در حالات امام رضا دارد كه حضرت در همان زمان ولايتعهدى بود كه حكام و وزرا با چه ادبى و خضوعى خدمتش مىآمدند در همان هنگام در روايت دارد موقعى كه سفره پهن مىكردند حضرت امر مىكرد هر كس در منزل است بيايد، حتى نوكرها، غلامها، هر كه هست بايد بايد سر سفره غذا بخورد، فرق نمىگذارد بين غلام و وزراء.
آيا نشنيدهايد آن روايت ديگر! كه حضرت اميرالمؤمنين با غلامش به بازار مىرود پيراهنى براى خودش مىخرد و پيراهنى براى قنبر، يكى از دو پيراهن دو سه درهم گرانتر بود، آن پيراهنى كه بهتر و گرانتر بود به قنبر داد، قنبر عرض كرد آقا من خادم و غلام شما هستم، شما مولاى من و علاوه خليفه مسلمينيد، آن پيراهنى كه بهتر است سزاوار است شما بپوشيد (حاصل روايت منقوله از قول امام) در جواب فرمود: من از خداى خودم خجالت مىكشم كه خودم را بر تو ترجيح دهم