روزه، گرسنگی یا بندگی؟

 

 

 

 روزه، گرسنگی یا بندگی؟

شهوات و نفسانیات نیز همین‌ طور است، اگر سی روز کنترل شوند، آهسته‌ آهسته رام می‌شوند و زیر فرمان عقل و شریعت قرار می‌گیرند. حالا اگر در موقع افطار هوس‌ها را دوباره رها کنی، مثل آن اسب چموشی است که آن را در کنترل خود نیاورده‌ای و لذا دوباره سر جای اولش برمی‌گردد. اگر مقاومتی را که در طول 
بعضی‌ها از اول تا آخر ماه ‌رمضان یک روز هم روزه نمی‌ گیرند، چون در جهت اصلاح تدریجی خود نیستند ، سی منزل باید این اسب چموش را ببری تا إن‌ شاءالله در منزل سی‌ اُم رام بشود.
شاید اسب‌ های چموش را دیده باشید که چقدر سخت است اگر بخواهیم آنها را از جایی به جایی دیگر ببریم. اگر یک لحظه از کنترل آن‌ها غفلت کنید از دستتان در رفته است، باید با یک هوشیاری و کنترلِ دائمی مواظب آن‌ها باشید، اگر یک لحظه غفلت کنید می بینید سرِجای اول برگشته‌اند، و باز باید از اول کار را شروع کنید.
تقویت تقوی

شما در روزه به یک صعود روحانی نظر دارید منتها از طریق گرسنگی بدن. ولی گاهی ما به‌ جای این‌که در مغرب افطار کنیم، در مغرب روزه خود را خراب می‌ کنیم. فرق است بین افطار کردنِ روزه و خراب‌ کردن آن. افطار کردن؛ یعنی روزه را شکستن. ولی خراب و باطل‌کردن روزه ، یعنی غذاهایی را که در روز نخورده‌ ای در فرصتی که داری، جبران کنی، و در واقع آن مقاومت و کنترل روحانی را که در طی روز در خودت تقویت کردی از دست بدهی.
فرق است بین افطار کردنِ روزه و خراب‌ کردن آن. افطار کردن؛ یعنی روزه را شکستن. ولی خراب و باطل‌کردن روزه ، یعنی ...مهم این است که ما روزه بگیریم، نه این‌که فقط گرسنگی بکشیم، روزه یک نحوه صعود روحانی برای انسان است از دریچة بندگی خداوند، ولی گرسنگی یک عمل بدنی است مثل ورزش که یک عمل بدنی است.یک روز با روزه‌ داری به‌ دست آوردی در هنگام افطار رها کنی از آن روزه چیزی عایدت نشده است.
پس مواظب باشید مقاومت شخصی‌ تان که عبارت است از «تقوی»، در موقع افطار گسسته نشود، چرا که روزه، تقویت قدرت پرهیزکاری است. به‌همین جهت در آخر آیه 183 سوره بقره که مربوط به روزه است، می‌فرماید: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» یعنی شاید بتوانید از طریق روزه متّقی شوید و قدرت پرهیزکاری بیابید.
به آیة روزه نظر کنید که می‌فرماید:

«یا اَیُّهَاالَّذینَ امَنُواکُتِبَ عَلَیْکُمُ‌الصِّیامُ کَماکُتِبَ عَلَی‌الَّذینَ مِنْ قَبْلِکـُم، لَعَلَّکُـمْ تَتَّقُونَ»

یعنی: ای مؤمنان! بر شما روزه را واجب کردیم، همان طور که بر امت‌‌های گذشته واجب نمودیم شاید پرهیزکار شوید، و در نتیجه آن روحیة مقاومت در مقابل هوس‌ها در شخصیت شما رشد پیدا کند.


ملاحظه کرده‌اید؛ گاهی اوقات می‌خواهید کارهای خوب و جدّی انجام دهید ولی نمی‌توانید. چرا؟ چون قدرت پرهیزکاری شما ضعیف است، مدتی که روزه گرفتید کاری را که نمی‌‌‌‌‌‌توانستید‌ انجام دهید و هوس‌‌‌هایتان مانع می‌‌‌ شد، حالا همان کار را می‌‌‌توانید انجام دهید. بعضی مواقع دیده‌ اید که دلتان مرده است، اصلا معنویت در جانتان خشک شده است، با روزه که «حیات قلب» است دوباره دل زنده می‌شود. مولوی چه خوب می‌گوید:

چشم بندِ آن جهان،‌حلق ‌و ‌دهان

این ‌دهـان ‌بربند تا بینی‌عیان
تاهوی ‌تازه‌ است،ایمان ‌تازه ‌نیست
این‌ دهان ‌جزقفل‌ آن دروازه نیست

بیخود نیست که در روایات داریم: 
یعنی: تا هوس در صحنه است ایمان تحرک ندارد ولی اگر دهانت را کنترل کردی، دروازة ایمان بر جانت گشوده می‌شود، چرا که اگر دهان کنترل شد، دریچه‌ ها‌ی غیب آهسته‌ آهسته بر جان انسان باز می‌شود. برای کسانی که جایگاه گرسنگی و کنترل دهان را در عمل شناخته‌اند، گرسنگی بسیار خوشمزه است. اگر کسی مزة گرسنگی را چشید از سیری و پرخوری متنفّر می‌شود.
خداوند از شکم سیر بدش می‌آید. ما کسانی را می‌ شناسیم، از روزی که ریاضتشان را شروع کرده اند تا آخر عمر یک روز سیرنبوده‌ اند.

 

منبع : روزه؛ دریچه‌ ای به عالَم معنا - اصغر طاهرزاده





[ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397  ] [ 10:20 PM ] [ زارع-مرادیان ]