ابزار هدایت به بالای صفحه

همه چیز اینجا هست ... - اعترافهای تکان دهنده طنز(2)
صفحه اول تماس با ما RSS                     قالب وبلاگ
  
همه چیز اینجا هست ...
درین حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند که با این درد اگر در بند در مانند درمانند
آسمان دوشنبه 21 مرداد 1392  نظرات (0)

اعترافهای تکان دهنده طنز, طنز و خنده دار

 

اعتراف میکنم بچه که بودم از حرف بزرگترا فهمیده بودم صدام آدم بدیه ، یه بار که از تلویزیون داشت تصویر صدامو پخش میکرد رفتم یه چکش آوردم که صفحه تلویزیون رو بشکنم و بتونم صدامو بکشم و قهرمان بشم…..
یعنی یه همچین مخایی بودیم ما دهه شصتیا….

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم من از اون آدمام که اگه بابام پشتم نباشه از گرسنگی میمیرم…..نمیتونم یه لقمه نون در بیارم زندگیمو بگذرونم…..خداییش بابای که پسره من دارم؟؟!!ببخشید ببخشید اشتباه شد…..منم پسرم که بابای من داره؟؟!!!

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم برای اولین بار ک سوار ون شدم، موقع پیاده شدن دستگیره در رو فشار دادم تا باز کنم .
نمیدونستم که در اتوماتیکه و باید راننده وا کنه.

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم که کوچیک که بودم کتری رو میزاشتم رو گاز تا ابر درست شه توی اشپزخونمون
یه همچین نابغه ای ام من
دارم اینجا طلف میشم

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم ۶ سالم که بود با دخترخاله هام نقشه کشیدیم که مزاحم تلفنی بشیم
واسه همین مرغ همسایه رو قرض گرفتیم
زنگ میزدیم خونه مردم، میگفتیم ببخشید مرغ ما با شما کار داره بعد گوشی رو میگرفتیم جلو نوک این مرغه
اینقد دم و پر وبال این مرغه رو میکشیدیم و میزدیم تو سرش که صداش تا آسمون میرفت!
الان روح اون مرغه هرشب میاد به خوابم!

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم…
.
.
.
ولش کن بابا ظرفیت رازداریو ندارین میرین همه جا جار میزنین ابروم میره

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده داراعتراف میکنم که سال دوم دبیرستان 4واحد مبانی کامپیوتر داشتم بار اول بود که موس و میدیدم اسمشو بلد نبودم بهش میگفتم( ماس ماسک )خدا دوستمو حفظ کنه اسمشو بهم یاد داد.

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم خونه بغلیمون عروسیه
ما طبقه چهارمیم اونا ویلایی
هی دارم فکر میکنم با این تفنگم خواننده هرو بزنم که مثل بز می خونه
کمک کنین تصمیم مهمیه

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم بعضی وقتها تو پیاده رو که دارم راه میرم یه قیافه خیلی نگران به خودم میگیرم و هی پشت سرم و دور و اطراف رو نیگاه میکنم که مثلا مواظبم کسی تعقیبم نکنه!
یه جوری که انگار از طرف یه سازمان مخوف تحت نظرم!
یه لذت خاصی داره لامصب!

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم سال85 وقتی برای اولین بار سیمکارت خریدم، از بس کسی بهم زنگ نمیزد میرفتم پای تلفن عمومی و به خودم زنگ میزدم!

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف میکنم که یه روز توخیابون بودم, متوجه شدم گوشیم رو از خونه جا گذاشتم,سریع دست بردم تو جیبم که گوشیمو بردارم و زنگ بزنم خونه و بگم:اگه کسی امروز بهم زنگ زد خبرم کنید….!!!!!!!

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

سوم ابتدائی توی مدرسه از بچه ها یه تردستی یاد گرفتم.از فرط ذوق اصلا نفهمیدم چطوری رسیدم خونه با عجله وبدون اینکه حتی کولیمو زمین بذارم تردستی رو برای خواهر کوچکترم که 5سالش بود اجرا کردم
(تردستی:ادعا میکنم که میتونم کاغذو از طریق گوشم بفرستم توی دهنم.از قبل یه تکه کاغذو زیر زبونم قایم کردم یه تکه کاغذم توی دستمه.حالا اینی که توی دستمه رو میارم کنار گوشم و اونی که توی دهنمه رو نشون میدم)
وقتی اجرام تموم شد سبک شدم رفتم تا ناهار بخورم.حالا خواهر فسقلیم تصمیم میگیره همین تردستی رو برا عروسکهاش اجرا کنه.وای ی ی ی ی ی.تصور کن
خلاصه بیمارستان و دکتر و شستن گوش و گریه و …..
خودم دارم اعتراف میکنم که مخل خانوادم

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف می کنم که: موقع رانندگی تو میدون داشتم می پیچیدم که یکی خیلی بد پیچید جلوم. منم عصبانی شدم داد زدم: بیا، یهو بیا تو خیابون! هنوزم نمی دونم چی می خواستم بارش کنم که این رو گفتم: بنده خدا هنگ کرده بود.

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف می کنم که: دوستم زنگ زد خونمون گفت علیرضا امروز میای سر کار؟ گفتم نه شهرستانم! بعدش فهمیدم چه گندی زدم چون به خونه زنگ زده بود نه موبایل!

 

اعترافات خنده دار, اعتراف های خنده دار

 

اعتراف می کنم که:بچه بودم یه کارتون نشون می داد که مورچه زیره فیله یه سوزن می زاره و فیله میره هوا. منم زیره یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا!




درباره‌ی وبلاگ
به نام خدا . سلام دوستان . امیدوارم همگی خوب و خوش و خندان و سلامت باشید و دست هیچ خزانی به بهار همیشه سبز ایمانتان اشارتی نکند. من در این صفحه سعی ام بر این است که بتوانم مطالب مفید و ارزنده ای را به نمایش بگذارم تا شاید به درد شما هم بخورد و مورد استفادتان قرار بگیرد... به امید پیروزی و بهروزی همه شما دوستان خوب ایران اسلامی
موضوعات
آخرين مطالب
نويسنده
آرشيو مطالب
لینک دوستان
آمار سايت
كل بازديدها : 1875118 نفر
كل مطالب : 3136 عدد
کل نظرات: 252
تاریخ ایجاد وبلاگ :سه شنبه 14 خرداد 1392 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 9 فروردین 1397