روزهای سختی رو میگذرونم
وقتی که در حرمت نیستم
همه چیز تنگ می شود
نفسم...
دنیایم...
دلم ...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ایها الامام الرئوف
دوباره یك غروب ِ دلـــنشین
دوباره یك صدا،
صدای ِ سبز
دوباره ميپَـرَد کبوتری
به دور گنبد ِ حَـــــرَم
دوباره چشـــمهای ِ من
پر از نگاه کاشي و ستاره ميشود
كـــنار ِ حوض...
دوباره ذهن ِ من
پر از صدای ِ بالهای ِ یك فرشته ميشود...
نگاه کن!
من آن کَـــبوتَــــرَم
به دور ِ گنبد ِ طـــلایياش
چه عاشــقانه ميپَـــرَم...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
در این شب ظلمانی، به کجا پناه برم جزسرایت ای امام مهربانی؟
آنجا که چراغش همیشه فروزان است برای دلهای شکسته و چشم های به اشک نشسته
السلام علیک ایها الرئوف
حریرِ سبز ضریحت، تفاخرِ قوهاست
دلیل اصلی کوچِ همه پرستوهاست
وَ آبشار پُر از مهربانیت بی شک
مسیر چرخش آنی چشم آهوهاست
نسیم مرقد پاکت، نوید خوش یمنِ -
نگاه مضطرب و بی قرار شب بوهاست
گل از ضریح تو همواره شهد می نوشد
که طعم گنبد تو در دهان کندوهاست
بریز از نفس قدسیت به ایوان ها...
نسیم روشنی ات آفتاب گیسو هاست
نگاه کن به دلی که شکسته و زخمی...
نشسته در حرمت خیره بر فراسوهاست
نگاه کن به محبّت دوباره برخیزد
که آشنای غریبی شبیه آهو هاست
" سید مهدی نژاد هاشمی "
با بالهای نیایش پر میگشایم و پرواز عاشقانه را تجربه میکنم.
پرنده دلم اوج میگیرد و بر گنبد زرد امام طواف میکند، بالا میرود، بالا و بالاتر. آنقدر بالا میرود تا به خدا میرسد. نگاه دلم خدا را می بیند و خورشید در من حلول میکند. بهاری میشوم و عشق در باغ نگاهم جوانه میزند. ابر چشمانم میل به باریدن دارد. دل را می تکانم و به اشک اجازه باریدن می دهم. دل که سبک میشود، خدا را نزدیکتر حس میکند. او اینجاست.