آنجا ضریح، پنجره ای رو به اولیاست
آنجا رواق، پاتوقِ گهگاهِ انبیاست
شمس الشموسِ گوشه ی چشمت که می دمد
خورشید و ماه، پت پتِ شمعی است؛ بی ضیاست
آنجا که « راه » می رسد و باز می رود
یک جاده ی دو بانده که تا عرشِ کبریاست
حتی فرشته ها به ترافیک می خورند
از بس شلوغ می شود، از بس برو بیاست
خاک حرم رسید ، دوا نیز داده شد
آب حرم رسید، شفا نیز داده شد
ما طور خواستیم مقیم حرم شدیم
ما جلوه خواستیم ، خدا نیز داده شد
اصلا بهانه هاست که ما را می آورد
با دادن بهانه ، بها نیز داده شد
دست خودم که نیست، شده دل ،تنگِ مرقدش
ای دل نگفتمت نرو، این هم پیامــــــدش
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
آن حریمی که در آن دلها کبوتر می شود
پر زدن تا محضر زهرا میسر می شود
عشوه معشوق و ابراز نیاز عاشقان
به وصال عاشق و معشوق منجر می شود
این نسیم عفو از آب و هوای گنبد است
هر سحر کل حرم از آن معطر می شود