دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است….
” السَّلامُ عَلیکَ یا عَلیِ بنِ مُوسَی الرضا… “
نقاره خانه حرم امام رضا (ع) ...
این بنا روی ایوان شرقی صحن قراردارد.
آمدم تا برايت بگويم
رازهاى بزرگ دلم را
بر ضريحت دخيلى ببندم
تا كنى چاره اى مشكلم را
يا رب منم گرفته در اين آستانه جا
يا مور بر بساط سليمان نهاده پا
يا تشنه اي به چشمه حيوان كشيده رخت
يا مجرمي به روضه رضوان گزيده جا
ريان بن صلت مي گويد امام رضا عليه السلام در مجلسي كه مأمون در مرو ترتيب داده بود حاضر شدند. در آن مجلس عده اي از علماي عراق و خراسان حضور داشتند. مأمون از علماء پرسيد: معني اين آيه را برايم بگوئيد:
«ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا» (فاطر: 32)
(سپس كتاب را به عنوان ارث به كساني از بندگانمان كه آنان را برگزيده بوديم، داديم.)
علماء گفتند: مراد خداوند، تمامي امت است. مأمون گفت: يا ابالحسن نظر شما چيست؟
سلام آقا جون
آقای دوست داشتنی من...
می خوام بهت بگم...
یه دل که بیشتر ندارم اونم فدات...
یه بار که بیشتر زندگی نمی کنم اینم فدات..
یه بار که عاشق نمیشم پس عشقم به پات...
یه جون که بیشتر ندارم پس جونم فدات.
یه آرزو بیشتر ندارم ، آرزوم نگات...
یه حرم که بیشتر ندارم اونم حرم با صفات.
یه گنبد بیشتر نمی بینم اونم گنبد طلات..