حجاب راه حل است نه مسئله
از نظر شرع، کمترین حد حجاب و حد اعلای حجاب برای زن چیست؟ آیا این موضوع دقیقاً مشخص شده است که اگر کسی آن حداقلها را رعایت کرد، بگوییم از حجاب برخوردار است؟
حد شرعی را فقها و مراجع بر اساس اجتهادشان بیان میکنند. البته چون این موضوع یک مسئلهی حکومتی است، در درجهی اول باید به نظر ولی فقیه نگاه کنیم. فقها و مجتهدین حد شرعی حجاب را مشخص نمودهاند و میزان پوشیدگی را بیان کردهاند. مثلاً گفتهاند قرص صورت، مچ دست و مچ پا میتواند برهنه باشد، ولی بقیهی بدن باید پوشیده باشد. اما مسئله این است که در شرع حداقل و حداکثر نداریم. حکم شرعی آن چیزی است که حاکم یا مرجع تقلید از آیات و روایات استنباط میکند و به ما میگوید.
بعضیها تصور میکنند چیز جدید و جالبی را در رابطه با حد حجاب کشف کردهاند و مثلاً میگویند در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) حجاب فلان شکل بوده است. فرض کنید زن چادری روی سرش میانداخت، ولی ممکن بود ساق پایش معلوم باشد یا مثلاً مردها لنگی دور خودشان میبستند، ولی بالاتنه و ساق پایشان معلوم بود. این افراد به نوعی میخواهند بگویند این شکل حجاب که مثلاً زنان یک مانتو میپوشند و فقط مچ دست و صورتشان آشکار است چیزی بالاتر از آن حد شرعی است. در واقع آنها میخواهند بگویند چیز جدید و مهمی کشف کردهاند.
منظور شما این است که حد حجاب ثابت است؟ بنابراین با سلایق متفاوت چگونه باید برخورد شود؟
مرد و به ویژه زن وقتی که آن حد شرعی را که مرجع تقلید یا حاکم شرع میگوید رعایت کند، از نظر حکومت کفایت میکند. اگر زنی میخواهد بیشتر از این خودش را بپوشاند، اشکالی ندارد. اصلاً زنی میخواهد پوشیه بزند، چه اشکالی دارد؟ او حد شرعی را رعایت کرده است و میخواهد بیشتر از آن را انجام دهد. هیچ اشکالی ندارد. مثل کسی است که خمس داده است، ولی میخواهد بیشتر از آن بپردازد. این هم هیچ اشکالی ندارد.
آنچه مهم است این است که فرد حد شرعی را رعایت کند. اگر کسی بیشتر از آن عمل کند، فضیلت و استحباب است. کسانی فکر میکنند چیز مهمی کشف کردهاند و میگویند مثلاً خانمی که پوشیه میزند تصور غلطی از حجاب دارد، در صورتی که این طور نیست. البته اینکه زنی این طور تصور کند که اصلاً حد شرعی حجاب این است، یعنی خلاف حاکم شرع یا مرجع تقلید تصور کند، جای بحث دارد.
من فکر میکنم اینکه کسی از پوشیه استفاده کند چندان بحثبرانگیز نیست. موضوع این است که امروز در بسیاری از موارد آن حد شرعی که شما میفرمایید رعایت میشود، اما به دلیل مسائل دیگری با فرد برخورد میشود. مثلاً برای رنگ یا اندازهی مانتو با فرد برخورد میشود. آیا در اسلام رنگ یا اندازهی خاصی برای لباس مطرح شده است که اگر مثلاً مانتو از زانو بالاتر باشد، مشکل دارد؟
عاملین حکومت باید بر اساس آن حد شرعی عمل کنند. بنابراین وقتی که آن پوشیدگی حاصل شده است، دیگر نباید متر بگذاریم که مثلاً این مانتو ۲ سانتیمتر کوتاه است. در روایات هم در رابطه با رنگ لباس چیزی بیان نشده است که مثلاً باید چه رنگی باشد و چه رنگی نباشد. البته این بدان معنا نیست که به طور کلی نسبت به رنگ و اندازهی لباس بیتفاوت باشیم. گاهی اوقات یک زن یا مرد به ظاهر حجاب را رعایت کرده، اما مثلاً نوع پوشش یا رنگ لباس او آنچنان زننده است که هدف حجاب را تخریب میکند، چون همان طور که گفتم، هدف از حجاب حفاظت حریم فرد در مقابل اغیار است.
در واقع زن حریمی دارد که غیر نباید به آن تجاوز کند. این تجاوز از فعل دیدن شروع میشود. بنابراین وقتی حجاب را به ظاهر رعایت کنند، ولی حریم حفاظت نشود، هدف حجاب محقق نخواهد شد. مثلاً شما فرض بگیرید شهری برای حفاظت خودش از دشمن و سارقین برجوبارویی میسازد که وقتی دزد یا دشمن آن را از دور میبیند پشیمان میشود و میگوید اصلاً امکان نفوذ به این شهر وجود ندارد، اما وقتی برجوباروی شهر فانتزی و بزککاری باشد، انگار که به دزد میگوید بیا از من دزدی کن. بنابراین اگر کسی با حجاب ظاهریاش هدف از حجاب را زیر سؤال ببرد، حاکم شرع و کارگزاران حکومت میتوانند ورود پیدا کنند و مثلاً با کسانی که از رنگهای تند یا لباسهای تنگ و تحریکآمیز استفاده میکنند برخورد کنند.
عاملین حکومت باید بر اساس آن حد شرعی عمل کنند. بنابراین وقتی که آن پوشیدگی حاصل شده است، دیگر نباید متر بگذاریم که مثلاً این مانتو ۲ سانتیمتر کوتاه است. در روایات هم در رابطه با رنگ لباس چیزی بیان نشده است که مثلاً باید چه رنگی باشد و چه رنگی نباشد.
یعنی اگرچه در قرآن و سنت چنین معیارهایی مشخص نشده، اما بر اساس منبع عقل استنباط ما این است که در رنگ و اندازه هم باید الزاماتی رعایت شود؟
بله. همهی اینها اهمیت پیدا میکند، هرچند که ابتدا به ساکن در رعایت حجاب معیاری برای رنگ و نوع لباس گفته نشده است. اصلاً ممکن است ۱۰۰ سال دیگر، به جای مانتو، شکل دیگری از لباس مد شود و آن شکل خیلی بهتر از امروز پوشش را فراهم کند. این از نظر شارع مقدس اشکالی ندارد. مهم این است که تفریط مصلحت نشود و مفسدهای به وجود نیاید.
اگر در جمعبندی این بحث فرمایش خاصی دارید، بفرمایید.
از منظر حل مسئلهی حجاب بعضیها این طور گفتهاند که حجاب جزء امور عبادی است و در امور عبادی هم نمیشود امر کرد. لذا حکومت نمیتواند در زمینهی حجاب افراد دخالت کند. چون این شبهه زیاد مطرح میشود، لازم است به آن جواب بدهیم. در ابتدا باید بپرسیم چه حکمی جزء امور عبادی محسوب میشود؟ در فقه ما این موضوع کاملاً روشن است.
امور عبادی اموری هستند که در آنها قصد قربت لازم است. مثلاً نماز جزء اعمال عبادی محسوب میشود، چون وقتی که میخواهید نماز بخوانید، باید نیت کنید: «قربت الی الله». بنابراین در نماز قصد قربت هست. اگر قصد قربت نکنید، هزار رکعت هم نماز بخوانید، لحاظ نمیشود. زکات و خمس هم باید با قصد قربت باشند. اما آیا حجاب هم باید با قصد قربت باشد؟ نه. در زمینهی حجاب فقهای ما اصلاً چنین چیزی نگفتهاند که مثلاً وقتی زن میخواهد روسری سر کند، بگوید روسری سر میکنم، قربت الی الله.
بنابراین حجاب از نوع امور عبادی نیست تا برخیها این طوری اشکال کنند که در امور عبادی نمیشود امر کرد و حکومت نباید دخالت کند. حجاب جزء امور غیرعبادی است. پس حکومت میتواند امر به حجاب کند. مضافاً اینکه ما در یک معنای عام هیچ حکم غیرعبادیای نداریم که بگوییم مثلاً حجاب جزء احکام عبادی است و سایر امور غیرعبادی هستند، چون اساساً شریعت یعنی عبادت کردن. حتی وقتی کاسبی در کسبش مطابق شریعت عمل میکند، عمل او عبادی است. چون مطابق شرع عمل کرده است، یعنی دارد خدا را عبادت میکند. پس در معنای عام عبادت همهی اعمال عبادی محسوب میشوند. عمل غیرعبادی اصلاً نامشروع است.
بنابراین به این معنا نمیتوانیم بگوییم حجاب جزء اعمال غیرعبادی است. اگر به معنای عام غیرعبادی باشد، نامشروع است، در حالی که حکم حجاب یک حکم شرعی است. در جمعبندی باید بگویم که حکومت اسلامی موظف به اجرای احکام اسلامی است. این احکام اسلامی یک وقت توسط افراد انجام میشود، مثل نماز و حجاب، و یک وقت خود حکومت باید آن عمل را انجام دهد، مثل سرپرستی ایتام و مهجورین، راهسازی و حفظ مرزها. آن چیزهایی که کار خود حکومت است که حکومت باید خودش مستقیماً وارد شود و وظایفش را انجام دهد، اما در اموری که افراد موظف به اجرای آنها هستند حکومت باید به افراد امر کند که وظایفشان را انجام دهند.
این طور نیست که خود حکومت بیاید حجاب را رعایت کند یا به جای افراد نماز بخواند و روزه بگیرد. وظیفهی حکومت، نسبت به احکام تکلیفی افراد و جامعه، امر کردن به این احکام است. در عین حال، نکتهی مهم این است که چون حکومت موظف به اجرای شرع هست، طبیعتاً کارگزار حکومت باید آگاه به شریعت باشد.
از این جهت لازم است که حتی تمام کارگزاران حکومت مثلاً یک دوره فقه خوانده باشند، چون موظف به اجرای احکام شریعت هستند. کارگزاری که میخواهد اجرای حکم حجاب را در جامعه پیگیری کند باید به تمام ابعاد حکم حجاب اشراف داشته باشد. یک کارگزار حکومت نمیتواند بدون اینکه به مسائل حکم حجاب اشراف داشته باشد، بر اساس کلیاتی که میداند عمل کند. خصوصاً آنجایی که کارگزار حکومت مستقیماً با مردم در ارتباط است باید به مسائل آگاهتر باشد. در واقع آن کارگزاری که به یک خانم میگوید باید حجابت این طور باشد باید خودش به مسائل حجاب واقف باشد تا بتواند این مطلب را تذکر دهد.
(گفتوگوی «برهان» با حجت الاسلام والمسلمین «داوود مهدویزادگان»)