نگاهت اسمانی صاف و زیباست
دلت شفاف تر از رنگ دریاست
ندیدم از تو بالاتر كسی را
كه از هر دست دستان تو بالاست
بهاری لیك پائیزی نداری
همیشه سبز پوشی تو برجاست
رئوفی میچكد از چشمانت
نجابت از سراپای تو پیداست
كرامت خسته شد از دست لطفت
شفا در محضرت دائم هویداست
خراسان گر شود صحنت،بود كم
كه شآنت ماورای عقل دنیاست
یكی با پنجره فولاد میگفت
ببین دارالشفای خلق اینجاست