حتما شنیده اید که هر آنچه می خوریم تأثیر مستقیمی روی پوست بدن می گذارد. دانش روز ثابت کرده که رژیم غذایی مناسب رابطه ای انکار ناپذیر با داشتن یا نداشتن پوست سالم دارد.
دراین گفتار به واكاوي حديث سلسله الذهب كه حضرت امام علي بن موسي الرضا(ع) در جمع هزاران دانشمند نيشابوري روايت كرده مي پردازد.
با بررسي زبان شناسانه مقوله لااله الا الله حصني، شرايط قرار گرفتن در دژ الهي را تبيين مي كند.
اين حديث قدسي آن قدر بليغ و رساست كه با كلماتي اندك، ايمان و اعتقاد، اجراي قانون و شريعت الهي، پذيرفتن ولايت و امامت، عوامل رستگاري و موفقيت در دنيا و آخرت را در خود گرد آورده است.
¤¤¤¤¤¤
هَرجآ سوال شُد
کهـ « دِلَت دَر کُجآ خوش استـــ ؟ »
بی اختیــآر
...
بَر دَهَنَم مَشهَـــد الرِضآستـــ .
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
دعاهاي بزرگي از امام رضا عليهالسلام گزارش شده که به شرح زير است:
1. دعاي زير در طلب امنيت و ايمان است:
يا مَن دَلَّني علي نَفسِهِ و ذَلَّلَ قَلبي بِتَصديقِهَ اسئُلکَ الاَمنَ وَ الايمانَ فِي الدُّنيا وَ الآخره.(1)
اين دعا گرچه کوتاه است، حاوي دلايل يگانگي خداست به اين دليل که خدا از طريق شگفتيهاي اين عالم، خود را به مخلوقاتش ميشناساند.
2. امام رضا عليهالسلام با اين دعاي بزرگ درخواست ميکرد:
اللّهم اَعطِني الهُدي و ثَبِّتني عَلَيهِ وَ احشُرني عَلَيه آمناً اَمنُ مِن لا خَوفَ عليه و لا حُزنَ و لا جَزَعَ انَّکَ اَهلُ التَّقوي وَ اَهلُ المَغفِره.(2)
3. امام اين دعاي مبارک را به صحابي و شاگردش موسي بن بکير آموخت. حضرت به وي گفت: حفظ کن آنچه را که من براي تو مينويسم و در هر سختي که موجب ترس تو شد آن را بخوان.
اين امام بزرگوار ما به رضا نامبردار مي باشد، نامي که سراسر زندگاني آن حضرت و حالات دروني و شخصيت رواني او را در يک مقام والاي اخلاقي خلاصه مي کند. بديهي است که اين نام و عنوان به گزاف براي آن حضرت انتخاب نشده است، بلکه با آينده نگري و بينشي روشن چنين نامي از ميان نامها براي اين امام گزين شده است. چنان که نام هاي همه ائمه عليه السلام بازگو کننده يک سلسله واقعياتي متناسب با شخصيت آنها بوده و نمودارترين حالات روحي آنها را روشنگر است.
امام رضا عليهالسلام بسياري از حوادث را قبل از آنکه واقع شود، پيشبيني ميکرد و آن حوادث همان گونه که حضرت پيشگويي کرده بود، اتفاق ميافتاد. اين پيشگوييها به روشني عقيدهي اصلي شيعه را ثابت ميکند که ميگويد: خداي تبارک و تعالي به امامان اهلبيت عليهمالسلام فضيلت و علوم باطني بخشيده است، درست همان طوري که به پيامبرش بخشيده است.
ترجمه آثار علمي بيگانگان از زمان امويان شروع شد و در عصر عباسيان بويژه در زمان هارون و مأمون به اوج خود رسيد. (همانگونه که در اين زمان وسعت کشور اسلامي به بالاترين حد خود در طول تاريخ رسيد) مأمون نامه اي به پادشاه روم نوشت و مجموعهاي از علوم قديم و آثار ارسطو را درخواست کرد و جمعي از دانشمندان مانند «حجاج بن مطر» و «ابن بطريق» و «سلما» سرپرست «بيت الحکمه» کتابخانه بزرگ بغداد را مأمور ترجمه آنها نمود.