آسمان من
همیشه با هم 
ایمیل مدیریت
نویسنده وبلاگ

ستاره شناسان نمی دانند که آیا در سیارات دیگر زندگی وجود دارد یا نه. اما اگر هم وجود داشته باشد، بیشتر احتمال دارد که روی سیاره ای که آب مایع دارد پیدا شود. چون که آب برای حیات بر روی زمین عامل اساسی است.

حالا، ستاره شناسان یک سیاره در فاصله ای دور را کشف کرده اند که می تواند آب داشته باشد. به این معنی که این احتمال وجود دارد در خارج از زمین هم زندگی وجود داشته باشد.

کشف سیاره ای با امکان وجود آب مایع و حیات

این تصویر، سیاره تازه پیدا شده را نشان می دهد که به دور یک ستاره کوتوله قرمز به نام  Gliese 581 می گردد. شاید روی سطح سیاره آب مایع وجود داشته باشد

این سیاره در منظومه شمسی ما نیست، بنابراین سیاره خارج از منظومه نامیده می شود. این سیاره به دور ستاره ای به نام Gliese 581 می گردد که حدود 116 تریلیون مایل از زمین فاصله دارد.

ستاره شناسان سیارات خارج از منظومه شمسی دیگری هم پیدا کرده اند. اما هیچ کدام به نظر نمی رسد که قابل سکونت موجودات زنده باشند. بیشتر آنها توپ های عظیمی از گاز هستند. بسیاری چنان به ستاره های آتشینشان نزدیکند که آب در آنها می جوشد و دیگران به قدری دورند که آب در آنها منجمد می شود.

سیاره جدید که خارج از منظومه شمسی است به قدری کوچک است که تلسکوپ نمی تواند تصویری از آن بگیرد. اما ستاره شناسان از روی شباهت ها، آن را مانند زمین دارای سطح جامد می دانند. به همان میزان دمای روی سیاره هم مهم است. این سیاره در منطقه ای که ستاره شناسان آن را منطقه گولدیلاکس "Goldilocks Zone" می نامند واقع شده. یعنی در یک منطقه دور از ستاره اش قرار گرفته که آن را نه خیلی گرم و نه خیلی سرد می کند و برای این که آب به صورت مایع باشد مناسب است.

ستاره شناسان به خاطر این که  نمی توانند این سیاره را ببینند، به وسیله رصدخانه "استپان اودری جنوا" در سوییس به ستاره Gliese 581نگاه می کنند تا سرنخ هایی درباره سیاره اش به دست آورند. آنها ستاره Gliese 581 را مطالعه کردند تا ببینند که آیا آن تکان می خورد یا نه. کشش جاذبه ای ضعیف سیاره ای که به دور یک ستاره می گردد می تواند باعث شود که ستاره به جلو و عقب حرکت کند. (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این که ستاره شناسان چگونه سیارات دیگر را پیدا می کنند اینجا را کلیک کنید).

تیم رصدخانه "اودری" با استفاده از ابزاری به نام اسپکتوگراف، لرزش Gliese 581 را با ثبت الگوی تغییرات در نورش اندازه گیری کرد.

ابزارهای ستاره شناسان اطلاعات زیادی درباره سیاره جدید در اختیار آنها قرار داد. برای مثال این که این سیاره حدود پنج برابر وزن سیاره زمین را دارد و هر 13 روز یک بار به دور ستاره اش می گردد.

این سیاره همچنین در مقایسه با فاصله زمین از خورشید، به ستاره اش نزدیک تر است. اما ستاره Gliese 581 یک کوتوله قرمز است که نوعی ستاره است که سردتر از خورشید ما است. بنابراین شاید دما بر روی این سیاره در همان حدود دمای روی زمین باشد.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 6:43 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

ستاره شناسان نمی دانند که آیا در سیارات دیگر زندگی وجود دارد یا نه. اما اگر هم وجود داشته باشد، بیشتر احتمال دارد که روی سیاره ای که آب مایع دارد پیدا شود. چون که آب برای حیات بر روی زمین عامل اساسی است.

حالا، ستاره شناسان یک سیاره در فاصله ای دور را کشف کرده اند که می تواند آب داشته باشد. به این معنی که این احتمال وجود دارد در خارج از زمین هم زندگی وجود داشته باشد.

کشف سیاره ای با امکان وجود آب مایع و حیات

این تصویر، سیاره تازه پیدا شده را نشان می دهد که به دور یک ستاره کوتوله قرمز به نام  Gliese 581 می گردد. شاید روی سطح سیاره آب مایع وجود داشته باشد

این سیاره در منظومه شمسی ما نیست، بنابراین سیاره خارج از منظومه نامیده می شود. این سیاره به دور ستاره ای به نام Gliese 581 می گردد که حدود 116 تریلیون مایل از زمین فاصله دارد.

ستاره شناسان سیارات خارج از منظومه شمسی دیگری هم پیدا کرده اند. اما هیچ کدام به نظر نمی رسد که قابل سکونت موجودات زنده باشند. بیشتر آنها توپ های عظیمی از گاز هستند. بسیاری چنان به ستاره های آتشینشان نزدیکند که آب در آنها می جوشد و دیگران به قدری دورند که آب در آنها منجمد می شود.

سیاره جدید که خارج از منظومه شمسی است به قدری کوچک است که تلسکوپ نمی تواند تصویری از آن بگیرد. اما ستاره شناسان از روی شباهت ها، آن را مانند زمین دارای سطح جامد می دانند. به همان میزان دمای روی سیاره هم مهم است. این سیاره در منطقه ای که ستاره شناسان آن را منطقه گولدیلاکس "Goldilocks Zone" می نامند واقع شده. یعنی در یک منطقه دور از ستاره اش قرار گرفته که آن را نه خیلی گرم و نه خیلی سرد می کند و برای این که آب به صورت مایع باشد مناسب است.

ستاره شناسان به خاطر این که  نمی توانند این سیاره را ببینند، به وسیله رصدخانه "استپان اودری جنوا" در سوییس به ستاره Gliese 581نگاه می کنند تا سرنخ هایی درباره سیاره اش به دست آورند. آنها ستاره Gliese 581 را مطالعه کردند تا ببینند که آیا آن تکان می خورد یا نه. کشش جاذبه ای ضعیف سیاره ای که به دور یک ستاره می گردد می تواند باعث شود که ستاره به جلو و عقب حرکت کند. (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این که ستاره شناسان چگونه سیارات دیگر را پیدا می کنند اینجا را کلیک کنید).

تیم رصدخانه "اودری" با استفاده از ابزاری به نام اسپکتوگراف، لرزش Gliese 581 را با ثبت الگوی تغییرات در نورش اندازه گیری کرد.

ابزارهای ستاره شناسان اطلاعات زیادی درباره سیاره جدید در اختیار آنها قرار داد. برای مثال این که این سیاره حدود پنج برابر وزن سیاره زمین را دارد و هر 13 روز یک بار به دور ستاره اش می گردد.

این سیاره همچنین در مقایسه با فاصله زمین از خورشید، به ستاره اش نزدیک تر است. اما ستاره Gliese 581 یک کوتوله قرمز است که نوعی ستاره است که سردتر از خورشید ما است. بنابراین شاید دما بر روی این سیاره در همان حدود دمای روی زمین باشد.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 6:43 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

ونسکو همواره مي گويد پيشرفت در ارتباط و اتصال کودکان به مدارس اتفاق مي افتد. اما در بعضي از مناطق جهان به دليل صعب العبور و خطرناک بودن مسير خانه تا مدرسه بسياري از دانش آموزان تصميم به ترک تحصيل مي گيرند. با اين حال تصاوير منتشر شده از اين مناطق به خوبي نشان مي دهد که بعضي از دانش آموزان چه‌قدر براي مدرسه رفتن مصمم هستند.

 

۵ ساعت سفر در کوه‌ها برای رسیدن به مدرسه. احتمالا این مدرسه دور‌ترین و صعب‌العبور‌ترین مدرسه دنیاست که در منطقه «گولو» چین قرار دارد.
۵ ساعت سفر در کوه‌ها برای رسیدن به مدرسه. احتمالا این مدرسه دور‌ترین و صعب‌العبور‌ترین مدرسه دنیاست که در منطقه «گولو» چین قرار دارد.
مسيرسنگلاخ و يخبندان  دانش آموزان در منطقه «زانسکار» هند براي مدرسه رفتن. مسير آن‌ها اين‌جا از رشته کوه‌هاي هيمالياست تا به مدرسه شبانه‌روزي‌شان برسند.
مسيرسنگلاخ و يخبندان دانش آموزان در منطقه «زانسکار» هند براي مدرسه رفتن. مسير آن‌ها اين‌جا از رشته کوه‌هاي هيمالياست تا به مدرسه شبانه‌روزي‌شان برسند.
اين دانش آموزان اندونزيايي در منطقه « ليبک» قرار دارند و بايد براي مدرسه رفتن از روي اين پل معلق و آسيب ديده رد شوند.
اين دانش آموزان اندونزيايي در منطقه « ليبک» قرار دارند و بايد براي مدرسه رفتن از روي اين پل معلق و آسيب ديده رد شوند.
هیجان در ارتفاع ۸۰۰ متری و عبور از رودخانه ریونگرو، مسیر۴۰۰ متری کودکان این منطقه از کلمبیا برای رسیدن به مدرسه‌شان است.
هیجان در ارتفاع ۸۰۰ متری و عبور از رودخانه ریونگرو، مسیر۴۰۰ متری کودکان این منطقه از کلمبیا برای رسیدن به مدرسه‌شان است.
سرويس مدرسه کودکان منطقه «بلدانگا» هند نيز اين شکلي است و تا رسيدن به مدرسه بايد به اين شکل کنار هم بنشينند.
سرويس مدرسه کودکان منطقه «بلدانگا» هند نيز اين شکلي است و تا رسيدن به مدرسه بايد به اين شکل کنار 

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 6:16 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

هنگام لشکرکشی داريوش به سرزمين سکاها در اروپا، هيستيايوس، فرمانروای ميلتوس، به او ياری رساند. او از پل شناور دانوب که به فرمان داريوش ساخته شده بود، پاسبانی کرد. داريوش پس از بازگشت از سرزمين سکاها به سارد رفت و هيستاسيوس را به حضور خواست تا به او پاداش دهد. او از داريوش خواست سرزمين ميرکينوس را به او بدهد تا در آن شهری بسازد. داريوش او را به آرزويش رساند و او ساخت شهر را آغاز کرد.


   

اندکی بعد، مگابازوس نگرانی خود را از پيشرفت هيستيايوس آشکار کرد. او به داريوش نوشت که اگر هيستيايوس در آن سرزمين پُر درخت و سرشار از نقره، شهری بسازد و مزدوران يونانی را به خدمت بگيرد، ممکن است سر به شورش بگذارد. از اين رو، داريوش از هيستيايوس خواست که به عنوان مشاور ارشد همراه او به شوش برود. او مگابازوس را نيز به شوش بُرد و اوتانس به جای او فرمانده سپاه آسيای صغير شد. 
    در اين هنگام اداره‌ی شهر سارد به آرتافرنه، برادر داريوش و اداره‌ی شهر ميلتوس به آريستاگوراس، داماد و پسرعموی هيستيايوس سپرده شد. آريستاگوراس می‌خواست بر جزيره‌ی ناکسوس و ديگر جزيره‌های سيکلاد در دريای اژه دست يابد. از اين رو، به نزد آرتافرنه رفت و به او گفت که دست يافتن به اين جزيره‌های آباد بسيار آسان است. آرتافرنه با هماهنگی داريوش، سپاهی به فرماندهی مگاپات در اختيار او گذاشت.


    لشکرکشی به ناکسوس با پيروزی همراه نبود، زيرا ميان آريستاگوراس و مگاپات اختلاف اُفتاد. آريستاگوراس که هزينه‌ی بسياری برای اين لشکرکشی پرداخته بود و از بازخواست آرتافرنه می‌ترسيد، تصميم گرفت شورشی در ايونيا بر پا کند. او به اسپارت رفت و به کلئومِنِس گفت که پارس‌ها ثروت بسيار دارند و در نبرد به اندازه‌ی يونانی‌ها توانمند نيستند. با وجود اين سخنان فريبنده، شاه اسپارت از او خواست هرچه زودتر از آن شهر برود. 
    سپس آريستاگوراس به آتن رفت و در مجمع عمومی آن شهر سخنرانی کرد. او باز هم از سُستی ايرانيان در نبرد و انبوهی دارايی‌های آنان گفت. همچنين گفت که مردم ميلتوس، ريشه‌ی آتنی دارند و شايسته نيست که زير فرمان بيگانگان باشند. سرانجام او توانست با وعده‌های بسيار، مردم آتن را با خود همراه کند. به نظر می‌رسد چنان‌که هردودوت می‌گويد: «فريب دادن جمع آسان‌تر از فريب دادن فرد است.»
    دو عامل ديگر نيز در شورش ايونيا نقش داشتند. يکی، فرمانروای پيشين شهر آتن، هيپياس بود که مردم او را از شهر بيرون کرده بودند و نزد آرتافرنه از آتنی‌ها بدگويی می‌کرد. او به آرتافرنه گفته بود اگر بار ديگر فرمانروای آتن شود، آن شهر را برای هميشه به زير فرمان پارس‌ها خواهد بُرد. ديگری، هيستيايوس، پدر زن آريستاگوراس، بود که در شوش نزد داريوش به سر می‌بُرد. او با نوشتن نامه‌ای دامادش را به شورش تحريک کرد.
    سرانجام آتنی‌ها بيست کشتی جنگی برای کمک به مردم ايونيا فرستادند. مردم اِرِتريا نيز همراهی کردند و پنج کشتی فرستادند. آن‌ها همراه با سپاه ميلتوس به فرماندهی برادر آريستاگوراس به شهر سارد، تختگاه ليديا، يورش بردند. آرتافرنه که در دژ شهر بود، در امان ماند اما برخی از کلبه‌های علفی و بام‌های گالی‌پوش در آتش سوختند. آتش به يکی از پرستشگاه‌های شهر نيز رسيد و همين باعث خشم مردم ليديا شد.
    ليديايی‌ها و پارسيان سارد به ضدحمله دست زدند و يورشگران را از شهر بيرون راندند. آتنی‌ها از پشتيبانی آريستاگوراس دست کشيدند و به شهر خود بازگشتند. با اين همه، او به شورش جزيره‌ی قبرس و سرزمين‌های پيرامون آن کمک کرد. اين شورش‌ها پس از يک سال به دست سپاه اعزامی داريوش فرونشانده شد. با نزديک شدن سپاه داريوش به ميلتوس، آريستاگوراس گريخت و در يکی از شهرهای تراکيه کشته شد.


    پس از فرونشاندن شورش ايونيا، داريوش سپاهی را به فرماندهی داتيس و پسر آرتافرنه به سوی يونان فرستاد. اين سپاه شهرهای ناکسوس و  اِرِتريا را گشود و سپس به پيشنهاد هيپياس، فرمانروای پيشين شهر آتن، با کشتی به دشت ماراتون در شمال شرقی آتن نزديک شد. سپاه آتن و سپاه پارس در برابر هم صف‌آرايی کردند. سپاه پارس قلب سپاه آتن را در هم شکست اما به دليل مقاومت آتنی‌ها، به درون کشتی‌ها عقب‌نشينی کرد و بازگشت.
    هرودوت در يک‌جا می‌گويد که حدود نيمی از فرماندهان آتنی در ماراتون کشته شدند و «چه بسيار فرزندان ديگر آتن و از برجسته‌ترين آنان که در اين جنگ کشته شدند». در جای ديگر می‌گويد که فقط 192 نفر از آتنی‌ها و حدود 6400 تن از سپاه پارس‌ کشته شدند. به‌راستی چگونه ممکن است از سپاه بيست هزار نفری پارس بيش از يک سوم آن‌ها اما از سپاه ده هزار نفری آتن فقط 192 نفر کشته شوند؟!


 

آريستاگوراس رفتاری شايسته‌ی تحسين نداشت، زيرا پس از آن که همه‌ی سرزمين ايونيا را دچار آشوب کرد و دست به عملياتی بزرگ زد، همين که رويدادها به ميل او پيش نرفت، درصدد فرار برآمد. تاريخ هرودوت، جلد پنجم


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 5:07 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

جهانى از مفاهيم انتزاعى، فرمول‌هايى که بايد به حافظه سپرد، تمرين‌ها و مهارت‌هاى خسته کننده و تکاليف منزلى که اغلب نامفهوم به نظر مي‌رسند! براي پدران و مادراني که چنين پيش‌زمينه‌اى از رياضيات دارند، پيوند بين رياضى و زندگى واقعى غير ممکن به نظر ميرسد. اما خوشبختانه براى فرزندان ما آموزش رياضى به اندازه‌ى چشمگيرى بهبود يافته است.

  امروزه رياضيات با رويکرد عملى و کل‌نگر(مفهومى) آموزش داده مي‌شود. براى مثال، دانش‌آموزان به جاى آن که جدول ضرب را به حافظه بسپارند، با استفاده از چيزهايى که مي‌توانند لمس کنند و حس کنند، شيوه‌هاى ضرب کردن را بررسى مي‌کنند يا آنان مي‌توانند با دوستانشان آزمايش‌هايى انجام دهند و ببينند سه کودک که هر کدام دو مداد در دست دارند، در مجموع شش عدد مداد به همراه دارند.

 ما پدران و مادران، پيوسته از آموزگاران و رسانه‌ها مي‌شنويم که خواندن مطالب جالب براى فرزندانمان چه اندازه‌ى اهميت دارد. با وجود اين، هنگامى که به رياضى مي‌رسيم، بسيار کم سخن مى گوييم. بنابراين، بايد در پي راه‌هايى باشيم که آموزش رياضيات را درمنزل بسط دهيم. ما بايد رياضيات را براى فرزندانمان واقعى سازيم. فعاليت‌هاى زير مي‌توانند به شما کمک کنند تا به کودکانتان نشان دهيد که رياضيات بخش زيادى از زندگى روزانه‌ى ما را تشکيل مي‌دهد. 

  درختان، خودروها وچراغ ها را بشماريد  

  هنگامى که در خودرويى هستيد، از فرزندتان بخواهيد درختانى را که از آن‌ها مي‌گذريد، بشمارد. همچنين، بپرسيد چه تا خودروى قرمز رنگ مي‌بيند يا چند چراغ راهنما را پشت سر گذاشته‌ايد. شمارش معکوس نيز مهارت مهمى است که بچه‌ها را براى تفريق آماده مي‌سازد. هنگامى که از پله‌ها پايين مي‌آييد، از فرزندتان بخواهيد به طور معکوس از عدد 10 شمارش کند.

  لباس‌ها را دسته بندى کنيد

  از فرزندتان دعوت کنيد در شستن و اتو کشيدن لباس‌ها به شما کمک کند. از او بخواهيد لباس‌ها را بر پايه‌ى رنگ، اندازه يا شخصى که آن‌ها را مي‌پوشد، دسته‌بندى کند. جفت کردن جورب‌ها و پى بردن به اين که در پايان کار، تعداد جفت جوراب‌ها نصف تعداد همه‌ى جوراب‌ها خواهد بود، به کودک کمک مي‌کند يک مفهوم بنيادى رياضى (عدد زوج و عدد فرد)را درک کند. 

  ميز و صندلي را با هم بچينيد

   چيدن وسايل خانه فرصت خوبى براى آموزش الگوهاست. چيدن ميز و صندلي‌ها را آغاز کنيد و از کودکتان بخواهيد بر پايه‌ى الگويى که شما آغاز کرديد کار را پى بگيرد. 

  پول خود را حساب کنيد  

  هنگامى که در مغازه و خواروبار فروشى فرزندتان از شما مي‌خواهد برايش شکلات بخريد، بگوييد در صورتى برايت مي‌خرم که بگويى براى پرداختن مبلغ آن چند سکه بايد بپردازيم. اگر درست به اندازه‌ى قيمت شکلات سکه نداريد، از او بخواهيد بگويد فروشنده چقدر بايد به آنان بازگرداند. 

  يک کيک را تقسيم کنيد

  از فرزندتان بخواهيد بگويد چگونه يک کيک را مي‌توان به چند بخش مساوى تقسيم کرد. اگر در پايان کار قطعه‌اى از کيک مي‌ماند از او بپرسيد چگونه مي‌توان آن را به نصف، يک سوم يا يک چهارم تقسيم کرد تا به هر يک از اعضاى خانواده مقدار مساوى از آن برسد. 

  مقدار لازم را سنجش کنيد

  آشپزى فرصت مناسبى فراهم مي‌سازد تا کودک شما اندازه‌گيرى را تمرين کند و با واژه‌هاى اندازه گيرى آشنا شود. هنگامي غذا پختن، از فرزندتان بخواهيد مقدار کافى از مواد لازم را براى پخت غذا پيمانه کند؛ براى مثال، يک فنجان آب، نصف قاشق چاي‌خورى نمک و يک چهارم فنجان روغن.  

  براى کمک به آموزش مفاهيم به فرزندتان لازم نيست شما يک متخصص رياضى باشيد. فقط کافى است همان گونه که شرح داده شد رياضى را به طور خودماني‌تر معرفى و تقويت کنيد. دانش خود را از رياضى توسعه دهيد و به کودک کمک کنيد ارتباط و نقش مهم رياضيات را در زندگى روزانه درک کند. 

  منبع :

 <a data-cke-saved-href="http://www.discoveryschool.com/" href="http://www.discoveryschool.com/" target="_blank" "="" style="margin: 0px; padding: 0px; border: 0px; color: rgb(32, 80, 68); text-decoration: none;">www.discoveryschool.com  


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 5:00 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0
 
 
AWT IMAGE
حدود 150 سال پيش، بهداشت در ايران خوب نبود. بيماری‌های واگير يک چهارم مردم ايران را می‌کشت. اميرکبير دانشگاه دارالفنون را ساخت. در آن‌جا جوانان ايرانی درس پزشکی خواندند. برخی از جوانان ايرانی به خارج از کشور رفتند و پزشکی آموختند. يکی از آن‌ها به نام اميراعلم، تلاش کرد بهداشت را در ايران بهتر کند.
    اميراعلم به کمک يک پزشک فرانسوی در ايران واکسن ساخت. واکسن رايگان بود اما مردم بچه‌هايشان را برای زدن واکسن به نزد پزشکان نمی‌بردند. آن‌ها می‌ترسيدند که واکسن، بچه‌هايشان را بيمار کند. دولت گفت هر کسی که بچه‌هايش را واکسن نزند، او را به زندان می‌برند. مردم ترسيدند و بچه‌هايشان را واکسن زدند.
    دکتر اميراعلم بيمارستان‌های پاکيزه و بهداشتی ساخت. او بيمارستان ويژه‌ی زنان ساخت تا کودکان سالم به دنيا بيايند. يکی از دختران او به نام دکتر ايران اعلم نخستين پزشک متخصص زنان بود. اکنون يکی از بيمارستان‌های شهر تهران به نام دکتر اميراعلم نام‌گذاری شده است.
    دکتر اميراعلم در يکی از کتاب‌هايش بهداشت را چنين تعريف کرده است: «بهداشت عبارت است از نشان‌دادن راه‌های دوری‌گزيدن از بيماری‌ها.» دوری‌گزيدن يعنی بيماری را از خود دور کنيم. يکی از اين راه‌ها، بهداشت فردی است، يعنی هر يک از ما بايد خودمان را پاکيزه نگه داريم تا بيمار نشويم.

AWT IMAGE

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 4:50 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0
 
دکتر محمد مصدق

دکتر محمد مصدق (1261-1345) نخست‌وزير دولت مردمی ايران و يکی از رهبران جنبش ملی‌کردن صنعت نفت بود. او که از دانشگاه نوشاتل سوييس در رشته‌ی حقوق درجه‌ی دکترا گرفته بود، توانست بر حق بودن مردم ايران را در موضوع نفت در دادگاه لاهه ثابت کند. اما کودتايی که با پشتيبانی انگليس و آمريکا و همراهی برخی نيروهای داخلی در 28 مرداد 1332 رخ داد، بازگشت دوباره‌ی نظام خودکامه‌ی پهلوی و خانه‌نشينی مصدق را به همراه داشت. با اين همه، کار ماندگار او الهام‌بخش جنبش‌های ضد استعماری در منطقه شد.

  کودکی و جوانی

  محمد مصدق روز 29 ارديبهشت سال 1261 خورشيدی در تهران به دنيا آمد. پدرش ميرزا هدايت آشتيانی، وزير دفتر استيفا (دارايی) در دوران ناصرالدين‌شاه قاجار بود که گرايش زيادی به ميرزاتقی‌خان اميرکبير داشت. مادرش ملک تاج خانم (نجم السلطنه) نواده‌ی عباس‌ميرزا و بنيان‌گذار بيمارستان نجميه‌ی تهران بود. مصدق در خانواده‌ای پرورش يافت که به اسلام، حضرت محمد (ص) و خاندان پاکش علاقه‌ی فراوان داشتند. ميرزا حسن‌خان اعتماد السلطنه، وزير انطباعات (چاپ و نشر) ناصرالدين شاه، در روزنامه‌ی خاطرات خود آورده است که هر گاه نشستی از درباريان برگزار می‌شد و می‌خواستند در ادامه‌ی کار به هجوگويی و يا نوشيدن شراب بپردازند، ميرزا هدايت از آن نشست بيرون می‌رفت.

  مصدق آموزش‌های معمول در آن زمان را در تهران فراگرفت و پس از مرگ پدر به مقام استيفای خراسان برگزيده شد. اما از آن‌جا که به علوم نوين علاقه داشت، کار پدران خود را رها کرد و در مدرسه‌ی سياسی تهران، که به تازگی برپا شده بود، به ادامه‌ی تحصيل پرداخت. او که در جريان انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادی‌خواهان پيوسته بود، پس از آن که محمدعلی شاه مجلس را به توپ بست، زمانی را مانند بسياری از آزادی‌خواهان فراری شد و پنهانی زندگی می‌کرد. سپس از راه روسيه به اروپا رفت و در مدرسه‌ی علوم سياسی پاريس به فراگيری آموزش‌های عالی پرداخت. او پس از دو سال به دليل بيماری به ايران بازگشت، اما پس از پنج ماه راهی سوييس شد و در نوشاتل در رشته‌ی حقوق به فراگيری دانش پرداخت. سرانجام در سال 1913 ميلادی توانست درجه‌ی دکترای حقوق را دريافت کند و پس از يک دوره کارآموزی، پروانه‌ی وکالت گرفت.

  استان‌دار مردمی

  مصدق بی‌درنگ به ايران بازگشت و در مدرسه‌ی علوم سياسی به آموزش حقوق پرداخت. او در سال 1296 خورشيدی به عنوان معاون وزارت ماليه (دارايی) و عضو کميسيون تطبيق و حوالجات شد. در دوره‌ی نخست‌وزيری وثوق الدوله با قرارداد 1919 سخت مخالفت کرد و بدر سفر خود به اروپا، بيانه‌های اعتراض‌آميزی در روزنامه‌های اروپا به چاپ رساند. سرانجام آن قرارداد شکست خورد، وثوق‌الدوله برکنار شد و مشيرالدوله بر سر کار آمد. مصدق از سوی مشيرالدوله به وزارت عدليه (دادگستری) برگزيده شده بود، اما در بازگشت به ايران از راه بوشهر به درخواست مردم فارس به والی‌گری (استان‌داری) آن‌جا برگزيده شد و تا کودتای اسفند 1299 خورشيدی در همان‌جا ماند.

  مصدق در دورانی که در فارس بود برای برقراری امنيت و جلوگيری از باجگيری سرمايه‌داران و زورمداران از مردم کوشش‌های فراوانی کرد. در همان دوران بود که به يکی از عالمان شيراز به نام آيت‌الله سيد محمد شريف تقوی کمک کرد تا کتابی را که با نام قانون الهی نوشته بود به چاپ برساند. آيت‌الله تقوی در آغاز کتاب خود از هم‌ياری مصدق چنين ياد کرده است: "چندين سال است که من اين کتاب را نوشته‌ام، اما تا کنون امکان مادی برای چاپ آن نداشتم تا اين که آقای دکتر مصدق والی فارس شد." سپس با تمجيد و تجليل از مصدق عنوان می کند که او هزينه‌ی چاپ آن کتاب را پرداخته است.

 


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 4:37 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

بوک تراست به تازگی وبلاگی را راه اندازی کرده است تا یافته های پژوهشی منتشر شده در نشریه ها و منابع مختلف درباره ی سوادآموزی و آموزش را گردآوری و به اشتراک بگذارد.

این وبلاگ در نخستین ماه فعالیتش یافته های ۴ پژوهش از منابع 

Journal of Pragmatics
Journal of Early Intervention
International Journal of Bilingual Education and Bilingualism،
Save The Children

را منتشر کرده است. در زیر چکیده ی این چهار مقاله را می خوانید:

وبلاگی برای به اشتراک گذاشتن یافته های پژوهشی در زمینه سوادآموزی!

بهره گیری از داستان های شخصی شده، کودکان را به صحبت کردن تشویق می کند

پژوهشی که در نشریه Pragmatics Journal of منتشر شده است نشان می دهد که کودکانی که داستانی شخصی شده می خوانند تمایل بیشتری به صحبت کردن دارند و نسبت به کودکانی که داستانی غیر شخصی شده می خوانند برای مدت طولانی تر صحبت می کنند. منظور از داستان شخصی شده در این پژوهش، داستان چاپ شده ای است که در آن از اطلاعات شخصی کودکی که آن را می خواند مانند تصویر، نام خیابان و محل زندگی او و دوستانش استفاده می شود. او و دوستانش شخصیت های داستان هستند و داستان در خانه، خیابان و شهر او رخ می دهد.
این پژوهش به مقایسه کمیت و کیفیت واکنش های خودانگیخته کودکان به داستان های شخصی شده در مقایسه با واکنش آن ها به داستان های غیر شخصی شده در طول کتابخوانی می پردازد. صحبت کردن خودانگیخته شاخص خوبی برای نشان دادن مشارکت فعال و تعامل در فعالیت های کتابخوانی است، و می تواند برای پیش بینی میزان پیشرفت کودکان در مهارت های خواندن به کار رود.
کودکانی که کتاب شخصی شده می خوانند در صحبت های خود گرایش بیشتری به خود ارجاعی دارد. برای نمونه نام خود را می برند، و از ضمیرهای من، مال من و مرا و غیره بیشتر استفاده می کنند. این امر اهمیت نقش بزرگسالان برای حمایت و گسترش این گفتار در کتابخوانی کودکان را پر رنگ می کند.

از داستان های شخصی شده می توان در محیط پیش دبستانی استفاده کرد جایی که هدف از داستان خوانی گسترش روابط در کلاس و شرکت کودکان در گفتگوها و صحبت های اجتماعی است. از این داستان ها همچنین در محیط خانه می توان بهره برد. داستان های شخصی شده در خانه ارتباط پدر و مادر با کودک را آسان ترمی کند و رابطه بین کودک و والدین را تقویت می کند.
تولید کتاب های شخصی شده به فرم دیجیتالی عملی تر است چرا که سریع تر و راحت تر تولید می شوند.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 4:18 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0

آموزشگران و آموزگارانی که در سوی درست تاریخ ایستاده اند!

اگر گفته شود که آموزشگران و آموزگاران، بخش انسانی و مینوی تاریخ فرهنگی سرزمین ما را ساختند، سخن به گزافه گفته نشده است. اگر امروز در جامعه ایی به پهناوری ایران، چراغ دانش با همه سختی ها و گرفتاری ها و بازدارنده ها روشن است، این چراغ را آموزشگران و آموزگاران در ایران روشن نگه داشته اند. اما روشنی این چراغ تاریخی کوتاه تر از ۱۵۰ سال دارد.

پیش از این دوره یا پیش از دوره مشروطه از هر هزار ایرانی تنها ۱۰ نفر باسواد بودند و بیشترینه مردم بی سواد بودند.  از آن زمان کم کم این آمار به سود باسوادان دگرگون شد. اما چه کسانی رنج این کار را بر دوش گرفتند، باز هم باید گفت. آموزشگران و آموزگاران. در ایران، پدر بزرگ همه آموزشگران و آموزگاران، میرزا حسن خان رشدیه است که بی گمان یکی از شگفتی های تاریخ معاصر ایران از دوره مشروطه تا امروز است. اما پدر آموزشگران و آموزگاران ایران، پس از او، جبار باغچه بان است. او نیز پدیده ایی شگفت است. آموزشگر  و آموزگاری که در چند میدان مانند روند ساده سازی و ساماندهی الفبای فارسی و آموزش به ناشنوایان کار کرد و در هر جنبه نیز سرآمد دوره خود بود. اما مادر بزرگان آموزشگری و آموزگاری نام هایی بلند چون بی بی خانم استرآبادی و توبا آزموده اند و مادران آموزشگری و آموزگاری در ایران نیز کم نیستند. نام هایی مانند معصومه سهراب و توران میرهادی دو تن از این میان هستند که یکی مدرسه مهران را و دیگری مدرسه فرهاد را پایه گذاشتند و الگویی از آموزش و پرورش خلاق و بومی را در ایران ساختند که می تواند راهنمای کار هزاران هزار مدرسه ایی باشد که امروزه در ایران فعال هستند و اما بیشترینه آن ها در انجماد یک ساختار فرسوده پی و بن شان پوک و پوک تر می شود.

در کنار این ها چهره های دیگری از آموزشگری و آموزگاری هستند که هرکدام سپهر فرهنگی انسان ایرانی را در دهه های گذشته ساخته اند. صمد بهرنگی نامی آشنا در پهنه آموزش به کودکان روستایی است. کار بزرگ صمد که تا کنون کم تر به آن اشاره شده است، پیوند میان جوانان آرمانخواه شهری با آموزش و پرورش روستایی بود. نام او چنان رنگ اسطوره ایی به خود گرفت که هزاران آموزگار تنها برای تکرار تجربه او راهی روستاهای دورافتاده شدند تا کودکان روستایی را باسواد کنند. در کنار او نام محمد بهمن بیگی آموزشگر جامعه عشایری ایران است که چون ستاره ایی در دل کودکان دیروز از جامعه عشایری می درخشد. این ها تنها نمونه هایی از آموزشگران و آموزگارانی هستند که جامعه ما را ساختند. چه بسیار آموزگارانی که در گمنامی ماندند و اما کارهای شان در راستای این آموزشگران و آموزگاران بزرگ بود که از آن ها نام بردیم.

پائولو فریره آموزشگر بزرگ برزیلی می گوید ما تنها دو گونه آموزش و پرورش داریم، آموزش و پرورشی که کودک را به بند می کشد، آموزش و پرورشی که کودک را رها یا آزاد می کند. این نام های بزرگ کسانی بودند که گونه دوم از آموزش و پرورش را برای کودکان ایرانی برگزیدند. ویژگی همه آن ها این بوده است که بدون امکانات و با دستان خالی و با رنج بسیار این کار را پیش بردند و نه تنها هیچ گاه تشویق نشدند که همواره از نابسامانی ها و تنگ اندیشی ها، خون دل ها خوردند. و به راستی سروده زنده یاد نادر ابراهیمی چه برازنده این گوهران تابناک فرهنگ ایران است:

 ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس                چه سفرها کرده ایم
 ما برای بوسیدن خاک سر قله ها                چه خطرها کرده ایم
 ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود          خون دل ها خورده ایم
 ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود            رنج دوران برده ایم  
 ما برای بوئیدن بوی گل نسترن                چه سفرها کرده ایم
 ما برای نوشیدن شورابه های کویر            چه خطرها کرده ایم
 ما برای خواندن این قصه عشق به خاک        خون دل ها خورده ایم
 ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک           رنج دوران برده ایم  

اکنون و امروز که روز جهانی آموزگاران یا روز جهانی معلم است و بر همگان فرخنده و فرخ باد، به یاد داشته باشیم این چهره ها که از آن ها نام برده شد، سازندگان فرهنگ ایران هستند و در سوی درست تاریخ ایستاده اند. برای بزرگذاشت نام و راه این بزرگواران بهترین کار این است اگر امروز آموزگار و مربی و استاد هستیم، سوی درست تاریخ را که آموزش و پرورش برای رهایی کودکان است به کودکان، نوجوانان و دانشجویان یادآوری و اصول آن را آموزش دهیم.


ادامه مطلب

[ سه شنبه 15 مهر 1393  ] [ 4:16 PM ] [ مرادیان ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By R A S E K H O O N :.

تعداد کل صفحات : 11 ::      1   2   3   4   5   6   7   8   9   10   >  

درباره وبلاگ

سلام دوست عزیز در این وبلاگ شما شاهد مباحث گوناگون و کاربردی هستید پس اونو از دست ندین. التماس دعا
آمار سایت
کل بازدید : 55957 نفر
كل مطالب : 160 عدد
کل نظرات : 3 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : پنج شنبه 20 شهریور 1393 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 30 آذر 1394 
لوگوی ما



در اين وبلاگ
در كل اينترنت

فال حافظ




ابزار پرش به بالا

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

تعبیر خواب