*********************************************************
یکی بود، یکی نبود…
یکی گاهی بود و گاهی نبود…
اما
یکی همیشه بود…
✘✘ هــღــو المحبوبـ✘✘
تا حالا حرم یـღــــار رفته ای؟
بیا تا با هم برویم…
کافیست چشمانت را ببندی و هر چه من می گویم را تصور کنی…
اینجا باب رضاست. نام زیبایش دل را به کنار ضریح می برد. وارد شو. محل بازرسی
است. پس از بازرسی ات خوش آمد میگویند.
وارد که شدی گنبد زرد طلایی و یا آبی فیروزه ایش را دیدی دست بر سینه بگذار و
سلام بده.
«السلام علیک یا علی بن موسی الرضا السلام علیک یا غریب الغربا»
در اصل جواب میدهی چون هنگام ورود سلام کرد و خوش آمدت گفت، همان هشتمین
دردانه عالم…
جلوتر که بروی کنار حوض اذن دخول است بخوان و اجازه بگیر زمزمه کن و تشکر را از یاد
مبر «اللهم انی وقفت علی باب…»
اجازه ورود بهت دادند؟؟؟
زنگ در خانه را زدی در را باز کردند؟؟؟ اگر صدای صاحبخانه رانشنیدی اینجا منتظر جواب
باش «فاذن لی یا مولای(آیا آقای من وارد شوم؟)».
اگر صدای لبیکش را نمیشنویم مشکل از من و توست و گناهان بیشمارمان…
اجازه را گرفتی به سمت ضریحش حرکت کن. اینجا صحن رضوی است
بزرگترین صحنش…
راستی کفشهایت را هنوز به پا داری؟؟؟
در خانه دوست با کفش حرکت نکن پس کفشها را در بیاور و دنبال من بیا.
وارد رواق امام خمینی شده ای جلوتر که بروی مرقد شیخ بهایی.
وارد صحن مقابل شو سمت چپت محل رسیدن به یار است به سمت چپ بچرخ دستت را
بر قلب و سینه بگذار و با تمام وجودت بگو
«۞ اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ
فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوة کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً
مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍمِنْ اوْلیائِکَ ۞»
ضریح یار را دیدی؟
قلبت آرام شد؟
وقتی رسیدی به ضریحش قلبت دیوانه وار میتپد و
این نشان از آمدن یار است و نشان از اینکه دوباره متولد شده ای …
دوست من زیارتت قبول…
دღل نوشت:
عــاشقی زیاد هم سخت نـیسـت ، مـیروی
خویش را بــ ه شعلـ ه هـای عـشـق می زنی …
همین !!
الـحــــــღــــــمد لله
مـا عقل خویش را ســَـر «ع ش ق» تـــــღــــو بـاختـیم
*****************************************************