شهید ابراهیم همت
محكم و راست می ایستاد و چشم از مهر بر نمی داشت .
بی اعتنا به آن همه سرو صدا ،آرام و طولانی نماز می خواند .
توی قنوت ،دستهاش را از هم باز نگه می داشت؛
همان جور كه بین دو نماز دعا میكرد و بچه ها آمین می گفتند.
چفیهاش را روی صو رتش انداخته بود.
توی تاریكی سنگر ،بین بچه ها نشسته بود و دعا می خواند.
كم پیش می آمد حاجی وقتی پیدا كند و توی مراسم دعای دسته جمعی شركت كند . پشت بیسیم می خواستندش .دلمان نمی آمد از حال درش بیاوریم.ولی مجبور بودیم.
شهید ابراهیم همت
منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران
[ یک شنبه 20 اردیبهشت 1394 ] [ 1:55 PM ] [ زارع-مرادیان ]