آرام مي شود دل بي تابم، وقتي سوي سراي تو مي آيد
با هر نفس که مي کشم از هر سو عطر خوش هواي تو مي آيد
بي شک در اين ديار، شب از چشمت، رو به نماز نيمه شب آورده است
بي شک سپيده حمد و ثناگويان هر صبح پا به پاي تو مي آيد
جان مي دهد سکوت نگاهم را در من هواي شوق تو مي پيچد
اين است عطر ساده دلخواهي کز صحن آشناي تو مي آيد
پر مي شود دو چشم پر از شورم در من دويده رگ به رگ احساست
بي تاب مي شوم چه کنم وقتي از هر طرف صداي تو مي آيد
پنهان نکرد چادرم از چشمت، شوق دلم و دست نيازم را
پيک اجابت است که مي بينم از سمت دلگشاي تو مي آيد