السلام علیک یا سلطان عشق یا علی بن موسی الرضا
ای امام خوبان ای آرام بخش دلهای شکسته
ای کسی که با یک نگاه دلبری میکنی وحتی دلای دیوونه ای را که تا حالا یکبار هم به سوی بارگاهت به نظاره ننشسته اند.
ولی انقدر رئوف هستید که از راه دور هم به عاشقای دلسوخته ات نظر داری ودست رد به قلب ساده و بی آلایش وجودشون نمی زنی قلبی که با دیدن تصویری از حرمت به تپش و شور می افتد ، حرمی که پرتو های نور الهی در آن می درخشد. صحن وسرایت شده جایگاه دریافت الطاف الهی که فرشتگان به واسطه شما از جانب خدا بر زائرانت همچو قطرات رحمت الهی فرود می آورند
و در این خوان گسترده الهی آنان که دل شکسته ترند ،بیشتر توشعه گیرند
وآنان که به عظمت وجودی شما در اعماق جان پی برده باشند و با تمام وجود در رگ رگ بدن خود به حس نشته باشندوبا خلوص نیت به درگاهتبه گدایی آمده باشند بیشتر از این خوان پر از سخاوت و شفاعت و رحمت الهی در کوله بار سفر به ذخیره گیرند
ای که گیری دست بنده ای را که حتی یک ذره از وجودش خالی ازگناه نیست به هر عضو از خود که تامل کند در او بینی فزونی گناه ، گناهانی که او را به پایین ترین مرتبه انسانی که همان بعد حیوانی است کشانده است ولی
آقای خوبم ، عشق وجودیم، باز به گنه کار رو سیاهت فرصت برای برگشت وتوبه به درگاه حق تعالی که سر منشاء هستی و مقصد ونهایت همه عاشقان سر سپرده است داده ای
عشق الهی عشقی که همه در نهان خانه وجود خود از سوی خالق هستی که همان روح الهی هست به امانت دارند
که کافی است سو سو نوری از آن روح الهی بدرخشد تا خدا ببیند و بگیرد وبه راه آورد این دور افتاده از خانه عشق
وحال اگر این راهنما کسی جزء آقا علی بن موسی الرضا نباشد
برگزیده ای از جانب حق که شهره عالم در کرم و بخشش و هر چه خدا به دان رضا باشد
وآن روسیاه، دیوانه ای که همواره پی کسی بود که دست در دست با او به آنچه که در رسیدن به رضای خداست گام بردارد به اوج یه معشوق خود خدا برسد
واین سوسو نور امید در نهایت اورا به یکی از چشمه های هستی وصل کرد چشمه ای که اورا به منشاء دلداگان رهسپار خواهد کرد
حالا این دیوانه با اینکه نشان آن چشمه رادارد ولی در حسرت نوشیدن جرعه ای از می ناب الهی از جوار آن کریم به انتظار نشسته است.(از کرم وبخشش آقا درفراق هم بهرهابرده ولی در وصال چیزی است که باید طعم آن راچشید)
کی این انتظار به آخر می رسد واین دلشکسته به آروزوی خود می رسد یا اینکه گام در حرم آقا نهادن ،بوسه بر دستای آقا زدن،راز دل با یار گفتن،گره گشایی از معوشق خود تمنا کردن
همه به یک آرزو خواهد ماند وهمه حرفای ناگفته، ناگفته در دل میماند
ای که این جان را گره زده ای به عشق خودت ،گره باز نکنی تا نشده از دل گرفتار گرهت
همه طالب باز شدن گراها ی بسته به دست تو هستند ولی این دیوونه گره گشایی بدون دلبری رو نداره طلب
عشقبازی با دلبر ودلربایی کردن و خواهش و تمنا به درگاه معشوق به هزاران گره گشایی بدون چیشیدن مزه های شیرین عشق می ارزد
شیرینی عشق لحظه پریدن تواوج ملکوت وآن زمان که از قفس تن و جسم رها وبر فراز آفاق پر می کشی چشیدنی است
به امید آن روز که بردر صحن وسرایت با خلوص نیت بایستم
وبا تمام عشق وبا افتخار در گوش فلک فریاد بر آورم وبگویم
السلام علی بن موسی الرضا المرتضی،الامام التقی النقی،وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری
الصدیق الشهید،صلوه کثیره،تامه زاکیه متواصله متواترته مترادفه،کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک
