سلام میکنم با تبسمی شیرین جواب میده. روی برمی گردونه و به سمت ضریح مطهر حضرت رضا(ع) عرض ادب میکنه می پرسم چند ساله کشیک خدمت دارین، چشم هاش پر اشک میشه، میگه نوکرآقام چندین ساله ریزه خوار خوان کرم آقا هستم،
افتخار کفشداری آستان حضرت رضا (ع) را دارم، میگه قدر بدونین حضور در محضرآقا امام رضا (ع) را. میگه حلاوت و شیرینی این حرم در کمتر جایی دیده می شود، بی جهت نیست که از هرزائری بپرسی میگه حرم امام رضا (ع) قطعه ای از بهشت. از کرامت آقا می پرسم. میگه این خانواده دریای کرامتاند. من که توفیق چندین سال خدمت دراین آستان را دارم آنقدر کرامت از این بزرگوار دیدهام که اگر تعریف کنم خودش کتاب مفصلی می شود. میگه ما توی کفشداری که هستیم می بینیم که زائرین حضرت وقتی وارد می شوند با کوهی از غم، گرفتاری دارند، مشکلاتی دارند و آمده اند درمحضر حضرت رضا(ع) از آقا کمک بخواهند. اما وقتی که از زیارت برمی گردند با چهره بشاش انگار همه مشکلاتشون حل شده و این از خاصیت این بارگاه است که هرکه با دل پرغم وارد شود با دل شاد بیرون می رود.
میگویم خاطره شیرین از دوران خدمت دارین اشک چشم اش را میگیره و میگه اوایل خدمتم بود سی و چند سال پیش تازه اومده بودم سرخدمت، زمستان بود و هوا سرد برف شروع شده بود توی صحن انقلاب از کفشداری آمدم بیرون که دیدم یه آقایی جلو آمد و از من پرسید کجا مریض ها را دخیل می بندند گفتم مریض داری گفت دختر هفت هشت ساله نابینا دارم از شهرستان آمدم گفتم الان کجاست گفت توی مسافرخانه من گفتم برو دخترت را بیاور با دو،سه تا پتو او رفت و من همانجا منتظر ماند، ساعتی نگذشت که با دختر نابینا رسید رفتیم کنار پنجره فولاد دخیل کردیم و من برای ناهار و نماز و استراحت به آسایشگاه رفتم وقتی که برگشتم که برم پشت میز کفشداری دیدم کنار پنجره فولاد شلوغه جلو که رفتم شنیدم که مردم می گفتند آقا یه دختر نابینا را شفا داده وقتی رفتم توی دفتر خدام دیدم همان دختری است که صبح پدرش آورده و آنجا دخیل بسته و به لطف خدا و عنایت آقا امام رضا(ع) شفا یافته. خوب ما که اینجا توفیق خدمتگزاری داریم زیاد می بینیم باور کنید یه دارالشفا یه جایی که هر مشکلی داره هرگره توی زندگی اش باشه با دست گره گشای این امام رئوف وا میشه. دست توی جیب پالتو خدمت اش میکنه و یه بسته نبات تبرکی بمن میده و میره. نگاه می کنم به این همه جمعیت که هرکدام با یه نیت خاص از شهر دیارشون از دور و نزدیک اومدن به پابوس آقا و حالا اینجا در این آستان آسمانی دل دادهاند به این حریم رضوی و سرمست از بوی بهشت و گوش جان سپرده اند به آوای خوش زیارت نامه به نقاره خانه و نام عزیز رضا را زمزمه می کنند.
یادحدیث گهر بار امام رضا علیه السلام می افتم که می فرمایند :«... و هذه البقعة روضة من ریاض الجنة و مختلف الملائکة لا یزالفوج ینزل من السماء و فوج یصعد الی ان ینفخ فی الصور.» (1)این بارگاه بوستانی از بوستانهای بهشت است، و محل آمد و شد فرشتگان آسمان، و همواره گروهی از ملائکه فرود میآیند و گروهیبالا میروند تا وقتی که در صور دمیده شود.
۱- بحار، ج102، ص44.