سلام بر درختان دل تنگ که سر انگشت آسمانی تو لبریز از گل و شکوفه شان می کند.
سلام بر چشمه های آب که شیرینی نگاه تو شیرینشان می کند.
سلام بر ابرهای بی پایان و ردود های بی برگشت کهبه فرمان تو می بارند و می روند.
سلام بر تو ای نور چشم پدر، ای میوه ی دل کاظم ، ای بینای دیدگان بی رمق و تار، ای دانای علوم پنهان ، ای کاشف اسرار پوشانده.
سلام بر تو و دو سال صبرت در تاریکنای جهل مأمون.
شنیده ام جایی است در همین نزدیکی ها که هرگاه از فراموشی رویاها دلت گرفت می توانی تمام ترانه های پر گریه ات را در گوشهو کنار آن جا بگذاری . آن جا همیشه چراغی روشن است برای مسافران شب. جایی که باورش تکمیل کننده ی ایمان است و دامنش پناهگاه محرومان و درمانگاندگان. کس از درگاهش مأیوس باز نگردد حتی آهوی اسیر ناتوان. کسی که امید مان در دنیا و آخرت به اوست که در درگاه خدای رئوف مقامی دارد بس دالا . علی بن موسی الرضا!
رضا جان! ای مولای آفتاب و آیینه! ای بهترین بنده ی خدا بر زمین! سروش تو آوای ملکوت عشق است از فرش تا عرش، ای هشتمین نور از تبار خورشید . نسیم مهر تو جاری است حتی در کوچه های تاریک مردان سنگدلی که نا بینای حقیقت اند.
ای رحمت جاری خداوند در زمین ، ای صاحب سجده های طولانی .عطر آرام تو که از افق لبریز می شود، جهان در دامنه زلال روح توبه نماز می ایستد.
آقای خوبم ، آفتاب در پیشانی تو شدت می گیرد. تمام میوه های درختان شاداب می شوند و برگ های سبز برای تو شعر می خوانند. گل های سرخ از لبخند های بی مضایقه تو جان می گیرندو همه رودها به شوق عطر تو به دریا می ریزند. هم موج ها از تو یاد گرفته اند که هیچ گاه از رفتن باز نمانند. همه نام تو را می شناسند. تو شبیه ترین غنچه به بهاری. همه عطرهای تو را می شناسند. نارنج ها، ابرها،گنجشک ها نام تودر در خون گلبرگ های زیبا جریان دارد.همه عطره ار مهربانی تو سرچشمه می گیرند. ماه از گریبان گرامی تو آغاز می شود و روز در پیراهن تو تکثیر می شود.با تو می توان خورشید را به کوچک ترین ایوان ها دعوت کرد و باران را مهمان تمام شیشه های غبار گرفته بی رهگذر.