لنگ لنگان خودم را می کشانم. چند سالی است که هر بار به مطب دکتر می روم می گوید: مادر، زانوی چپت باید عمل شود. من سکوت می کنم ...
از درد پایم، آه به زبان نمی آورم، اما فرزندانم صدای درد زانویم را می شنوند. هر چند ماه یکبار پیش دکتری دیگر می روم و باز او نیز می گوید: باید عمل کنی. دیر بشود، زمین گیر می شوید مادر جان و دیگر نمی شود کاری کرد. من باز سکوت می کنم ...