حضرت امام رضا (علیهالسلام) فرمودهاند: زائران قبرم، از گرامیترین گروههاییاند که روز قیامت، بر خدا وارد میشوند. هیچ مۆمنی نیست که مرا زیارت کند و در راه زیارتم بر چهرهاش قطره آبی بچکد، مگر آنکه خدای متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام میکند. (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 248)
چرخ میخورم و سرگردانیام را یله میکنم روی گنبد و گلدستهها...
چرخ میخورم و بی قراریام از ایوان میگذرد و بند میشود به پنجره فولاد...
چرخ میخورم و تشنگیام در حوالی سقاخانه، پرسه میزند...
چرخ میخورم مدام و کبوتر آرزوهایم بالبال میزند...
مولای من، چشمانم را برق میاندازد، طلائی گنبدت؛ نگاهم از روی آن سُر میخورد و منارهها را صعود میکند و در کشاکش لغزیدن، آویزانِ ریسهها میشود.
از فراز ایوان طلا، تا گلدستههای مسجد گوهرشاد، از وسیع صحن آزادی تا بهشت تالار آیینه.
و بعد از آن که بر مشبکِ آفتابی ضریحت فرود آمد، نرم نرمک به خود میآید و در جشن یازدهمین روز ذیقعده، صحن گونههایم را چراغانی میکند.
غبار ندیدنت را با اشک شستهام آقا...
دلم هوای حلقههای ضریحت را کرده است تا در حلقه ارادتت، گره بخورم...
مولای عشق و صفا، یا امام رضا (علیهالسلام)، نان و نمک خورده سفره توام و دست احتیاج، تنها به آسمان شما برافراشتهام.
آهوی جانم را به ضمانت آبروی آسمانیتان آوردهام تا از گناه و غفلت، برهانیام.
یا ضامن آهو؛ یا علی بن موسیالرضا (علیهالسلام) ادرکنی.
السلام علیک یا علی ابن موسیالرضا (ع)...