آسمان من
همیشه با هم 
ایمیل مدیریت
نویسنده وبلاگ

بیوگرافی و زندگینامه

جبار باغچه بان و دکتر اکامور در آموزشگاه ناشنوایان

 مبدع روش آموزش ناشنوايان در ايران و پايه‌گذار آموزش و پرورش پيش از دبستان و از پيشگامان فرهنگ و ادبيات کودكان. او در 1264ش در ايروان، از ايالات قفقاز، به دنيا آمد. پدر و جد وي از اهالي تبريز بودند. پدرش قناد، معمار و مجسمه‌ساز بود و در نقل داستانهاي كهن و اشعار شاهنامه تبحر داشت. مادربزرگش، بنفشه، زني باكفايت، طبيب محل و شاعر بود. اين دو نقش مهمي در پرورش استعدادهاي هنري و خلاقيت جبار داشتند.
 
تحصيلات جبار به شيوة سنتي و مكتبخانه‌اي بود. او در پانزده سالگي مجبور به ترك تحصيل شد و به حرفه‌هاي پدرش روي آورد. در 1284ش، به دليل درگيريهاي مذهبي، به زندان افتاد. در آنجا، هفته‌نامة ملانهيب و سپس ملاباشي را مي‌نوشت و مصور مي‌كرد و به كمك همزنجير و همبندش براي فروش به خارج از زندان مي‌فرستاد. زندان در افكار و معتقدات او تغييرات بنيادي پديد آورد و از آن پس، با عشق به آرمان صلح و انساندوستي، فعالانه وارد زندگي فرهنگي و اجتماعي شد.
 
باغچه‌بان تعليم و تربيت زنان و كودكان را مهم مي‌شمرد و به رغم مخاطرات موجود، پنهاني به تدريس سرِخانة دختران مي‌پرداخت. از اولين آثار او براي كودكان داستانهاي منظوم « قيزيللي ياپراق» (برگ زراندود) و «بايرامچيليق» (مژده‌رساني عيد) است. اين آثار، با نام جبار عسكرزاده، متخلص به عاجز، در 1290ش در ايروان چاپ شد. وي، در همين اوان، با نوشتن مقالات و سرودن اشعار، همكاري خود را با روزنامة فكاهي ملانصرالدين آغار كرد و در 1291ش به نشر هفته‌نامة فكاهي لك‌لك در ايروان پرداخت.
جبار باغچه بان
 
با آغاز جنگ بين‌الملل اول و كشمكشهاي خونين ميان مسلمانان و ارامنه، ناگزير به تركيه مهاجرت كرد. در آنجا، ابتدا تحويلدار و سپس فرماندار شهر ايگدير شد؛ ولي چندي بعد ناگزير به قفقاز بازگشت. وي در 1297ش، در شهر نوراشين، از توابع ايالت ايروان، مدرسه‌اي تأسيس كرد كه به علت آشفتگي اوضاع دير نپاييد. در 1298ش، بر اثر شدت گرفتن خونريزيها در قفقاز، با خانوادة خود به ايران آمد.
 
باغچه‌بان خدمات فرهنگي خود را، به عنوان معلم كلاس اول، در مدرسة احمدية مرند آغاز كرد و ديري نگذشت كه نحوة كار وي و پيشرفت شاگردانش جلب توجه نمود. اولين اثر او در ايران نمايشنامة «خرخر» است كه براي شاگردانش نوشت و در مدرسه اجرا كرد. در ايران زمان، امتياز تأسيس يك دبستان دخترانه را گرفت؛ ولي، به سبب مخالفتهاي متعصبان، موفق به افتتاح آن نشد.
 خانواده جبار باغچه بان با کودکان کودکستان شیراز
در 1299ش، به جهت حسن شهرتش، بنا به دعوت رئيس فرهنگ آذربايجان، به تبريز رفت و در آنجا به كار خود ادامه داد. در اين زمان، با روش تازة خويش نوشتن كتاب اول را براي كودكان آغاز نهاد. باغچه‌بان براي تدريس مواد گوناگون درسي، وسايل سمعي و بصري ساخت و كتاب الفباي آسان را براي تدريس فارسي به ترك‌زبانان بزرگسال نوشت. وي، با همكاري همسر و همكارش، صفيه ميربابايي، به تدريس دختران در كلاسهاي مخصوص نيز موفق شد. وي، در اين زمان، «جمعيت حمايت معلمين» و «جمعيت تئاتر» را تأسيس كرد و نمايشنامه‌هاي انتقادي، از جمله حيات معلمين و اِركَك خالاقيزي(خاله‌قزيِ‌نَر)، را نوشت.
 
باغچه‌بان در 1303ش، بنا به پيشنهاد رئيس فرهنگ آذربايجان، كودكستاني به نام «باغچة اطفال» در تبريز تأسيس كرد و نام خانوادگي خود را از عسكرزاده به باغچه‌بان تغيير داد. وي، براي كودكان، بازيها و كاردستيهاي جديد و تزئينات و صورتكهاي گوناگون ساخت و شعر، سرود و نمايشنامه نوشت، و به ياري همسرش، كه با موسيقي آشنا بود، در كودكستان نمايشهاي آهنگين اجرا كرد.
 
در1305، با توجه به حالات يك كودك ناشنوا در «باغچة اطفال» به فكر تدريس به ناشنوايان افتاد و كار تدريس به كر و لالها را با سه پسر ناشنوا آغاز كرد. باغچه‌بان در آموزش ناشنوايان هيچگونه تجربه قبلي يا دسترسي به كتاب و مقالاتي در اين باره نداشت. او، در پرتو تجربة شخصي، به نقش مهم حس‌ باصره و لامسه در آموزش زبان به ناشنوايان پي برد. صداهاي زبان فارسي را به دو دستة حنجره‌اي(آوايي) و تنفسي(بي‌آوا) و هر يك از اين دو گروه را به ممتد و غير ممتد تقسيم كرد. وي «الفباي دستي گويا» را، كه در نوع خود در جهان بي‌نظير است، بر پايه ويژگي صداها و شكل حرفها ابداع كرد. در اين الفبا، بر خلاف بعضي الفباهاي دستي ديگر، از يك دست استفاده مي‌شود. اين نشانهاي دستي، ضمن اينكه كمك به لبخواني است، وسيله‌اي براي تعليم و اصلاح تلفظ نيز هست.
 
 باغچه‌بان، به‌رغم خدمات فرهنگيش، مجبور به ترك تبريز شد و در1306 به دعوت رئيس فرهنگ فارس به شيراز رفت. در همان سال، «كودكستان شيراز» را تأسيس كرد و به نوشتن شعر، چيستان و نمايشنامه‌هاي گوناگون پرداخت كه، از آن ميان، مجموعه شعر زندگي كودكان و نمايشنامة گرگ و چوپان را در1308و نمايشنامة پيروترب‌ و خانم‌خزوك را در 1311خود مصور و چاپ كرد و وسايل و بازيهاي گوناگوني براي پرورش حافظه، حواس و اندامهاي تكلم ساخت. برنامة كودكستانش شامل ورزش، گردش در كوه و صحرا، تمرين رختشويي، تعليم بنايي و خشت‌زني و مجسمه سازي و كار بافتني و آداب معاشرت و غيره بود. در همين زمان، كار تئاتر را نيز ادامه داد و با همكاري نصرالله شادروان، چندين نمايشنامة انتقادي به صحنه آورد. از اين رو مي‌توان گفت كه در دهة اول قرن چهاردهم در كشور ما از نظر آغاز آموزش و پرورش ابتدايي و آموزش كودكان استثنائي و ايجاد فرهنگ و ادبيات كودكان برجستگي چشمگيري داشته‌است.
 
در پايان 1311، باغچه‌بان به تهران آمد. او قصد داشت مؤسسه‌اي براي پژوهشهاي روانشناسي و تربيتي تأسيس كند كه به دليل نداشتن پشتيباني مادي و معنوي از آن منصرف شد. در اين ايام، ناگزير مدت كوتاهي در يك كارخانة سيگارپيچي مشغول كار شد.
 
در آذر 1312، باغچه‌بان، با چاپ اعلاني در روزنامة اطلاعات دربارة آموزش ناشنوايان، اولين كلاس ناشنوايان را، در مطب دوستش، با يك شاگرد، داير كرد. تعداد شاگردان به تدريج به پنج نفر افزايش يافت. در پايان سال تحصيلي، وزارت فرهنگ، با احساس رضايت از نتيجة آموزش ناشنوايان، ماهانه‌اي به مبلغ چهل تومان براي دبستان مقرر داشت و «دبستان كر و لالها» رسماً آغاز به كار كرد. در همان سال، باغچه‌بان تلفن گنگ يا سمعك استخواني را اختراع كرد و به ثبت رسانيد. اين سمعك وسيلة انتقال صوت از طريق دندان به مركز شنوايي است.
 
در 1314، وزارت فرهنگ «دستور تعليم الفباي» او را منتشر كرد كه امروز نيز از روش پيشنهادي در آن («روش باغچه‌بان») در كلاسهاي دبستاني و بزرگسالان استفاده مي‌شود. در 1322، با كمك افراد خيّر، «جمعيت حمايت كودكان كر و لال كور» را در تهران تأسيس كرد كه در تير 1323 به ثبت رسيد و بعدها كلمة كور از عنوان آن حذف‌شد. در بهمن همين سال، ماهنامة زبان را منتشر كرد و در آن روش تازة خويش را در اختيار آموزگاران كلاس اول گذاشت. كتابهاي اول دبستان و كتاب سرباز را، با روش تازه، در همين سال منتشر كرد.
 
در اسفند 1328، اساسنامه و برنامة كامل و دقيق تحصيلات پنجسالة ناشنوايان براي آموزش زبان و حرفه، روش شفاهي توأم با الفباي دستي گويا، به كوشش باغچه‌بان، تهيه و به تصويب رسيد. او، در1330، «كانون كر و لالها» را پايه‌گذاري كرد. در 1332، نخستين كلاس تربيت معلم ناشنوايان را، با همكاري دانشسراي مقدماتي، در آموزشگاه خود تأسيس كرد و بدين ترتيب، اولين گام در تربيت رسمي معلمان كودكان استثنائي برداشته‌شد.
 
در 1343، كتاب حساب را براي كودكان ناشنوا و روش آموزش كر و لالها را براي آموزگاران نوشت. در كتاب اخير، ضمن توضيح صداهاي زبان فارسي و روش آموزش تلفظ و لبخواني، اصول‌ «زبان مصور» را به تفصيل شرح داده است. زبان مصور مجموعة علايم بصري است كه با استفاده از آن مي‌توان ساختار زبان را به ناشنوايان آموخت. در همين زمان، «گاهنامه»، وسيله‌اي بصري براي آموختن چگونگي بلند و كوتاه شدن روزها، را ساخت.
 
آموزشگاه باغچه‌بان، در زمان حيات وي، از هر نظر گسترده و مجهز شد. با اجراي برنامة تربيت معلم ناشنوايان، مدارس و كلاسهاي ويژه و هنرستانها و كلاسهاي بزرگسالان(اكابر) و باشگاهها و مراكز پژوهشي و خدمات ويژه، از جمله دوره‌هاي تربيت رابط ناشنوايان در تهران و شهرستانها تأسيس شد و ناشنوايان به مراكز آموزش عالي راه‌يافتند.
 
باغچه‌بان در اواخر عمر، «جمعيت سلام» يا «گراميداشت» را با نيت تشويق مردم به تجليل از نيكوكاران در زمان حياتشان، تأسيس كرد و جزوة «آدمي اصيل» را در اين باره منتشر ساخت.
 
از كتابهاي شعر و نمايشنامه و داستانهاي كودكانة‌ باغچه‌بان به زبان فارسي نُه اثر به چاپ رسيده‌است. از جمله آثار چاپ نشدة او در اين حوزه نمايشنامة آهنگين مجادلة دو پري است. همچنين در روشهاي تدريس خواندن و نوشتن و آموزش ناشنوايان، سيزده اثر از وي منتشر شده‌است. آثار او به زبان تركي بالغ بر دوازده كتاب است كه از آن ميان، ترجمة رباعيات خيام، به نام رباعيات آذري خيام، ارزش خاصي دارد. رباعيات باغچه‌بان، كه در 1337 به چاپ رسيد، آيينة افكار و فلسفة زندگي اوست. باغچه‌بان در 4 آذر 1345 درگذشت.

منبع- سایت نامداران ومشاهیر ایران

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 5:33 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

در مدل سازی زیر شما می توانید اعضاء بدن را مورد بررسی قرار دهید. با موس اسکنر را بالا یا پایین ببرید. روی نوشته های نازنجی رنگ سمت چپ مدل سازی کلیک کنید تا به طور همزمان اندام های درونی بدن را ببینید. در سمت راست مدل سازی اسامی قسمت های مختلف بدن آمده است.

روی شکل زیر کلیک کنید.

hadi 037 0 0

برای ذخیره و دانلود مدل سازی، اینجا کلیک کنید یا راست کلیک نموده و Save Link As را انتخاب نمایید. 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 5:06 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

ساختمان مو، رشد مو، رنگ مو

دکتر طیبه احمدیان راد

Imageبدن اکثر جانوران و حیوانات پوشیده از مو است و انسان در مقایسه با آنها جزو کم موترین موجودات محسوب می شود. در انسان موها در نقاط مختلف بدن رشد کرده اند که براساس وظیفه ای که به عهده دارند، از ویژگی های خاصی برخوردارند. به عنوان مثال ابروها و مژه ها از ریزش عرق پیشانی به داخل چشم ها جلوگیری می کنند و از تأثیر اشعه سوء آفتاب می کاهند. موهای داخل حفره های بینی و گوش از نفوذ گرد و غبار به داخل آنها ممانعت می کنند.

از نظر جنینی در سومین ماه رشد جنین، اولین علایم ظهور مو پدیدار می شود و به تدریج تا بلوغ رشد و تکوین می یابد. در سر هر فرد بالغ به طور متوسط بین یکصد تا یکصد و پنجاه هزار عدد مو وجود دارد (در سر افراد سیاه مو حدود یک صدهزار و در افراد بلوند حدود 150-140 هزار عدد مو وجود دارد). قطر موی سر انسان به طور متوسط بین 50 تا 80 میکرون است که بر حسب نژاد متغیر است.

Image

جنس مو از پروتئینی نامحلول به نام کراتین است که حدواسط کراتین سخت ناخن ها و کراتین نرم موجود در پوست است. به غیر از پروتئین، در مو مواد مختلفی از جمله اسیداوریک و برخی مواد آلی دیگر و همچنین مواد معدنی یافت می شود. نوع و مقدار مواد معدنی مو بر حسب رنگ آن تغییر می کند. به طور مثال در موی مشکی مقدار آهن بیشتر از سایر عناصر است. در حالی که در موی قرمز مقدار مس بیشتر است. مو یک دهم تا چهار دهم میلی متر رشد می کند. رشد مو در فصل های گرم بیشتر از فصل های سرد است. عمر مو بر حسب ناحیه رشد متفاوت است. عمر موی سر و ریش دو تا شش سال است و عمر مژه ها بیش از چند ماه نیست. بعد از مرگ انسان معمولاً بین 85 تا 90 روز وقت لازم است تا مو بریزد.

رنگ مو به خاطر وجود انواع پیگمان ها و رنگدانه ها است. رنگدانه اصلی مو را ملانین تشکیل می دهد. ملانین بی رنگ است. اما به واسطه آنزیمی به نام "تیروزیناز" فعال شده و به شکل رنگی (معمولاً مشکی) در می آید. در افرادی که موی روشن دارند، رنگدانه اصلی مو فنوملانین است که گرانول های آن به رنگ قرمز، قهوه ای یا زرد است.

اگر از هر مو مقطعی عرضی تهیه کنیم، در آن سه قسمت متمایز تشخیص داده می شود. خارجی ترین لایه از یک ردیف سلول فلس مانند به نام کوتیکول تشکیل شده که میزان پیگمان آن اندک است. دومین لایه که بیشترین قسمت مو را تشکیل می دهد، کورتکس نام دارد که پر از دانه های ملانین است. در وسط مو آخرین قسمت مو که  مغز مو نامیده می شود قرار دارد. به طور کلی مو از دو قسمت عمده یعنی ساقه مو و ریشه مو تشکیل شده که ساقه مو شامل قسمتی از مو است که خارج از پوست بوده و قسمتی که حدفاصل سطح پوست تا قسمت بالایی غده چربی یا سباسه است. قسمتی که از محل غده چربی به کانال مویی وصل می شود ریشه مو نامیده می شود. پایین ترین قسمت مو به نام پاپی شناخته می شود و انتهای پاپی ناحیه انگشتی نامیده می شود که از آنجا شبکه خونی و عصبی وارد می شود.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 5:02 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

حمیده  احمديان راد

داده هايي كه محققان در حوزه ورزش جمع آوري كرده اند، مؤيد نظريه اي درباره دليل در اقليت بودن افراد چپ دست است.

چپ دست ها تنها ده درصد كل جمعيت انساني را تشكيل مي دهند و اين كه چرا بعضي از افراد چپ دستند هميشه يك معما بوده است. حتي در طول تاريخ در برخي از جوامع به اين افراد با سوء ظن نگاه شده و چه بسا آنها به همين دليل مورد آزار و اذيت قرار گرفته اند.

حالا محققان به اين نتيجه رسيده اند كه آن چه نقشي كليدي در كم بودن تعداد افراد چپ دست ايفا مي كند نه چيزي عجيب و غريب بلكه درجه بالايي از همكاري بين افراد در جوامع بشري است. اين محققان مدلي رياضي ارايه كرده اند كه نشان مي دهد درصد اندك چپ دستي نتيجه تعادل بين همكاري و رقابت در دوران تكامل بشر است.

این محققان كه البته راست دستند برای اولین بار از اطلاعات دنياي واقعي (از نمونه ورزش هاي رقابتي) استفاده كردند تا فرضيه خود را آزمايش كنند. آنها به اين ترتيب تأييد كردند كه عادت استفاده بيشتر از يك دست نسبت به دست ديگر به رفتار اجتماعي در سطح جامعه برمي گردد.

محققان می گویند در حيوانات اجتماعي تر كه همكاري ارزش بسيار بالايي دارد، عموم جمعيت نسبت به يك طرف بدن تمايل دارند. به گفته آنها «مهم ترين عامل كارآمدي جامعه وجود درجه بالايي از همكاري بين افراد است و اين همكاري در انسان ها خودش را به صورت وجود يك اكثريت راست دست نشان داده.»

به این ترتیب اگر جوامع به طور كامل با هم هميار و همكار باشند، استفاده بيشتر از يك دست غالب مي شود. اما اگر رقابت مهم تر باشد، مي توان انتظار نسبت 50-50 را داشت. مدل جديد مي تواند درصد چپ دست ها را در يك گروه -اعم از انسان ها، طوطي ها، بازيكنان بيس بال، گلف بازها و ...- براساس ميزان همكاري و رقابت آنها در تعامل هاي اجتماعي به دقت پيش بيني كند.

به این ترتیب می توان توضیحی درباره دليل راست دست بودن جهان ما درحال حاضر و در طول تاريخ ارایه کرد. نسبت 90-10 راست دست ها به چپ دست ها براي بيش از پنج هزار سال است كه يكسان باقي مانده. همچنين توضیحی برای دليل تسلط ورزشكاران چپ دست در بسياري از ورزش ها ارایه می شود. درواقع ورزش عرصه اي است كه رقابت در آن تعداد چپ دست ها را به سطحي مي رساند كه تناسبي با تعدادشان در جامعه ندارد.

به اين ترتيب درحالي كه همكاري به نفع همان عادت استفاده بيشتر از يك دست نسبت به دست ديگر به عنوان مثال در استفاده از ابزار است، رقابت فيزيكي وضعيت را غيرمعمول مي كند. در جريان يك رقابت يا جنگ، چپ دست بودن در جهان راست دست ها مزيتي محسوب مي شود.

محققان به داده هاي اخذ شده از جهان ورزش استناد مي كنند و با داده هایشان می توانند شمار ورزشكاران چپ دست را در ورزش هاي بيس بال، بوكس، هاكي، شمشيربازي و تنيس روي ميز به دقت پيشگويي کنند. به این ترتیب پیش بینی می کنند که تعداد بازيكنان موفق در ميان ورزشكاران زبده رشته بيس بال به بيش از 50 درصد برسد. اين رقم در ورزش هاي ديگر هم بيش از ده درصد و بالاتر از ميزان آنها در جامعه است.

از طرف ديگر، شمار گلف بازهاي چپ دست موفق خيلي پايين و تنها چهار درصد است كه مدل محققان اين را هم به دقت پيش بيني كرده.

محققان مي گويند عادت استفاده بيشتر از يك دست يا ترجيح استفاده از يك دست مي تواند هم دلايل  ژنتيكي داشته باشد و هم  به عوامل محيطي مرتبط باشد. دوقلوهاي همسان كه دقيقاً در يك گروه از ژن ها سهيم هستند، هميشه در عادت استفاده از يك دست با هم يكي نيستند.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 4:56 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

زمین

چرخش زمین حول محور خود در مدت 24 ساعت، یکی از ویژگی هایی است که باعث شده در سیاره ما حیات وجود داشته باشد. این چرخش موجب شده دمای زمین هنگامی که در نور خورشید غرق می شود و یا در تاریکی شب مناسب باشد و در بیشتر نقاط زمین امکان حیات وجود داشته باشد....

حمیده احمدیان راد

چرخش زمین حول محور خود در مدت 24 ساعت، یکی از ویژگی هایی است که باعث شده در سیاره ما حیات وجود داشته باشد. این چرخش موجب شده دمای زمین هنگامی که در نور خورشید غرق می شود و یا در تاریکی شب مناسب باشد و در بیشتر نقاط زمین امکان حیات وجود داشته باشد.

هر سیاره ای در منظومه شمسی ما سرعت چرخش منحصر به فرد خودش را دارد. تیر (عطارد) که سیاره ای کوچک است، نزدیک ترین سیاره به خورشید و بسیار گرم است. 59 روز زمینی طول می کشد تا این سیاره فقط یک بار به دور خورشید بگردد. ناهید (زهره)، از نظر فاصله از خورشید سیاره دوم است. این سیاره در هر 243 روز زمینی یک بار به دورخورشید می گردد. علاوه بر این جهت حرکت ناهید در مدارش به دور خورشید برعکس است. این شرایط را اورانوس و سیاره کوتوله پلوتون هم دارند.

سیستم ستاره ای

به طورکلی چرا زمین و سایر سیارات می چرخند؟ درک این موضوع به ما کمک می کند بفهمیم منظومه شمسی ما چگونه شکل گرفته. تقریباً پنج میلیارد سال پیش، منظومه شمسی ما از ابر عظیمی از گرد و غبار و گاز شروع به تشکیل شدن کرد. این ابر عظیم، در حالی که در داخل یک دیسک عظیم مسطح سریع تر و سریع تر می چرخید شروع به فروریختگی در خود کرد. خورشید در مرکز شکل گرفت و گاز و گرد و غبار در حال چرخش در بقیه دیسک با هم دسته شدند به طوری که سیارات، ماه ها، سیارک ها، ستاره های دنباله دار و .. تشکیل شدند. دلیل این که این همه اشیا تقریباً در یک صفحه (به نام دایره البروج) و در یک جهت به دور خورشید می گردند این است که همگی از همان دیسک تشکیل شده اند.

زمانی که سیارات در حال شکل گیری بودند، در منظومه شمسی ما آرامش وجود نداشت. توده های مواد، از تمام اندازه ها، اغلب به هم برخورد می کردند، یا به هم می چسبیدند و یا از همدیگر جدا می شدند، قطعاتی رها می شدند و همدیگر را می چرخاندند. گاهی اوقات نیروی جاذبه (گرانش) اجسام بزرگ باعث می شد، اشیای کوچک تر در مداری به دام بیفتند. این می تواند یکی از راه هایی باشد که سیارات اقمار خود را به دست آورده باشند.

دانشمندان فکر می کنند که یک شیء بزرگ، شاید به اندازه مریخ، در دوره جوانی سیاره ما بر آن تأثیر گذاشته باشد. به طوری که زمین بخشی از موادش را بیرون انداخته که همین موضوع در نهایت به تشکیل ماه منجر شده. این برخورد باعث شده که زمین با سرعت بیشتری بچرخد. دانشمندان حدس می زنند در ابتدای حیات زمین یک روز فقط حدود 6 ساعت بوده.

به طور کلی آن  چه که سرعت چرخش زمین را کند می کند، از دست دادن انرژی به خاطر اثرات جزر و مدی ماه است. انسان از اثرات جزر و مدی استفاده می کند تا طول روز در دوران پیش از تاریخ را اندازه گیری کند.

وقتی ماه شکل می گرفته میزان فاصله اش با زمین خیلی کمتر از حالا بوده. همان طور که زمین می چرخد، نیروی جاذبه ماه باعث می شود که اقیانوس ها بالا و پایین بروند. (خورشید نیز این نقش را دارد اما نه به اندازه ماه.) کمی اصطکاک بین جزر و مد و چرخش کره زمین وجود دارد که باعث می شود سرعت چرخش زمین اندکی آهسته شود. همان طور که سرعت چرخش زمین کند می شود، ماه هم از زمین دورتر می شود.

ما می توانیم از ساعت های اتمی بسیار دقیقی استفاده کنیم تا به طور دقیق اندازه گیری کنیم چه مقدار از سرعت چرخش زمین کاسته شده. یک صد سال بعد طول یک روز حدود 2 میلی ثانیه طولانی تر از امروز خواهد بود. دو میلی ثانیه یک پانصدم ثانیه است. این میزان خیلی کمتر از مدت زمان چشمک زدن با یک چشم است. بنابراین، اگر شما 100 سال دیگر هم زنده باشید، نمی توانید از کوتاه تر شدن روزها شکایت کنید. با این سرعت تغییرات خیلی زیادی رخ نمی دهد. 

 منبع:

http://spaceplace.nasa.gov/review/dr-marc-earth/earth-rotation.html

 
 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 4:50 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

 

 

تی رکس

تیرانوسور رکس (Tyrannosaurus rex) به خاطر بزرگی جثه، طبیعت وحشی و البته حضور منظمش در رسانه ها، احتمالاً شناخته شده ترین دایناسورها است...

حمیده احمدیان راد

تی رکستیرانوسور رکس ( Tyrannosaurus rex ) به خاطر بزرگی جثه، طبیعت وحشی و البته حضور منظمش در رسانه ها، احتمالاً شناخته شده ترین دایناسورها است. البته کشف تعدادی از فسیل های این جانور که به خوبی حفظ شده اند هم در شهرت تی رکس مؤثر بوده اند چراکه به دیرینه شناسان سراسر جهان کمک کرده اند درباره جزییات زندگی این جانور مطالعه کنند.

- به طور کلی زاروس ( saurus ) واژه ای یونانی است و «مارمولک مستبد» معنی می دهد. رکس هم واژه ای لاتین به معنی شاه است.

-تیرانوسور رکس اغلب به طور اختصار تی رکس نامیده می شود.

-تیرانوسور رکس در منطقه ای از کره زمین که حالا بخش غربی آمریکای شمالی را تشکیل می دهد زندگی می کرده است.

-تیرانوسور رکس بر روی دو پا راه می رفته، تعادل سر عظیمش را به کمک یک دم بزرگ و سنگین حفظ می کرده. دمی که گاهی اوقات دارای بیش از 40 مهره بوده است.

-طول بدن تیرانوسور رکس به 13 متر می رسیده. طول لگن آن 4 متر بوده و وزن آن می توانسته به 7 تن برسد.

-طول جمجمه یک تیرانوسور رکس به تنهایی به 1.5 متر می رسیده.

-بزرگ ترین دندانی که تاکنون از یک دایناسور گوشتخوار به دست آمده مربوط به تی رکس است. تخمین زده می شود که دندان های تی رکس حدود 30 سانتی متر طول داشته که البته این عدد ریشه دندان ها را هم شامل می شده.

-بعد از این که تیرانوسور رکس تقریباً به سن 14 سالگی می رسیده ابعاد بدنش به سرعت رشد می کرده به طوری که بین یک تا 4 سال بعد وزن تی رکس به حدود 600 کیلوگرم بالغ می شده.

-تیرانوسور رکس دست های کوچکی داشته که بسیار قدرتمند بوده اند. دستان این دایناسور دو انگشت چنگال دار داشته اند.

-تیرانوسور رکس در اواخر دوره کرتاسه یعنی در حدود 66 میلیون سال پیش زندگی می کرده.

-به خاطر نبود شواهد محکم، برای دانشمندان دشوار است که در زمینه سرعت دویدن تیرانوسور رکس تحقیق کنند اما تخمین ها از 17 کیلومتر در ساعت ( 11 مایل در ساعت ) تا 70 کیلومتر در ساعت ( 43 مایل در ساعت ) را در بر می گیرد. میانگین برآوردها سرعت حداکثر حدود 40 کیلومتر در ساعت ( 25 مایل در ساعت ) است.

-بحث های جدی ای در این زمینه که آیا تیرانوسور رکس شکارچی بوده یا لاشخور بوده وجود دارد. تی رکس دستان کوچکی داشته که برایش کار گرفتن طعمه را سخت می کرده بنابراین احتمال داده می شود که این جانور لاشخور بوده است. اما از سوی دیگر شواهد به نفع شکارچی بودن تی رکس است. این شواهد شامل چشم هایی است که تمرکز دقیق روبه جلو داشته اند که این امر درک عمقی و بهتری به آنها می داده و کار شکار را آسان تر می کرده.

-در سال 1997 موزه تاریخ طبیعی شیکاگو اسکلت یک تی رکس را خریداری کرد که 85٪ اسکلت یک تی رکس کامل را تشکیل می داد ( این فسیل به خاطر کسی که آن را پیدا کرد «سو» نامگذاری شد. ) این موزه برای خریداری این اسکلت 7.6 میلیون دلار آمریکا پرداخت کرد که بیشترین مبلغی است که تاکنون برای خرید یک اسکلت دایناسور پرداخت شده.

تیرانوسور رکس نزد تولید کنندگان اسباب بازی محبوب است.

منبعhttp://www.sciencekids.co.nz/biology.html :

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 4:49 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

آیا می دانید که 

 

 

-آیا می دانید رنگ سیاره مریخ به خاطر آهن زنگ زده سطحش قرمز به نظر می رسد

-آیا می دانید رنگ سیاره مریخ به خاطر آهن زنگ زده سطحش قرمز به نظر می رسد

-آیا می دانستید که پرچم المپیک در سال 1913 طراحی شده است

-آیا می دانید هر سال 31536000 ثانیه است

-آیا می دانید مسواک برقی در سال 1939 اختراع شد

-آیا می دانید کارخانه پورشه تراکتور هم می سازد

-آیا می دانید برج ایفل 1792 پله دارد

-آیا می دانید در ورود و خروج گربه به وسیله اسحاق نیوتن اختراع شده

-آیا می دانستید کشتی تایتانیک در بلفاست (ایرلند شمالی) ساخته شده بود 

-آیا می دانستید کاخ باکینگهام (محل زندگی ملکه و خانواده سلطنتی انگلیس) بیش از 600 اتاق دارد

-آیا می دانستید هاوایی در ابتدا جزایر ساندویچ نامیده می شد 

-آیا می دانید نیویورک اولین پایتخت ایالات متحده بود 

-آیا می دانید آمریکایی ها در سال 35000 تن ماکارونی می خورند   

-آیا می دانید آمریکایی ها هر روز 44 میلیون روزنامه دور می ریزند

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 4:43 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

فصل ها چگونه به وجود می آیند؟

 

 
رنگین کمان

بسیاری بر این باورند که زمین در تابستان به خورشید نزدیک تر است و به همین دلیل هوا در این فصل گرم تر است. همچنین فکر می کنند در زمستان زمین از خورشید دورتر است و بنابراین این فصل سردتر است....

 

حمیده احمدیان راد

بسیاری بر این باورند که زمین در تابستان به خورشید نزدیک تر است و به همین دلیل هوا در این فصل گرم تر است. همچنین فکر می کنند در زمستان زمین از خورشید دورتر است و بنابراین این فصل سردتر است.
اما این استدلال درستی نیست.

فصل ها

این درست است که مدار زمین یک دایره کامل نیست. درنتیجه زمین در بخش هایی از سال نسبت به مواقع دیگر سال به خورشید نزدیک تر است. اما چنان که گفتیم این دلیل گرم تر یا سردتر شدن هوا نیست. چراکه در نیمکره شمالی وقتی زمین در نزدیک ترین فاصله اش از خورشید قرار دارد، زمستان است و در همین منطقه وقتی زمین در دورترین فاصله اش از خورشید قرار دارد تابستان است. بنابراین تغییر فاصله زمین با خورشید در طول سال، تفاوتی در آب و هوا ایجاد نمی کند. 
یعنی دلیل دیگری برای به وجود آمدن فصل ها وجود دارد.

این دلیل محور زمین است. محور زمین خطی فرضی است که از وسط زمین می گذرد و از بالا به پایین کشیده شده. زمین حول این محور می چرخد و هر روز هم یک دور کامل به دور آن می چرخد. به همین دلیل است که ما شب و روز داریم و همه بخش های زمین نیز هر روز هم در تاریکی و هم در روشنایی فرو می روند.

اما محور زمین راست و مستقیم نیست و به همین دلیل است که فصل وجود دارد. تصور بر این است که در زمان های خیلی قدیم، زمانی که زمین هنوز جوان بود، شیئی بزرگ به شدت به زمین ضربه زده و محور آن را کج کرده است. بنابراین محور زمین دیگر راست و مستقیم از بالا به پایین کشیده نشده و کمی بیش از یک ذره کج شده.

آن شیء بزرگی که به زمین برخورد کرده تیا (Theia) نامیده می شود. تیا سوراخ بزرگی را نیز در سطح زمین به جا گذاشته. این ضربه سخت، مقدار عظیمی گرد و غبار و نیز سنگی را به داخل مدار پرتاب کرده. بیشتر دانشمندان فکر می کنند که سنگ جدا و پرتاب شده از زمین، ماه ما باشد. 

همین طور که زمین به دور خورشید می گردد، درواقع نوک پیکان محور کج شده خود را همیشه در همان جهت دارد. بنابراین در طول سال، بخش های مختلف زمین اشعه مستقیم خورشید را دریافت می کنند. اگر در زمستان به آمریکای جنوبی بروید می توانید شنا کنید نه اسکی. گاهی اوقات این قطب شمال است که به جانب خورشید کج می شود (حدود تیر ماه) و گاهی اوقات این قطب جنوب است که به سوی خورشید می گردد (حدود دی ماه). در ماه تیر در نیمکره شمالی تابستان است، زیرا اشعه خورشید مستقیم تر از هر زمان دیگر سال به زمین می رسد. در دی ماه هم در نیمکره شمالی زمستان است چراکه این موقع زمانی است که قطب جنوب به سوی خورشید کج شده است.

منبع: http://spaceplace.nasa.gov/review/dr-marc-earth/earth-rotation.htmlhttp://spaceplace.nasa.gov/seasons/en/

 
 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 4:42 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

شکل خانواده و جامعه در ایران باستان

 

 

ایرانیانآریایی ها از قرن هفتم و یا اواخر قرن هشتم قبل از میلاد وارد ایران شدند. به این ترتیب سرزمین ما مسکن اقوام زیادی از آریایی ها شد. درباره وقایع و نحوه زندگی مردم قبل از ورود آریایی ها اطلاعات زیادی وجود ندارد. همین قدر مشخص است که در هزاره های دور ساکنان سرزمین ما در تعداد زیادی از جوامع روستایی زندگی می کردند و به دامپروری و کشاورزی می پرداختند. چنان که گفته شد به دلیل نبود اسناد مکتوب اطلاعات چندانی از تمدن اقوام ساکن ایران، پیش از ورود آریایی ها وجود ندارد. بنابراین در این مقاله منظور از ایرانیان ساکنان سرزمین ایران پس از ورود آریایی ها است.

در زمان های بسیار قدیم ایرانیان تشکیلات دودمانی داشتند. این تشکیلات دودمانی در دوران شاهنشاهی های ماد و پارس و پارت هم باقی بود. تاجایی که ایرانیان حتی در اوج شکوه امپراتوری هخامنشی در زمان کوروش و داریوش باز هم تشکیلات دودمانی داشتند...

 
 
حمیده احمدیان راد
 
آریایی ها از قرن هفتم و یا اواخر قرن هشتم قبل از میلاد وارد ایران شدند. به این ترتیب سرزمین ما مسکن اقوام زیادی از آریایی ها شد. درباره وقایع و نحوه زندگی مردم قبل از ورود آریایی ها اطلاعات زیادی وجود ندارد. همین قدر مشخص است که در هزاره های دور ساکنان سرزمین ما در تعداد زیادی از جوامع روستایی زندگی می کردند و به دامپروری و کشاورزی می پرداختند. چنان که گفته شد به دلیل نبود اسناد مکتوب اطلاعات چندانی از تمدن اقوام ساکن ایران، پیش از ورود آریایی ها وجود ندارد. بنابراین در این مقاله منظور از ایرانیان ساکنان سرزمین ایران پس از ورود آریایی ها است.
 
تشکیلات اجتماعی ایرانیان
در زمان های بسیار قدیم ایرانیان تشکیلات دودمانی داشتند. این تشکیلات دودمانی در دوران شاهنشاهی های ماد و پارس و پارت هم باقی بود. تاجایی که ایرانیان حتی در اوج شکوه امپراتوری هخامنشی در زمان کوروش و داریوش باز هم تشکیلات دودمانی داشتند.
 
براین اساس جامعه ایرانی به چهار قسمت تقسیم می شد:
خانه (مان)
ده (ویس)
طایفه (زنتو، زند)
کشور (دهیو)
 
براساس همین تشکیلات دودمانی داریوش بزرگ در کتیبه مزار داریوش در نقش رستم خود را از حیث نسب (خانه) پسر ویشتاسب، از لحاظ دودمان هخامنشی، از جهت طایفه پارسی و از لحاظ ملت آریایی می نامد.
 
بعد از تشکیل سلسله هخامنشیان، پارت ها سلسله اشکانی را تشکیل دادند و آنها هم اصول و سنت های سیاسی عهد هخامنشی را حفظ کردند. حتی در زمان آنها تشکیلات دودمانی قدیم جانی تازه گرفت.
 
در کتاب هایی که به زبان پهلوی است بارها از فرماندهان چهارگانه یعنی رییس خانه، رییس ده، رییس طایفه و رییس کشور صحبت شده. البته رؤسای خانواده و دودمان همیشه پابرجا بودند ولی با این که رییس طایفه و رییس کشور اجزای اصلی تشکیلات دودمانی بودند ولی وظیفه و اختیارات آنها معلوم نبود و دچار تغییر می شد. به عنوان مثال در دورههخامنشیان این دو رییس در مقابل قدرت محلی مقام قابل توجهی نداشتند و دولت جانشین رییس طایفه و رییس کشور شد. مقام رییس کشور در دست شاهنشاه قرار گرفت و شهربانان که نماینده شاه بودند جانشین رؤسای طایفه ها شدند. البته شاهنشاهان باز هم از رؤسای دودمان های بزرگ بودند و این دودمان های بزرگ طبقه اشراف را تشکیل می دادند. (به سطرهای بالا و کتبیه مزار داریوش مراجعه کنید).
 
ایران در زمان هخامنشیان هفت دودمان ممتاز داشت که یکی از آنها نژاد سلطنتی بود. تعداد خاندان های بزرگ در زمان اشکانیان هم ظاهراً هفت تا بوده. احتمال دارد که این عدد هفت یادگار سنن عهد هخامنشی باشد. شاهنشاهان اشکانی هم مانند شاهان هخامنشی از رؤسای دودمان های بزرگ بودند. قدرت این دودمان ها هم براساس مالکیت زمین بود که موروثی بود. در دوره اشکانیان از میان هفت خاندان بزرگ، دو خاندان به نام های سورن و کارن بعد از دودمان شاهی صاحب قدرت محسوب می شدند. شغل موروثی سورن ها تاجگذاری سلاطین بود.
 
خانه
در زمان های بسیار قدیم خانه یا خانواده ایرانی بر اقتدار پدر یا بزرگ تر خانواده بنا بود و اولاد تابع محض پدر بودند. در آن دوران رییس خانواده در آن واحد قاضی و مجری آداب مذهبی و قربانی کردن بود زیرا به خاطر سادگی آداب مذهبی، طبقه روحانیون وجود نداشتند. یکی از تکالیف حتمی رییس خانواده این بود که مراقب اجاق خانواده باشد و نگذارد آتش آن خاموش شود. اجاق خانواده در جایی معین واقع و مورد احترام بود. بعدها طبقات به وجود آمدند که یکی از آنها روحانیون بودند. براساس اوستا، این طبقات روحانیون، مردان جنگی و برزگران بودند. در جامعه ایران باستان اگرچه زن اختیاراتی نسبت به شوهر نداشت ولی بانوی خانه محسوب می شد و چنین به نظر می آید که مقام زن ها نزد ایرانیان بهتر از مقام آنها در نزد مردمان دیگر بوده.
 
ده (ویس)
از چند خانواده تیره تشکیل می شد. محل سکونت آنها ده بود که به آن ویس می گفتند. رییس تیره را ویس پت (ویس بد) می نامیدند. چنان که گفتیم سورن ها یکی از دودمان های بزرگ بودند. آنها اتباع خود را برای جنگ با دشمنان شاه و حتی گاهی برای درافتادن با خود شاه مسلح می کردند. مشهور است که در جنگ با کراسوس ویس بد سورن ها ده هزار سوار را که همه از بندگان او بودند به جنگ برد. به عبارتی در آن زمان کشاورزان برای این دودمان بزرگ به نوعی بنده محسوب می شدند.
 
طایفه
از چند تیره، عشیره یا قبیله تشکیل می شد. محل سکونت طایفه بلوک بود که در آن زمان به آن گئو می گفتند. رییس قوم را دهیوپت می نامیدند. دهیوپت ها درواقع امرا یا پادشاهان کوچکی بودند که در مقابل شاه بزرگ حالت دست نشاندگی داشتند. آنها می بایست به شاه باج می دادند یا هدایایی به دربار می فرستادند و در موقع جنگ سپاهی برای شاه تهیه می کردند. اکثر پهلوانان داستان های قدیم ما ده یوپت هایی بودند که هر کدام حکومت ولایت یا ایالتی را داشتند و این حکومت ولایت یا ایالت در خانواده آنها موروثی بود.
 
کشور
چند عشیره، قوم یا مردمی را تشکیل می دادند. به محل سکنای آنها که که ولایت بود «ده یو» می گفتند.
 
از میان دولت های مشهور ایرانی، حکومت اشکانی به دولت های آریایی باستانی شباهت بیشتری داشت.
در تشکیلات دودمانی، رؤسای خانواده ها رییس تیره را انتخاب می کردند. رؤسای تیره ها هم رییس قوم را انتخاب می کردند. تعیین رییس قوم و ولایت در ابتدا انتخابی بود اما چون رؤسای قوم فرماندهی لشکر را در موقع جنگ به عهده داشتند بعدها بر اختیارات خود افزودند ولی نه به اندازه ای که اختیارات رؤسای خانواده ها و رؤسای تیره ها به کلی از بین برود. وقتی یک نفر حکومت چند ولایت را به دست می آورد، او را شاه بزرگ می نامیدند.
 
از داستان های قدیمی برمی آید که در عهد باستان آریایی های شهری و ده نشین شده دولت هایی را تشکیل داده بودند. ظاهراً تعداد دولت هایی که آریایی ها در ابتدا تشکیل دادند دست کم به چهار دولت می رسیده. براساس داستان ها دو دولت را باید دولت جمشیدی ها و فریدونی ها بنامیم و دو دولت دیگر را منوچهری ها و زابی ها. جمشید خیلی قدیمی است. بعضی عقیده دارند که جمشید داستانی مربوط به زمانی است که هنوز مردمان هندواروپایی از هم جدا نشده بودند ولی به هر حال زمان حکومت او از زمانی که هندی و ایرانی ها با هم بوده اند پایین تر نمی رود. دولت فریدونی ها نیز مربوط به همین زمان است. دولت منوچهری و زابی ها مربوط به دور هایی است که آریان های ایرانی در شمال شرقی فلات ایران مستقر شده بودند و از سوی مردمی که دایم از طرف شمال به آنها حمله می کردند تحت فشار بودند. به احتمال قوی این مردم مهاجم همان سکاها بوده اند.
 
منابع:
ایران در زمان ساسانیان، نوشته پرفسور آرتور کریستین سن، ویراستار دکتر حسن رضایی باغ بیدی، چاپ ششم
تاریخ ایران قبل از اسلام، نوشته حسن پیرنیا

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 شهریور 1393  ] [ 4:41 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By R A S E K H O O N :.

تعداد کل صفحات : 5 ::      1   2   3   4   5  

درباره وبلاگ

سلام دوست عزیز در این وبلاگ شما شاهد مباحث گوناگون و کاربردی هستید پس اونو از دست ندین. التماس دعا
آمار سایت
کل بازدید : 55844 نفر
كل مطالب : 160 عدد
کل نظرات : 3 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : پنج شنبه 20 شهریور 1393 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 30 آذر 1394 
لوگوی ما



در اين وبلاگ
در كل اينترنت

فال حافظ




ابزار پرش به بالا

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

تعبیر خواب