بعد از شهريور 1320 كه قدرت حكومت پهلوي به ضعف گرائيد آستان قدس رضوي درصدد برآمد طلاهاي خود را از بانك ملي ايران بگيرد و به آستان قدس انتقال دهد، در اين باره با دربار مذاكراتي به عمل آمد و دربار موافقت كرد پولي در اختيار بانك ملي قرار دهند و طلاها را از بانك بگيرند.
بر طبق اسناد موجود در آستان قدس كه مرحوم مؤتمن در كتاب خود راهنماي آستان قدس آورده در مجلسي كه روز هشتم خرداد ماه 1325 به همين مناسبت در آستان قدس تشكيل شد و عده اي هم در آن مجلس دعوت شده بودند بياناتي ايراد گرديد و گزارشي در اين زمينه به دربار ارسال شد يكي از شركت كنندگان بياناتي ايراد كردند كه خلاصه آن ذكر مي شود:
البته آقايان از موضوع كتيبه هاي طلا به خط عليرضا عباسي تا حدي اطلاع دارند، اينك براي مزيد استحضار آقايان متذكر مي شود كه در عهد سلطنت شاه عباس كبير صندوق چوبي جهت مرقد مطهر حضرت ثامن الحجج عليه السلام تهيه و روي آن را با صفحات طلا مزين نموده اند و روي صندوق هم صفحاتي منبت كاري شده است.
در لبه فوقاني صندوق كتيبه اي به خط عليرضاي عباسي در روي طلا نوشته شده و در آخر آن اين عبارت خوانده مي شود: «كلب آستان شاه ولايت عباس» صندوق مزبور به مرور دهور پوسيده و در حال متلاشي شدن بود، در شب هشتم آذر ماه 1311 در آستان قدس عده اي از علماء اعلام و محترمين شهر و رجال ادارات دعوت شدند.
به منظور تعمير صندوق چوبي طلاهاي روي آن كه به وزن بيست و هفت هزار و سيصد و هفتاد و هشت مثقال و دوازده نخود بود جمع آوري شد و در صندوقهاي آهني جا داده و مهر و موم گرديد. و در داخل ضريح مطهر ضبط شد تا اين كه در سال 1316 به موجب دستور و اصل از دفتر مخصوص شاه در تهران كتيبه هاي مزبور تحويل بانك ملي ايران شد.
از نظر حفظ آثار ملي تأكيد شد كه طلاهاي كتيبه را عينا ضبط و محافظت نمايند و كتيبه هاي مزبور به همان كيفيت و عينا در بانك ملي نگهداري شده بود، نظر به اين كه اساسا بايستي كتيبه ها در آستان قدس رضوي محفوظ بماند و دربار هم كاملا متوجه حفظ آثار و عظمت شئون آستان قدس رضوي هستند مقرر فرمودند كتيبه هاي مزبور مسترد گردد.
بر اساس نوشته هاي مرحوم مؤتمن كه از اسناد آستان قدس استفاده كرده است به امر شاه دو ميليون و سيصد و چهارده هزار و هفتصد و سي و نه ريال به بانك ملي مي دهند و طلاها را كه وزن آن ها بيست و سه هزار و چهارصد و چهل و سه گرم و هفتاد سانتي گرم بوده از بانك ملي تحويل گرفته و با هواپيما از تهران به مشهد حمل مي كنند.
از طرف آستان قدس گروهي از علماء و رؤسا ادارات دعوت شده بودند تا باز گردانيدن طلاها را مشاهده كنند، چند نفر هم براي استقبال از محموله به فرودگاه مشهد رفته بودند طلاها كه در بسته هائي قرار داشت از فرودگاه به صحن مقدس حمل شد و بعد به سالن تشريفات حمل گرديد. و در مقابل مدعوين صندوق ها باز شد و مهمانان طلاها را مشاهده كردند. [1] .
مؤلف گويد:
موضوع بردن طلاها و قنديل هاي حرم حضرت رضا عليه السلام در سراسر خراسان به سرعت پيچيد و قراء و قصبات و شهرها را فراگرفت، مخصوصا كه اين جريان بعد از حادثه مسجد گوهرشاد پيش آمد موجب نگراني مردم را فراهم آورد و مردم به بانيان آن لعن و نفرين مي كردند و اين كار را يك سرقت آشكار تلقي نمودند.
نويسنده اين سطور در آن هنگام كودكي شش هفت ساله بودم و درست به خاطر دارم كه بزرگان در دهكده ما از اين موضوع سخن، مي گفتند و اظهار مي داشتند رضاشاه طلاهاي امام رضا را به تهران برده است و مردان و زنان او را نفرين مي كردند و مي گفتند امام رضا عليه السلام او را در دنيا رسوا خواهد كرد و جزاي عملش را خواهد ديد.
به نظر مي رسد بردن آن آثار نفيس تنها به اين جهت نبوده كه طلا يا نقره خالص بوده اند بلكه به خاطر نفاست و جنبه هاي هنري و تزئيني آنها بوده است، صفحاتي از طلاي ناب كه روي آنها با خط زيباي علي رضا عباسي هنرمند و خطاط مشهور تزئين يافته به آن اوراق طلائي ارزشي مي داده و توجه هنردوستان را به طرف خود جلب مي كرده است.
بالاخره بعد از ده سال طلاها و كتيه ها در صندوقهائي بسته بندي مي گردد و به مشهد حمل مي شود و بعد در حضور گروهي در سالن تشريفات آستان قدس صندوقها گشوده مي شود و اعلان مي گردد طلاها برگشت و كسي آنها را تصرف نكرده است، آيا همه آنها برگشت و در آن ها دخل و تصرفي نشد و با صورت جلسات تطبيق مي نمود و الله اعلم.
آستان قدس رضوي در طول تاريخ پر حوادث خود همواره مورد هجوم ظالمان و طاغيان بوده و اموال و ذخائر آن آستان مقدس به تاراج رفته است افراد بي اعتقاد و دنياپرست همواره درصدد بوده و هستند كه در آن آستان مقدس جائي براي خود به دست آورند و به آمال و آرزوهاي دنيائي خود برسند و از امكانات آن بهره مند گردند و در هنگام فرصت ضربه وارد كنند.
اكنون تعدادي از آثار آستان قدس در موزه هاي خارج نگهداري مي شود و ديده شده كه قرآنهاي آستان مقدس در بازارهاي داخل و خارج در معرض فروش گذاشته شده، اين ها توسط كارگذاران بي ايمان به خارج منتقل شده اند، آري تنها فتح الله پاكروان نبوده كه طلاها را در اختيار رضا شاه قرار دهد، ديگران هم بوده اند كه قرآن ها را به خارج فرستاده اند.
[1] راهنماي آستان قدس: 94 - 93.