عالم آل محمد(ص)
عالم آل محمد(ص)، لقب ويژه هشتمين امام از خاندان عترت و طهارت عليهم السلام است. لقبي که ناشي از نهضت عظيم علمي حضرت امام رضا (ع) در عصر خويش و تاثير بي بديل سفرهاي علمي و مناظرات و مباحثات آن حضرت با علماي بنام و تلاش بي وقفه ايشان براي نشر علوم ومعارف اهل بيت(ع) است. بي شک نهضت علمي امام رضا(ع)، سدي محکم در برابر انحرافات تهديد کننده جامعه اسلامي ايجاد کرد و همين نهضت عظيم بود که علماي جهان اسلام، اعم از شيعه و سني را در برابر مقام والاي ايشان به خضوع و فروتني واداشت و وجود مقدس آن امام همام(ع)، به عالم آل محمد(ص) شهرت يافت.
سفرهاي علمي حضرت امام رضا (ع)
مي توان گفت دليل اطلاق لقب عالم آل محمد(ص) به امام هشتم(ع) شرايط ويژه اي بود که ايشان در آن قرار داشتند. بعد از مرگ هارون و آغاز درگيري ميان امين و مأمون، فرصتي مناسب براي امام رضا(ع) به وجود آمد تا براي چند سال از شر خلفاي سفاک عباسي آسوده باشند. در اين فرصت تقريبا پنج ساله، امام(ع) علاوه بر هدايت و اداره شيعيان، اقداماتي کردند که بعضاً بي نظير بود. جلسات بحث آزاد که آن حضرت در مسجدالنبي(ص) برگزار مي کردند و در خلال آن به پرسش هاي علمي علماي عامه پاسخ مي گفتند، يکي از دلايل اطلاق لقب عالم آل محمد(ص) به ايشان است. ويژگي ديگر که در نهضت علمي امام رضا(ع) وجود دارد و به سبب شرايط خاص زمانه، براي ساير امامان معصوم(ع) به وجود نيامد، سفرهاي علمي آن حضرت است. اين درحالي است که وجود مقدس امام صادق(ع)، درياي بيکران علم خويش را در همان مدينه، در اختيار علاقه مندان قرار مي دادند و به دليل شرايط نامناسب آن دوره، مجال سفر به اقصي نقاط سرزمين هاي اسلامي و ارائه مطالب به عموم مسلمانان براي ايشان به وجود نيامد. در دوره ساير امامان(ع) نيز وضع چنين بود، ولي امام رضا(ع) تنها امامي هستند که با توجه به فرصت طلايي مورد اشاره، سفرهاي علمي خود را آغاز کردند. اين موضوع تنها به ماجراي سفر ايشان به مرو محدود نمي شود؛ اتفاقاً بخش مهمي از سفرهاي علمي آن حضرت پيش از سفر به مرو و در دوره خاص پنج ساله انجام شده است. به لحاظ تاريخي، دست کم دو سفر ايشان به بصره و کوفه، براي اين منظور، معروف است. روش امام(ع) اين بود که پيش از ورود به شهري، افرادي را براي دادن بشارت ورود ايشان به اهل علم گسيل مي کردند و اين افراد نيز دانشمندان را به مجالس مناظره و بحث علمي با امام(ع) دعوت مي کردند. اين سفرها تنها به مناطق شيعي انجام نمي گرفت و بسياري از شرکت کنندگان در اين مجالس علماي بنام اهل سنت بودند. غلبه امام(ع) در اين مناظرات و ارائه پاسخ هاي دقيق به پرسش ها باعث رونق بيشتر اين جلسات بود. اين وضعيت در سفر به خراسان نيز وجودداشت. مأمون به هر نيتي، مجالس مشهور گفت و گوهاي بين الاديان را براي مناظرات امام(ع) ترتيب مي داد که علاوه بر علماي سايراديان، دانشمنداني در حوزه علم کلام نيز در آن حضور داشتند و البته همه در برابر درياي بيکران علم و دانش امام(ع) وادار به خضوع و فروتني مي شدند. سيراب شدن طالبان علم از درياي بيکران علم امام(ع) سبب شد تا ايشان نه تنها در ميان شيعيان، بلکه در ميان اهل سنت نيز به عالم آل محمد(ص) مشهور شوند و اين لقب به شخص ايشان اطلاق شود.
نهضت علمي امام رضا(ع)
امام رضا(ع) در حقيقت وارث همان دانشگاه بزرگي بودند که توسط امام باقر(ع) تأسيس شد، توسط امام صادق(ع) به اوج خود رسيد و توسط امام کاظم(ع) گسترش يافت. انحطاطي که جامعه اسلامي به تدريج پس از رحلت پيامبر اکرم(ص) به آن گرفتار شد، اين وظيفه و مسئوليت خطير را براي امامان(ع) ايجاد مي کرد که به عنوان رهبران و پيشوايان حقيقي امت، با اين انحطاط، به صورت جدي مبارزه کنند. بديهي است با توجه به اين که امام(ع) در مدينه بودند، کنترل و هدايت ساير مناطق جز با تربيت و اعزام شاگردان مبرز ممکن نبود. اين موضوع از زمان امامان قبلي(ع) مورد توجه قرار گرفت و در زمان امام کاظم(ع)، به تعبير برخي مورخان، شبکه وکلاي امام(ع) به وجود آمد که به نيابت از امام(ع) در مناطق مختلف کار هدايت مردم را بر عهده داشتند. نقش اين شاگردان در دوره امام رضا(ع) بسيار مشخص و بارز بود.
ترويج و اشاعه علوم حدیث و فلسفه
در دوراني که امام(ع) به امامت رسيدند، جامعه اسلامي، از چند سو مورد هجمه قرارگرفته بود. نخست آنکه در ميان شيعيان گروه هايي شکل گرفته بودند که امامت را محدود به ائمه(ع) پيش از امام رضا(ع) مي کردند و از اين راه به اختلافات دامن مي زدند. اين گروه ها بعدها به مشکلات فکري و انحرافات بزرگي دچار شدند و فرقه هايي مثل فَطَحيه و واقفيه از اين قبيل بودند. از سوي ديگر، غاليان، يعني کساني که نسبت به جايگاه والاي ائمه(ع) دچار غلو بودند و براي آن بزرگواران مقام الوهيت قائل مي شدند، نيز مانند موريانه به جان اعتقادات شيعيان افتاده بودند و علاوه بر آسيب رساندن به اعتقادات شيعي، موجب بدبيني شديد ساير مسلمانان نسبت به شيعيان مي شدند. از همه اينها مهم تر، ورود پرشتاب و بي محاباي انديشه هاي غيراسلامي از نخستين سال هاي تشکيل خلافت عباسي و شکل گيري نهضت ترجمه در جهان اسلام بود؛ روندي که بعدها با تاسيس بيت الحکمه توسط مأمون تکميل شد. اين روند زمينه را براي بروز انحرافات فکري در جامعه اسلامي مساعد مي کرد. امام(ع) براي مقابله با اين شرايط، نخست تعليم فقه ناب اهل بيت(ع) را به شکلي جدي آغاز کردند و با همت والاي ايشان، شاگردان مبرزي در اين حوزه تربيت شدند؛ آن حضرت همچنين براي مقابله با غاليان و نيز کساني که در مسئله امامت دچار انحراف شده بودند، اقدام به نشر احاديث اجداد بزرگوارخود(ع) فرمودند و از اين راه به مقابله با انديشه هاي انحرافي پرداختند.افزون بر اين، ايشان براي مقابله با انديشه هاي وارداتي، شاگرداني مجهز به سلاح فلسفه و کلام تربيت کردند که نقش موثري در مقابله با اين تهاجم سهمگين به حوزه انديشه مسلمانان، بر عهده داشتند. از جمله اين شاگردان برجسته مي توان به يونس بن عبدالرحمان و اباصلت هروي اشاره کرد.
شناساندن جايگاه بي بديل امام(ع) و اهل بيت(ع)
مهم ترين نتيجه اين نهضت علمي، شناساندن جايگاه بي بديل امام(ع) و اهل بيت(ع) به عنوان مشعل داران مکتب اسلام ناب، به عامه مردم بود. اين تاثير آن قدر مشخص و بارز بود که تضييقات و محدوديت هاي شديد اعمال شده بر امامان بعدي (ع) و شهادت اين بزرگواران در سنين جواني، نتوانست از شتاب گسترش معارف اهل بيت(ع) بکاهد. به همين دليل است که وجود مقدس امام هادي(ع)، به چنان فرصتي دست مي يابند که به راحتي مي توانند جايگاه والاي اهل بيت(ع) را در قالب «زيارت جامعه کبيره» براي عموم مسلمانان تبيين کنند. عباراتي که در اين سند ولايت شناسي موجود است، تعبيراتي است که بيان آنها در زمان ائمه پيشين(ع)، به علت آمادگي نداشتن ذهني و علمي جامعه، ميسر نبود و اين امکان در پرتو نهضت علمي امام رضا(ع) و شناساندن گسترده معارف اهل بيت(ع) به جامعه اسلامي، به وجود آمد. اين تأثير مهم نهضت علمي آن حضرت بود که سبب شد، امامان(ع) پس از ايشان، با عنوان ابن الرضا(ع) خوانده شوند.