انتظار(عامیانه، عالمانه، عارفانه)...
نمونه ای از علاقه های عامیانه در بحث منجی را می توان اهمیت دادن به دیدار امام زمان (ع)، بدون توجه به ظهور و بدون توجه به فلسفه غیبت و انتظار دانست. کسانی که چنین علاقه های عامیانه ای دارند، کسانی هستند که خود را مشتاق دیدار حضرت می دانند اما نه توجهی به بیرون آمدن حضرت از پرده غیبت دارند و نه به فواید و برکات فراوانی که بر ظهور حضرت مترتب است، اعتنایی دارند. هر چند با چنین علاقه ای نیز باید محترمانه برخورد کرد، اما سوال این است که چگونه می توان ادعای عاشقی و تمنای دیدار داشت، ولی به آرمان های حضرت بی اعتنا بود؟
آیت الله بهجت (ره) می فرمایند: «آیا می شود رئیس و مولای ما حضرت ولی عصر محزون باشد و ما خوشحال باشیم؟! او در اثر ابتلای دوستان گریان باشد و ما خندان باشیم و در عین حال خود را تابع آن حضرت بدانیم؟!» «{ایشان}اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود! تنها پیدا کردن و دیدن حضرت مهم نیست... هر کدام در فکر حوایج شخصی خود هستيم و به فکر آن حضرت- که نفعش به همه بر می گردد و از اهم ضروریات است - نیستیم!»[1]
این آدم ها که تنها مشتاق «دیدن» حضرت هستند و به مصائب عالم بشریت و رسالت آن حضرت کاری ندارند، معمولا گرهی از کار حضرت باز نمی کنند. هر چند ممکن است در صورتی که صادق باشند، حضرت به درد ایشان بخورد.
افرادی که تنها مشتاق «دیدن» حضرت هستند و به مصائب عالم بشریت و رسالت آن حضرت کاری ندارند، معمولا گرهی از کار امام زمان(ع) باز نمی کنند. |
در دعای ندبه صدا می زنیم:
متى ترانا و نراک، وقد نشرت لواء النصر تری؟ آترانا نحف بک و انت تام الملا، وقد ملأت الأرض عدلا؟ کی می شود که تو ما را ببینی و ما تو را ببینیم، در حالی که پرچم نصرت و پیروزی را برافراشته باشی و همه آن را ببینند؟ آیا می شود روزی را ببینیم که گرداگردت را گرفته باشیم، در حالی که تو امام و رهبر مردم باشی و زمین را پر از عدل و داد کرده باشی؟»[2]
یعنی عاشق دیدن توام، در حالی که تو امام هستی و حاکمیت جهانی داری. نه اینکه کاش من بتوانم تو را در یک گوشه ای ببینم. هر چند باید اذعان کرد که معمولا اشتياق دیدار حضرت، ولو به صورت فردی، در هر دلی قرار بگیرد، آن دل به ظهور و نجات عالم هم اشتیاق پیدا خواهد کرد و این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند، اما در مقام تبلیغ یک سویه برای دیدار امام زمان (ع)، رهزنی هایی انجام می گیرد که نیاز به هوشیاری دارد.
اشتياق دیدار امام زمان(ع)، ولو به صورت فردی، در هر دلی قرار بگیرد، آن دل به ظهور و نجات عالم هم اشتیاق پیدا خواهد کرد و این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند. |
در دعای سلامتی آقا امام زمان هم همین قصه وجود دارد: اللهم كن لوليك الحجة بن الحسن، صلواتك عليه وعلى ابائه. في هذه الساعة و في كل ساعة، وليا و حافظا، و قاعدا و ناصرة، و دليلا و عينا، حتی تسکنه ارضک طوعا، و تمتعه فيها طويلا: خدایا! برای ولی خود، حجت بن الحسن، که درودهای تو بر او و بر پدرانش باد، در این ساعت و در هر ساعت، ولی و نگهبان، و رهبر و یاور، و راهنما و دیده بان باش، تا اینکه او را از روی میل و رغبت مردم، در روی زمین سکونت دهی و زمانی دراز او را بر روی زمین بهره مند سازی».[3]
در این دعای مشهور، اصلا برای دیدن حضرت دعا نمی کنیم، برای سلامتی حضرت دعا می کنیم. دعا می کنیم حضرت سلامت باشند، تا اینکه فرج ایشان برسد و از حکومتشان بهره مند گردند. این اوج یک خلوص عاشقانه و عارفانه است، که دیگر خود را در نظر نمی گیرد و تنها محبوب خود را مد نظر قرار می دهد.
در دعای عهد هم، که مستحب است هر روز صبح خوانده شود و حضرت امام (ره) معتقد بودند خواندن آن در سرنوشت انسان تأثیر دارد،[4] قبل از اینکه تقاضای دیدار کند و صدا بزند:
اللهم ارني الطلعة الرشيدة؛ خدایا! آن صورت زیبا را به من نشان بده».[5]
بلافاصله قبلش دعا کرده:
«اللهم إن حال بيني و بين الموت... فأخرجني من قبری مؤتزرا كفنی، شاهرا سیفی، مجردا قناتی: خدایا! اگر هم مُردم، من را زنده کن تا پای رکابش پیکار کنم.»
یعنی آن چیزی که برای من مهم است، رکاب حضرت است، حکومت حضرت است، حاکمیت حق است. همین معنا در بخش های دیگر دعای عهد و همچنين دعاهای دیگر مربوط به آن حضرت کاملا مشهود است.
منبع: انتظار(عامیانه، عالمانه، عارفانه)، علیرضا پناهیان،آستان قدس رضوی
------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1]. در محضر بهجت، ج۲، شماره ۲۶۷ ؛ شماره ۲۷ ؛ شماره ۲۶.
[2]. اقبال الأعمال سیدین مطاووس، ص۲۹۸، همچنين: مفاتیح الجنان، دعای ندبه .
[3]. کافی، ج4 ، مص۱6۲.
[4]. برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج۳، ص 46.
[5]. مفاتیح الجنان، دعای عهد؛ مصباح کفعمی، ص550.