امشب تو ايوون حياط
ستاره ها رو مي شمارم
ستاره هاي قلبمو
كنار اونها مي ذارم
فردا مي خوام بيام پيشت
كنار ايوون طلات
خيره بشم به آسمون
دونه بدم به كفترات
وقتي كه گنبد وديدم
دنيا ديگه بي معني بود
بال و پرم دادي آقا
تا برسم عمق وجود
تو حرمت آسمونو
كنار دستم مي بينم
با كفترات پر مي زنم
ستاره ها رو مي چينم