غزلم فاقد تصویر حرم مانده هنوز
شهر در حسرت شمشیر دو دم مانده هنوز
کوچه در آتش غفلت؛ بدل عاشوراست
داغِ آن حادثه بر دوش علم مانده هنوز
از همان لحظه که در کوچه گرفتار شدی
✿✿*•.¸¸.•* ✿✿
می نویسم غزل و بعد غزل می بینم
طرحی از آتش و خون روی قلم مانده هنوز
از قدم های خودم در دل شب خسته شدم
به ظهور پسرت چند قدم مانده هنوز...؟
[ شنبه 16 اسفند 1393 ] [ 8:40 PM ] [ زارع-مرادیان ]