الف: ضرورت
در اين باره بايد از دو زاويه به موضوع نگريست:
زاويه نخست، به خداوند متعال بستگي دارد و آن اين است كه امامت لطفي است كه پروردگار آن را بر خود فرض فرموده و ممكن نيست كه خداي رئوف و مهربان انسان را بيافريند و او را بدون راهنما و رهبر، به خود واگذارد و پيامبر و امامي را براي نشان دادن راه درست به مردم معرفي نكند.
عالمان مي گويند: همان گونه كه خدا را بايد به عدالت خواند و ستود، بايد او را به لطف نيز توصيف كرد ... آن گاه در بيان معني لطف مي گويند: لطف الهي فراهم ساختن بستر هدايت و زمينه سازي براي نزديكي بندگان به عبادت و دوري از گناه است. از آن جا كه اگر اين زمينه گسترده نشود و اين پيش نياز فراهم نيايد، انسان مي تواند براي راه نيافتن خود دليل آورد، پس خدا براي آن كه اين حجّت را از مردم بگيرد، بايد به راهنمايي بشر بپردازد.
بدين ترتيب، امامت يكي از ضرورتهاي هدايت مردم و ياري آنان تا رسيدن به فرمانبري از خداي متعال است. اين استدلال در بيان عالمان به قاعده لطف شهرت يافته و پيرامون آن سخنهاي بسياري گفته شده است.
زاويه دوم، به مردم بستگي دارد، زيرا آنان جز با وجود رهبر نمي توانند به رستگاري رسند و ناگزير از وجود امامي هستند كه راه راست را به آنان نشان دهد و كژراهه ها و ناراستي ها را به آنان بشناساند و ايشان را از بيراهه ها بازدارد.
امام صادق عليه السلام فرمود: همواره در زمين حجّتي از جانب خدا هست كه حلال و حرام را بشناساند و مردم را به راه خدا بخواند.
ب: سنّت پيامبران
جست و جوي تاريخ پيامبران نشان مي دهد كه هيچ يك از آن راهنمايان، از دنيا نرفتند، مگر آن كه جانشيني را براي خويش معرّفي كردند تا پس از ايشان، پيام و رسالت آنان استمرار يابد. اين سنّت تا خاتم پيامبران صلوات الله عليه نيز ادامه يافته و آن حضرت براي راهنمايي مردم پس از خود، امام علي بن ابي طالب عليه السلام را به نصّ صريح معرّفي فرموده و مردم را به فرمانبري از وي رهنمون شده اند.
عقل نيز بر درستي و صحّت اين امر گواهي مي دهد و تأييد مي كند كه هر كس تلاشي و كوششي را به كار بست تا فكر و انديشه اي را در ميان مردم رواج دهد و آنان را به راهي هدايت نمايد، براي آينده نيز برنامه ريزي كند و كسي را براي ادامه راهي كه آغاز كرده است، به مردم معرفي نمايد تا پس از او، عهده دار راهنمايي مردم و تداوم انديشه هاي وي و تفسير درست آرا و افكار او باشد و آرمانهاي او را تا مرز تحقق كامل پياده دنبال كند.
ج: كرامات
همان گونه كه معجزات رسولان و پيامبران يكي از دلايل صحّت ادعاي ايشان است، مناقب و كرامات امامان نيز دليل روشني بر درستي راهي است كه آنان مردم را بدان فرا مي خوانند. داستان زندگي امام شيعه عليهم السلام، سرشار از اين كرامات است، مناقبي كه حتّي پس از شهادت نيز ادامه يافته و اينك مزار و بارگاه ايشان، محلّ رخدادهاي خارق العاده اي است كه حكايتهاي فراوان آن در جاي خود آمده است.