بهترین نقطه دنیا حرم سلطان است
پاک تر از دل دریا حرم سلطان است
بی پناهی؟ اگراز غصه به خود می پیچی
التیام همه غمها حرم سلطان است
نه امید دل سپردن نه توان دل بریدن
یه کلید کهنه چرخید توی قفل سینه م
انگار یه دل شکسته افتاد زیر دست و پای زوار
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری
الصدیق الشهید صلوة کثیرة تامة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة
کافضل ما صلّیت علی احد من اولیائک
ما چه خوشبختیم که در کشوری زندگی می کنیم که صاحب آن
وجود مقدس امام هشتم می باشد و ما ریزه خوار خوان اوییم
سخت است جدا شدن از شهر خاطره های پیامبر؛ اما تو «رضا» شده ای به رضای الهی؛ غریب آمده ای تا اسلام را از غربت بیرون بیاوری، تا غریبه ها را آشنا کنی با هم.
کبوتران مسافر را بنگر؛ رنج دوری را به جان می خرند تا نزدیک باشند به تو؛ کسی که تو را دارد، غریب نخواهد شد.
چشم ها در ایوان طلای تو، مثل گمشده ها به اصل خویش،به روزگار وصل خویش بازمی گردند. سناباد طوس، منزلی شده است تا هر کسی خودش را دوباره بیابد. آدمی، غریب است در این دنیا و تو امام غریبانی؛ آدمی مسافر است و تو کاروان سالارِ مسافران عشق؛ با ما بمان تا از رواق های تو، به دروازه های ملکوت برسیم.
اشارات :: آبان ۱۳۸۷، شماره ۱۱۴
بعد از رکوع و سجده و بعد از قیام از دور
هر شب دو زانو می زنم با احترام از دور
دستی به روی سینه و دستی به سوی تو
روی لبم گُل می کند : آقا سلام از دور
به حلقه های ضریحت دلم گره خورده
گره گشای من اینبار این گره مگشای !
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
منم تشنه ام ...
تشنه یک جرعه آب حرم ...
و دلتنگ مشهدالرضا ...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
یا رضا
بر یازده امام چو دلم تنگ می شود
می آیم و طواف مزار تو می کنم