راز محبوبیت و جاودانگی امام حسین (ع)...
اگر چـه تمام اهلبیت(ع) نور واحد هسـتند و هرکدام حجت خدا بـرای خلق می باشـند، ولی وقتی بـه اوصاف و ویژگی هـای امام حسـین (ع) کـه بـه واسـطه شـرایط زندگـی و امامـت ایشـان بـه وجـود آمـده اسـت میرسـیم، همـه چیـز فـرق می کنـد.
انـگار انقلابـی شـکل می گیـرد و ایشـان چنـان در میـان اهلبیـت و شـیعیان بـه عظمـت و بزرگـی یـاد می شـوند و سـفارش هایی در مـورد ایشـان اززبـان مبارک آنهـا شـنیده می شـود کـه در مـورد هیـچ یک از اهلبیت شـنیده نشـده اسـت. از چنان محبوبیتی برخوردار اسـت که انگار انبیای الهی او را قبل از ولادت هـم می شـناختند و مشـتاق زیارت او بودنـد.
حال سـؤال مهم و اساسی این است:
راز محبوبیـت، جاودانگی و ویژگی هـای منحصـر بـه فـرد امـام حسـین(ع) چیسـت؟
چـرا خصوصیات خاصی برای ایشـان ذکر شـده اسـت کـه برخی از آن حتـی بـرای پیامبـر(ص) نیـز گفتـه نشـده اسـت؟
قبـل از اینکـه به حکمت این توصیه ها و سـفارش ها در مورد امام حسـین (ع) بپرداز یـم، تعـدادی از روایـات و توصیه هـای اهلبیـت واحـوالات پیامبـران در ارتبـاط بـا سیدالشـهدا (ع) را بیـان می کنیـم و در ادامـه بـه پاسـخ ایـن سـؤال می پردازیـم.
اختصاصی های امام حسین
1- تربت
امام صادق در روایتـی فرمودنـد: »خداونـد تربـت جـدم حسـین (ع) را وسـیله درمـان دردهـا، امـان از ترس ها و وحشـت ها قـرار داده و هرگاه شـما آن تربت را به دست آور ید، آن را ببوسید و روی چشمان خود بگذارید و آنگاه به سایر اعضای بدنتان بکشـید»1
خداونـد در هیـچ خاکی حتی خاک کعبه یا قبـر مطهر پیامبر اکرم (ص) شـفا قـرار نداده اسـت، مگر در تربت امام حسـین (ع) .2-عزاداری و گریه
در میـان اهلبیـت بـه انـدازه ای کـه توصیـه بـه عـزاداری و گریـه بـرای امـام حسـین (ع) شـده اسـت بـرای هیـچ یـک از معصومیـن نشـده اسـت. روایـات عجیب و قابل تأمل ز یادی جهت تشکیل و شرکت در جلسات عزاداری و گریه در مصیبـت امـام حسـین (ع) بـه فراوانـی در منابـع روایـی قابـل دسترسـی اسـت.
امام رضا (ع) فرمودند:
بـر ماننـد حسـین(ع) بایـد گریسـت؛ ایـن گریـه گناهـان بـزرگ را بریـزد. سـپس فرمـود: پـدرم را شـیوه بـود كـه چـون محـرم می شـد خنـده نداشـت و انـدوه بـر او غالـب بـود تـا روز دهـم. روز دهـم، روز مصیبـت و حـزن و گریـه اش بـود و می فرمـود در ایـن روز حسـین (ع) كشـته شـد .2
در ایـن زمینـه روایات بی شـماری در کتاب های روایی وارد شـده اسـت که از بهتریـن منابع آن می توان بـه کتاب «کامل الزیارات» اشـاره کرد.
سفارش اکید نسبت به زیارت
یكی از یاران امام صادق (ع) آورده اسـت كه:
«در نخسـتین روزهـاى حكومـت منصـور، امـام صـادق (ع) وارد نجـف شـد و بـه مـن فرمـود كـه سـر راه بـروم و در آنجـا انتظـار آمدن مـردى را بكشـم كـه از طرف قادسـیه خواهـد آمـد و آنـگاه پس از ورود او، سـلام حضرت را به او ابـاغ و او را به محضـر حضرتـش دعـوت كنم».
این مرد، كه موسـى نام دارد، مىگوید:
در اجراى دستور، سر راه شتافتم و زیر حرارت شدید خورشید، تا سرحد یأس و نومیـدى از آمـدن مسـافر مـورد نظـر، بـه انتظار نشسـتم تا سـرانجام از راه رسـید و پـس از رسـاندن پیـام امـام صـادق (ع) او را بـه نزدیـك خیمـه حضـرت راهنمایـى كـردم و خـودم كنـار در خیمـه از آنـان دورتـر بـه گونـه اى كـه آنـان را نمىدیـدم، امـا سخنانشـان را مىشـنیدم، نشستم.
امام صادق (ع) از آن مرد پرسـید: از كجا آمدى؟
پاسـخ داد: از دورترین نقطه یمن.
آنگاه حضرت همه ویژگی هاى منطقه زندگى او را به او باز گفت و او تصدیق كرد.
آنگاه فرمود: هدف از آمدن به این نقطه چیست؟ گفت: براى زیارت حسـین (ع) آمده ام.
فرمـود: تنها به قصد زیارت؟
گفت: آرى! تنها براى ز یارت سـالارم و نماز گزاردن در كنار قبر او و نثار درود بر او از نزدیك...
امـام (ع) فرمـود: در ز یارت آن حضرت چه پاداش و اثرى مى نگرى؟
گفـت: مـا از زیـارت او بركـت در مـال و اوالد و سـلامتى و عمر و برآورده شـدن خواسـته هاى خویـش مى نگریم.
فرمـود: برادر یمنى! آیا بـر این پاداش ها چیزى بیافزایم؟
پاسخ مثبت داد.
امـام صـادق (ع) فرمـود: پـاداش ز یـارت عارفانـه حسـین (ع) بـا پـاداش حـج پذیرفتـه شـده بـا پیامبـر(ص) ،برابرى مى كنـد. آن مرد شگفت زده شد.
امـام صادق (ع) فرمود: آرى! بلكه با دو حـج پذیرفته با پیامبر (ص). و باز بیشـتر شگفت زده شد.
و امـام صـادق (ع) همواره بر پاداش زیارت عارفانه حسـین (ع) افزود تا به سـى حـج پذیرفتـه شـده و پـاك و پاكیـزه بـه همـراه پیامبـر(ص) رسـید.3
از ایـن مسـأله می توان در موضـوع زیـارت اربعیـن به صـورت پیـاده هم اسـتفاده کرد. نقل های مختلفی از ارزش ز یارت امام حسـین (ع) در تاریخ آمده اسـت.
4-امامان از ذریه او هستند
محمد بن مسـلم میگوید:
خداوند متعال امام حســین (ع) را بــه خاطــر شهادتش بــه ســه چیــز پـاداش داد ، ایـن سه چیــز مخصــوص امــام حســین (ع) اســت :
1 .امامـت در ذریـه و نسـل ایشـان اسـت؛
2 .شـفا در تربتـش قـرار داده شـده اسـت.(خـوردن خـاك حـرام اسـت، مگـر خـاك قبـر امـام حسـین (ع) بـه قصـد شــفا )
3 .دعـا در كنار قبـرش مســتجاب اســت . 4
5-تنها امامی که سر از بدنش جدا شد
تنها امامی که در حال زنده بودن، سـر از بدن مبارکش جدا کردند.
ریان بـن شـبیب می گویـد: روز اول محـرم وارد بـر حضـرت رضـا (ع) شـدم، حضـرت فرمـود: ای فرزنــد شــبیب! اگــر بــرای چیـزی گریـه می كنی گریـه كـن بـر حسـین بـن علـی بـن ابیطالـب (ع) ؛ ز یـرا كـه او را ماننـد گوســفند، ذبح كردنــد .5
6-اعظم المصیبة بودن
عبدالله بن فضل هاشـمی می گوید: بـه امام جعفـر صادق (ع) گفتـم: چگونه روز عاشـورا، روز مصیبـت و غـم و ناله و گریـه شـد، اما روز رحلت رسـول خدا(ص) و یـا روزی که فاطمه (س) شـهید شـد و یا روزی که امیرمؤمنان (ع) کشـته شـد و یا روزی که امام حسن(ع) مسموم گشت، چنین نشد؟
گفت: مصیبت روز شهادت امام حسین (ع) ،مصیبتش از همه روزهای دیگر بزرگتر اسـت، برای اینکه اصحاب کسـاء که گرامیترین آفریدگان بـرای خدای متعال می باشـند، پنج تـن بودند، وقتی که پیامبـر(ص) از میان آنان درگذشت، هنوز امیرمؤمنان(ع) ،فاطمه(س) ،حسن(ع) و حسین(ع) بودند تا برای مردم، باعث شـکیبایی و تسـلی خاطر باشند. زمانی که فاطمه(س) از دنیا رفت، باز امیرمؤمنان(ع) ،حسن(ع) و حسین(ع) بودند، تا مردم با وجود آنان تسلی یابند و صبـر پیشـه کنند.
هنگامی کـه امیرمؤمنان(ع) از میان آنـان رفت، باز مردم را با وجـود امـام حسـن(ع) و امـام حسـین(ع) آرامش و تسـلی خاطـری بـود و زمانی که امام حسـن(ع) شـهید شـد، بـاز با وجود امام حسـین(ع) ،مـردم را آرامش و تسـلی خاطر مانده بود، اما هنگامی که حسین(ع) کشته شد، دیگر کسی از اهل کساء نمانـده بـود تـا پـس از او مایـه آرامش خاطر و تسـلی مـردم باشـد.
بنابرایـن، نبود او(امـام حسـین(ع) )چنـان بـود که همـه آنـان از میـان رفته انـد، همچنان کـه وجود او چنـان بـود کـه گویـی همـه آنـان حضـور داشـته اند، بـه همیـن دلیـل بود کـه روز شـهادتش، بزرگترین روز مصیبت گشت .6
7-گریه همه موجودات بر امام حسین
در روایتی از امام صادق (ع) آمده اسـت: چـون امـام حسین (ع) بـه شـهادت رسـید، آسمان هـای هفتگانـه و هـر چـه در آنهاسـت و آنچـه میـان آسمان و زمـین اسـت و آنچـه در هبشـت و جهـم اسـت وآنچه دیـده می شـود و آنچـه دیـده نمی شـود، همـه بـر او اشـک ریختنـد«همه اهل زمین و آسـمان در شـهادت او گریسـتند»
8-شش ماهه متولد شدن
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که فاصله بین تولد امام حسن (ع) و امام حسـین (ع) شـش ماه و ده روز بود .7
در تاریخ آمده اسـت که حضرت عیسـی (ع) نیـز شـش ماهه به دنیا آمده اند. هیچ یک از معصومین به غیر از امام حسـین (ع) شـش ماهه به دنیا نیامده است.
9-سر بریده قرآن خواند
امام حسین تنها کسی اسـت که بعد از شـهادت نیز سـخن گفته اسـت. سـر امام بـر روی نیزه، این آیه از قرآن را تلاوت کرده اسـت:
آیا پنداشتی که اصحاب کهف و رقیم (خفتگان غار ) از آیات شگفت ما بوده اند ؟8
شـاید معنای ایـن آیـه، کنایه ای بـه مردم اسـت کـه داسـتان اصحـاب کهف از آیات و نشـانه های شـگفت نیسـت، نشـانه شـگفت این اسـت که فرزند رسول خـدا(ص) بعـد از گذشـت چند دهه توسـط امت همـان پیامبر این چنین کشـته شـده و سـرش بالای نی می رود.
آیات دیگری كه امام حسـین (ع) بعد از شـهادت تلاوت كرده اسـت عبارتند از: ادامـه آیـات سـوره كهـف تا آیـه 14 ،آیه 227 سـوره شـعراء، آیـه 71 سـوره غافر و 3 آیه 137 سـوره بقره. 9
شـیخ جعفر شوشـتری 300 خصوصیـت منحصر به فرد امام حسـین (ع) را در کتاب خصائص الحسـینیه برشـمرده است.
بـا همـه ایـن اوصاف و بزرگداشـتی کـه از مقـام واالی امـام حسـین (ع) شـده اسـت، ایـن سـؤال بـرای هـر انسـان عاقلـی پیـش می آیـد که «این حسـین کیسـت کـه عالـم همه دیوانه اوسـت؟»
در زندگـی معمولی ما انسـان ها، هرگاه از کسـی بـه عنوان شـخص محبوب و خـاص نـام بـرده می شـود، کنجـکاو می شـویم و سـعی می کنیـم بـه زندگـی و رفتار و منـش او نـگاه کنیـم و بفهمیـم چـه چیـزی او را تبدیل به یک انسـان ویـژه کرده اسـت؟
سلوک و زندگی او چگونه اسـت که اینگونه مورد توجه قرار گرفته است؟ ً
در رفتارهایـی که انجام می دهد، رازهایی نهفته اسـت کـه نتیجه آن، این حتمـا همـه توجه و علاقه به او اسـت.
بـه همیـن دلیـل اسـت کـه میخواهیـم راز محبوبیـت امـام حسـین (ع) را کـه محبوبیتی منحصر به فرد در میان شـیعه و غیر شـیعه، مسـلمان و غیر مسـلمان، ایرانـی و غیـر ایرانـی اسـت را در میـان رفتارهـای ایشـان جسـتجو کنیم و بـه دلیل علاقه ویـژه خـدا و اهلبیت (ع) به ایشـان پـی ببریم.
منبع :راز محبوبیـت و جاودانگـی امـام حسـین (ع)
سایت استان قدس رضوی
-------------------------------
پی نوشت :
1- . محمدباقـر مجلسـی، بحار االنوار، ج 98 ،ص119.
2-شیخ صدوق، األمالی، ص128.
3-محمدباقـر مجلسـی، بحار االنوار، ج101 ،ص37 و 38.
4-شـیخ طوسـى، امالـى ، ص 317؛ الوسـائل، ج10 ،ص329؛ محمدباقـر مجلسـی، بحـار االنـوار، ج44 ، ص221 ،باب29.
5-حاج شـیخ عباس قمی، نفـس المهموم، ص31 و 30.
6-شیخ صدوق، علل الشرائع، ج1 ،ص226؛ شـیخ صدوق، مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق، ص184-182.
7-محمدباقـر مجلسـی، بحار االنوار, ج43 ،ص258.
8-كهف، 9.
9-محمدباقـر مجلسـی، بحار األنوار، ج43 ،ص252؛ عوالم، ج17 ،ص27.