امام در ميان امت نقش و نسبتي مثل پدر در ميان فرزندان و خانواده دارد. نقشي حساس، مهم و تعيين کننده که باعث تثبيت نظام و برقراري دوام جامعه مي شود. امام، مثل عمودي استوار، خيمه ملت را سرپا نگاه مي دارد. در سختيها و شدايد اجتماع، کوه تدبير و چاره جويي خردمندانه مي شود. در بي عدالتي ها و هرج و مرجها، او تنها اميد امنيت بخش ملت و باني عدالت و احياي ارزشهاي اصيل و عمل به احکام و دستورهاي دين و برپا کننده نماز و خلاصه «ميزان» و ترازوي تعادل و عدالت جامعه مي شود.
امام رضا (ع) در تفسير آيه «والسماء رفعها و وضع الميزان» ( آسمان را برافراشت و در آن ميزان نهاد) از کلمه ميزان تعبير به «امام» مي کنند و در تفسير آيه مذکور مي فرمايند: «ميزان اميرالمؤمنين است. خدا او را براي مردم «امام» معين کرده است. گويي امام (ع) برقراري عدل و حفظ تعادل در جامعه مسلمانان را درخشنده ترين ثمره حضور امام و حاکم در ميان امت اسلام مي بينند.
حتي درمعناي آيه «الا تطغوا في الميزان» (در ميزان طغيان نکنيد) مي فرمايند: از امام نافرماني نکنيد، زيرا با نافرماني امام ممکن است توازن جامعه به هم بخورد و عدالت از بين برود و امور مسلمانان به ظلم و ستم و هرج و مرج، آميخته شود. در حديث ديگري از آن حضرت آمده است: از جمله علتهاي فرمانبري از اولي الامر اين است که هيچ فرقه اي از فرقه ها و هيچ ملتي از ملتها را نمي يابيم که جز با داشتن سرپرست و رئيسي، که به امر دين و دنياي ايشان رسيدگي کند، باقي مانده باشد.
پس در حکمت حکيم جايز نيست که خلق را از داشتن چيزي که ناگزير بايد داشته باشند و دوام و قوام ايشان، جز به آن ميسر نيست محروم سازد؛ کسي که با راهنمايي او با دشمنان خود مي جنگند و غنايم را تقسيم مي کنند و او نماز جمعه و جماعت ايشان را بر پاي مي دارد و از تعدي ستمگران بر ديگران جلوگيري مي کند. در ادامه حديث مي فرمايند: چون آفريدگان بر حد محدودي قرار گرفته و فرمان يافته اند که از اين حد در نگذرند، اين امر جز به آن ميسر نمي شود که برايشان اميني بگمارند تا آنان را از تجاوز از حد و درآمدن به ناحيه اي ديگر که براي ايشان ايجاد خطر مي کند، بازدارد.
امام، ضمن اينکه حضورش سنگ بناي عدالت در جامعه است و امنيت روحي و رواني ملت را تأمين مي کند بايد خود به خوبي از سود و زيان جامعه و مصالح و مفاسد عمومي در اجتماع آگاه و بر همه امور جزئي و کلي اجتماع اشراف کامل داشته باشد تا بتواند به عدل حکم کند و باعث تعادل و حفظ توازن جامعه شود. مطلب ديگر اينکه امام بايد توجه داشته باشد امين و قيم امت است؛ يعني ملت به حکم الهي جانها، اموال، آبرو وحتي نواميس خود را به امانت نزد او نهاده اند و او را قيم و سرپرست خود دانسته اند. در مقابل، او در برابر اينها مسؤوليت دارد و بايد مدافع و محافظ و نگهدارنده اي امين بر آنها باشد. افراد امت نيز بايد با حضور امام احساس امنيت کنند.امام رضا (ع) در حديث ديگري مي فرمايند: ما سرپرست و زمامدار مؤمنان هستيم که به سود آنها حکم و حکومت مي کنيم و حقوقشان را از ستمگران مي ستانيم. در واقع امام سرپرست و قيم امت است. البته، چگونه کفيل و سرپرستي؟ سرپرستي امام، سرپرستي و کفالتي مستبدانه نيست که امير امامت علي (ع) مي فرمايد: هيچ انساني هر چند در حقگرايي از منزلتي والا برخوردار و در دينداري پيشينه برتري داشته باشد، به آنجا نمي رسد که در انجام دادن دستورهاي الهي، به کمک و همکاري نياز نداشته باشد. و نه هيچ انساني - هرچند در نظرها کوچک آيد و از چشمها افتاده باشد- کمتر از آن نيست که بتواند کمکي به کارها بکند و با او همکاري نشود(نهج البلاغه).
کفالت امام، کفالتي است از نوع رحمت، عطوفت، رفاقت، معاونت و عاطفه در برابر امت. امام رضا (ع) در اين مورد مي فرمايند: امام مونسي است غمگسار، پدري مهربان، برادري مهربان و در مهرباني چون مادري است نيک رفتار نسبت به فرزند خردسال و او پناه مردمان است به هنگام پيشامدهاي ناگوار.
منبع:روزنامه قدس