مختلف اجتماعی و فرهنگی مشارکت کردندخانواده نخستین پایگاهی است که می تواند بر مقوله ی حجاب و عفاف تاثیرگذار باشد. همه رفتارهای ائمه اطهار(ع) برای ما درس است و حجاب نیز به عنوان گوهر باقی مانده از حضرت زهرا (س)بهترین هدیه برای دختران است در جامعه دو نوع حریم خصوصی و اجتماعی وجود دارد که حجاب بهترین وسیله زنان برای عرصه اجتماعی است که مورد تعرض قرار نگیرند. جایگاه زنان در طول زمان دچار مشکلاتی چون کشف حجاب ، رواج بد حجابی و وسیله ابزاری و تبلیغی قرار گرفته است. جایگاه زنان در طول زمان دچار مشکلاتی چون کشف حجاب ، رواج بد حجابی و وسیله ابزاری و تبلیغی قرار گرفته است. بعد از انقلاب دشمنان در هشت سال جنگ تحمیلی نتوانستند با ملت ایران مقابله کنند و جنگ نرم را آغاز کرده و اولین کار آنها تهاجم فرهنگی و رواج بی تفاوتی نسبت به ارزشها و معنویات و بد حجاب کردن زنان جامعه ما بود. امروز دشمن بوسیله ماهواره و فیلمهای مخرب بنیاد خانواده را هدف قرار داده و شخصیت زن را متزلزل کرده است.توجه خانواده ها به پوشش فرزندان و قبول مسوولیت پذیری در قبال آن، متناسب با فرهنگ جامعه ای که در آن زندگی می کنند از اصولی است که سبب تقویت حجاب و عفاف در جامعه می شود. سیاست گذاری کلان فرهنگی حاکمیت در این موضوع می تواند در جهت دهی و تقویت عفاف و حجاب نقش موثری ایفا کند اقدام های بازدارنده ی اجتماعی در برخورد با موضوع حجاب و عفاف در جامعه باید به صورت اقدام های تکمیلی باشد و می بایست راهکارهای فرهنگی با اثرهای طولانی مدت و پایدار ارایه شود.برای رعایت حجاب و عفاف می توان با یک برنامه ریزی تدوین شده ی فرهنگی و آینده نگر عمل کرد و توجه فرهنگی به این امر با هدف نهادینه کردن عفاف و حجاب در جامعه، از راهکارهای مهم در این ارتباط است.
پینوشتها:
[1]. المفردات فى غرائب القرآن، ص 159
[2]. مجمع البیان، ص217
[3]. همان
[4]. التفسیر الکبیر، ج23، ص179
[5]. مجمع البیان، ص217
[6]. بحارالانوار، ج97، ص33
[7]. وسائل الشیعه، ج 14، ح 1، ص 145
[8]. همان، ج 14، باب 126، ح 1، ص 168
[9]. همان، ح 4