عفاف..

 

حجاب 313

مفهوم‌شناسی عفاف

«عفاف» نیز واژه‌ای عربی است که با فرهنگ اسلامی و دینی وارد زبان فارسی شده است. «عفاف» را به معنای خود نگه‌داری و بازداشتن نفس انسانی از محرمات و خواهش‌های شهوانی دانسته‌اند. راغب در مفردات می‌گوید: «عفّت، حالت نفسانی است که مانع تسلّط شهوت بر انسان می‌شود و انسان عفیف کسی است که با تمرین و تلاش مستمر و پیروزی بر شهوت، به این حالت دست یافته باشد.» در قاموس قرآن آمده است: «عفّت، به معنای مناعت است. در شرح آن گفته‌اند: حالت نفسانی است که از غلبة شهوت بازدارد. پس باید عفیف به معنای خودنگهدار و با مناعت باشد».

«عفاف» اصطلاحی اخلاقی است. عالمان اخلاق، عفاف را در شمار مهم‌ترین فضایل اخلاقی جای داده‌اند و فیلسوفان در حکمت عملی به آن پرداخته‌اند. ملاصدرا در اسفار عفاف را چنین تعریف می‌کند: «عفاف، منشی است که منشأ صدور کارهای معتدل می‌شود؛ نه پرده‌دری می‌کند و نه گرفتار خمودی می‌شود».

خواجه نصیرالدین طوسی در تعریف آن می‌نویسد: «عفاف آن است که نیروی شهوت مطیع عقل باشد تا تصرف او به اقتضای رأی او بود و اثر خیریت در او ظاهر شود و از تعبد هوای نفس و استخدام لذات فارغ».

  • علامه سیدمحمد‌حسین طباطبائی، عفاف را از اصول سه گانه فضیلت‌های اخلاقی می‌داند که صبر، حیا، ایثار، سخاوت، و… بر شاخه آن می‌روید. او پس از آنکه قوای شهوانی، غضبی و فکری را منشأ و خاستگاه تمام اخلاق انسانی برمی‌شمرد، می‌گوید: «حد اعتدال در قوة شهوانی «عفاف» و افراط و تفریط در آن«شَرَه» و «خمود» نامیده می‌شود».  بر این اساس عفاف، معنایی فراخ‌تر از پاک‌دامنی و پالودگی از فحشا و زنا دارد. قرآن کریم و نصوص روایی نیز، عفاف را در معنای وسیع‌تر از عفاف و پاکی جنسی به کار برده و آن را به معنای در پیش گرفتن رویه اعتدال، خودنگه‌داری، تسلط بر خویشتن، صبوری و ایستادگی در برابر کام‌جویی ناروا می‌داند که در حوزه تمایلات جسمی‌ و جنسی می‌گنجد و نفس انسانی خواهان برآورده شدن بی‌قید و شرط آن نیازهاست. در شمار شواهد قرآنی که بیان‌گر این معناست، می‌توان به نمونه‌های زیر اشاره کرد:

۱٫ در سورة مبارکة « نور» پس از آن‌که خداوند مسلمانان را ترغیب به ازدواج و همسرگزینی می‌کند و به مؤمنان دستور می‌دهد زنان و مردان بی‌همسر را همسر دهند، می‌فرماید: «و کسانی که زمینه‌ای برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاک‌دامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند» (نور:۳۳).

چنان‌که در این آیه، عفاف به معنای خویشتن‌داری از گناه و شکیبایی در برابر کمبودهای زندگی و نیازهای جنسی آمده است.

۲٫ در سورة مبارکة بقره، گروهی از نیازمندان و فقیران، به عفاف و خویشتن‌داری توصیف و ستایش شده‌اند. آنان کسانی هستند که از یک‌سو توان و نیرو برای کار و کسب معاش ندارند و از سوی دیگر، در عین نیازمندی و تهی‌دستی، از گدایی و اظهار نیاز پرهیز می‌کنند. چندان که اگر کسی از نزدیک به حال ایشان آگاهی نداشته باشد، آنان را بی‌نیاز می‌انگارند. «(انفاق شما، مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در تنگنا قرار گرفته‌اند، نمی‌توانند مسافرتی کنند (و سرمایه‌ای به دست آورند) و از شدت خویشتن‌داری، افراد ناآگاه، آنان را بی‌نیاز می‌پندارند؛ اما آنها را از چهره‌هایشان می‌شناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی‌خواهند». (بقره:۲۷۳). در این آیه، واژة «عفاف» در معنایی فراتر از عفاف جنسی به کار رفته است، و آن عبارت است از: عفاف معیشتی و اقتصادی.



[ سه شنبه 17 شهریور 1394  ] [ 10:29 PM ] [ زارع-مرادیان ]