می نمایم من سلامی بر شما
ای عزیز و بنده خوب خدا
ای امانتدار محبوب خدا
یا رضا جان، یا رضاجان، یا رضا
روی گنبد طلای تو کبوتری نشسته
پروبالش همه زخمی دل کوچیکش شکسته
عاشقی حس غریبی به نیگاش داده نیگا کن
همش انتظار کشیده حالا هم چشماشو بسته
طفلکی از راه دوری پر زنون اینجا رسیده
حالا اینجام که رسیده خسته است خسته ی خسته
پشت پا زده به هستی از همه چیزا گذشته
ازتعلقا رهیده از تملقا گسسته
روی بالش اثر خنجر ساربون هویداس
نقش انگشتر سرخی روی دستاش نقش بسته
اومده که عرض حاجت بکنه امام رضا جون
بارون اشکای نازش صحن و بارگا تو شسته
کاشکی ما هم یه کبوتربودیم و کسی میگفت
روی گنبد طلای تو کبوتری نشسته
محمد مهدی ناصری
يه عمريه کفتره پر کيشيدتم امام رضا
مو همو عاشق دل شکستتم امام رضا
مخوام پر بزنم بيام پيشت امام رضا
روز و شب زيارتت به پابوست امام رضا
قربون بزرگيو مرامتم امام رضا
ماره تنها نذاری مو بندتم امام رضا
هر چی که قسمتمه همو بشه امام رضا
يه چيزی ازت مخوام يعنی مشه امام رضا
نمخوام پول بيدی و ولم کنی امام رضا
يه تيکه از بهشتته به نامم مکنی امام رضا
خوبه که همينجايی ايدو رو ور نزديکايی
کارامانه ميبينی ٬ تو عجب بزرگيو پادشايی امام رضا
ماره ببخش دوست ندرم دل خور بيری امام رضا
تو سروری نوکرتم ٬ هر چی تو بيگی ٬ آقا امام رضا
مجتبی یگانه
حال ِ همه ی ستاره ها بد می شد
یک دسته کبوتر از دلم رد می شد
وقتی که دلش هوای باریدن داشت
هر جا که نشسته بود مشهد می شد
دوباره وقت عبورت، سلام یادم رفت
دوباره مست حضورت، کلام یادم رفت
زبس که ملتمس یک دعای پر شورم
شکوه عیش تو در بار عام،یادم رفت
مرا نگاه کن ای پادشاه رویایی
ز شوق روی تو هر فکر خام،یادم رفت
مگو که دست کشم از شکوه دامانت
که در حضور تو هر اهتمام ،یادم رفت
مگر تو دست کشی از عتاب و بنده کشی
که در خیال رخت ترک دام یادم رفت
مگو که مست شدی رو برون ز مجلس درس
که گرم عشق تو شرب مدام یادم رفت
بیا و با نفس صبح هم نوایی کن
ز شرم چشم تو ختم کلام،یادم رفت(صبح)
راشین گوهرشاهی(صبح)
حال و هوای پُر غبار و گرد دارم
احساس ِ پوچی در هوای سرد دارم
مشتی غم و حاجت میان ِ کوله بارم
تصویر یک گنبد ، طلای ِ زرد دارم
آهو کجا و من کجا ! آقای خوبم
من در درونم یک سگ ِ ولگرد دارم
دستم به دامان ضریحت حضرت عشق
کلی شکایت ، از من ِ نامرد دارم
تنها امیدم پنجره فولادتان است
من یک مریضم ، بسته های درد دارم
آیدا -سعادت (( نفس))
کردم بهانه پیش تو این اشک و آه را
گم کرده ام حساب و کتاب گناه را
خواهی اگر به دیده قهرت نظر کنی
حتی دریغ می کنی از من نگاه را
باور نمی کنم که فراموش کرده ای
اصلا ندیده ای ز نخست اشتباه را
میخوام دل شکستمو نذرامام رضا کنم
قفل سکوتو بشکنم عقده ی دل رو واکنم
پربگیرم به آسمون به دورگنبد طلاش
باکفترای حرمش رضارضا رضا کنم
پنجره ی شکسته ی دلم رو بازجلا بدم
توبغلم ضریحشو بگیرم و دعا کنم
دعاکنم امام رضا گدای درگاه توام
آقامیشه توحرمت هوای کربلا کنم
تموم دنیا زائربرق نگاه توشدن
میخوام برات بمیرم وجون ودل وفداکنم
مهدی کرمی