زیارت در لغت به معنای مطلق دیدار یا دیدار كردن با شخص بزرگی است ولی در عرف دینی، بیشتر بر تشرّف به مكانهای مقدّس برای كسب فیض و معنویّت اطلاق میشود.[1]
زیارت، در فرهنگ قرآن و احادیث پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ جایگاه مقدّسی دارد كه در جدول برنامههای عبادی، جزء واجبات یا مستحبّات به شمار میآید مثلاً زیارت خانه خدا كه به صورت حجّ تمتّع یا عمره انجام میگیرد، از جمله زیارتهای واجب یا مستحب است و فضیلت بسیار دارد.
زیارت حرم رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مدینه منوّره و قبور پاك هر یك از امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ نیز بسیار ارزنده است. چنان كه نقل است حضرت محمد «ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودهاند: هر كس در زندگی یا پس از رحلتم، مرا زیارت كند، در روز قیامت از او شفاعت میكنم.[2] و نیز فرمودهاند: هر كس پس از مرگم، قبرم را زیارت كند مانند كسی است كه هنگام زندگیم به سویم هجرت كرده باشد و اگر نمیتوانید به زیارت قبرم بیایید، هر جا هستید سلامم كنید كه سلامتان به من میرسد.[3]
در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل است: هر كس روز عاشورا، قبر حسین ـ علیه السّلام ـ را زیارت یا كنار آن شب زندهداری كند مانند كسی است كه در حضور آن حضرت شهید شده باشد.[4]
سلیمان مروزی در حدیثی گفته است: امام موسی كاظم ـ علیه السّلام ـ درباره زیارت امام هشتم فرمودند: هر كس قبر فرزندم، علی ـ علیه السّلام ـ را زیارت كند، خدای بزرگ، ثواب هفتاد هزار حجّ مقبول را در نامه عملش مینویسد. من با شگفتی پرسیدم: ثواب هفتاد هزار حجّ؟! فرمود: آری! ثواب هفتاد هزار حج كه برخی آنها هم قبول نشده باشد.[5]
زیارت امام زادگان بزرگواری كه بقعههای مباركشان در جاهای مختلف دنیا واقع است نیز پرفضیلت است چنان كه نقل است امام رضا ـ علیه السّلام ـ درباره زیارت مرقد پاك حضرت معصومه «علیها السّلام» فرمودهاند: هر كس مزار او را زیارت كند. بهشت برای او واجب میشود.[6]
علاوه بر این در فرهنگ دینی مسلمانان، زیارت و دیدار مؤمنان از یكدیگر، كار خداپسندانه و با ارزشی است. امام كاظم ـ علیه السّلام ـ در این باره میفرماید: هیچ چیز برای شیطان و هوادارانش، رنج آورتر از آن نیست كه مؤمنان برای جلب خشنودی خداوند به دیدار یكدیگر بشتابند[7].
مطلب دیگر این كه در ارزیابی فضیلت زیارتهای مختلف درمییابیم برخی آنها بسان زیارت مكّه معظّمه، پایه ارزشگذاری زیارتهای دیگر است. مانند آنچه درباره فضیلت زیارت حضرت علی بن موسی الرضا «علیهما السّلام» گذشت.
بعضی آنها نیز بر بعضی دیگر مقدّم، یا از آنها با فضیلتتر یا برترند. علّت تقدّم یا افضلیّت برخی زیارتها بر بعضی دیگر، شایسته تحقیق و بررسی است اما آنچه در این مقاله به آن میپردازیم موضوع برتر بودن زیارت امام رضا ـ علیه السّلام ـ است كه در برخی روایات ذكر شده است به طور كلّی در فضیلت زیارت آن حضرت بیانهای مختلفی وجود دارد.
در احادیثی، بدون آن كه ثواب زیارت حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ با ثواب زیارتهای دیگر سنجیده شود، فضیلتهای جداگانهای مطرح است مثلاً حمدان دیوانی نقل كرده است امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمود: كسی كه از مزارم دور است و با وجود این، به زیارتم بیاید، روز قیامت در سه جای وحشتناك او را درمییابم. نخست هنگامی كه نامههای اعمال مردم در چپ و راست آنها پراكنده شود. دوم آنگاه كه میخواهد از صراط بگذرد و سوم وقتی كه اعمالش را به میزان الهی میسنجند.[8]
در مواردی هم، فضیلت زیارت آن حضرت با ثواب زیارتهای دیگر مقایسه شده است چنان كه احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی گوید: امام رضا ـ علیه السّلام ـ در نامهای نوشته بودند: به شیعیانم بگو زیارت من در پیشگاه خدای بزرگ، با هزار حجّ برابر است. از امام جواد ـ علیه السّلام ـ پرسیدم آیا واقعاً با هزار حجّ برابر است؟ فرمود: آری! به خدا قسم، ثواب و هزار هزار حجّ برای كسی است كه حقش را بشناسد.[9]
سومین شیوه در بیان فضیلت زیارت ثامن الحجج ـ علیه السّلام ـ شناساندن زیارت او به زیارت برتر است. ابراهیم ابن عقبه میگوید: در نامهای از امام هادی ـ علیه السّلام ـ پرسیدم: آیا زیارت حضرت سیّدالشهداء مقدّم است یا زیارت حضرت رضا و امام جواد «علیهما السّلام»؟ در پاسخ فرمود: زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ مقدّم است ولی زیارت این دو بزرگوار (حضرت رضا و امام جواد «علیهما السّلام» جامعتر و اجرش بیشتر است).[10]
در حدیث دیگری نقل است: علی بن مهزیار گوید: از حضرت جواد ـ علیه السّلام ـ پرسیدم: فدایت شوم! زیارت پدرتان برتر است یا زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ؟ آن حضرت فرمودند: زیارت پدرم برتر است زیرا همه به زیارت سیّدالشهداء مشرّف میشوند ولی پدرم را جز گروه خاصّی از شیعیان زیارت نمیكنند.[11]
راستی این برتری به چه علّتی است و چرا امام جواد ـ علیه السّلام ـ زیارت پدر بزرگوارشان علی بن موسی الرّضا را زیارت برتر نامیدهاند؟
در پاسخ، گزینههای مختلفی را میتوان مطرح كرد. نخست این كه بگوییم: این برتری بدان جهت است كه مشهد الرّضا، شرافت مكانی بر جاهای دیگر دارد. دوم این كه شخصیّت آن حضرت را از شخصیت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و دیگر امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ برتر بدانیم و سوم آن كه این برتری را معلول اوضاع آن عصر جامعه اسلامی بدانیم كه اقتضا میكرد مزار شریف امام رضا ـ علیه السّلام ـ بیشتر در كانون توجّه شیعیان قرار گیرد.
به یقین، برتر بودن زیارت امام هشتم به لحاظ شرافت مكانی مدفن آن حضرت نیست و به عبارت دیگر دلیلی وجود ندارد ثابت كند آن حضرت را بدین لحاظ در طوس دفن كردهاند كه آنجا شریفترین مكانها است بلكه برعكس، این سرزمین، از آن جهت شرافت و قداست یافته است كه مزار پاك و فیض بخش حضرت علی بن موسی الرضا «علیهما السّلام» در آن قرار دارد بنابراین برتر بودن زیارت آن حضرت، به علّت شرافت مكانی و به عبارت دیگر به جهت برتر بودن مدفنش بر جاهای دیگر نیست.
و اما موضوع برتر بودن شخصیّت امام رضا ـ علیه السّلام ـ بر دیگر پیشوایان معصوم را با مثالهای سادهای بررسی میكنیم. اگر پدر و برادر شخصی بمیرند و آنها را در یك قبرستان ولی در دو نقطه دفن كنند و این فرد بخواهد به ترتیب، قبرشان را زیارت كند و برای شادی روحشان فاتحه بخواند. چون خدای سبحان از گرامیداشت پدر خشنودتر میشود،[12] شایسته است در این كار، پدرش را مقدم كند و نیز اگر انسان به شهری وارد شود كه در آن علمای بزرگوار و شهیدان والامقامی مدفونند چنانچه بخواهد به زیارت اهل قبور برود، پاسداشت و زیارت مزار علمای عارف و شهیدان واصل از مردم عادی با فضیلتتر است. بنابراین برخی اشخاص به لحاظ مزین بودن وجودشان به ارزشهای الهی ممكن است شخصیتی ارزندهتر از دیگران داشته باشند از این رو ارتباط داشتن با آنها در زندگی و پس از مرگشان بافضیلتتر به شمار بیاید.
اما آیا برتر بودن زیارت امام رضا ـ علیه السّلام ـ به لحاظ برتری شخصیت الهی او بر پیامبر خدا حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اهلبیت گرامیش است؟ هرگز چنین نیست زیرا حضرت خاتم الانبیاء سرآمد پیامبران الهی و امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ است و از این حیث باید زیارت او را برتر بدانیم نه زیارت حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ و اما دیگر پیشوایان معصوم ـ علیهم السّلام ـ هر چند به لحاظ برخی مقامات معنوی، مانند جد یا پدر بودن بعضی از آن بزرگواران بر بعض دیگر افضلند ولی در مقام عصمت و پیشوایی هم مرتبه و نور واحدند و یكی بر دیگری برتری ندارد؛[13] بنابراین علت برتر بودن زیارت هشتمین پیشوای شیعیان، برتری شخصیت و مقام عصمت و امامت او بر دیگر امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ نیست. بلكه پاسخ صحیح را باید در گزینه سوم یافت زیرا در دوران امامت حضرت رضا و امام جواد ـ علیهم السّلام ـ وقایعی به كارگردانی مأمون و معتصم عباسی در به چالش كشاندن ولایت باوری رخ داد كه یك بار دیگر جهان تشیع بلكه كل جهان اسلام را با خطر جدی روبرو كرد ولی امام رضا ـ علیه السّلام ـ در دوره امامتش با تدبیری خداگونه توانست اسلام ناب محمدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از دام كج اندیشان برهاند و حق ستیزان كه هیچ یك از نیرنگهایشان را در بیاثر كردن نقش آن حضرت در هدایت جامعه اسلامی كارآمد ندیدند، كمر به قتل او بستند تا به پندار خامشان، این چراغ فروزنده را برای همیشه خاموش كنند و مهرش را تا ابد از دل عاشقانش ببرند و خاطرش را از خاطر شیعیانش بزدایند اما غافل از آن كه امام رضا ـ علیه السّلام ـ پرچم هدایت را در دستان پرتوان كسی قرار داده بود كه پس از شهادت آن حضرت به راحتی توانست پیوند مؤمنان و حق جویان را با آن حضرت مستحكمتر كند.
آری! امام جواد ـ علیه السّلام ـ پس از شهادت حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ زیارت او را زیارت برتر نامید تا مزار شریف آن حضرت كانون علاقه و توجه دلدادگان دودمان امامت شود این تدبیر آنچنان در دل جویندگان گوهر هدایت اثر كرد كه آنان توانستند از طریق زیارت بارگاه ثامن الائمه ـ علیه السّلام ـ و پیوند معنوی با او، از خورشید گرمابخش گفتار و كردار آن امام عزیر الهام بگیرند و در پیمودن طریق حق و رستگاری به حضرت جواد ـ علیه السّلام ـ اقتدا كنند و در مسیر زندگیشان از صراط مستقیم منحرف نشوند.[1] . معجم مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص 221، چاپخانه حیدری، انتشارات مرتضوی، لغت نامه دهخدا، ج 27، حرف ز - ژ، ص 589، چاپخانه دانشگاه تهران سال 1339 هجری شمسی.
[2] . بحارالانوار، ج 97، ص 139 - وسائل الشیعه، ج 10، ص 263. نقل از آثار الصّادقین، صادق احسانبخش، ج 8، ص 16.
[3] . التهذیب، ج 6، ص 3، نقل از همان ص 19.
[4] . بحارالانوار، ج 98، ص 104، نقل از همان ص 36.
[5] . عیون اخبار الرضّا، ج 1 و 2، ص 702، شیخ صدوق «علیه الرّحمه» ترجمه سید عبدالحسین رضایی و محمدباقر ساعدی.
[6] . همان، ص 713.
[7] . بحارالانوار، ج 71، ص 263، نقل از آثارالصّادقین، ج 8، ص 45.
[8] . ترجمه عیون اخبار الرّضا ، عبدالحسین رضایی و محمدباقر ساعدی، ج 1 و 2، ص 696.
[9] . من لایَحْضره الفقیه، ج 2، ص 583، نقل از آثار الصّادقین، ج 8، ص 41.
[10] . ترجمه عیون اخبار الرّضا، ج 1 و 2، ص 704.
[11] . همان.
[12] . قرآن كریم، لقمان/14.
[13] . بحارالانوار، ج 25، ص 1، باب 1 و ج 99، ص 160 باب 8.
خدا رحم مرادي-منبع:اندیشه قم