امام حسین علیه السلام عاشق قرآن بود...
امام حسين عليه السلام از کودکي به قرآن عشق فراواني داشت؛ زيرا آيات فراواني از قرآن در خانه شان بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نازل گشت و بدون ترديد، امام حسين عليه السلام متأثر از فضاي قرآن حاکم بر خانواده بود. و به اين کتاب آسماني علاقه شديدي داشت و همواره در تمام زندگي اش از قرآن سخن مي گفت و لحظه اي از آن جدا نبود؛ حتي در آن روزهايي که براي دفاع از قرآن و اسلام آماده جنگ با دشمنان اسلام بود. امام عليه السلام چه در مدينه و چه در بين مکه و مدينه و در راه عزيمت از مکه به کربلا و در کربلا، در مقاطع مختلف، از قرآن سخن به ميان مي آورد و با ابراز عشق به آن، ميزان علاقه خود را به حاضران و آيندگان نشان مي داد.
امام حسين عليه السلام درباره بهره گيري مردم را از قرآن مي فرمايد: «کتاب خداوند عزيز و بزرگ چهار چيز در بر دارد؛ عبادت و اشاره، لطيفه ها و حقيقت ها، پس عبادت آن براي عوام و اشارات آن براي خواص و ظرافت ها و دقت هايش براي دوستان (خدا و رسول و اهل بيت عليهم السلام) و حقيقت هاي آن براي انبياء الهي مي باشد».
لذا هر کسي بر حسب استعداد و شناخت و فهم خود از اين درياي علوم به گونه اي بهره برداري مي کند، يکي عبادت را پيگيري و از آن لذت مي برد، ديگري رمزها و اشارات قرآن را مورد بررسي قرار مي دهد وگروهي از دوستان الهي به ظرافت هاي تربيتي، سياسي، فرهنگي و... پرداخته و چهارمي به استخراج احکام واقعي و حقيقي آن در تمام ابعاد فکري، فرهنگي و علمي مي پردازد. تا بشريت را با آن هدايت نمايد و به مقصد برساند.
و نیز امام حسين عليه السلام فرمود: «القرآنُ ظاهِرُهُ اَنيقٌ و باطِنُهُ عَميقٌ؛ قرآن ظاهرش زيبا و شگفت انگيز و درون آن ريشه دار و عميق است.»
عشق امام حسین (ع) به تلاوت قرآن
ابن عساکر از يزيد الرشک، از شخصي که با امام حسين عليه السلام گفت و گو داشته، نقل کرده است: (در منزل ثعلبيه) چشمم به چادرهايي افتاد که در بيابان برپا شده بود. پرسيدم: اين چادرها از آن کيست؟ گفتند: امام حسين عليه السلام. پس به نزد او آمدم و او را پيرمردي يافتم که مشغول تلاوت قرآن بود و اشک از چشمانش بر گونه ها و محاسنش سرازير بود. عرض کردم: پدرم و مادرم به فدايت اي فرزند رسول خدا! براي چه به اين جا آمدي، و در اين بيابان که هيچ کس در آن يافت نمي شود، چه مي کني؟ فرمود: اين نامه هاي اهل کوفه است که به من نوشته اند و نمي بينم مگر آن که همان ها قاتل من هستند. پس اگر چنين کردند، هيچ حرمتي براي خدا نبوده، مگر آن که دريده باشند و خداوند در برابر اين همه بي حرمتي، از آن ها کسي را بر آنان مسلط خواهد کرد که خوار و ذليلشان کند...
زندگي امام حسين عليه السلام بزرگ ترين و بهترين نشانه تجلي آيات قرآن کريم است؛ چرا که قرآن همراه آن ها و آنان همراه با قرآن بودند و هرگز جدايي بين قرآن و عترت، قابل تصور نيست. و این علاقه به گونه ای بوده که سر آن حضرت پس از شهادت روی نیزه قرآن تلاوت می کرد.
شيخ مفيد، و أمين الإسلام طبرسى هر دو روايت كرده اند كه: «پس از آنكه سر حضرت را به كوفه نزد عبيد الله بن زياد آوردند و زينب سلام الله عليها و اسراء را با حضرت سجّاد عليهم السّلام وارد كردند، و آن گفتگوى عجيب و محاجّه لطيف از حضرت زينب صورت گرفت؛ چون صبح شد عبيد الله بن زياد دستور داد تا سر حضرت را بر سر نى زده و در کوچه های كوفه و در ميان قبائل گردانيدند. از زيد بن أرقم روايت است كه «گفت: من در غرفه ام بودم كه آن سر را كه بر سر نيزه اى زده بودند از جلوى غرفه من عبور دادند. چون سر در برابر و محاذى من شد، شنيدم كه اين آيه را مى خواند: آيا اى پيغمبر تو گمان دارى كه قصّه اصحاب كهف و رقيم، از آيات شگفت آور ما است؟! (کهف/9) سوگند به خدا كه موهاى بدنم راست شد، و به او صدا زدم: سر تو سوگند به خدا اى پسر رسول خدا، شگفت انگيزتر است؛ شگفت انگيزتر است!»
آري! حضرت امام حسين عليه السلام که قرباني تحقق آرمان ها و رسالت قرآن است، سر بريده او بالای ني تلاوت قرآن مي کند. و اين از بزرگترين معجزات الهي و بالاترين نمايش قدرت الهي و اثبات حقانيت حسينيان است.
یادداشت: علی کفشگر فرزقی
منبع :آستان قدس رضوی
حسین خون خدا؛ سید جواد هاشمی، ص 236
نور ملكوت قرآن؛ محمدحسين حسينى طهرانى، ج2، ص: 614
اندیشه های حسینی؛ احسان زاهري، ص 20